گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، وحيد جاجي پور؛ پس از پایان جنگ، رویکرد دولت وقت به توسعه صنعت پالایشی کشور متمایل شد که طی سالهای ۶۸ تا ۷۶ و در اوج نیاز کشور به منابع مالی برای بازسازی صنایع، دو پالایشگاه بندرعباس و اراک احداث شد.
پالایشگاههایی که تحویل دولت اصلاحات شد تا مجموع پالایشگاههای کشور به ۹ پالایشگاه برسد. در دولت اصلاحات، اما موضوع پالایشگاه سازی فراموش شد و با وجود حرکت جهانی برای افزایش ظرفیت پالایشی، اما وزارت نفت آن روزها، با بهانهتراشیهای عجیب و با تکبر خاصی منکر جذابیت اقتصادی ساحت واحدهای پالایشی شد. بیژن زنگنه دوره نخست وزارت خود در نفت را تجربه میکرد و با دیدگاه «نیروگاهی» معتقد بود چرا باید خودمان بنزین و فرآوردههای نفتی تولید کنیم وقتی میتوان آن را وارد کرد. در دوره او، کلنگ هیچ پالایشگاهی به زمین نخورد در حالی که کشورهای همسایه و نفتی با سرمایهگذاری در صنایع پالایشی بسرعت ایران را پشت سر گذاشتند.
به هر شکل، وزارت نفت توجهی به این موضوع نکرد و افسار مصرف بنزین را به حال خود رها کرد. در سال ۸۴ بسیاری از نهادها و چهرههای خاص این هشدار را دادند که سریعا باید برای خودکفایی کشور در تولید بنزین فکری شود و لجاجتهای گذشته نباید تکرار شود. در اوایل دولت نهم، دو طرح بزرگ برای جلوگیری از بحرانهای آتی تدوین اجرایی شد. یکی مدیریت مصرف سوخت که به کارت سوخت معروف شد و دیگری، افزایش ظرفیت و بهینهسازی پالایشگاههای کشور در کنار احداث چند پالایشگاه دیگر.
نظام جمهوری اسلامی ایران، کاهش ریسک تحریم بنزین را هدف گرفته بود؛ هدفی که در دوره قبل یک مخالف بزرگ به نام بیژن زنگنه داشت. اما آمریکاییها با رصد دقیق تحولات نفتی ایران بواسطه عوامل خود، در سال ۸۸ تحریم بنزین ایران را کلید زدند. صادرات هرگونه محموله بنزین به ایران تحریم شد و کشور در یک بحران بزرگ قرار گرفت. تصمیمی که متاثر از کمکاری وزارت نفت در خودکفایی کشور در تولید فرآوردههای نفتی بویژه بنزین بود. گویی وزارت نفت شرایط را برای تحریم کشور و تحمیل یک بحران بزرگ آماده کرده بود، اما به هر حال، با بکارگیری روشهایی برای واردات بنزین و تولید ریفرمیت در مجتمعهای پتروشیمی، این بحران بزرگ که میتوانست کشور را فلج کند پشت سر گذاشته شد.
پالایشگاه ستاره خلیجفارس هم با سرعت بیشتری پیشرفت کرد و در رقم ۶۹ درصد – به استناد نامه رسمی زنگنه به معاون اول - تحویل دولت یازدهم شد. زنگنه که همه طرحهای پالایشی دولت قبل را با باطل کردن مجوز خوراک، از بین برد، اما نمیتوانست با ستاره خلیجفارس، آن برخوردی را کند که با سایر پروژههای پالایشی کرده بود. این پالایشگاه سرانجام ساخته و افتتاح شد تا برای همیشه خطر سایه کمبود بنزین و گازوئیل و سایر فرآوردههای نفتی از ایران برداشته شود.
مقام عالی وزارت میتواند برای آنکه خود را مدافع پالایشگاهسازی معرفی کند، مدام بگوید در زمان وزارت وی، تولید بنزین دو برابر شده است و طبل زیر گلیم بزند؛ ما به همین لبخند اکتفا میکنیم؛ در دوره دوم زنگنه او باز هم مصرف بنزین را با عقیم کردن کارت سوخت به حال خود رها کرد و از طرف دیگر، واردات بنزین را افزایش داد تا باز هم از سر گشاد سرنا بدمد. در سال ۸۸ و بحران بنزین، نظام هزینه لجاجتها و خودبزرگبینیهای ژنرال را پس داده است و اگر قرار است افتخارات سایرین به اسم ایشان ثبت شود، مشکلی نیست؛ طبل هر چه تو خالیتر، صدایش بیشتر!
وحید جاجی پور - مهندسی صنایع دانشگاه امیرکبیر
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.