به گزارش خبرنگار علمی «خبرگزاری دانشجو»، آیتاللهی در ابتدای این مناظره با بیان اینکه با عنوان جلسه یعنی امکان و امتناع علوم انسانی اسلامی مخالفم، اظهار داشت: بررسی علوم انسانی اسلامی در این جمع دانشجویی نیازمند یک رویکرد علمی است و من در اینجا بحث علمی ارائه میدهم، من با عنوان این جلسه یعنی امتناع و امکان علوم انسانی مخالفم و فکر میکنم باید درباره امکان و یا ضرورت علوم انسانی اسلامی صحبت کنیم.
آیا اساسا علوم انسانی اسلامی ممکن است یا خیر؟
وی با بیان اینکه من با به کار بردن علوم انسانی اسلامی موافق نیستم، گفت: به نظرم بهتر است به جای این واژه از عناوین علوم انسانی در بستر اسلام یا علوم انسانی با رویکرد اسلامی استفاده کنیم، به اعتقاد من ما باید فارغ از تجارب موفق و یا ناموفق تاریخی در خصوص اسلامی کردن علوم انسانی به بحث بپردازیم، و به این فکر کنیم که آیا اساسا علوم انسانی اسلامی ممکن است یا خیر. در حقیقت ما در اینجا در ماهیت و حقیقت علوم انسانی با رویکرد اسلامی صحبت خواهیم کرد و از راهکارها سخنی به میان نمیآوریم.
از صدر تا ذیل مخالف طرح علوم انسانی اسلامی هستم
در ادامه مناظره صادق زیباکلام با بیان اینکه از صدر تا ذیل مخالف طرح علوم انسانی اسلامی هستم، ابراز داشت: مخالفت من به هیچ عنوان با اسلام نیست، ولی معتقدم اساسا وضع چنین اصطلاحی یک عمل کاملا سیاسی و ایدئولوژیک است. علم با هر پیرایه و پسوند و پیشوندی از ماهیت علمی خود خارج می شود و تبدیل به یک بحث صرفا سیاسی و ایدئولوژیک میشود و اعتقاد من در امتناع علوم انسانی اسلامی ریشه در تجربههای تاریخی دارد.
به نظر من علوم انسانی اسلامی مانند سراب است!
عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی تهران بیان داشت: دلیل من برای اینکه بگویم علوم انسانی اسلامی نمیتواند وجود داشته باشد این است که 35 سال از انقلاب اسلامی میگذرد و از همان آغاز خیلیها به دنبال تأسیس و یا تدوین علوم انسانی اسلامی بودند، اما ما همچنان فاقد آن هستیم. به نظر من علوم انسانی اسلامی مانند سراب است که وقتی از دور به آن نگاه میکنیم واقعی به نظر میرسد؛ اما هر چه نزدیک میشویم میبینیم وجود واقعی ندارد.
زیباکلام تصریح کرد: با وجود همه تلاشهایی که در زمینه علوم انسانی اسلامی صورت گرفته امروز حتی یک خط با عنوان علوم انسانی اسلامی نداریم و این خودش بالاترین دلیل امتناع وجود علوم انسانی است.
وی ادامه داد: پیش از انقلاب میگفتند محمدرضا پهلوی یا استادان لیبرال و فراماسون و وابسته به غرب اجازه نمیدهند علوم انسانی اسلامی داشته باشیم ولی حالا می بینیم الحمدالله در این 35 ساله همه نهادها از جمله دانشگاهها، قوه قضائیه و شهرداری به دست آقایان بوده است و دیگر نمیتوانند بگویند کسی نگذاشته علوم انسانی اسلامی ایجاد کنیم.
این استاد دانشگاه بیان داشت: بزرگترین مشکل این است که اساسا علوم انسانی اسلامی وجود ندارد و این امتناع علوم انسانی برای نخستین بار در اوایل دهه 60 در جریان انقلاب فرهنگی خودش را نشان داد ولی ما از آن درس نگرفتیم.
زیباکلام بیان داشت: در دهه 60 و در جریان انقلاب فرهنگی کسی به آن اعتراف نکرد که چنین علوم انسانی ای وجود ندارد و دعوا را به اختلاف ستاد انقلاب فرهنگی یعنی آقایانی مثل سروش، شریعتمداری و جلالالدین فارسی با حوزه علمیه تقلیل دادند و گفتند اینها کمکاری کردند؛ زیرا عدهای اعتقاد داشتند که شخصی باید همت کند و با یک پیکان 135 کیلومتر از تهران تا قم برود و سرفصلهای علوم انسانی را در صندوق عقب پیکان بار بزند و به تهران بیاورد تا دانشگاهها آنها را تدریس کنند ولی پس از مدتی در سال 62 با حکم امام دانشگاهها باز شد و سروش اسم این بازگشایی را «نوگشایی» گذاشت و چند درس اخلاق اسلامی و معارف اسلامی به سرفصلهای دانشگاه اضافه شد.
