کد خبر:۱۰۸۲۰۵

صدا و سيما؛ از سرگرمي تا دانشگاه

بزرگترين انتقاد ممكن به صدا و سيما آن است كه «فرهنگ مصرفي» ‌را به‌شدت تبليغ مي‌كند، چه از طريق كثرت آگهي‌ها و چه از طريق سريال‌ها و فيلم‌ها كه با مؤلفه‌هاي زندگي اقتصادي و فرهنگ اسلامي ما ناسازگار است.
گروه معارف«خبرگزاري دانشجو»؛ عده‌اي تلويزيون را رسانه‌اي صرفاً خبري مي‌دانند؛ عده‌اي آن را وسيله سرگرمي عموم مردم و بعضي آن را ابزار اتلاف وقت مي‌شمارند؛ گروهي نيز آن را در مجموع منفي ارزيابي مي‌كنند..

جامعه ايراني در شرايط كنوني چند ويژگي‌ عمده دارد: اولاً از ميانگين سني پاييني برخوردار است و به اصطلاح «جواني جمعيت» عوارض و نتايجي را در‌بر دارد، از جمله تنوع‌طلبي، تحرك و انرژي بالا، آرمان‌گرايي آتشين و عجولانه، جذابيت زياد هنر و ورزش در اين دوره سني، بالا بودن ميزان خطرپذيري و تجربه‌پذيري جوان و در نتيجه خطر احتمالي انحرافات اخلاقي، ديني و ... ثانياً چنين جمعيت جواني نيازهاي معقول «شغل، مسكن، ازدواج و تحصيل علم» را دارد كه با توجه به توان واقعي مديريتي و اقتصادي و شرايط بين‌المللي دولت هميشه در فراهم كردن اين امكانات از نيازها عقب‌تر حركت مي‌كند.
 
اين موضوع خود باعث افزايش نارضايتي، سرخوردگي و بالا رفتن سن ازدواج مي‌شود كه خود تبعات فرهنگي - اخلاقي بسياري دارد مانند اقتصادي شدن روابط اجتماعي و فردگرايي منفي و كاهش اعتماد عمومي جامعه نسبت به دستگا‌ه‌هاي دولتي از جمله رسانه‌ها.

. رسانه‌هاي داخلي با توجه به قدرت ماهواره‌‌ها و پيشرفت‌هاي سريع تكنولوژي ارتباطي همواره در معرض رقابت با رسانه‌هاي خارجي هستند كه عمدتاً با ما از نظر فرهنگي ناهمگون و از نظر سياسي مخالفند.

توجه به اين هفت نكته ما را به اين نتيجه حياتي مي‌رساند كه نقد صدا و سيما ضروري است و طبيعتاً بهترين معيار براي نقد هم ديدگاه‌هاي امام و رهبر‌انقلاب است.
 
اين انتقادات را مي‌توان در چند عنوان كلي دسته‌بندي كرد:
 
الف- نقد ساختاري:

به اين معنا كه در صدا و سيما پس از توسعه كمي كه در نتيجه مباحث تهاجم فرهنگي و گسترش شبكه‌هاي ملي و استاني به‌وجود آمد، سمت‌هاي مديريتي‌ و مشاغل زيادي ايجاد شد كه بعضاً با مسؤوليت‌هاي متداخل و موازي فعاليت‌ مي‌كنند و اين مسأله‌، هم باعث تعدّد مراكز تصميم‌گيري و تضعيف برنامه‌ريزي مي‌شود و هم در اجرا مشكل‌ساز مي‌شود، در اين مسير بايد كارشناسانه بحث كرد و مجموعه را با هدف «كارآمدي» تعديل نيرو و ساختار كرد.
 
يكي از عوارض مهم اين مشكل آن است كه در پرتو گستردگي سمت‌هاي سازماني رسم شده مسؤولان و مديران كل سياسي پس از تغيير و تحولات سياسي جامعه به صدا و سيما منتقل‌مي‌شوند؛ بدون آنكه حداقل تخصص لازم و توانايي اين افراد در نظر گرفته شود. صدا و سيما بايد نهادي مثل وزارت خارجه، وزارت اطلاعات و ...
 
