کد خبر:۱۲۷۱۷۶

دعواي مجري بي بي سي با فرزندش بر سر شعائر اسلامي

مجری امروز  بی بی سی فارسي و  روزنامه نگار سابق اصلاح طلب، طي یادداشتی در وبلاگ شخصی اش از چالشی كه راجع به تحصيل فرزندش در مدارس مذهبي انگليسي است مي گويد.
به گزارش گروه سياسي «خبرگزاري دانشجو» به نقل از شبكه خبري نقد نيوز فرناز قاضی زاده روزنامه نگار اصلاح طلب كه در حال حاضر یکی از مجریان شبکه بی بی سی فارسی است ضمن یادداشتی در وبلاگ شخصی اش با عنوان من و مانی به بيان خاطراتي در خصوص مسائل وي در انگليس پرداخته است.
 
 
 بنا براين این یادداشت  كه در واقع تصویری  از فضای اعتقادی یک فعال رسانه ای اصلاح طلب که در حال حاضر مشغول خدمت به بخش فارسی شبکه دولتی تلویزیون انگلیس است نگراني اين مجري امروز بي بي فارسي و روزنامه نگار ديروز اصلاح طلبان را در خصوص تحصيل فرزندش در مدارس انگليسي كه رويكرد مذهبي دارد بيان مي كند. اصلاح طلبان همچنان پس از پشت سر گذاشتن سالهای دهه 60 بر هویت مذهبی خودشان  هم چنين تاکید می کنند.
 

یادداشت قاضی زاده را بدون هیچ تغییر در ادامه می خوانید:
 
حداقل به خاطر من ومانی هم که شده این گوگل باید یه فکری به حال ترجمه هاش بکنه.
 
 مانی خیلی علاقه داره که شبها موقع خواب داستانهایی از بچگی اش رو براش بگم، که خوب من هم کلا زیاد ذهنم یاری نمی ده، امروز هوس کردم از روی وبلاگ براش بخونم یا ترجمه کنم، خودش پیشنهاد کرد که با گوگل ترنسلیت این کار رو بکنیم، چشمتون روز بد نبینه،یک جمله این بود که مانی در چند روز گذشته خیلی کیف کرد. شده بود کهMoney those days were bag خلاصه اسباب انبساط خاطره خوندن این وبلاگ بیشتر از خودش ، ترجمه اش. مدرسه مانی رو باز دارم عوض می کنم، خودم هم عذاب وجدان دارم که بچه رو دایم آلاخون ووالاخون کنم( خدا خودش رحم کنه، گوگل ترنسلیشن هنگ کرد!) مدرسه ای که این یه ماهه گذشته میرفت، در سایت وزارت آموزش وپرورش بریتانیا، آفستد، مدرسه عالی و نمونه است.
 
خوب طبیعتا من هم بسیار خوشحال شدم وقتی شهرداری این مدرسه رو به مانی داد، اما متاسفانه مشکل وقتی شروع شد که مدرسه رو دیدم. 98 درصد بچه های مدرسه از خانه های اطراف میان که متعلق به شهرداری است ودر اختیار پناهندگان سومالیایی وسودانی.
 
که البته من به هیچ عنوان با هیچ کدوم از این ها مشکلی نداشتم، مسئله اینه که مدرسه در کل، مدرسه اسلامی شده. برای عید فطر تعطیل بود، بعدش هم در اولین نامه ای که از مدرسه اومد، عید رو مدیر مسلمان مدرسه به همه تبریک گفت. به شدت یاد وخاطره مدارس رو در خاک پاک ایران برام زنده کرد.
 
از این گذشته مانی شروع کرد که ما اینو نمی خوریم مسلمونیم ، اونو نمی خوریم مسلمونیم، چرا نماز نمی خونیم ما که مسلمونیم، که دیگه یه کم ترسیدیم از بحران هویت و هویت اسلامی واین حرفها. برای همین پام رو کردم توی یک کفش که نمی خوام بچه ام به اینجا بره. البته غیر از اینها به نظرم این گزارشهای آفستد هم چندان منطبق برواقعیت نیست، چون مانی می گفت خیلی از بچه ها در کلاس سوم حتی انگلیسی بلد نیستند، خوب طبیعی هم هست احتمالا تازه اومدن، اما این نشون می ده که سطح مدرسه نمی تونه خیلی بالا باشه.
با کمی تحقیق متوجه شدم، این گزارشها بیشتر براساس نظرخواهی از والدین بچه هاست و خوب طبیعی هم هست که پدران ومادران مهاجر در سالهای اولیه حضورشون در یک کشور دیگه ای، که گرفتن پناهندگی ازش، براشون خیلی مهم بوده، از مدرسه ای که بچشون میره هم راضیترن نسبت به پدر ومادرانی که توقع بیشتری از مدرسه دارند.
 
 
جالب اینجاست مدرسه دیگه ای که بالاخره به مانی جا داده، مدرسه ای است،متعلق به کلیسای انگلیکن. البته من بلافاصله بعد از اینکه جا دادند، بهشون اطلاع دادم که خانواده ما کلا به هیچ کلیسایی رفت وآمد ندارند.
گمون نکنم خیلی خوششون بیاد اما شهرداری می گه ، بنا به قوانین مجبورن بچه هایی که دین وایمون مشخصی ندارند رو هم بپذیرند و اجباری نیست که بچه ها در کلاس شعائر مذهبی شرکت کنند.
 
اگه غیر از این باشه این بار درش میارم می ذارمش این مدرسه ژاپنیه پشت خونمون! خلاص
 
مسئله این نیست که من نمی خوام بچه ام مذهبی بار بیاد، من دلم نمی خواد مانی در اون شرایطی بزرگ بشه که من بزرگ شدم، بیزارم از هر پروپاگاندایی به نفع هر مذهبی.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار