به گزارش سرویس فرهنگی خبرگزاری دانشجو- سیدرضا میرجعفری، اولین گفتوگو از سلسله مباحث حسینیه دانشجو با سید حمیدرضا میررکنی؛ مدیرعامل کانون اندیشه جوان با موضوع «حقیقت برائت» در استودیو خبرگزاری دانشجو انجام شد. این گفتوگوی مفصل را بخوانید:
دانشجو: موضوع حقیقت برائت از کجا نشئت میگیرد و چه ارتباطی با عاشورای حسینی دارد و آیا ابزاری هست و میتواند باشد برای اینکه ما با افکار عمومی جهان هم برای فریاد زدن مظلومیت فلسطین و غزه و هم برای شناساندن مکتب عاشورا و امام حسین از آن استفاده کنیم؟
میررکنی: ماجرای برائت ریشه دیرینی در معارف ما دارد و وقتی به سیره حضرات معصومین مراجعه میکنیم بر خلاف کارکردی که برائت این روزها در بعضی محافل پیدا کرده میتوان گفت تبدیل به ضد خودش شده است، اتفاقاً برائت یکی از اصلیترین ابزارها و مایههای بسط و توسعه توحید بوده است. شما ملاحظه میکنید وقتی حضرت رسول آغاز به دعوت میکند، آغاز به این دعوت پیش از اینکه دعوت به توحید باشد، دعوت به برائت از اربابان مختلف است اول خدایان و بتها را نفی میکنند. «قولو لا اله الا الله تفلحو» اولین جمله دعوت رسول الله بوده است. خب این جمله پیش از اثبات الله دارد چیزی را نفی میکند و برائت میجوید از آنچه که الله نیست . این بحث را رهبر انقلاب در مقاله «روح توحید نفی عبودیت غیر خدا» مطرح کردهاند.
اگر بخواهم راجع به نسبت این برائت با مکتب سیدالشهدا و با معارف عاشورایی نکاتی را عرض کنم، خود زیارت عاشورا فرد اجلای بهترین نمونه برائت است. اما ما جوری با زیارت عاشورا مواجه میشویم و چهرهای به آن میدهیم که دیگر نمیشود به زبانش آورد و به زبان آوردنش ممکن است به اختلاف بینجامد. این عیب ما است که چهره اصیل زیارت عاشورا را ندیدیم. زیارت عاشورا برائت را به عنوان شرط مسلمانی و شرط تقرب طرح میکند. فرازهایی در زیارت عاشورا وجود دارد که اصلاً زائر اینطور ابراز میکند که آقا من با تبری از دشمنان شما میخوام به شما و ولایت نزدیک شوم.
حالا ولایت چه معنایی دارد؟ ما با ولایت نیز طوری برخورد کردهایم که طرحش به جای اینکه بسط و توسعه دهد، ممکن است خود شکن شود. موضوع بحث حقیقت برائت است اما برای اینکه به حقیقت برائت توجه کنیم ناچاریم از اینکه حقیقت ولایت را پیش چشم بیاوریم.
وی اشاره کرد: «للَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ فِی مَوْقِفِی هَذَا وَ أَیَّامِ حَیَاتِی بِالْبَرَاءَةِ مِنْهُمْ وَ اللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَ بِالْمُوَالَاةِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیک». «نبی» و «آل نبی» به چه معنا است؟ تولی ما و به دنبال آن، تقرب، نسبت به ومفهوم ولایت است، نه نسبت به یک اسم. همچنین، دشمن او را هم کسی میدانیم که با معنی او دشمنی میکند.
ما وقتی از مولا علی(ع) صحبت میکنیم، سخن از معنای ولایت است. این معنا طهارت، فتوت، مروت و.. را شامل میشود. همه اینها آن معانی نهفته است بنابراین تولی به ولایت تولی به این معنی است و این چیزی نیست که ما امروز به آن رسیده باشیم. این موضوع در در کتابهای قدیم ما موجود است.
اگر از برائت صحبت میکنیم، مراد ما تولی به باطن و معنای ولایت است و همینطور مراد ما برائت جستن از آن باطن دشمنی با معصوم است. باطن دشمنی با معصومین مخالفت با جهاد فی سبیل الله، عزت داشتن و کرامت داشتن مستضعفین است. در روایت معروف به حدیث «یا علی یا علی» رسول خدا(ص) به مولا علی(ع) میفرمایند: «یا علی ان الله وهبک حب المساکین والمستضعفین» خدا به توی علی چیزی داده است و آن حب مساکین و مستضعفین است. در ادامه پیامبر میفرمایند توی علی با آن کمالات توحیدی و امیرالمومنین بودن، اگر امام هستی به واسطه برادری با مستضعفین است که شایسته امامت شدهای. اگر به برادری با مستضعفین رضایت نمیدادی، همه این کمالات توحیدی را میداشت اما نمیتوانستی امام باشی.
میررکنی خاطرنشان کرد: اگر ما از حقیقت برائت صحبت میکنیم درواقع به صورت کلی در مورد تبری جستن از استکبار در مقابل استضعاف صحبت میکنیم. اگر ما از آن اسامی تاریخی برائت جستیم اما این کار را در مورد آمریکا انجام ندادیم، اهل برائت نیستیم و ارزش ما به اندازه همان کلماتی است که در کتابهای تاریخ نوشته شده است. در چنین شرایطی، ما مسلمان زنده نخواهیم بود.
دانشجو: ما شاهد کشنگریهایی در سطح اروپا وآمریکا هستیم. چگونه میتوانیم موضوع تبری و تولی جستن را تبلیغ کنیم؟ همچنین کشور ما به عنوان محور جبهه مقاومت چگونه میتواند با کنشگریهای دنیا در تعامل باشد و به دنبال آن، مکتب عاشورا و نتیجه نهایی این تلاشها که نابودی رژیم صهیونیستی است را منتقل سازد؟
میررکنی: کار ما وقتی مضمون همچون ماجرای سیدالشهداء و عاشورا را داریم، کار دشواری نیست. فقط کافیست در میان خودمان تقریرهای فرقهای از ماجرای عاشورا را بزداییم. قرآن میفرماید اگر میخواهی باطل را مورد ابطال قرار دهی، بجای آن باید حق را حاضر سازی؛ زمانی که این حاضرسازی صورت گیرد، باطل به صورت خودکار مورد ابطال قرار میگیرد: « جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ». منطق ما در تبلیغ باید همین باشد.
چند سالی است که در هیاتها و منابر این انگاره را که ماجرای سیدالشهداء و مقابله ایشان با دستگاه یزید و بنی امیه امتداد ماجرای سقیفه بود بیان میشود. حتی بعضی از این هیاتها این موضوع را به سنبل خود تبدیل کردهاند. بنابر تقریری این حرف درست است و ما آن را میپذیریم اما این بیسلیقگی در تبیین مکتب امام حسین(ع) است. علما هم به این موضوع اشاره کرده و آن را تایید کردهاند اما چرا امام خمینی(ره) این خوانش را ارائه نمیکند؟ چرا ایشان در کتاب ولایت فقیه خود اصرار دارد دولت اسلام تا زمان معاویه، شاکلهای اسلامی داشت. این، سیاست تبلیغی درست حضرت امام(ره) بوده است. چون ایشان میخواهند توضح دهند چرا حرکت سیدالشهداء حرکتی بود که در زمان معاویه و سایر خلافای پیش از او نباید صورت میگفت. این اقدام تنها در زمان یزید باید انجام میشد.
چنین صحبتهایی حرکت امام حسین(ع) را از شفافیت خارج میکند. اقدام سیدالشهداء حرکتی صریح است که برای همراه شدن با آن حتی نیاز به مسلمان بودن نیست و امام حسین(ع) اصرار دارد که این موضوع را بر زبان آورد.
مدیرعامل کانون اندیشه جوان اظهار داشت: بی آلایشترین حرکتی که ما میتوانیم با آن بی آلایشی اسلام را تبلیغ کنیم، حرکت سیدالشهداء بوده است. کار ما نیز پیچیده نیست. کافی است شخصیتها و موقعیتهای عاشورا را ترسیم کنیم. این کار، حقیقت تولی و تبری را به ما میدهد و بیان میکند که به کدام سمت باید حرکت کنیم و از کدام مسیر فاصله بگیریم. به میزانی که این رویداد بدون آلایشهای فرقهای روایت و تبیین شده و اصل ماجرا به میدان بیاید، اسلام و سیدالشهداء مورد تبلیغ قرار گرفتهاند.
نامهای که رهبری خطاب به جوانانی که در اعتراض به سیاستهای دانشگاهها در مورد اسرائیل به خیابانها آمده بودند، نوشتند، نامهای بسیار حیاتی است. زمانی که ما از مقاومت صحبت میکنیم، غالبا به مقاومت اسلامی میپردازیم؛ و درست هم است. اصل قیام و مقاومت، روح اسلام است. این موضوع در آیه « قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى» اشاره شده است. با این وجود، رهبری در آن نامه به آن جوانان که تعداد محدودی از آنها مسلمان هستند، گفتند ما شما را جزئی از مقاومت میدانیم. این گفتار به این معنا است که نیازی نیست برای اینکه مقاومت گسترش یابد و فردی به جبهه انقلاب نزدیک شده و صفوف مستضعفین در مقابل مستکبرین مشهود شود، شما مسیر شیعهسازی را پیش بگیرید. کما اینکه متاسفانه بسیاری از بیوت حتی مراجع ما بنا را بر شیعهسازی گذاشتهاند. به هیچ وجه برنامه جمهوری اسلامی و حضرت امام(ره)، شیعهسازی بوده است.
میررکنی افزود: اگر ما سیره حضرات معصومین را ببینیم، در هیچ مقطعی از تاریخیای دستور به پیروی از مذهب تشیع برای انسان شدن را داده باشند. میگفتند راه انسانیت را پیش بگیر، در ادامه به سمت ما متمایل خواهی شد. گفتار انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی در تمام دنیا این است که ای مردم دنیا، خودتان باشید.
دانشجو: در مورد متحجر بودن نسبت به موضوع برائت درصورتی که اقدامات رژیمهایی همچون اسرائیل که نسلکشی به راه انداختهاند را نادیده بگیریم توضیح دهید:
میررکنی: ادبیات قرآن در این خصوص بسیار گویا است. کافی است ما به این فکر کنیم که امام حسین(ع) اصلا به چه دلیل به میدان آمد؟ حضرت در آن نامهای که برای برادرشان دارند، تصریح میکنند که من آمدهام تا امر به معروف و نهی از منکر کنم. این معنای تعلیم علوم دینی نیست بلکه به معنای بلند کردن صدای توحید است. زمانی اسلام دستور به امر به معروف و نهی از منکر میدهد که قصد دارد صدای توحید بلند شود.
در یک کلام، همانطور که رهبری اشاره کردند، اسلام و توحید میخواهند آدمی را از هرآنچه غیر خدا است، آزاد کنند. این انسان گرفتار حرفهای بیرونی، امیال درونی و... است. اینها مواردی هستند که در عصر ما اهمیت خاصی پیدا کردهاند. اگر در چهار قرن گذشته افرادی وجود داشتند که از نظر فردی درگیر این موارد بودند، اکنون یک تمدن گرفتار وجود دارد و شعارش عریانی است.
این گرفتاری درمانی جز توحید ندارد. کار ولایت در یک کلام، همین آزاد کردن است. امام در آداب الصلاه از توحید به عنوان «رفتن از کثرت به وحدت» یاد کردهاند. یعنی من به جایی برسم که بجای اینکه دغدغه چیزهای پست و کوچک را داشته باشم، تنها دغدغه یک چیز را داشته باشم؛ آن این است که رضای خدا و حق در چیست.
دانشجو: بعضیها میگویند که ما بخاطر دفاع از حرم مقابل داعش ایستادیم. آنها دشمن داعشی را میبینند اما دشمن صهیونیست را نمیبینند و میگویند در غزه مکان مقدسی برای ما وجود ندارد. آیا مستضعف و ناموس مسلمان، حرمتی کمتر از حرم اهل بیت دارد؟
میررکنی: در روایات چنین تصریحی وجود دارد که حرمت مومن از حرمت کعبه بالاتر است. این حدیث که علما در مورد آن بسیار صحبت کردهاند، موقعیت را بسیار شفاف میسازد. حالا بهتر است انگیزه خود شهیدان مدافع حرم را بررسی کنیم. کتابی وجود دارد به نام «مرثیه خون: تحلیلی بر وصایای شهدای مدافع حرم» نوشته آقای علیرضا غلامی. در این کتاب حدود ۴۰ وصیتنامه به عنوان نمونه آورده شده است.