تلقي شود كه اولاً موقعيت آن در تبليغ و ارائه چهره نظام و اقناع مردم و انتقال متقابل ديدگاه‌هاي مردم و مسؤولان حساس است ثانياً حسن نيت و خوب بودن آدم‌ها اگر چه شرط لازم است، كفايت نمي‌كند و حسن تدبير بسيار مهم است بايد سلسله مراتبي سازماني متناسب با تعهد و تخصص و تجربيات سال‌ها در اين نهاد تعريف شود نه اينكه شاهد مديريت ژله‌اي باشيم؛ انعكاس تعداد انتخاب‌‌ها و تغييرها در اين سازمان در هفته‌نامه داخلي آن گواه اين مدعاست.
 
اساساً هر گونه موازي‌كاري و زيادي نيرو اولاً منجر به تضعيف نظارت و برنامه‌ريزي شده ثانياً برنامه‌هاي ضعيف روي آنتن مي‌روند و ثالثاً خود مجموعه نيروها نيز استحاله فرهنگي مي‌شوند و كيفيت كار آنها پايين مي‌آيد و از طرفي هم مخاطبان را فراري مي‌دهند.
 
ب- نقد تخصصي:
صدا و سيما از آنجا كه آثار بسيار متنوع، توليد و پخش مي‌كند بايد به نقد تخصصي بيشتر توجه كند. در اين نوع از نقد صدا و سيما، ابتدا موضوعات تفكيك مي‌شوند (خبر، فيلم، سريال، برنامه‌هاي‌مستند، آموزشي، تفريحي، مسابقات، ورزشي و ...) سپس متخصصان، هر حوزه را نقد كرده، اين نقدها در هر حوزه اعمال مي‌شود به عنوان مثال در حوزه خبر:

1. آيا خبرهاي پخش شده با اصول علمي حاكم بر پخش اخبار رسانه‌ها مطابقت دارند؟ (نظر كارشناسان)

2. از حيث مخاطبان بررسي شود كه پخش اخبار تا چه ميزاني از مقبوليت و نفوذ برخوردار است و ضعف‌هاي آن چيست؟ (مردم) از حيث اهداف عالي اسلامي، اخبار پخش شده تا چه ميزان با اولويت‌ها و مؤلفه‌هاي ديني همخواني دارد؟ (كارشناسان)

عملياتي كردن پيشنهادها از مهمترين مراحل اجرايي بهبود كيفيت است كه خود كار بسيار دشواري است و بايد پس از نقد صورت بگيرد. صدا و سيما بايد به يك تقويم رسمي كاري نسبتاً مشخص برسد و ارزيابي‌ها، زمان و نحوه اجراي آن مشخص باشد.
 
ج- نقد فرهنگي:

بزرگترين انتقاد ممكن به صدا و سيما آن است كه «فرهنگ مصرفي» ‌را به‌شدت تبليغ مي‌كند، چه از طريق كثرت آگهي‌ها و چه از طريق سريال‌ها و فيلم‌ها كه با مؤلفه‌هاي زندگي اقتصادي و فرهنگ اسلامي ما ناسازگار است.

در جامعه انقلابي ايران به علت شرايط دشوار جنگ تحميلي، تحريم‌هاي اقتصادي و دشمناني كه در عرصه بين‌المللي دارد بايد فرهنگ كارِ بيشتر، مصرفِ كمتر، به مخاطب القا شود، براي اينكه وابستگي اقتصادي و فرهنگي به قدرت‌هاي بزرگ را كاهش دهيم نياز شديدي به الگوهاي اسلامي داريم كه متأسفانه عكس آن عمل مي‌شود. در اينجا توجه به خطبه 160 نهج‌البلاغه و نامه 31 و... بسيار مهم است كه متأسفانه اين رسانه آنها را در عمل ناديده‌ گرفته است. سريال‌هاي ساخته شده در محيط‌هاي مجلل و هميشه از طبقات بالاي جامعه مشكل‌زا است.
نكته ديگر توسعه فرهنگ انتقاد در سه بخش ذيل است:

