کد خبر:۱۴۶۸۷۵
فتح آندلس به دست مسلمانان- بخش اول
تدمير: مردمى به كشور ما آمدهاند كه نمىدانيم اهل آسمانند يا اهل زمين
تدمير، جانشين پادشاه آندلس در جريان فتح آندلس به دست مسلمانان به او نوشت: «مردمى به كشور ما آمدهاند كه نمىدانيم آيا اهل آسمانند يا اهل زمين.»
گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»؛ تا قبل از اینکه مسلمانان سرزمین های اسپانیای امروزی و اطراف آن یعنی یونان و جنوب فرانسه را فتح کنند، اين سرزمين ها به نام ایبریه خوانده می شد. پس از فتح این سرزمین ها توسط مسلمانان، آن را به نام اندلس خواندند و این نام برگرفته از کلمهی فندلسیا است که به اقوام ساکن در جنوب اسپانیا اطلاق میشد.
نام آندلس، هنوز برای چشمان بیدار غرورآفرین است و عبرت انگیز
رود ریک، پادشاه اسپانیا و ژولین، فرماندارسبت بود. ماجراى فتح آندلس از آن جا آغاز شد كه ژولين به خاطر تعرضى كه از سوى رودريك به دخترش شده بود، از پادشاه سرپيچى كرده و به ناچار به فراريان ديگر اسپانيا در آفريقا پيوست و با اصرار از موسىبن نصير، حاكم مسلمان آفريقا خواست تا اسپانيا را از چنگال ستمگرانه پادشاه غاصبش نجات بخشد.
در پاسخ به اين درخواست، موسىبن نصير با گرفتن اجازه از وليد، خليفهى مسلمانان يك افسر جوان و شجاع به نام طريف را براى كشف و گردآورى اطلاعات لازم و مقدماتى به سواحل جنوبى اسپانيا فرستاد.
وقتى گزارشهاى رضايت بخش وي به دست موسى رسيد، در ماه رجب سال 92 (ه.ق) طارق بن زياد از لايقترين سرداران موسىبن نصير با سپاه اندكى مركب از 7000 نفر مردان جنگى، از تنگه جبلالطارق گذشتند و در محلى كه هنوز به نام وى معروف است، پياده شدند و سپس نخست در شهر الجزيرة الخضراء فرود آمده و نماز صبح را در آنجا به پا داشت و با برافراشتن پرچمِ نبرد به پيشروى پرداخت.
بعدها در همان محل برافراشته شدن پرچمها، مسجدى به نام مسجد الرايات ساخته شد كه حتى تا زمان مراكشى از دانشمندان قرن ششم و هفتم (ه. ق) به همين نام باقى بوده است.
از سويى گوتها نيز بسيار كوشيدند تا راه را بر طارق بسته و مانع پيشرفت وى گردند، ولى نتوانستند. در پى اين حملههاى نخستين، جمع آنان از هم پاشيده و پراكنده شدند و طارق مستقيما به سوى طليطله پيش رفت، اين پيش روى بزرگ در تاريخ ثبت شده است.
لشكر طارق با سپاه كمكى كه از مركز رسيد، بيش از 12 هزار نفر گرديد. رودريك كه در حال فرونشاندن آشوبهاى شمال كشور بود و تدمير را به جاى خود گماشته بود، با شنيدن اين خبر به پايتخت برگشت. تدمير به او نوشته بود: مردمى به كشور ما آمدهاند كه نمىدانيم آيا اهل آسمانند يا اهل زمين.
رودريك، اميران ارتش و خانهاى كشور را به جنگ فراخواند و حكم داد كه همگى با مردمان و وابستگانشان در شهر قُرطُبه به او بپيوندند. طولى نكشيد كه تعداد نيروهاى سپاه سلطنتى به همراه سپاه كمكى اميران اطراف، نزديك به يكصد هزار تن رسيد.
اين دو لشكر روز يكشنبه در مكانى به نام لكه و دو روزمانده به آخر ماه رمضان سال 92 (ه . ق) با هم درگير شدند و اين جنگ تمام عيار ميان آنها تا يكشنبه، پنجم شوال ادامه يافت.
فرزندان تيزا، پادشاه پيشين كه به دست رودريك كشته شده بود، در همان حمله اول از لشكر رودريك جداشدند، ولى فراوانى لشكريان باقى ماندهى رودريك و مناسب بودن سلاح و وسايل جنگى و آرايش خوب نظامى آنها باعث شد تا مدت بيشترى در برابر حملههاى سخت مسلمانان، پايدارى نمايند، ولى حمله پايانى طارقبن زياد، به قدرى سخت و سنگين بود كه ايستادگى دشمن در برابر آن ممكن نبود؛ از اين رو، جمعيت گوتها به كلى از هم پاشيد.
کشته شدن فرمانده رودریک
رودریک که آخرین پادشاه قوط ها در سرزمین اسپانیا بود و قبل از شروع جنگ، همانند نوعروسان سوار بر مرکب طلایی و با لباس های فاخر، به عیش و نوش میپرداخت و با مشاهده نشانههای شکست در لشکر خود، از صحنهی جنگ گریخت و پنهان شد و بعد از آن هیچ اثری از او پیدا نشد، اما با توجه به اینکه اسب او به همراه زین طلاییش، بعد از جنگ پیدا شد، احتمالا او نیز همانند بسیاری از سربازانش در رودخانه غرق شده است.
ادامه دارد...
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.