گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ در این که ازدواج دانشجویی دارای مزایای زیادی است شکی وجود ندارد. کاهش سن ازدواج و در نتیجه کاهش فاصله نسل ها، جلوگیری از مخاطرات اخلاقی در محیط های مختلف، بخصوص محیط دانشگاه، راحت شدن فرایند ازدواج و پایین آمدن سطح توقع، ایجاد انگیزه و روحیه تلاش در بین جوانان تنها تعدادی از این مزیت هاست.
اما در کنار تمامی این ها، ازدواج دانشجویی دارای معایبی نیز هست. اولین و مهمترین مشکلی که ممکن است این نوع ازدواج داشته باشد، مشکلاتی است که در پی مسائل اقتصادی به وجود می آید.
وقتی پسر در دوران دانشجویی ازدواج می کند، سن کمی دارد و هنوز وارد بازار کار نشده است و طبیعتاً درآمدی هم ندارد و اگر داشته باشد، در حد اداره کردن یک زندگی نیست. این است که وابستگی به خانواده بیشتر می شود و مشکلاتی که این وابستگی در ادامه به دنبال می آورد، قابل چشم پوشی نیست.
مشکلاتی که وابستگی اقتصادی به خانواده ها ایجاد می کند، از ابعاد مختلف قابل بررسی است، اما مهمترین عیب این اتفاق، اظهارنظر و دخالت های گسترده ای است که ممکن است این وابستگی اقتصادی در پی داشته باشد.
دکتر باهر، رفتارشناس در این باره می گوید: «یک خانواده حمایتگر می تواند نقش بسیار مهمی در خوشبختی زوج های جوان داشته باشد. وقتی ازدواج در دوران دانشجویی انجام می شود، اگر خانواده ها توانایی کمک مالی به زوج دانشجو را نداشته باشند زندگی با شکست مواجه می شود.»
طولانی شدن مدت عقد و نرفتن زیر یک سقف، از دیگر مشکلاتی است که ازدواج دانشجویی و مسائل اقتصادی ایجاد می کند.
این بیکاری و یا نداشتن شغل با درآمد مکفی، شاید تا سال ها به طول انجامد و همین امر مشکلاتی را بعد از ازدواج برای هر دو طرف به وجود می آورد.
بحران شغل یابی برای همه جوانان وجود دارد و این بحران در صورتی که جوان مزدوج باشد و مسئولیت خانواده به گردن داشته باشد، عمیق تر و شدیدتر خواهد شد. یک جوان پیش از این که ازدواج کند، راحت تر و با خیال آسوده تر دنبال کار می گردد، ولی استرسِ این کار بعد از ازدواج شدیدتر خواهد شد.
دکتر باهر با اشاره به نقش کلیدی شغل در زندگی زناشویی تصریح می کند: «برای شروع زندگی مشترک، داشتن شغل و منبع درآمد ثابت الزامی است. برای اینکه زندگی زناشویی در دوران دانشجویی با مشکلات کمتری روبرو شود، باید یکی از همسران شاغل باشد. وقتی دولت دانشجویان را به ازدواج تشویق می کند، باید شرایط را نیز برای آنها فراهم کند. در نظر گرفتن شغل برای این زوج از اصول اساسی است، ولی متاسفانه فقط تشکیل زندگی پیشنهاد می شود و برای دوام آن هیچ برنامه ای در نظر گرفته نمی شود.»
نکته بعد این که ممکن است به خاطر اجبار به کار کردن، دانشجو تن به هر کاری که مرتبط با تخصص و رشته تحصیلی اش نیست، بدهد. این اتفاق ممکن است رضایت از زندگی را کم کند و موجب شود فرد خسته و دلزده گردد. این خستگی و دلزدگی روی همسر نیز تاثیر می گذارد و در بلندمدت، موجب خطرات جدی برای زندگی و ادامه آن می شود. این که مرد حس کند توانایی اداره زندگی را ندارد، برای خود او و همسرش نگران کننده و ناامیدکننده است.
ممکن است همدلی بین زوجین برای این مشکل کافی نباشد و اشکالات جدی در زندگی ایجاد کند.
