گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ صبح دوم خرداد 76؛ هنوز ساعتی از شروع رأی گیری هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، نگذشته که مقام معظم رهبری، به حسینیه امام خمینی آمده اند. مثل همیشه بعد از انداختن رأی، خبرنگار صدا و سیما به سراغشان می رود:
«ما از كسى كه به عنوان رئيس جمهور انتخاب مىشود، انتظار داريم كه خود را خدمتگزار مردم بداند ... بديهى است كه اكثريت مردم، متدين و انقلابى هستند و مايلند آنچه براى رفاه و سعادت دنيوى آنها انجام مىگيرد، در چهارچوب احكام و مقررات اسلامى باشد. خوشبختانه همه اين آقايان نامزدهاى رياست جمهورى اعلام كردهاند كه اينطور بناست عمل كنند.»
صبح دوم خرداد 77؛ یک سال پس از صحبت های آن روز رهبری و امیدواریشان بر عمل رئیس جمهور منتخب، در چهارچوب احكام و مقررات اسلامى، سید محمد خاتمی در یک سالگی دولتش در دانشگاه تهران مشغول سخنرانی است:
«اگر دين هم در برابر آزادي قرار بگيرد اين دين است كه بايد محدود شود نه آزادي.»
«اسلام باید با مردمسالاری سازگار شود و الا منزوی خواهد شد.»
«باید اسلام را به گونهای تفسیر کنیم که با مردم سالاری ناسازگار نباشد.»
«هرچه در برابر آزادی قرار بگیرد، درهم خواهد شکست. دین و عدالت هم اگر در برابر آزادی قرار گیرند، شکست میخورند.»
حضار در جلسه (همانها که چند صباحی، سیاهی لشگر اصلاحات شدند و سپس از خاتمی عبور کردند اما سیاهی لشگر باقی ماندند) با سوت و کف به استقبال سخنان خاتمی می روند. جلسه، همه نشانه های یک جشن تمام عیار را دارد. سوت و کف و ... الا یک نشانه؛ جشن تولد در 25 محرم قرار گرفته و خیلی از قسمت های دانشگاه هنوز سیاه پوش است.
البته مسئله چندان مهمی نیست. دوره اصلاحات است و خاتمی در سخنرانی اش از لزوم سازگاری دین با مردمسالاری گفته و دین را تهدید به انزوا کرده. پس در ماه محرم، جشن تولد می گیرد تا مردمسالاری خدشه دار نشود. در این دوره، عمل در چهارچوب مقررات اسلامی که رهبری خواسته اند امکان اجرا ندارد؛ چرا که مهم، اقتدار رئیس جمهور است. (همان اقتداری که این روزها هم بعضی ها دنبالش هستند.)
رسانه های دوم خردادی بعد از آن جشن، هیچکدام از حرمت کف زدن در ماه محرم مطلبی ننوشتند و در پی توجیه ماجرا برآمدند.
محسن آرمین مصاحبه کرد و گفت: «مراجع، کف زدن در ماه محرم را حرام نمی دانند.» البته آن روزها هنوز زود بود که دوم خردادی ها از این حرکت ها حمایت کنند. بعدها که شرایط مهیاتر شد مواردی از آن بدتر را ترویج و از آن حمایت کردند.
به عقیده برخی صاحب نظران، در دو سال اول پس از دوم خرداد، به سادگي مي شد ديد كه يك پروژه براندازانه صريح در كار است. در آن دو سال، ضريب امنيت ملي به شدت افت كرد و جمع بزرگي از آنها كه در سال هاي پس از انقلاب به دليل سوابق تاريك خود جرات حضور در صحنه را نداشتند، يكباره سر برآوردند و نداي آزادي و كثرت گرايي و تساهل سردادند.
يك سال پس از دوم خرداد 76 و در همان ایامی که جشن تولد دوم خرداد در ماه محرم برگزار می شد، فائزه هاشمي روزنامه «زن» را راه اندازي كرد و سیاست براندازی و ضدیت با اسلام را از طریق روزنامه زن دنبال کرد. وی در روزنامهاش عكس فرح پهلوي را چاپ كرد و از بنيصدر نظر خواست.
در آن روزها نامه ای هم از طرف بیت مرحوم منتظری، علیه مقام معظم رهبری در قم منتشر شد.
روند عبور از چهارچوب اسلام در طی هشت سال کار را به جایی رساند که مردم پس از خاتمی با رفراندوم هایی عظیم، «نه» قاطعی به یاران خاتمی گفتند.
کسانی که سخن رهبری در دوم خرداد 76 را درباره عمل در چهارچوب مقررات اسلام نادیده گرفتند معلوم است به سخنان رهبری در مراسم تنفیذ خاتمی در 12 مرداد 76 هم بی توجه بوده اند. آنجا که ایشان فرمودند:
«آنچه من به مسئولان دولت آينده و رئيس جمهور عزيز - كه بحمداللَّه خودشان هم به اين نكات توجه دارند - از باب تذكر عرض مىكنم اين است كه اولاً، همه سعى ما بايد اين باشد كه اين ملت را بشناسيم...»
اما دوم خردادی ها ملت را نشناختند تا کار به جایی رسید که هم اکنون ملت برای سپردن سطوح بسیار پایین قدرت هم به آنها اعتماد نمی کنند./انتهای پیام/