تجربه انقلاب فرهنگی باید سرلوحه تجربیات کنونی قرار گیرد
وی تصریح کرد: تجربه انقلاب فرهنگی باید سرلوحه تجربیات کنونی قرار گیرد و درسی برای فعالین در این حوزه باشد و محقق نشدن این نوع از علم به این دلیل است که اساسا این مسئله ممکن و میسر نخواهد بود و تا به حال هم حتی یک خط با علم انسانی اسلامی نگاشته نشده است.
دعاوی زیباکلام کاملا غیرعلمی است
پس از آن آیت الهی با بیان اینکه دعاوی زیباکلام کاملا غیرعلمی است، تصریح کرد: وقایعی که ایشان درباره انقلاب فرهنگی مطرح کردند، ناصواب و غیرواقعی بود و کامل مطرح نشد. یکی از برنامههایی که در تحقق علوم انسانی اسلامی با موفقیت بزرگی همراه بود، همین انقلاب فرهنگی است.
وی در پاسخ به زیباکلام که گفته بود یک خط هم در علوم انسانی اسلامی نوشته نشدهاست، گفت: میتوان صدهزار عنوان مقاله را در این حوزه معرفی کرد و علت این سخن شاید در تعاریف متفاوتی باشد که از علوم انسانی اسلامی نزد من و زیباکلام وجود دارد.
آیت الهی ادامه داد: خیلیها ممکن است در جریان اسلامی کردن علوم انسانی به خطا رفته باشند و به اعتقاد من، ما باید در یک بحث علمی با یک رویکرد علمی حیطه بحث را مورد بررسی قرار دهیم.
دلایل آیت الهی برای تحقق علوم انسانی اسلامی
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی به دلایل خود برای تحقق علوم انسانی اسلامی اشاره کرد و افزود: اولا همانگونه که ما جامعه شناسی فرانسوی و انگلیسی داریم میتوانیم علوم انسانی اسلامی یا غربی داشته باشیم، همانگونه که در فلسفه قارهای اروپایی، فلسفه تحلیلی بریتانیایی و فلسفه عملگرایی آمریکایی را داریم میتوان علوم انسانی اسلامی ایرانی هم داشته باشیم.
وی با بیان اینکه نوع نگاه پژوهشگران به مسائل متفاوت است، اظهار داشت: همه این نگرشها متن و زمینه خاص خود را دارد پس بنابراین نه تنها علوم انسانی اسلامی ایرانی ممکن است بلکه حتی ضرورت هم دارد.
آیت الهی ادامه داد: اخیرا نهضتی در جهان با عنوان "طرز تفکر غیراروپا محور" ایجاد شده است که در این نهضت حتی فیزیک و ریاضی غیراروپایی پژوهش و بررسی می شود چه برسد به علوم انسانی که اولی از این دو رشته است.
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی خاطرنشان کرد: این نهضت در آمریکای لاتین، آسیا و حتی خود اروپا نمایندگانی دارد و این نشان میدهد که ما میتوانیم علوم انسانی داشته باشیم.
وی بیان داشت: اینکه چقدر در این خصوص موفق و یا ناموفق بودهایم بحث دیگری است اما من اعلام میکنم که علوم انسانی اسلامی ممکن است.
آنچه که در غرب وجود دارد، علوم انسانی غربی نیست
در ادامه مناظره زیباکلام با بیان اینکه آنچه که در غرب وجود دارد، علوم انسانی غربی نیست، تصریح کرد: علوم انسانی در غرب رویکردها، آراء و نقطه نظرات متضاد است. به عنوان مثال درباره ذات انسان، رویکرد هابز در مقابل جان لاک قرار دارد و نظریه مارکس در مقابل استوارت میل است.
وی اضافه کرد: همه این افکار با هم در تضاد و تعارض هستند و هر کدام جایگاه خود را برای بحث و نقد دارند و هیچ تلاشی هم برای یکپارچه کردن نظرات صورت نگرفت پس ما نمیتوانیم اسلوب و افکار مختلف را تحت یک قالب اسلامی درآوریم و همه را دعوت به آن کنیم.
زیباکلام گفت: در خود اسلام نیز نظرات متفاوت و گاه متعارض مطرح است. باور من بر این است که ما متفکر اسلامی داریم و میتوانیم تفکر و مکتب اسلامی داشته باشیم، ولی علم واحد اسلامی ممکن نیست و این نگرش درباره علم یک بحث سیاسی است که از 22 خرداد سال 88 شروع شد و حاصل یک زایش اجتماعی نیست.
شش ماه قبل از خرداد 88 نیز مباحث مربوط به اسلامی کردن علوم انسانی مطرح بود!
پس از آن آیتاللهی در واکنش به اظهارات زیباکلام گفت: من برای سؤال خود پاسخ علمی مناسبی دریافت نکرده ام و صحبتهای زیباکلام مغالطه انگیزه است چرا که شش ماه قبل از خرداد 88 نیز مباحث مربوط به اسلامی کردن علوم انسانی مطرح بود.
