به گزارش حسینیه دانشجو، حجت الاسلام و المسلمین در مسجد المهدی شهرستان بهبهان در حال سخنرانی با سوژه آزادی و انتخاب های ما دارد وی در این سه شب به تبیین آزادی به خصوص از منظر شهید مطهری پرداخت.
آزادی اول/ انتخاب بی انتخابها
جمعیتی از کوفه که شام دهم برای یزید کِل می کشد و غروب و یک روز بعد برای زینب(س) گریه می کند!
مقایسه "هوی" با "ماریه": هوی کنیزی که زیر نگاه تنانگی اموی توسط معاویه به حسین(ع) هدیه شده؛ با خواندن آیه و شعری، آزاد و همه هدایای همراهش برایش شده!
او که بردگی جسم و نگاه تنانه به خود دیده و الان با حیا و کرامت حسین(ع) معتق (آزاد از بردگی) شده باید بیشتر پی تحریر (آزادی سیاسی اجتماعی) باشد؛ اما در عاشورا غایب است! او نمونه بی انتخاب ها با وجود آزادی است!
ماریه دختر منقذ، در جو سنگین بصره در جمل، شوهر و فرزندش را در راه علی(ع) داده است. چنین انتخاب سختی برایش هزینه داشت. همه دارایی را وقف مکتب علی(ع) کرد خانه اش جای گفتگوی حدیث و تحلیل سیاسی است. پس از معاویه دائم بحث نهضت حسینی است. هرکه از بصره، کربلا آمد، از خانه او آمد!
چرا هوی چنان و ماریه چنین؟!
قاعده دوم: آزادی یک تمرد هم می خواهد!
•سخن شهید مطهری در اینباره:
"حتی صرف عدم مانع فاعلی نیز در آزادی کافی نیست مگر آن که روح آزادی خواهی داشته باشد. یعنی تهاجم و حساسیت در برابر موانع فاعلی. آزادی یک مفهوم اثباتی است به معنای عصیان و تمرد و پرخاشگری در مقابل هر مانعی و محدودیتی برای تکامل انسان" (یادداشتها ج۱ص۱۱۷)
ابوالحتوف و برادرش نمونه این آزادی خواهی!
هردو از خوارج بودند! وقت غربت امام و دعوت به نصرت، متحول شدند و از سپاه ابن سعد تمرد کردند و به امام پیوسته شهید شدند.
مقایسه ابوشعثاء و هرثمه!
یزید بن زیاد (معروف به ابوشعثاء) جزء سپاه حر بود. در مواجهه امام با سپاه حر، آرام آرام حساس می شود. وقتی پیک ابن زیاد می رسد و پیغام منزل دادن کاروان امام در بیابان و دور از آب را می دهد او را عتاب می کند. تئوری "مامور-معذور" را زیر سئوال می برد!
با رد پیشنهادهای امام توسط سپاه عمربن سعد، زیر میز می زند و زودتر از حر از سپاه ابن سعد جدا میشود و به امام می پیوندد و از شهدای کربلا می شود.
این آن عنصری است که مطهری می گفت!
در مقابل هرثمه بن ابی مسلم نمونه آزادهای بی انتخاب است. با علی(ع) در صفین بوده و راوی خاطره ای از حضرت امیر(ع) در کربلاست! آگاه است که حق با حسین(ع) است. با سپاه ابن سعد آمده اما شتر سوار می شود برای نقل خاطره اش نزد امام می آید. خاطره بازی می کند که علی(ع) در راه برگشت از صفین در این سرزمین فرمود: ای خاک همانا از تو مردمی محشور می شوند که بدون حساب رسی وارد بهشت می شوند!
اما وقتی امام می پرسد: با ما هستی یا بر ضد ما؟!
پاسخ می دهد: نه با شما هستم و نه برشما!
این خاطره بازها و مناسک بازها و دین بازهای به ظاهر آزاد اما بی انتخابند!