به گزارش حسینیه دانشجو - سید رضا میرجعفری، حسینیه دانشجو در برنامه چهارم خود میزبان محمد صادق شهبازی پژوهشگر و نویسنده حوزه انقلاب اسلامی و از فعالین سیاسی و فرهنگی بود که با محوریت موضوع «قیام امام حسین (ع) و انسان انقلاب اسلامی» به بحث و گفت و گو نشستیم.
ما در اندیشه اسلامی نمی توانیم آدم ها را فریب بدهیم
محمد صادق شهبازی در ابتدا در مورد این پرسش که اصلا انسان انقلاب اسلامی سر و کله اش از کجا پیدا شد و چه ارتباطی با قیام امام حسین (ع) دارد توضیح داد: انسان انقلاب اسلامی پدیده جدیدی هست و نیست، پدیده جدیدی نیست چون اگر در واقع عاشورا هم نگاه کنید آدمها در یک چهارچوبی آمدند که این جو گیرانه نیست، امام حسین در مرحله های مختلف این انسان ها را غربال می کند که اگر نمی خواهند بروند ما در اندیشه اسلامی نمی توانیم آدم ها را فریب بدهیم. در ماجراهای مختلف امام علی در جنگ صفین، جمل و نهروان مثلا جناب خواجه ربیع آمد نزد امام و گفت: من نمی خواهم در درگیری بین مسلمانان باشم امام به این ها راه می داد.
این پژوهشگر و نویسنده در ادامه گفت:
امثال عبدالله ابن مسعود هم همینطور بودند گفت: ما نمی دانیم کدام طرف حق هستند؟ امام پرسید: چند نفر هستید؟ و بقیه هم اینطور فکر می کنند؟ از چهارصد نفر رسیدن به چهار هزار نفر و امام مرخصشان کرد.
ما در بحث نهضت اسلامی هم همین کار را میکنیم ابتدا راه را تبیین می کنیم و به آدمها ارائه می دهیم در این آدمها اگر پذیرفتند تحول درونی اتفاق می افتد سپس به این می رسند که باید یک کار بیرونی را انجام دهند.
انقلاب اسلامی ما هم از همین سنخ بود و اینکه می گوییم انسان انقلاب اسلامی پدیده جدیدی نیست بر همین مبنا پایه ریزی شده و اینکه رهبر انقلاب می گوید مهم ترین استراتژی جذب ما باید بتیین باشد بر همین مبنا است.
شهبازی در پاسخ به این پرسش که برخی می خواهند هزینه های داده شده را برای مردم فاکتور کنند و ناراحت هستند که کبکشان خروس نمیخواند هم گفت:
تحجر دوباره برگشته / عدهای خود را دلبسته نظام و انقلاب میدانند ولی دغدغه استقلال و عدالت ندارند / عدهای میگویند ما در گذشته هزینه دادیم باید امکانات بگیریم
دعوای طلحه و زبیر با امام علی (ع) این بود که آنها می گفتند ما در بدر، حنین و احد و .. بودیم و هزینه دادیم پس باید امکانات بگیریم.
طرف خود را دلبسته نظام و انقلاب و اسلام می داند اما دغدغه استقلال ندارد. ما طی سال های 92 تا 94 با متحجرهای مذهبی جنگیدیم که فکر می کردند طرفدار انقلاب هستند ولی می گفتند برویم برجام ببندیم.
عده ای فکر می کردند دغدغه اسلام و انقلاب داشته و ولایت مدار هستند ولی دغدغه عدالت، آزادی و وحدت اسلامی ندارند.
علت اینکه جوان ما امروز از یک چیزهایی ناراحت است به خاطر این است که به چنین پدیده هایی روبرو می شود.
خیمینی فردی را داشت مثل نادر طالب زاده که در فضای ارتشی رژیم شاه بزرگ شده با دیدن عکس امام متحول می شود
وی درادامه در مورد رابطه ایده اصلی انقلاب اسلامی و قیام امام حسین افزود: ایده اصلی انقلاب اسلامی بازگشت به ذات دین بود تمام نسلهای قبلی ما آمدند و رفتند اما در انقلاب اسلامی مردم ما ایستادند چون با ذات آنها همخوانی داشت.
شما نمیتوانید ذات انسان انقلاب اسلامی را که با تبیین و آگاهی رقم خورده را از آنها بگیرید چنین چیزی شدنی نیست اینکه شعارها هم همان شعارهاست اینکه امام حسین می فرماید: چهار هدف اصلی قیام عاشورا بالا بردن چهارچوب دینی، اصلاح و تغییر در جامعه ایجاد کنیم، بندگان مظلوم خدا امنیت پیدا کنند و آخری عمل به سنت و فرائض الهی که در انقلاب اسلامی هم همین بودند امثال بازرگان می خواستند بگویند این چنین نیست اما واقعیت این است که مردم امام خمینی را خواستند چون با پشتوانه قیام امام حسین (ع) آمده بود.
خیمینی فردی را داشت مثل نادر طالب زاده که در فضای ارتشی رژیم شاه بزرگ شده با دیدن عکس امام متحول می شود. بسیاری از متدینین ما که یک نسلی هستند که همه را تجربه میکنند به بسیاری از فرقه ها و گروه ها پشت پا زدند و به امام خمینی پیوستند تقریبا همه هم چنین تجربیاتی داشتند چون پشت امام به قیام عاشورا و امام حسین گرم بود.
چرا اصرار داریم از انسان انقلاب اسلامی استفاده کنیم؟
این فعال سیاسی توضیح داد: این بخاطر این است که آن را عینی می بینیم، تغییر و آرمان خواهی و... در ذهنش است و حالا این هویت آمده و می خواهد بیرون از آن محقق کند. من همیشه این دوگانه امام خمینی را اسلام عارفان مبارزه جو را مثال زدم که هم عرفان و شناخت خداست که لازمه توحید است و یکی نفی غیر خدا در عبودیت و عمل است.
نا آگاهی و نرسیدن اطلاعات از مهمترین بخش فراموش کردن ارتباط انسان انقلاب اسلامی با قیام امام حسین (ع) است و البته نباید بمباران اطلاعات و ماجرای جنگ رسانه را هم نادیده بگیریم که البته همه اش هم این نیست و بخش عملی ماجرا نقش پررنگ تری دارد.
طاغوت سیاسی و اقتصادی جلوی مشارکت مردم را می گیرد و طاغوت فرهنگی ظلم را توجیه میکند
امام حسین در مقابل یک طاغوت چند وجهی ایستاد. طاغوت های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مقابل امام ایستادند، کسانی که دین را اینطور ارائه دادند که یک ظواهری را حفظ کن که من به آن الهیات محافظه کاری می گویم که به آن طاغوت فکری می گوییم اما طاغوت سیاسی ایجاد کردند که در ماجرای عاشورا می خواست مردم منسجم نباشند یا طاغوت اقتصادی که پول می پاشیدند و به مردم کوفه دادند. مسئله این است که طاغوت سیاسی جلوی مشارکت مردم را بگیرند و طاغوت اقتصادی کاری می کند که مردم به پوچی برسند تا به فقر و کفر برسند، در انقلاب ما هم طاغوت سیاسی و اقتصادی همین کار را کردند.
در انقلاب ما هم طاغوت اقتصادی کاری کرد که جلوی مشارکت مردم را گرفت، در طاغوت سیاسی از مردم مسئولیت زدایی کردند. طاغوت فرهنگی در حال توجیه اشکالات شدند عده دیگری در مقابل گفتند: نه همه این مسیر غلط بوده. حالا شما چه توقعی از آن جوان و نوجوان دارید؟
وقتی برای امام حسین حرف امر معروف و نهی از منکر میزنیم لازم است تا رد مظالم بدهی که پیگیری کنی که هر ظلمی هست را باید جواب بدهی و طاغوت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را بشکیند.
وقتی مسئولیت زدایی و سیاست زدایی کردید دیگر دغدغه وتکلیفی برای دفاع از انقلاب نمی بینید و اشتباه ما این است که جهتگیری و معنویت را گرفتیم و نباید حرف کلی بزنیم و لازم است شاخص داشته باشیم اینکه صرفا یک عده بگویند ما انقلابی و عدالتخواه هستیم کافی نیست باید چهارچوبی را رعایت کنند نمیتوانی هی در زندگی مردم سرک بکشی و نمیتوانی هم فساد را رها کنید هر کاری میخواهد کند.
آیا این حق را داریم برای رسیدن به عدالت فرآیند جمهوری اسلامی را کنار بگذاریم و به جبهه باطل بپیوندیم؟
انسانی که طعم استضعاف، فقر و محرویت را چشیده می فهمد که جمهوری اسلامی چیست. و باید در همین چهارچوب عدالتخواهی کنیم البته این به معنای ماله کشی نیست اما می جنگیم تا تکه تکه آن را اصلاح کنم. طرفداران علی(ع) در چهارچوب حکومت علی بودند و برای حکومت او می جنگیدند. ممکن است ما در این سالها ضعفهایی داشته باشیم و رهبری فرمودند کمبود در عدالت ولی آیا این حق را داریم برای رسیدن به عدالت فرآیند جمهوری اسلامی را کنار بگذاریم و به جبهه باطل بپیوندیم؟
امروز طرف بهانش این است که هزینه ای دادم و باید کبکم خروس بخواند یا چون هزینه دادم باید فقط به من بپردازید. یک وقت است دوربینی را می بریم برای حل مسئله یکبار هم برای این است که بگوییم من جلوی فلان فرآیند ایستادم.
در جست و جوی الگویی برای عمل در جهت امامت و امت
ما اگر کثرت درست آزادی خواهی و عدالت خواهی بدهیم و پیشرفت خواهی اسلامی بدهیم چهار آدم غلطی هم کار دیگری هم کنند آنوقت در این هضم می شوند.
شهبازی همچنین در مورد اینکه آیا اسلام قبیله گراست یا خیر و نسبتش با انسان انقلاب اسلامی توضیح داد: ما قبیله به معنای اینکه همه تبدیل به روح قبیله شویم نداریم اتفاقا تا قبل از جمهوری اسلامی هرکس داشت یک زندگی روزمره ای می کرد و در یک شرایط کومون و خاصی بودیم که چیزی نداشتیم و انقلاب آمد و یک هویت جدید شکل گرفت و تبدیل به یک شاخص ولایت و امامت کردیم که خود آن امت نقش پیدا کند اینکه ما در اوایل انقلاب یک حال عجیبی داشتیم که امروز جوانان به اربعین می روند دلیلش این است که مردم ایران چند سال همین زندگی اربعین گونه را داشتند ولی اگر بخواهیم این آرمان را داشته باشیم تعابیر مختلفی از امام و شهید مطهری داریم به نام امامت و امت یعنی هر کدام باید بخشی از این مدل را پیدا کنند.
مقاومت انسان انقلاب اسلامی در مقابل طاغوت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی
کار مهمی که طاغوت سیاسی کرد مشارکت زدایی از مردم بود اما باز انسان انقلاب اسلامی کار خود را کرد و مقاومت کرد این انسان دوباره در نسل چهارم و سوم سراغ احیا و بازخوانی آن روحیه آمد همین که در این دهه اخیر بازخوانی روحیه امام و دکترین انقلاب اسلامی شکل گرفت خواستند ساز و کار جدید برای بسیج کردن مردم پیدا کنند که چیزی مثل کار جهادی، جشنواره عمار، راهیان نور و... یا هسته ای بشوند برای عدالتخواهی و شرکت دانش بنیان و یا حتی به کمک حاکمیت بیایند و در هر حوزه ای نگاه کنی آن انسان دارد بحث پیشرفت کشور را پیش می برند و گروهی که که خودش در حال تلاش مرتفع کردن نیاز مردم است این احتیاج به مردمی شدن ادبیات دارد یا رهبر می گوید مردم بیایند کار کنند ولی برای آنکه قیام ناس شود باید مردم در صحنه باشند مردم دلشان میخواهد در حل مشکلات کشور مشارکت کنند اما باید سازکارهایش ایجاد شود.
رشد عقل عملی انسان انقلاب اسلامی
بازخوانی ما احتیاج به بازتولید دارد و تا به آن نرسیم به کار عملی نمی رسیم بخشی از آن نیاز به آژمون خطا دارد و بخش دیگر از بس که این بچه حزب اللهی های ما در کار نظری بودند عقل عملیشان رشد نکرده و فقط به گفتن نیست یک جایی باید از شما عمل ببیند اینهایی که مغزشان بسته شده باید از شما چیزی ببیند عملا ممکن است به شما کلی فحش بدهند اما از سنگ نیست و قابل تغییر است. مردم باید خودشان بخواهند سعی کنم مردم را به نقطه ای برسانیم که خودش را درگیر حل مسئله کشور کند.
حل مسئله مهم است نه منافع فردی و شناخته شدن ما
در بحث دوگانه خروج و قیام، شهید مطهری در کتاب «نهضت های اسلامی صد ساله» اخیر بحثی دارد که می گوید: تاریخ اهل تسنن مخصوصا علمایشان که حاکمان وقت را میپذیرفتند اینها خیلی حکومتی شده بودند در نقطه مقابل روحانیت شیعه که هر حکومتی غیر مأذون امام معصوم را درست نمی دانستند که برای همین غالبا روحیه خروج و نفی حاکمیت داشتیم اما زیاد به خرافات مردم نمی پرداختیم.
ما از دوره غیبت و قبض ید شیعه در هزاران سال به تشکیل حکومت رسیدیم و برای همین انسان شیعه طبق عادت همیشه فکر می کند باید خروج کند و شیعه فقط کارش نهضت و قیام سلبی است ولی این فقط کافی نیست بگوییم مسئول فاسد است باید تلاشی برای اصلاح داشته باشیم ما باید از همه نقش ها مطالبه کنیم تا فعالیت انجام دهند. باید ذهنیت عمومی را اصلاح کنیم تا تبیین کنند و با همه اینها با هم می شود حرکت را جلو برد و فقط اینکه ما شناخته شویم ارزشی ندارد باید مسئله را حل کرد.
شهبازی در پایان این برنامه گفت:
ما در عرصه سیاست مشکلی که داریم این است که می گوییم باید با قدرت برویم موضوع را حل کنیم اما این به تنهایی یک عمل تحولی نیست، باید به شکل پیوستاری کار کنیم در عرصه گرفتن قدرت در جهت افراد صالح بپردازیم ما می خواستیم نشان دهیم مملکت را می توان با رویه درست اداره کرد اما این احتیاج به ساختار سازی هم دارد و انسان انقلاب اسلامی باید از کار نظری خارج شود و بیاید کار عملی کند. چون امام حسین (ع) مدلی فکری و عملی ساخته می توانیم امروز بهره برداری کنیم باید عقل نظری را در کنار عملی آن قرار دهیم.