وبلاگ : بيداري
بر حسب اسناد تاريخي و نسب نامه اي كه حضرت آيه الله العظمي مرعشي نجفي (ره ) تنظيم نموده است سيدحسن مدرس از سادات طباطبايي زواره است كه نسبش پس از سي و يك پشت به حضرت امام حسن مجتبي عليه السلام ميرسد. آيت الله مدرس رهبر مبارزات ملت ايران عليه نظام استبدادي رضاخان، عالم فرزانهاي بود که در حوزه علميه اصفهان و نجف اشرف سالها در محضر بزرگاني چون ميرزا جهانگيرخان قشقايي، سيدمحمد باقر درچه اي، سيدمحمد فشاركي و شريعت اصفهاني علم آموزي نمود، تا به مقام اجتهاد رسيد. مدرس پس از بازگشت از نجف در اصفهان شهر اقامت کرد و به تدريس درس فقه، اصول، منطق، فلسفه پرداخت. او جزو اولين کساني بود که تدريس نهج البلاغه را در حوزه هاي علميه آغاز نمود و در تدريس چنان مسلط بود که از اين زمان به "مدرس" شهرت يافت. از همان زمان روحيه مردمي و ضديت با ظلم و استبداد او برجسته بود و ماجراي مقاومت او در برابر زورگويي صمصام السلطنه در اصفهان، مدرس را به عنوان مجتهدي مردمي و مبارز در اصفهان مطرح ساخت. مدرس با ورود به تهران در مدرسه سپهسالار (شهيد مطهري كنوني ) به تدريس مشغول شد و در سال 1304 ش عهده دار توليت اين مدرسه گشت.
مطابق با اصل دوم متمم قانون اساسي ايران در دوره دوم مجلس، از سوي فقها و مراجع تقليد شهيد مدرس به عنوان مجتهد طراز اول برگزيده شد تا به همراه چهار نفر از مجتهدان ديگر به مجلس رفته، بر قوانين مصوب آن نظارت داشته باشد و اين سرآغاز حضور بيهمتاي مدرس در صحنه سياست ايران زمين بود. وقتي كه مدرس قدم به ساحت مجلس گذاشت کسي گمان نميکرد اين سيد لاغر اندام با عصاي چوبي و لباس كرباس بزودي تمام امور را به دست گرفته و در بحث و استدلال كسي حريفش نشود.
در ماجراي مهاجرت نمايندگان مجلس و برخي رجال سياسي در اعتراض به اشغال کشور توسط نيروهاي نظامي روس و انگليس در ماجراي جنگ جهاني اول و تشکيل "كميته دفاع ملي"، مدرس نيز حضور داشت و به عنوان وزير وزارت عدليه و اوقاف منصوب گرديده بود. مخالفت تاريخي مدرس با قرارداد وثوق الدوله که سرانجام به لغو آن انجاميد نيز از ديگر نقاط درخشان کارنامه اين رهبر مذهبي ملت ايران است.
اما مهمترين عرصه مبارزات سياسي زندگاني آيت الله مدرس را بايد در مبارزه وي با قدرت گرفتن تدريجي رضاخان دانست. مدرس از زمان حضور خود در مجلس چهارم در نطقهاي آتشين خود بر عليه رضاخان موضعگيري کرد و تلاش کرد چهره استبدادي و ضداسلامي وي را در پس چهره منافق وي آشکار سازد.
حضرت آيت الله خامنهاي بدين نقش تاريخي شهيد مدرس چنين اشاره مينمايند: «هنگامي که توطئه استعمار کهنه کار انگليس، رضاخان را وارد صحنه سياست و قدرت کرد، مدرس اولين کسي بود که دريافت دشمنان اسلام چه نقشه خطرناکي براي ملت ايران کشيده اند. شناخت ماهيت مزدور رضاخان و پيشبيني عاقبت شومي که سلطه و سلطنت او ميتوانست به بار آورد، در آغاز براي همگان آسان نبود، کمتر کسي ميتوانست از وراي آن همه ادعا و تظاهر که همچون نقابي صورت کريه رضاخان را پوشانده بود، چهره او را تشخيص دهد و در ميان آن گروه معدودي که صاحب تشخيص بودند کمتر کسي اين شهامت را داشت که آنچه که دانسته بر ملا کند و از همان ابتداي امر قد علم کرده به او مخالفت برخيزد. در چنين حالي مدرس کسي بود که با فراست خويش، هم ماهيت ضد اسلامي و ضدمردمي رضا خان را تشخيص داد و هم با شجاعت کم نظيري با او به مبارزه برخاست.» (10/9/63)
مبارزات مدرس با رضاخان پايان يافتني نبود و در اين مسير با قدرت گرفتن روز افزون رضاخان و تشکيل حکومت پهلوي شرايط بر مدرس سختتر مي شد. تا اينکه سرتيپ درگاهي رئيس شهرباني تهران كه عداوتي خاص با مدرس داشت به دستور رضاخان در شب دوشنبه شانزدهم مهرماه 1307 به همراه چند پاسبان مسلح به منزل مدرس رفته ، پس از مضروب و مجروح كردن اهل خانه و زير كتك گرفتن شهيد مدرس وي را سر برهنه و بدون عبا دستگير كردند و به قلعه خواف تبعيد نمودند. آن فقيه مبارز پس از 9 سال اسارت در قلعه خواف به دنبال اجراي نقشه رضاشاه روانه كاشمر گرديد و در حوالي غروب 27 رمضان 1356 ق . مطابق با دهم آذر 1316 ش . سه جنايتكار و خبيث به نامهاي جهانسوزي، خلج و مستوفيان نزد مدرس آمده و چاي سمي را به اجبار به او دادند و چون ديدند از اثر سم خبري نيست عمامه سيد را در حين نماز از سرش برداشته، برگردنش انداختند و آن فقيه بزرگوار را به شهادت رساندند.
حضرت آيت الله خامنهاي از آيت الله مدرس به عنوان اسوه نمايندگي مجلس ياد ميکند و ميفرمايد: «مجلس بايد مجلسي باشد كه بتواند در مقابل زورگوييها و زياده خواهيها و مرعوب كردنها و تطميع كردنهاي قدرتمندان جهاني بايستد و مصالح كشور و ملت را محاسبه كند و دنبال آن برود. امام رضواناللهعليه بارها اسم «مدرس» را ميآوردند. مگر خصوصيت مدرس چه بود؟ از مدرس عالمتر هم داشتيم. مدرس خصوصيت عمدهاش اين بود كه هيچ عامل ارعاب و تهديد و تطميع و فريبگري در او اثر نميكرد. همان وقتي كه عليالظاهر فضا را بر ضد او آنچنان متشنج كرده بودند كه عليهش شعار ميدادند، او ايستاد و حرف خودش را زد. اين خصوصيت يك نمايندهي خوب در مجلس است.» (26/11/78)
/انتهاي پيام/