سیدعزت الله حیدری برادر شهید سید حجت الله حیدری:
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ سیدعزت الله حیدری برادر شهید سید حجت الله حیدری در حاشیه برنامه "در کوی نیکنامان" با بیان این مطلب گفت: من متولد سال ۱۳۳۲ هستم و شهید متولد سال ۱۳۴۵ هستند ۱۳ سال اختلاف سنی باعث شده من خاطرات زیادی از برادرم داشته باشم و به خوبی این خاطرات را در ذهنم حفظ کنم.
وی با بیان اینکه فعالیت‌های انقلابی شهید محدود به زمان جنگ نبود، افزود: زمان انقلاب برادرم با اینکه سن زیادی نداشت در تمام تظاهرات و تسخیر‌ها شرکت داشت حتی مادرم به عنوان یکی از خاطرات همیشگی تعریف می‌کند که "یه شب اومد خونه لباسش سیاه و کثیف بود پرسیدم کجا بودی اینطور آشفته شدی گفت: کلانتری ۱۴ تهران در میدون خراسون رو تسخیر کردیم.
برادر شهید حیدری با تأکید بر اینکه زمانی که امام خمینی (ره) آمدند تهران برادر شهیدم ۱۲ ساله بود، اظهار داشت: همان روز ورود امام خانواده می‌بینند برادرم نیست طبیعی بوده نگران شوند شب که برادرم به خانه می‌آید می پرسند کجا بودی میگوید رفته بودم قم استقبال؛ شب زمانیکه تصویر دیدار مردم با امام خمینی (ره) از تلویزیون پخش شد دیدیم برادرم کنار امام به دیوار تکیه داده بود.
وی با اشاره به اینکه کلا برادرم خویشتن دارد بود و دردهایش را بروز نمی‌داد، تصریح کرد: ما مدت‌ها بعد متوجه می‌شدیم مثلا در عملیات آزادسازی خرمشهر بشدت مجروح شده بود در بیمارستان نمازی شیراز دو هفته بستری بوده و بعد از بهبود آمده خانه تا مادر و پدرم نگران نشوند.
حیدری با بیان اینکه زمانی که از بوشهر به سمت تهران در حرکت بودیم خبر شهادت برادرم را شنیدم، عنوان کرد: به ما گفتند برادرتان در عملیات کربلای ۱ در منطقه مهران مجروح شده است، اما وقتی رسیدیم تهران متوجه شدیم ۱۲ تیرماه همان سال یعنی ۶۵ به شهادت رسیده است.
وی با اشاره به اینکه شهدا حقیقتا زنده اند و چشم انتظار نسل شهدا از ما بازمانده‌ها و نسل‌های بعدی انتظار دارند، خاطر نشان کرد: در ازای خونی که برای آرامش و امنیت ما دادند به حداقل خواسته‌ها و آرمان هایشان پایبند باشیم.
وی با بیان اینکه فعالیت‌های انقلابی شهید محدود به زمان جنگ نبود، افزود: زمان انقلاب برادرم با اینکه سن زیادی نداشت در تمام تظاهرات و تسخیر‌ها شرکت داشت حتی مادرم به عنوان یکی از خاطرات همیشگی تعریف می‌کند که "یه شب اومد خونه لباسش سیاه و کثیف بود پرسیدم کجا بودی اینطور آشفته شدی گفت: کلانتری ۱۴ تهران در میدون خراسون رو تسخیر کردیم.
برادر شهید حیدری با تأکید بر اینکه زمانی که امام خمینی (ره) آمدند تهران برادر شهیدم ۱۲ ساله بود، اظهار داشت: همان روز ورود امام خانواده می‌بینند برادرم نیست طبیعی بوده نگران شوند شب که برادرم به خانه می‌آید می پرسند کجا بودی میگوید رفته بودم قم استقبال؛ شب زمانیکه تصویر دیدار مردم با امام خمینی (ره) از تلویزیون پخش شد دیدیم برادرم کنار امام به دیوار تکیه داده بود.
وی با اشاره به اینکه کلا برادرم خویشتن دارد بود و دردهایش را بروز نمی‌داد، تصریح کرد: ما مدت‌ها بعد متوجه می‌شدیم مثلا در عملیات آزادسازی خرمشهر بشدت مجروح شده بود در بیمارستان نمازی شیراز دو هفته بستری بوده و بعد از بهبود آمده خانه تا مادر و پدرم نگران نشوند.
حیدری با بیان اینکه زمانی که از بوشهر به سمت تهران در حرکت بودیم خبر شهادت برادرم را شنیدم، عنوان کرد: به ما گفتند برادرتان در عملیات کربلای ۱ در منطقه مهران مجروح شده است، اما وقتی رسیدیم تهران متوجه شدیم ۱۲ تیرماه همان سال یعنی ۶۵ به شهادت رسیده است.
وی با اشاره به اینکه شهدا حقیقتا زنده اند و چشم انتظار نسل شهدا از ما بازمانده‌ها و نسل‌های بعدی انتظار دارند، خاطر نشان کرد: در ازای خونی که برای آرامش و امنیت ما دادند به حداقل خواسته‌ها و آرمان هایشان پایبند باشیم.
ارسال نظرات