کد خبر:۱۲۹۸۵۹
حسن عباسي:

جامعه ليبرالي از شاد بودن به عنوان محرك اقتصادي استفاده مي‌كند

رئیس مركز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز گفت: برنايز به يكي از روساي جمهور آمريكا گفت براي اجراي «دموكراسي توده» بايد مردم به ماشين‌هاي شادماني تبديل شوند؛ يعني از شاد بودن به عنوان محرك اقتصادي و نه حق انساني استفاده كرد.
به گزارش خبرنگار انديشه «خبرگزاري دانشجو»، دكتر حسن عباسي در جلسه دويست و هفتاد و ششم از سلسله كلاس‌هاي «طرح‌ريزي استراتژيك كلبه كرامت» در ادامه بحث غرب‌شناسي در طرح‌ريزي استراتژيك گفت: فرويد در كتاب «مقدمه‌اي بر روانكاوي»‌ در پاسخ به اين‌كه چگونه مي توان از وقوع انقلاب در جامعه‌اي جلوگيري كرد، مي‌گويد: بايد مردم را خوشحال و مصرف‌كننده كرد.

رئیس مركز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز با اشاره به ديدگاه 90 سال قبل والتر ليپمن، دومين نظريه‌پرداز برجسته در زمينه دموكراسي گفـت: وي مطرح كرد كه در گذشته مردم قابل اعتماد پنداشته مي‌شدند، ولي با توجه به نظريه فرويد،‌ بايد در مقوله دموكراسي تجديدنظر شود؛ چون با اين نظريه انسان با وجود دو قوه شهويه و غضبيه وحشي و غيرقابل اعتماد است.

وي ادامه داد: از سال 1920 به بعد در جامعه‌شناسي سياسي نگاه به انسان به عنوان كسي كه راي مي دهد و دموكراسي را رقم مي‌زند، تغيير كرد و در جامعه شناسي سياسي جديد چنين انگاشته شد كه انسان به عنوان عنصري غير قابل اعتماد بايد مهار شود.

عباسي گفت: برنايز بر اساس دكترين «مهندسي رضايت»‌ اميال مردم را تحريك كرده و به اوج مي‌رساند و سپس با تزريق كالا و خدمات، اين انرژي را فرو مي‌نشاند؛در واقع برنايز آنچه را كه ليپمن مي‌خواست ايجاد مي‌كرد.
 
رئیس مركز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز در ادامه گفت: آن‌ها مقوله كنترل و روانشناسي اجتماعي را شكل دادند كه بعدها جامعه‌شناسي سياسي و روان شناسي سياسي ايجاد شد.

وي با بيان اينكه مهندسي رضايت در جامعه‌شناسي سياسي اهميت ويژه‌اي دارد، گفت: حتي اگر مردم در انتخابات به ميزان كمي مشاركت كنند‌، گفته مي‌شود به دليل كارا بودن سيستم مردم رضايت دارند، ولي كشورهاي ليبرال الان در سراشيبي سقوط قرار دارند و هر آن ممكن است حكومت هايشان سقوط كند.

عباسي گفت: سوسياليست ها عقيده دارند كه بر روي ديدگاه انسان ليبرال تاثير گذاشته مي‌شود، لذا در جوامع ليبرال راي فرد مهم نيست.

رئیس مركز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز گفت: برنايز معتقد بود از آنجايي كه مردم به سادگي منحرف مي‌شوند و به ديگري رأي مي‌دهند يا ممكن است تقاضاهاي متعددي داشته باشند، لذا بايد از بالا هدايت شوند.

وي ادامه داد: برنايز در سال1920 در زمان رياست جمهوري هوور گفت، براي اجراي «دموكراسي توده» بايد مردم به ماشين‌هاي شادماني تبديل شوند؛ يعني از شاد بودن به عنوان محرك اقتصادي و نه حق انساني استفاده كرد.

كارتون يوگي به كودك القا مي‌كند كه تو به مثابه ميموني هستي كه بايد بدوي تا جامعه حركت كند

عباسي با اشاره به اينكه پخش انيميشن يوگي براي كودكان خطرناك است، گفت: كشتي يوگي كشتي حضرت نوح (Ark) است، در اين كشتي ميموني روي تسمه نقاله مي‌دود تا به موز كه در انتهاي تسمه است، برسد و در اثر آن پروانه به حركت در مي‌آيد و كشتي يوگي پرواز مي‌كند.

رئیس مركز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز گفت: كارتون يوگي براساس مهندسي رضايت به كودك القا مي‌كند كه تو به مثابه ميموني هستي كه بايد بدوي تا جامعه حركت كند و در نهايت مزد تو همان موز است؛ در اين كارتون به حضرت نوح (ع) توهين شده است.

وي بيان كرد: بر اساس نظريه «ثبات اجتماعي» در زمان هوور، ‌انساني كه شاد است و ثبات دارد،‌ باعث ايجاد ثبات در جامعه مي‌شود و امكان طغيان وجود ندارد.

عباسي گفت: در نهايت نظام ماشين‌هاي شاد براي اقتصاد پويا، خيلي زود با سقوط بازار بورس در سال 1960سقوط كرد.
 
برنايز عقيده داشت دموكراسي يك داروي آرام‌بخش آني است كه با آن روابط قدرت باقي مي‌مانند
 
رئیس مركز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز گفت: برنايز عقيده داشت دموكراسي يك داروي آرام‌بخش آني است كه با آن روابط قدرت باقي مي‌مانند و اين همان ليبرال دموكراسي است و سندش اين است كه در كشورهاي عربي چيزهايي مثل فوتبال را بشدت گسترش دادند؛ در اين استراتژي فرقي نمي‌كند حكومت چيست، ‌بلكه فقط بايد روابط قدرت حفظ شود و مردم آرام نگه داشته شوند.

در دموكراسي ماندن مطرح است نه جا به جايي نخبگان!
 
 
وي با اشاره به اينكه فرويد آزادي‌هاي فردي به‌عنوان هسته اصلي دموكراسي‌ را تلويحا امكان‌ناپذير مي‌دانست، گفت: او معتقد بود كه انسان‌ها بايد دائما كنترل شوند و تمدن راهي براي كنترل خشونت انسان‌هاست؛ فرويد اعتقادي به برابري انسان‌ها نداشت.

عباسي با اشاره به اينكه ژنرال گوبلز، وزير تبليغات آلمان در زمان هيتلر، به دكترين تسخير قلب ملت اعتقاد داشت، گفت: گوبلز با الهام از برنايز معتقد بود حفظ قدرت با اسلحه روش خوبي است، ولي راه بهتر اين است كه قدرت از طريق تسخير قلب‌ها و ذهن‌ها حفظ شود؛ مردم از شهوت به رهبران حب مي‌ورزند و از غضب به دشمنان خشم؛ در نتيجه جنگ به راه مي افتد.

بالاتر از مديريت حب و بغض، مديريت شك و يقين است و براي جنگ نرم هر دو بايد توامان باشند
 
رئیس مركز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز با بيان اينكه جنگ نرم مقوله جديدي نيست، گفت: از صد سال پيش بر روي جنگ نرم كار مي‌شود؛ غربي ها فقط حب و بغض را كنترل كردند، ولي انسان شك و يقين هم دارد؛ اگر حب با يقين همراه باشد و بغض با شك، اين انسان مخرب نيست.

وي ادامه داد: بالاتر از مديريت حب و بغض مديريت شك و يقين است؛ براي جنگ نرم مديريت «حب و بغض»  و «شك و يقين» بايد با هم باشد.

عباسي گفت: قبل از جنگ جهاني دوم، در زمان روزولت اقتصاد آمريكا و اروپا طبق مدل سوسياليستي انقباضي و در دست دولت بود؛ روزولت با بيان اينكه مردم قابل اعتمادند، استراتژي خود را عوض كرد؛ به اين ترتيب جامعه‌شناسي غربي به دو دسته تقسيم مي‌شود؛ قبل از روزولت و بعد از روزولت.

رئیس مركز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز در ادامه افزود: بعد از روزولت موسسه گالوپ را تاسيس كردند كه بر اين اساس، علم جامعه‌شناسي به جاي روان شناسي وارد مي‌شود و سنجش افكار به جاي بررسي بخش ناخودآگاه ذهن مردم مطرح مي گردد.

وي گفت: از يك منظر انسان داراي دو بخش جسم وروح است و براي تميز اين دو از هم انسان به دو بخش ارادي و غير ارادي هم تقسيم بندي مي‌شود؛ با توجه به اين تقسيم بندي‌ها انسان داراي چهار شق ارادي جسم، ارادي روح (‌عقل)‌‌، غير ارادي جسم (‌طبيعت)‌ و غير ارادي روح (‌فطرت) ‌است.

عباسي ادامه داد: بر اين اساس عادات طبيعي مربوط به جسم و بين بعد ارادي و غير ارادي جسم است و ملكات اخلاقي مربوط به روح و نفس و فطرت و در حد فاصل بعد ارادي و غير ارادي روح مي باشد و غريزه بين بعد غيرارادي جسم و بعد غيرارادي روح قرار مي گيرد.

ميدان دادن به حب و بغض اشتباه بزرگي است و بايد با فواد بيدار آن را كنترل كرد
 
رئیس مركز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز با اشاره به اينكه برنايز براساس نظريه فرويد بر روي غريزه تأكيد كرد و غريزه جامعه را اندازه گرفت، گفت: او عادات طبيعي و ملكات اخلاقي جامعه را مطالعه كرد و توسط نظام فرهنگي، اقتصادي و سياسي ليبرال براي كنترل جامعه تمايلات انسان را شكل داد.

وي گفت: اگر فواد بيدار باشد، ‌شغاف را براساس شك و يقين مديريت مي‌كند و همه ميدان را به حب و بغض نمي‌دهد؛ براساس روايت امام صادق (ع)‌ عقل نفس را مديريت مي‌كند؛ همچنين از ديدگاه قرآني انسان بالذات سليم و شريف است و به كرامت نياز دارد. /انتهاي پيام/
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار