خردادهای این ۴۰ سال پر از حادثه است از عزل بنی صدر و معراج مصطفای شهید ما در خرداد ۶۰ تا بمب گذاری حرم غریب الغربا در خرداد ۷۳ تا ۸۸ و آن داستانها و آن داستان ها.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مسعود انصاری*؛ خردادهای این ۴۰ سال پر از حادثه است از عزل بنی صدر و معراج مصطفای شهید ما در خرداد ۶۰ تا بمب گذاری حرم غریب الغربا در خرداد ۷۳ تا ۸۸ و آن داستانها و آن داستان ها.
از ۶۸ و انتظار فرجی که حضرت امام از نیمهی خرداد آن میکشید تا خرداد ۹۶ که ازخدا بی خبران داعشی حرم روح خدا را بمب گذاری کردند. حوادثی که گاهی به تلخی تلخترین زهرها بود و گاهی کاممان را شیرین میکرد تو گویی عسل مصفا چشیده ایم...
اما در بین همهی این حادثه و داستان آن داستان که حسن مطلع انقلاب ما شد و کام ما را شیرین کرد خرداد ۶۱ بود آن روز که که بعد از ۲۱ ماه مقاومت با خشابهای خالی، اما ایمانهای راسخ، رییس جمهور بی کفایت، اما رزمندگان سلحشور، کمی سلاح، اما زیادی اخلاص، اوضاع سیاسی و اقتصادی آشفته، اما قدمهای محکم و استوار، رزمندگان سپاه حق توانستند خرمشهر عزیز را ازچنگال اشغال وحوش بعثی آزاد کنند و چه زیبا گفت: پیر ما که خرمشهر را خدا آزاد کرد.
و، اما امروز، امروز که ۴۰ سال از عمر با برکت انقلاب اسلامی میگذرد آن نوچشمهای که روح الله کبیر در کویر ایران آن روز جاری کرده است امروز به رودخانهای عظیم و جوشان تبدیل شده است که امروز نه تنها ایران را آباد و آبادان کرد که چشم امید مستضعفان و حق طلبان جهان به آن است. البته و البته که بر این چشمه و رودخانه هیچ سال بلکه هیچ روزی نگذشته است که از تعرض بادها وطوفانهای گونه گون روزگار و سنگ اندازیهای کودکانهی اغیار در امان باشد. طبیعی است آنان که خارفروش هستند و از لجن زار ماهی میمی گیرند، با بوستان و گل و درخت و آبادانی ومیانهی خوبی ندارند. چه آن خارفروشانی که در اینجا نشسته اند و چه آن ماهی گیرانی که در آنسوی دنیا، اما تورشان را اینجا پهن میکردند.
گرچه سنگ اندازیهای کودکانه و شیطنتهای مزورانهی آنها بیشتر با تیر غیبٍ و مکروا مکرالله والله خیر الماکرین به خودشان برکشت و به لطف خدا این درخت هر روز تنومندتر میشود، اما زخمهایی بر پیکرهی آن نقش بسته اند و ساحتهایی هنوز مانده است که نتوانسته فتح کند
همانهایی که پیر امروز ما از آن به خرمشهرهای جدید یاد میکند. آنجا که گفت: خرمشهرها در پیش است. چون درد یکی است و میدان هم یکی لاجرم درمان هم یکی و راهکار هم یکی.
اگر آن روز با مقاومت خرمشهر آزاد شد و نه با مذاکره، امروز هم خرمشهرٍ رکود با مقاومت آزاد میشود و نه مذاکره، آنجا جنگ نظامی بود مقاومت نظامی میطلبید، اینجا جنگ اقتصادی است و مقاومت اقتصادی.
آنجا به توان جوانان و رزمندکان خودی توجه شد و این جا هم باید به توان جوانان و متخصصان اعتماد شود.
آنجا حرف از قدرت خدا بود و توان کدخدا، اینجا نیز باید چنین شود؛ و چه زیبا فرمود: شهید بصیرت و شهید بصیر دیالمهی عزیز که ما در دنیا فقط یک ابرقدرت داریم و آن هم خداست؛ و نه امریکا و نه اروپا آن روز برخی میگفتند که میشود با مذاکره با عراق کنار آمد امروز هم میگویند برویم با اروپا مذاکره کنیم و چه خوب بود که امریکا از توافق با ما خارج شد که شری بود که رفت
آری شری بود که رفت، اما طی دو سال که شر نشده از آغاز انقلاب شر بوده، ولی کو چشم بینا و گوش شنوا.
بهتر است الان هم بدانیم که نه فقط آمریکا که فرانسه و نه فقط فرانسه که انگلیس و المان و اتحادیهی اروپا و... هم همه شر اند. اگر خودتان نمیبینید لاقل سخن آن پیر فرزانه را گوش دهید که گفت: من به این اروپاییها هم اعتماد ندارم.
فاعتبروا یا اولوالبصار
*مسعود انصاری - عضو قرارگاه شهید باقری سازمان بسیج دانشجویی انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.