کارشناسان معتقدند زمانی یک ازدواج آن هم از نوع دانشجویی میتواند به خوشبختی برسد که دغدغههای زوج کم باشد. در اختیار گذاشتن یک خوابگاه به مدت چهار سال مشکلی را از یک زندگی زناشویی حل نخواهد کرد؛ زیرا در حال حاضر آمارها نشان میدهد 50 درصد ازدواجهای دانشجویی به دلیل وجود مشکلات مذکور با شکست و طلاق روبرو میشود، هر چند که آمار نهاد ازدواج دانشجویی چیز دیگری میگوید، اما این طرح در حال حاضر طرح کاملاً موفقی نیست.
این در حالی است که به گفته مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور، در پنج سال اخیر، 12.5 طلاق در مقابل هر 100 ازدواج در سال 1387، به 18.1 طلاق در مقابل هر 100 ازدواج در سال 1391 رسیده است و به عبارت دیگر سرعت افزایش طلاقها در مقایسه با ازدواج تقریباً 1.5 برابر شده است.
از مسائل مادی که بگذریم، مسائل فرهنگی نیز می تواند تهدیدی برای این گونه ازدواج ها به حساب بیاید. همین شناخت طرفین که می توانست جزو مزیت های ازدواج دانشجویی به حساب بیاید و یکی از عوامل موفقیت ازدواج شود، ممکن است خودش این ازدواج را دچار مشکلاتی کند.
جوان به دلیل ناپختگی و کوتاه اندیشی ممکن است به شناخت درستی از روحیات و علایق طرف نرسد و دخالت نداشتن خانواده در زمینه شناخت طرفین، موجب بروز مشکلاتی شود.
در ازدواج های سنتی، هر یک از طرفین از چند فیلتری که خانواده آنها را قرار می داد، عبور می کردند و شناخت همه جانبه انجام می شد، اما در این نوع ازدواج، شناخت یک جانبه و به عهده خود دانشجوست.
از طرفی ممکن است این نارسایی شناخت سبب شود تا دو فرهنگ نامنطبق با یکدیگر وصلت کنند؛ چرا که در بیشتر مواقع، ازدواج های دانشجویی در بین دانشجوهایی صورت می گیرد که متعلق به شهرهای مختلف هستند.
مخالفان ازدواج دانشجویی معتقدند در محیط دانشگاه علاقه هایی شکل می گیرد که به خاطر بودن در فضای مشترک و غیره باعث می شود طرفین احساس کنند حتماً باید با هم ازدواج کنند و روی چیزهایی که می خواهند پا بگذارند؛ چیزهایی که در ابتدا مهم به نظر نمی رسند و با گذشت زمان کم کم جدی تر و مهم تر می شوند.
از دیگر ابعاد معایب ازدواج دانشجویی، تاثیر بر روی درس خواندن زوج دانشجوست. اگر دانشجو فکر و ذکرش بشود انتخاب همسر در دانشگاه، و دانشگاه را بنگاهی برای انتخاب همسر بداند، بر روی درس خواندنش تاثیر می گذارد و تمرکزش نسبت به مسائل علمی دانشگاه کم می شود.
از طرفی بعد از ازدواج، فشار کار و زندگی، اجازه وقت گذاشتن روی درس مثل قبل از ازدواج را نمی دهد و ممکن است دانشجویان مزدوج، با افت شدید تحصیلی مواجه شوند.
البته مواردی که اندر معایب ازدواج دانشجویی آمد، موارد غیرقابل حلی نیستند که باعث شوند دانشجو، کلا قید ازدواج را بزند. هدف از بازگو کردن معایب این است که هم مسئولین ذیربط و هم خانواده ها و جوانان، با فکر و با تدبیر بیشتری به این امر نگاه کنند تا خدای ناکرده مشکلات، نشوند صخره های واقعیت!
در هر حال، دانشجو اگر بی گدار به آب بزند و بعد از ازدواج با صخره های واقعیت برخورد کند، ممکن است همین فرصت بزرگ برای او به تهدیدی با مشکلات فراوان بدل شود؛ این امر لزوم برنامه ریزی و تفکر پیش از ازدواج دانشجویی را نشان می دهد.