
🔸شاعر «غروب فرشچیان دارد گریه میکند» از خاطره خود با استاد فرشچیان میگوید:
🔸روز رونمایی قرار بود شعر بخوانم که بخشی از آن این بود:
برای حضرت زهرا ضریح میسازیم
و دست فرشچیان طرح میزند آنرا
🔸برقعی ادامه میدهد: این را که خواندم استاد شروع به گریه کردن کرد و گفت: میشود چنین روزی بیاید که من ضریح حضرت زهرا را طراحی کنم؟