گروه انديشه «خبرگزاري دانشجو»؛ آیتالله خامنهای ششم تیر در مسجد ابوذر تهران مورد سوء قصد قرار گرفتند؛ پس از این ترور، با توجه به سخنرانیهای ایشان در روزهای قبل، تمام توجهها به سمت سازمان مجاهدین خلق جلب شد، اما این سازمان رسماً مسئولیت سوءقصد به آیت الله خامنه ای را برعهده نگرفت و اتهام آن را متوجه گروهک فرقان نمود.
در تابستان 1360 راديو منافقين (راديو مجاهد) فعاليت بسيار شديدي در سازماندهي نيروهاي باقي مانده در خاك جمهوري اسلامي داشت، لذا در اين مقطع مسئولان اطلاعاتي و امنيتي كشور تصميم به نابودي مركز اين راديو گرفتند.
خسرو تهراني كه در آن زمان دبيري شوراي امنيت را بر عهده داشت، مسعود كشميري، قائم مقام خود را در راس اين ستاد قرار داد كه پس از شناسايي كانون و تهيه نقشه دقيق، يك جنگنده بمبافكن براي نابودي مقر راديويي منافقين اعزام شد، اما به دلايل نامعلومي دچار سانحه گشته و سقوط كرد؛ جواد قديري كسي بود كه در تمام اين عمليات ها كشميري را همراهي ميكرد.
«محمدجواد قديري مدرس» از اعضاي قديمي سازمان مجاهدين خلق در سال هاي پيش از انقلاب بود كه در زندان از اعضاي كمون مسعود رجوي و نيز از كساني بود كه به او در تجديد ساختار گروه كمك كرد.
زهره عطريانفر همسر جواد قديري
قديري، همسر خود، زهره عطريانفر را از اعضاي شاخص اصفهان اين سازمان انتخاب كرد و پس از پيروزي انقلاب اسلامي در چرخشي 180 درجه، خود را در صف انقلابيون جا زد و تبديل به يكي از مهرههاي كليدي شبكه نفوذ منافقين شد؛ وي خود را به دستگاههاي اطلاعاتي كشور نزديك كرد و توانست اطلاعاتي چون كودتاي نوژه را از كشور خارج كند.
طبق اسنادي كه بعدها بدست آمد، عامل اصلي طراحي و بمبگذاري در مسجد ابوذر مقابل رهبر معظم انقلاب در 6 تير 1360 جواد قديري بود، اما از همان ابتدا عدهاي عمدا و يا سهوا سعي كردند اين ترور را به اعضاي گروه فرقان نسبت دهند.
اصليترين علت اين انتصاب دو نكته بود: نخست آن كه سازمان مجاهدين خلق مسئوليت اين ترور را بر عهده نگرفت و ديگر آن كه در صحنه جرم اعلام شده بود گروه فرقان اين انفجار را هديه داده است!
سازمان در همان آغاز عمليات تروريستي خود در تيرماه 60 با طرح نام گروه فرقان و انتشار اطلاعيه جعلي به نام گروه فرقان كوشيد تا هم چهره تروريستي خود را پنهان كند و هم علاوه بر انحراف افكار عمومي، مسئولان امنيتي و نظامي را گمراه نمايد.
سازمان به دلايل سياسي، حقوقي و تبليغاتي همچنان مسئوليت ترور آيتالله خامنهاي را نميپذيرد
كاملا آشكار است كه سازمان بنا به دلايل سياسي، حقوقي و تبليغاتي، با وجود پذيرش رسمي مسئوليت بسياري از اقدامات تروريستي بعدي خود، همچنان مايل و قادر نيست كه به نقش خود در انفجار ششم تير اعتراف كند؛ آن چنان كه سازمان مسئولان انفجار هفتم تير را هم هيچ گاه رسما به عضويت نپذيرفت و مسعود رجوي همواره از جملاتي استفاده ميكرد كه برايش بار حقوقي ايجاد نكند؛ به عبارت ديگر نام فرقان از ابتدا پوششي براي سازمان بود كه در ترورها از آن استفاده مي شد و در اين ترور هم تكرار شد.
در 3 خرداد 59 اكبر گودرزي، مسئول گروه فرقان و جمعي از عوامل اصلي اين گروه اعدام شدند كه اين اقدام تنها براي به تعويق انداختن پذيرش مسئوليت ورود به عرصه ترور و امكان باقي ماندن امثال قديري ها در كشور براي تداوم اقدامات تروريستي بوده است.
همچنين در برخی از اعلامیه ها و جزوات قبلی این گروه، از بنیانگذاران و ایدئولوژی سازمان تجلیل و اعلام حمایت شده بود و قرائن معدودی هم در مورد ارتباط تشکیلاتی سازمان با فرقان وجود داشت.
فرقان در همه عملياتهاي خود از ترور با شليك گلوله استفاده ميكرد
گروه فرقان از سال 56 فعالیت سیاسی خود را آغاز میکند و به اين ترتيب سابقه مبارزاتی طولانی ندارد؛ نهایت مبارزه سیاسی آنها در زمان شاه این بود که گودرزی عنوان میکند یک شب احساس کردم مورد تعقیب هستم. اين گروه به خاطر ترس، جلسه فوقالعادهای ترتیب میدهد و در همین جلسه گودرزی تصمیم میگیرد از ایران خارج شود؛ گودرزي به کشور پاکستان فرار میکند تا از این طریق به آلمان برود، اما این امر میسر نمیشود و مجبور به بازگشت به ایران میشود؛ به اين ترتيب هیچ گونه سابقه مبارزاتی در مورد گروهک فرقان وجود نداشته است.
نحوه مبارزاتي فرقان نيز با منافقين متفاوت بود؛ آنها در همه عمليات خود از ترور با شليك گلوله استفاده ميكرد.
در سال 64 نام قديري در ليست شوراي مركزي سازمان به عنوان عضو مركزي درج شد، در همان زمان در اغلب خبرهاي مطبوعاتي و واكنشهاي اقشار مختلف مردم، سازمان مسئول انفجار مسجد ابوذر معرفي گرديد.
يك نشريه توقيف شده كه مديرمسئول آن از نزديكان همسر جواد قديري (عطريانفر) بود در سال 87 دوباره بر اين موضوع اصرار كرد كه ترور رهبري در سال 60 توسط گروهك فرقان انجام گرفته است.
ورود منافقين به عرصه اقدامات تروريستي پس از عزل بنيصدر
منافقین از ابتدا دست به جذب نیروهای نظامی و میلیشیا زدند تا ابزار فشار خود بر روی جمهوری اسلامی را تقویت كنند؛ آنها در 30 خرداد 1360 اولین مانور نظامی خود را در خیابان ها اجرا کردند و با بسیج هواداران خود در خیابان ها، در حالی که مسلح به سلاح های گرم و سرد بودند، مردم را دچار رعب و وحشت نمودند تا به خیال خود، مجلس را از برکناری بنیصدر برحذر دارند.
اما مجلس کار خود را پيگيري كرد و رأی به عدم کفایت بنیصدر داد؛ امام خمینی هم با توجه به رأی مجلس، بنیصدر را عزل كرد.
این موضوع موجب شد که منافقین احساس كنند باید به صورت تروریستی وارد عرصه شوند و عناصر مهم خط امام و عناصر کلیدی جمهوری اسلامی را که در رأس آنها مقام معظم رهبری بود، مورد هدف قرار دهند؛ پس از آن به ترور شهید بهشتی و حزب جمهوری پرداختند که به علت وسعت فاجعه، تأثیر زیادی در قلب مردم گذاشت، اما برخلاف تصور منافقین ورق برگشت و مردم در حمایت خود از انقلاب جدیتر وارد صحنه شدند.
منبع: برگرفته از محمد مهدي اسلامي شماره ششم، هفتم و هشتم كتاب ماه (يادآور)
/انتهاي پيام/