وی با اشاره به سه مشکل اصلی علوم انسانی تصریح کرد: اولین مشکل قدیمی بودن علوم انسانی است؛ سرفصلهای فعلی علوم انسانی مربوط به 30 سال پیش است به روز نشده اند و در دنیای کنونی دیگر جایگاهی ندارد، و نکته جالب اینجاست که حتی در عرض این 30 سال کسی این جزوات درسی را تایپ نکرده است بلکه هر سال از روی جزوات دستنویس کپی گرفته شده و به صورت بیکیفیت در اختیار دانشجویان گذاشته شده است. ثانیا علم انسانی فعلی تقاضایی در جامعه ایجاد نمیکند و این به خاطر عدم مهارتافزایی و کارآمدی است و نکته سوم و آخر اینکه این علوم با فرهنگ ما تناسب ندارد.
از نخبگان دانشگاهی خواسته ایم به مشکلات علوم انسانی فعلی اشاره کنند
آیت اللهی با اشاره به شرکت اساتید کشور در نظرسنجی مربوط به اسلامی شدن علوم انسانی، اظهار داشت: ما از 3012 نفر از اساتید به عنوان نخبگان دانشگاه ها خواسته ایم که به مشکلات و معضلات علم فعلی اشاره و ایدههای خود را عنوان کنند که آنها نیز این کار را انجام دادهاند و نظرات آنان جمع آوری شده است.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: ما نیز در پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم انسانی سامانهای را ترتیب دادهایم تا به صورت دورهای نظرات خود و مشکلاتی را که در این زمینه احساس میکنند، برای ما ثبت و ارسال نمایند و در همین پایگاه، 37 سرفصل قدیمی و جایگزینهای آنها معرفی شده است.
علوم باید در جغرافیای خود جوابگوی نیازها باشد
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی با بیان اینکه علوم باید در جغرافیای خود جوابگوی نیازها باشد، افزود: در نگاه های پوزیتیویستی آنچه که محصول مشاهده و تجربه باشد، ارزش نظریهپردازی و تحقیق دارد و بعدها افرادی آمدند و ابطالپذیری این نظریه را مطرح کردند و اعتقاد داشتند مسئلهای که به پاسخ های علمی بیشتری پاسخ دهد، میتواند هنجار علمی زمان خود شود. این پارادایم زمانی پیش میآید که اعتراض ها به علم مسلط بیشتر شود و در نهایت به انقلاب ختم شود پس علم باید در جغرافیای خود جوابگوی نیازها باشد.
در کشورهای دیگر، حکومت ها تحولات علمی ایجاد نکردهاند
در ادامه زیباکلام در پاسخ به اظهارات آیتاللهی اظهار کرد: این صحبت پارادایم ها بحثی کاملا منطقی و درست است، اما گفتمان دکتر آیتاللهی ابتر است. امکان رشد و ایجاد علم سیاسی جدید برای تدریس در دانشگاهها به جای علم سیاسی کنونی وجود دارد؛ اما این باید حاصل یک زایش طبیعی باشد. اگر در غرب چنین اتفاقی افتاده است، به خاطر آن بوده که جامعه خودش به صورت طبیعی به این علم رسیده است و این حاصل اراده حکومتی نبوده است.
وی بیان داشت: در کشورهای دیگر، حکومت ها تحولات علمی ایجاد نکردهاند، ولی در حال حاضر حکومت، تشکیلات علمی و اساتید وابسته به آن هستند که در حال به وجود آوردن علم هستند و این یک روند طبیعی در فلسفه علم نیست.
در غرب اساتید با فشار کلیساها و دولت مجبور به استعفا می شوند
آیتاللهی در پایان مناظره با اشاره به ایدئولوژیک بودن دانشگاههای غرب، ادامه داد: در دانشگاههای غرب سرفصلهای درسی بسیار ایدئولوژیک وجود دارد و در غرب زایش سرفصل ها و علوم لزوما طبیعی نیست و اساتید از طرف کلیساها و فشار دولتی مجبور به استعفا میشوند و اینکه گفته میشود در کشور ما اسلامی شدن علوم انسانی یک دستور حکومتی و در مقابل روند تغییرات علوم انسانی در غرب طبیعی است از اساس نادرست است. چرا که این نتیجهگیری حاصل نظرسنجی از 3012 استاد در سراسر کشور است، و این کار به صورت کاملا دموکراتیک صورت گرفته که هیچ گاه در غرب وجود نداشته و بیان این حرف بیاحترامی به اساتید دانشگاهی است.
وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر تمام اساتید کشور در اقصی نقاط ایران، هر ایده، نظر نو و علمی به دور از سیاستزدگی ای که دارند، میتوانند ارائه کنند و سعی شده تا عدالت پژوهشی بین همه اساتید رعایت شود و به این وسیله در پی بسط اندیشه اسلامی ایرانی هستیم.