1. روش‌هاي صحيح انتقاد براي اصلاح امور به‌عنوان يك وظيفه

2. بالا بردن قدرت تحمل و انتقاد‌پذيري در مسؤولان

3. پيگيري انتقادها تا رسيدن به راه‌حل‌هاي واقعي براي حل مشكلات

تلويزيون بايد در طرح انتقادي مشكلات روزانه معيشتي مردم جسارت بيشتري داشته باشد و همانند «آينه» عمل كند. جاي ميزگرد‌هايي با حضور مردم عادي براي مسائل مبتلابه متناسب با شغل آنها، در تلويزيون خالي است.

برنامه‌هاي انتقادي بايد سياست‌هاي صحيح و كارشناسي شده نظام را در آزاد‌سازي اقتصادي، گران‌شدن احتمالي يك كالا، يا يك تصميم جديد كه احتمال مقاومت مردمي در برابر آن وجود دارد، مطرح و از آن دفاع كند.

نكته ديگر در نقد فرهنگي برنامه‌هاي ديني است. در برنامه‌هاي ديني عمدتاً پيام‌ها مستقيم بيان مي‌شوند، چهره‌ها شديداً تكرار مي‌شوند.
 
د- سواد رسانه‌اي:

اساساً آشنايي هر چه بيشتر مخاطب با برنامه‌سازي و مقوله هنر به «مشكل پسند شدن» سليقه مخاطب مي‌انجامد. به اين مقوله «سواد رسانه‌اي» اطلاق‌مي‌شود به‌‌عنوان مثال نگاه يك كارگردان فيلم به سريال‌ها بسيار تخصصي‌‌تر و انتقادي‌تر است و اين كارگردان ديرتر تحت‌ تأثير قرار مي‌گيرد. اين مسأله باعث مي‌شود كارگردان در مواجهه با فيلم‌هاي خارجي هم ديرتر اقناع شود و در فيلم‌هاي داخلي هم انتقادي برخورد كند و كيفيت را طلب كند. پخش و گسترش برنامه «سينما4» در شبكه‌هاي ديگر بسيار مهم است. با توجه به كثرت حضور فيلم‌هاي خارجي در ايران و تأثيرات آن بر اذهان جوانان، هر چه سواد رسانه‌اي جوان بالاتر برود كمتر تحت تأثير مخرب رسانه‌هاي داخلي و خارجي قرار مي‌گيرد.
 
و- رابطه مردم و مسؤولان:

صدا و سيما بايد واسطه انتقال انتقادات مردم به مسؤولان و واسطه انتقال برنامه‌ها، توجيهات و نظرات مسؤولان به مردم باشد. توجه صدا و سيما به فرمان 8 ماده‌اي امام(ره) و همين‌طور فرمان مقام‌معظم‌رهبري در باب مسؤولان بسيار مقبوليت‌ساز است ولي متأسفانه تنها برنامه‌هايي كليشه در اين حوزه ساخته مي‌شود كه شبهه از سرباز كردن مسؤوليت را به اذهان متبادر مي‌كند.

حضرت‌امام(ره) بارها راديو و تلويزيون را «حساس‌ترين دستگاه كشور» خوانده و فرموده‌اند: «اصلاح آن اصلاح جامعه؛ و فساد اگر در اين دستگاه‌ها واقع بشود فساد جامعه است.» در جاي ديگر مي‌فرمايند: «صدا و سيما يك دانشگاه عمومي است، يعني دانشگاهي است كه در تمام سطح كشور گسترده است.»

بزرگترين انتقاد ممكن به صدا و سيما آن است كه «فرهنگ مصرفي» ‌را به‌شدت تبليغ مي‌كند، چه از طريق كثرت آگهي‌ها و چه از طريق سريال‌ها و فيلم‌ها كه با مؤلفه‌هاي زندگي اقتصادي و فرهنگ اسلامي ما ناسازگار است.

تلويزيون بايد در طرح انتقادي مشكلات روزانه معيشتي مردم جسارت بيشتري داشته باشد و همانند «آينه» عمل كند./انتهاي پيام/
 
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار