کد خبر:۱۴۰۷۱۷
21 مرداد؛ سالروز اعدام میرزا رضا کرمانی
میرزا رضا کرمانی: چوبه دار را به یادگار نگه دارید؛ من آخرین نفر نیستم...
فرمانده بریگارد نظمیه تهران در زمان اجرای حکم میرزا رضا می گوید: میرزا به قدری قوت قلب داشت که گفت: «مردم بدانید که من بابی نیستم و مسلمان خالص هستم» و شروع کرد به ادای شهادتش؛ سپس گفت: «این چوبه دار را به یادگار نگه دارید، من آخرین نفر نیستم....»
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ میرزا رضای کرمانی در 21 مرداد 1276شمسی به جرم قتل ناصرالدین شاه اعدام شد.
میرزا محمدرضای کرمانی فرزند ملاحسین عقدایی در کرمان زاده شد. پدرش ملاحسین در زمان حکومت طولانی محمد اسماعیل خان وکیلالملک در کرمان به دلیل ظلم و ستمی که بر او رفته بود، مهاجرت کرد و به یزد رفت و در ناحیه عقدای یزد ملکی خرید و به کار کشاورزی پرداخت. ملاحسین مدتی پسرش، محمدرضا، را به مدرسه فرستاد و پس از آن برای دادخواهی به تهران آمد و در مدرسه ملاعبدالله منزل کرد و در همان جا نیز درگذشت.
میرزا محمدرضا به هنگام تحصیل و طلبگی در یزد، روضهخوانی و پامنبری خوانی هم میکرد. وی پس از فوت پدرش به ناچار درس را رها کرده و برای امرار معاش به تهران آمد و به دستفروشی و سمساری پرداخت. در این شغل موفقیتهایی نیز به دست آورد و کم کم نزد تجار تهرانی اعتباری کسب کرد.
از حاج ملاحسن ناظم التجار، بازرگان معروف تهرانی، شال ترمه به امانت میگرفت و در خانههای اعیان و شاهزادگان پایتختنشین به فروش میرساند. رفت و آمد به خانه رجال و اعیان شهر باعث شد تا آگاهی بیشتری نسبت به اوضاع و احوال کشور بدست آورد و بعدها به عالم سیاست روی آورد.
شجاعت میرزا رضا کرمانی در طلب حقش از کامران میرزا
از جمله کسانیکه میرزا رضا با آنها داد و ستد داشت، کامران میرزا نایب السلطنه بود، اما کامران میرزا در قبال خرید دو شال از پرداخت وجه آنها طفره می رفت و چون میرزا رضا شال ها را از فردی بنام حاج ملا حسین ناظم التجار برای فروش گرفته بود با مشکلات زیادی مواجه شد؛ همین مسئله باعث شد تا میرزا رضا از کامران میرزا به دیوان خانه شکایت کند و در حضور دیگران بدون هیچ ترسی از وی درخواست کرد تا طلبش را پرداخت کند.
کامران میرزا که فردی مستبد بود و گستاخی میرزا رضا او را ناراحت کرده بود دستور داد تا وجه را تهیه کرده و در قبال پرداخت هر اسکناس به میرزا رضا یک سیلی نیز به او زده شود.
رساندن پیام تحریم تنباکو تا درون خانه ها از طریق نفوذ میرزا کرمانی
میرزا با ورود به خانه اهل دربار برای فروش کالا، در بین زنان که عمده مشتریان او بودند، نفوذ کلامی کسب کرد و بعدها در مقدمات شورش تنباکو از این نفوذ کلمه به خوبی استفاده کرد. او پیام میرزای شیرازی در باب تحریم تنباکو را تا کنج خانه های اعیان شهر می برد و همگان را به اطاعت از مرجع تقلید عصر فرا می خواند، البته این اقدام میرزا رضا، بعدها اسباب دردسر او شد.
افزایش مالیاتها، گرانی اجناس و نابودی صنایع داخلی در اثر اعطای امتیازهای ننگین
در دوران ناصرالدین شاه، به جهت ضعف دستگاه دولتی ایران، صحنه رقابت برای این دو دولت روس و انگلیس درآمد و امتیازات فراوانی به این دولتها داده شد.
ناصر الدین شاه برای تأمین بودجه عظیم دربار خود علاوه بر اعطای امتیازات فراوان چون، امتیاز ایجاد خطوط تلگراف، احداث راه آهن و تراموا و بهره برداری از معادن ایران، امتیاز خرید و فروش توتون و تنباکو، امتیاز تأسیس بانک استقراضی و تشکیل بریگارد قزاق به دولت انگلیس و روسیه، مجبور بود تا با فروش حکومت ایالات، القاب و عناوین هزینه های دربار و کشور را تأمین نماید. این مسئله خود باعث افزایش مالیاتها، گرانی اجناس و نابودی صنایع داخلی می شد که نارضایتی شدید مردم را در پی داشت.
ماجرای قتل درخت کهنه پوسیده ناصرالدین شاه
میرزا رضای کرمانی که اولین قتل سیاسی در تاریخ معاصر ایران را رقم زد، ناصرالدینشاه را درخت کهنه پوسیدهای میدانست که در زیر آن انواع جانوران موذی جمع شده اند و با این انگیزه به سوی ناصرالدین شاه آتش گشود.
میرزا محمدخان امین خاقان پیشخدمت شاه می گوید: «وقت ظهرناصرالدین شاه و صدراعظم وارد صحن حضرت عبدالعظیم شدند حاکم آنجا و خدام خواستند به مردم را بیرون کنند چنانکه همیشه رسم بود، شاه نگذاشت و گفت هیچکس را منع از ورود نکنید امروز می خواهم مثل سایر مردم به زیارت رفته باشم.
شاه قصد زیارت کرد، صدراعظم گفت خوب است قبل از زیارت بروید باغ ناهار بخورید بعد زیارت بیائید، شاه گفت خیر چون وضو دارم اول می روم زیارت، ناهار یک ساعت بعد از ظهر هم باشد نقلی ندارد. شاه وارد بقعه شد طوافی کرده طرف پائین پا ایستاده قالیچه و جانماز خواست صدراعظم برای آوردن قالیچه چند قدمی دور شد.
شاه عینک زده بطرف زنها نگاه می کرد از طرف چپ شاه از میان دو نفر زن که ایستاده بودند شخصی دست از زیر عبا در آورده کاغذ بزرگی بعنوان عریضه بطرف شاه دراز کرد تقریبا یک شبر به شاه مانده صدای پیشتاب شش لوله از زیر کاغذ عریضه بلند شد؛ همین قدر شاه مجال کرد که گفت: «حاجی حسنعلی خان مرا بگیر»؛ حاج حسینعلی خان و یکی دو نفر دیگر از پیشخدمتان که نزدیک بودیم شاه را گرفتیم پنج یا شش قدم با پای خود آمده بعد بیحس شد.
شاه را بردیم در اطاق معروف به مقبره ولیعهدی که خیلی نزدیک به آنجا بود. آنجا هم پس از به زمین خوابانیدن شاه، شاه آه بلندی کشیده دیگر نفس نکشید»
میرزا رضا کرمانی: چوبه دار را به یادگار نگه دارید، من آخرین نفر نیستم...
سرانجام میرزا رضا، در 2 ربیع الاول 1314ق در میدان مشق توپخانه به دار آویخته می شود. ناظم الاسلام کرمانی در کتاب تاریخ بیداری ایرانیان مینویسد: «مظفرالدین شاه خیال کشتن میرزا و قصاص او را نداشت و کراراً گفته بود قصاص و کشتن میرزا رضا، تشفی قلب من نیست، من اگر بخواهم انتقام بکشم، باید تمامی اهل کرمان را از دم تیغ بگذرانم.»
به نوشته «کاساکوفسکی»، فرمانده بریگارد نظمیه تهران در زمان اجرای حکم میرزا رضا؛ میرزا را با پیراهن و شلوار نازکی دست بسته بیرون آوردند، به قدری قوت قلب داشت که گفت: «مردم بدانید که من بابی نیستم و مسلمان خالص هستم و شروع کرد به ادای شهادتش؛ سپس گفت: این چوبه دار را به یادگار نگه دارید، من آخرین نفر نیستم....»
ميرزاي كرماني تا آخر هم از کار خود پشیمان نشده بود و به آن ایمان داشت
گزارش لحظه به لحظه اعدام او نشان می دهد که تا آخر هم از کار خود پشیمان نشده بود و به این کار ایمان داشت. سخنان و رفتارهای او در آخرین لحظات نشان از بی باکی در مقابل مرگ است. یک نقل قول شفاهی میگوید هنگامی که امیر تومان ارغون پدر سرهنگ ارغون (معروف به سرهنگ نمره یک) که مسئول دار زدن میرزا رضا بود، او را برای دار زدن میبرد گفت: پدر سوخته شاه را کشتی، حالا میبینی که میبرند دارت بزنند، میرزا رضا در جواب گفت: «پدر سوخته خودت هستی اگر تو بمیری سگ و گربه هم به تشییع جنازهات نخواهند رفت، ولی میبینی که برای اعدام من این همه تشریفات برگزار کردهاند!»
گفته می شود وصیت کرده بود روی سنگ قبرش بنویسند: محب آل محمد غلام هشت و چهار فدای مردم ایران رضای شاه شکار!
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.