شهید مدافع حرم عینا آواره شدن مردمی که در سوریه و عراق بی خانه شدند و خانواده خود را از دست دادند را حرم میبیند و صدای آنها را «العطش» میشوند. برای شهید مدافع حرمی که جنگیده است، محل جنگ خود کربلا است. آنچه که امروز ما در ماجرای غزه با آن مواجه هستیم، همان چیزی است که کربلا را به کربلا تبدیل کرده است. حرکت آن شهید مدافع حرم با حرکت خود سیدالشهداء قیاسپذیر است.
وی بیان داشت: در روایات و آیات مربوط به حج عبارتی دارد مبنی بر اینکه «مردم را اذان بده که به حج بیایند؛ به نزد تو بیایند». علما به این آیه استناد میکنند و میگویند باطن حج، دیدار امام است. ما در اربعین در حال انجام باطن حج هستیم. وقتی ما به روایت دقت میکنیم که حج را جهاد میداند.
حضرت امام(ره) در بیانیه پذیرش قطعنامه که بسیاری از حرفهای صریح ایشان در مورد جبهه مقاومت و شکل جبههسازی ما در جهان اسلام در آن بیانیه مشخص است، از عبارت «جبهه جهانی اسلام» استفاده میکنند. ایشان در آنجا تصریح میکنند که ای مسلمانان در بند معاهدات و مراودات دولتهای خود نمانید. من فکر نمیکنم منظور امام(ره) شکلی که اکنون برائت از مشرکین پیدا کرده است که وزارت خارجه و سازمان حج و زیارت ما مذاکرده کرده و یک سوله میگیرند و در همان سوله شعار خود را میدهند و خارج میشوند، باشد. وقتی ما متوجه میشویم که حج، جهاد ضعیف است، ما غیر از شرایطی که برای جهاد در منابع ذکر شده است، شرط دیگری را نمیپذیریم.
مدیرعامل کانون اندیشه جوان در مورد جنایات رژیم صهیونیستی گفت: «نسلکشی» تعبیر کمی است؛ اکنون اسرائیل ماشین انسانکشی به راه انداخته است. ما در هشت سال دفاع مقدس که استانهای گوناگون ما در گیر جنگ بودهاند، اگر تعدادی شهدای آن را به روزهایی که جنگیدهایم تقسیم کنیم، ما در هر روز، حدود هفتاد شهید دادهایم. همین نسلکشیای که در غزه است و هنوز یک سال هم از آن نگذشته، بالای دویست شهید در روز وجود داشته است.
رهبری در روزهای ابتدایی این ماجرا گفتند جوانان مسلمان بیتاب میشوند. این بیتاب شدن دارای معنی است. ما فکر میکنیم چون وزارت امور خارجه و نیروی قدس داریم، باید منتظر بمانیم تا آنها اراده کنند و چیزی محقق شود. آنچه که امام(ره) گفتند که برای تشکیل جبهه جهانی اسلام و برای اینکه دست مستکبرین را از سر ملتهای مسلمان دور کنیم، نباید معطل مراودات دولتها بمانیم، من میگویم در مورد کشور ما نیز صادق است. البته این به این معنا نیست که برخلاف مقررات عمل کنیم. بنظر من ماجرای برائت از مشرکین امسال یکی از شکستهای ما بود. ما در ماجرای حج شکست خوردیم.
میررکنی اظهار داشت: هیچ وقت هیچ راهی از پیش تعریف شده نیست. ایجاد شدن راه، فرعِ بر عزم رفتن است. اگر ما بر حضور مستقیم در میدان عزم کنیم، راه ایجاد خواهد شد. بیتابی جوانها با این استدلال که اجازه رفتن به ما را نمیدهند، نباید خنثی شود.