سفرنامه مشهد:قسمت دوم/ من آهوانه به بندم، مرا ضمانت کن
گزازش-کرامت‌نامه(4)/
در فکر از دست رفتن سوژه به خاطر نبود مترجم هستم که پسربچه اهوازی، گره را باز می‌کند. عربی بلد است و کودکان بحرینی را می‌آورد برای مصاحبه. خودش هم ترجمه همزمان را انجام می‌دهد. لبخند دختر و پسر بحرینی، حالم را خوب می‌کند.
ارسال نظرات
آخرین اخبار