هنگامی که سيدالكريم به محضر امام هادی(ع) رسید، امام به وي فرمودند: «انت ولینا حقا؛ تو حقیقتا از دوستان ما هستی» که این کلام از ائمه معصومین درباره اصحابشان کم نظیر است؛ حضرت عبدالعظيم در زمان حيات پربركتش عهدهدار مقام نيابت و وكالت امام دهم بود.
گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»، حامد صارم؛ زمانی که مدعیان هدایت و حقیقت زیاد شود، دروغگوها و رمال ها خود را هدایتگرانی بزرگ معرفی می کنند و مراد عده ای از مردم جاهلتر از خودشان می شوند و پیدا کردن راه حق را برای سالکان راه خداوند سخت تر می كنند و كار را به جايي مي رسانند كه شاید کمتر کسی بتواند خود را به ساحل نجات برساند.
در زمان ائمه متاخر شیعه (ع) پرچم های گمراهی که ادعای هدایت داشتند، برافراشته شده بود و ظالمان زمان به بهانه های واهی هادیان حقیقی را در حصر قرار داده بودند تا مردم نتوانند به ریسمان الهی چنگ زنند؛ در این شرایط سخت و دشوار که مردم امام خود را نمی شناختند و یا در مورد امامت ایشان دچار شک و تردید می شدند و سوال کردن از ائمه کاری آن چنان سخت بود که به بهای جان انسان ها تمام می شد، حضرت عبد العظیم الحسنی مشهور به سید الکریم الحسنی مدالی پر افتخار از امام هادی (ع) دریافت کرد؛ مدالی که در میان اصحاب ائمه کم نظیر است.
هنگامی كه سيد الكريم به محضر امام هادی (ع) رسید، امام به وي فرمودند: «انت ولینا حقا؛ تو حقیقتا از دوستان ما هستی» که این کلام از ائمه معصومین درباره اصحابشان کم نظیر است.
نگاهی گذرا به حيات پربركت حضرت عبد العظیم
حسب و نسب
ایشان نسبش با چهار واسطه به امام حسن مجتبی (ع) می رسد که این خود شرافتی بس بزرگ است، اما اضافه بر این بزرگی، وی دارای تقوا و پرهیزگاری بود و در امانتداری و صداقت و درستکاری شهرت داشت.
شخصیت علمی سيد الكريم
1. محدثی بزرگ
یکی از جهات مهم عظمت مقام او را نزد امامان معصوم و نیز یک راز پر اهمیت شخصیت والای آن بزرگوار را، علم و دانش و خدمات فرهنگی و هدایتگرانه او می توان دانست.
حضرت سید الکریم الحسنی اخبار و احادیث فراوانی، بخصوص از امام جواد (ع) و امام هادی (ع) نقل کرده و آن دو امام بزرگوار برای او نامه ها و پیام هایی داده اند؛ وی از گروهی از اصحاب موسی بن جعفر (ع) و امام رضا (ع) نیز احادیثی نقل کرده است.
بیان حدیث، انتقال اخبار و احادیث اهل بیت (ع) برای روشنگری و هدایت معنوی جامعه، از طرفی یک وظیفه برای هر فرد شیعه است و از طرف دیگر، معیار قدرت و عظمت و امتیاز کسی است که به نقل حدیث می پردازد؛ چرا كه امام صادق (ع) مي فرمايند: «موقعیت و مقام شیعیان ما را به اندازه ای که از ما حدیث نقل كرده و معارف ما را درک می کنند، بشناسید و آن را ملاک شخصیت و عظمت آنها قرار دهید.» (مستدرک الوسائل ج 3 ص 668)
2. تالیفات حضرت عبدالعظيم
همان طور که در کتاب های تاریخی و حدیثی آمده، سيد الكريم دو کتاب تالیف کرده است: خطبه هاي امیرالمومنین (ع) و کتاب «یوم و لیله».
الف) خطبه هاي امیرالمومنین (ع)
نجاشی که از رجالیون شیعه به حساب مي آيد در کتاب خود نوشته است: «عبدالعظیم حسنی در مورد خطبه های امیرالمومنین کتابی نوشته بود که در آن دو حدیث از امیرالمومنین (ع) دیده می شود؛ یکی از آنها حدیث معروفی است که حضرت به «شریح قاضی» انتقادي كرده و مشاجره ای داشته که اکنون به عنوان نامه سوم در نهج البلاغه موجود است.»
ب) کتاب «یوم و لیله»
تالیف دیگری هم از حضرت عبد العظیم با عنوان «يوم و ليله» نام برده شده که برخی از مورخان و محدثان به چنین کتابی اشاره کرده اند، اما متاسفانه اثری از این کتاب نیست.
وکالت و نمایندگی امام هادی (ع)
امام هادی (ع) درباره مقام علمی سيد الكريم به «حماد رازی» سفارش کرد كه «هر گاه در مسائل دینی خود، در آن ناحیه به مشکلی برخورد کردی، حکم آن را از عبد العظیم حسنی سوال کن.» از این دستور نتیجه می گیریم که ایشان در ناحیه ری، نماینده علمی امام بوده است.
مبارزه با ظلم و ستم
اگر چه حضرت عبدالعظیم مانند بسیاری از سادات حسنی دست به شمشیر نبرد، اما در مقابل، راه دیگری را پیش گرفت؛ وي شیوه مبارزه منفی و در حقيقت یک مبارزه علمی و فرهنگی را انتخاب کرده بود، به همین دلیل ملاحظه می کنیم كه سيد الكريم چنان مورد خشم و تهدید خودکامگان ستمکار قرار می گیرد که تاریخ درباره او می نویسد:
«خاف من السلطان فطاف البلدان؛ از ترس سلاطین شیطان صفت سر به بیابان گذاشت و شهرها را طواف کرد.»
بعد از وفات ایشان که البته با توجه به تحت تعقیب بودن احتمال شهادت هم در مورد ایشان می رود، فیوضات قدسی آن بزرگوار همچنان ادامه دارد؛ کراماتی که از آن مضجع شریف ظاهر می شود و اوج این فیوضات روایت شریف امام هادی علیه السلام است که زیارت ایشان در ری ثواب زیارت سیدالشهدا در کربلا را دارد (کامل الزیارات ص 324) که اینجا عقول در عظمت و بزرگی شان او متحیر می ماند.
منابع:
1. منهاج التحرک عند امام الهادی ص 146
2. مستدرک الوسائل ج 3