کد خبر:۱۳۱۵۴۸
استراتژي‌هاي مبارزاتي حضرت‌زینب (س)-بخش دوم

حجاب؛ اولين دغدغه زينب كبري(س)

حضرت زینب(س) همچون مادرش فاطمه زهرا(س) به امر حجاب و عفاف بسیار اهتمام مى ورزیدند؛ «علامه مامقانى» در این باره فرموده است: زینب(س) در حجاب و عفاف یگانه است، احدى از مردان در زمان پدرش و برادرانش، تا روز عاشورا او را ندیده بودند.
گروه معارف «خبرگزاري دانشجو»؛ اسیران اهل بیت(ع) را پس از ورود به دمشق در محل اسکان اسیران جاى دادند. یزید، مجلسى ترتیب داد، بزرگان شام را دعوت کرد و خود با نخوت تمام بر تخت نشست و در حالى که سر مقدس امام حسین(ع) در مقابلش بود، اسرا را به حضور طلبید.
 
یزید اشعارى را به زبان آورد: «اى کاش بزرگان قبیله من که در جنگ بدر کشته شدند. مى بودند و مى دیدند که ما بزرگان بنى هاشم را کشتیم و آن را به حساب جنگ بدر گذاشتیم و این پیروزى را در برابر آن شکست بدست آوردیم. هاشم (پیامبر(ص)) با حکومت بازى کرد؛ والا نه خبرى از آسمان داشت و نه وحى بر او نازل شده بود، من از نسل خندف (قبیله مادرى اش که بدنام بودند) نیستم اگر از فرزندان احمد انتقام نگیرم.»
 
آن گاه که یزید اشعار خود را پایان داد، زینب کبري(س) چون شیرى خشمگین از جا برخاستند و در جواب، آیه شریفه اى از قرآن را تلاوت کردند. گزینش این آیه حاکى از حضور ذهن، آرامش خاطر و تسلط کامل ايشان بر قرآن است.
 
«کافران خیال نکنند آنچه ما براى آنها پیش مى آوریم و آنها را مهلت مى دهیم، به نفع آنان و به خیر و سعادت آنها است. نه، بلکه این مهلت براى این است که بر گناهان خود بیفزایند و براى آنها عذاب خوارکننده در پیش است.»
 
حضرت زینب(س) با بیان این آیه در حقيقت به ادامه مبارزه و استمرار قیام عاشورا اشاره کردند و طولانى شدن ستم و بقاى ظالمان را نوعى عذاب براى آنان دانستند و با کنایه به او فهماندند که سرانجام آنها دوزخ خواهد بود و باید منتظر عذاب الهى باشند.
 
اهتمام به امر حجاب و عفاف

عقیله بنى هاشم خطبه خود را ر مجلس يزيد چنین آغاز کرند: «آیا این عدل است اى پسر آزاد شده که زنان و کنیزان خود را پشت پرده جاى دهى، ولى دختران پیامبر(ص) را در میان نامحرمان حاضر سازى؟ و آنها را در شهرها بگردانى تا اهل بادیه و دور و نزدیک و پست و شریف، آنها را ببینند؟ در حالى که از مردان آنها کسى را باقى نگذاشته اى و حمایت کننده اى ندارند.»
 
حضرت زینب(س) همچون مادرش فاطمه زهرا(س) به امر حجاب و عفاف بسیار اهتمام مى ورزیدند.
 
«علامه مامقانى» در این باره فرموده است: زینب(س) در حجاب و عفاف یگانه است، احدى از مردان در زمان پدرش و برادرانش، تا روز عاشورا او را ندیده بودند.
 
«یحیى مازنى» که یکى از علماى دوران خود بود، مى گوید: من در مدینه مدت مدیدى در همسایگى حضرت على(ع) بسر مى بردم، اما به خدا قسم ابداً زینب(س) را ندیدم و حتى صداى او را هم نشنیدم.
 
حضرت زینب(س)، نه تنها در حالت عادى به حجاب و عفت اهتمام داشتند، بلکه در بحرانى ترین لحظات زندگى نیز این خصیصه، تحت الشعاع مصایب قرار نگرفت و این مخدره، سعى و کوشش فراوان مى کردند تا از دیده هاى مردم پوشیده باشند.
 
چرا حضرت زينب (س) يزيد را «فرزند طلقا» خواندند؟
 
حضرت زینب(س) یزید را «فرزند طلقا» خطاب كردند كه به داستان فتح مکه اشاره دارد؛ وقتي پیامبر اسلام(ص) بزرگان مکه را که ابوسفیان، جد یزید هم از آنها بود، عفو کردند و بخشیدند و آنان را آزاد نمودند، فرمودند: «اذهبوا فانتم الطلقا»
 
زينب كبري (س) چنين ادامه مي دهند: «چگونه انتظار مهربانى و شفقت باشد از کسى که با دهان خود مى خواست جگر پاکان را ببلعد و گوشت او از خون شهیدان اسلام روییده شده است؟»
 
ايشان با طرح این مسئله چنين نتیجه مي گیرند که آل ابوسفیان در حقيقت با اسلام مخالفند و هرگز با اسلام و پیامبر (ص) آشتى نکرده اند؛ فرزندان ابوسفیان این کینه را سینه به سینه به یکدیگر منتقل کردند و یزید بر این زخم مرهم گذاشت. این جنگ، در واقع جنگ کفر و ایمان و جنگ غرور جاهلیت با تمامى ارزش هاى اسلام قلمداد مى شود.
 
ايشان در ادامه به یزید یادآور مى شوند که جایگاه اجداد تو در جهنم است. «بزودى به اجداد خود در جهنم ملحق خواهى شد و خواهى گفت که اى کاش نبودم و چنین جنایتى را مرتکب نمى شدم.»
 
تحقیر يزيد با بيان سرنوشت ظالمان
 
حضرت زینب(س) با شجاعت و درايت علي گونه اش، یزید ملعون را در این معامله بازنده و شکست خورده معرفى مى كند.

اى یزید، براى تو کافى است در قیامت به دادگاهى وارد شوى که قاضى آن خدا، باشد و طرف دعواى تو محمد(ص) و پشتیبان او جبرئیل. در روز قیامت، نه تنها تو به مکافات اعمال ضد انسانى خواهى رسید، بلکه آنهایى هم که تو را بر این مسند نشاندند و بر گرده مسلمین سوار کردند، سزاى همکارى هاى خود را دریافت خواهند كرد؛ آن روز است که بدانید، چه سرنوشت دردناکى دارید و یکى پس از دیگرى بدبخت تر و بیچاره تر و ناتوان تر و شکست خورده تر خواهید بود.
 
روح شهادت طلبى، مرکز ثقل قیام اسلامى

حضرت زینب(س) در فرازي از خطابه خود به مسئله مرگ در راه خدا اشاره مي كنند و مرگ یک مجاهد را پایان زندگى نمى دانند. فریاد سفیر کربلا در طول اسارتش همین است که بر همگان ثابت کند که در منطق حسین(ع) شکست راه ندارد و شهادت یک روى سکه است و پیروزى روى دیگر آن.
 
به عبارتى، مرگ در راه خدا و پیروزى، هر دو از نظر مبارز اسلامى، یکسان است. ايشان خود را مامور به تکلیف مى داند، خواه بر دشمن فايق آید و خواه شهادت او را در آغوش کشد. زینب کبري(س) در پاسخ به یاوه گویى هاى یزید به آیه زیر تمسک مى جویند: «گمان مکن آنهایى که در راه خدا کشته شده اند مرده اند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزى مى خورند.»
 
زینب کبري(س) در تئورى مبارزات مکتبى خود، روح شهادت طلبى را مرکز ثقل حرکت و قیام اسلامى قرار مى دهد و آن را رمز پیروزى و بقا و ثبات حکومت اسلامى در طول تاریخ مى دانند.
 
ادامه دارد ...
 
/انتهاي پيام/
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار