آغاز جنگ تحمیلی در فاصله کمتر از 2 سال، پس از تغییر نظام سیاسی در ایران، هرچند صحنه خوبی برای نمایش توان غلبه نیروی حزب الله بر حزب شیطان را فراهم کرد، اما از لحاظ استراتژیک، افقهای نویی را پیش چشمان استراتژیست های ارشد ایران و جهان گشود.
گروه ویژه نامه «خبرگزاري دانشجو» - نفیسه رحمانی؛
«باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست، باید هسته های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد. شما در جنگ تحمیلی نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب میتوان اسلام را فاتح جهان نمود. شما باید بدانید که کارتان به پایان نرسیده، انقلاب اسلامی در جهان نیازمند فداکاریهای شماست و مسئولین تنها با پشتوانه شما ست که میتوانند به تمامی تشنگان حقیقت و صداقت اثبات کنند که بدون امریکا و شوروی میشود به زندگی مسالمت آمیز توأم با صلح و آزادی رسید.» بخشی از بیانات امام خمینی در پیام تشکیل بسیج.
جنبشهای مقاومت جهانی؛ این شجرات طیبه ...
پیدایش جنبشهای مقاومت اسلامی در منطقه، در یک صد سال اخیر دلایل سیاسی و فرهنگی گوناگونی را برمی تابد. اصلیترین این علل عبارتند از:
1- کلنیانیسم و عصر استعمار
2- تجزیه عثمانی و وقوع جنگ جهانی اول
3- وقوع جنگ جهانی دوم
4- مقابله با مدرنیسم
5- قاعدهی مسکیتو
6- فروپاشی بلوک شرق
7- وقوع انقلاب اسلامی
8- استبداد داخلی در کشورهای اسلامی
9- عصر استعمار نو یا نئوکلنیانیسم
10- تحمیل رژیم صهیونیستی به منطقه
در این نوشتار بر آنیم که به تطبیق یک نمونه از مهمترین این جنبشها در سطح منطقه، یعنی جنبش حزب الله لبنان با نیروی مقاومت بسیج به عنوان یکی از ارکان مهم در نظام جمهوری اسلامی بپردازیم. این نوشتار پرکاهی است تقدیم به تمامی بسیجیان مسلمان.
آغاز جنگ تحمیلی در فاصله ای کمتر از 2 سال، پس از تغییر نظام سیاسی در ایران، هرچند صحنهی خوبی برای نمایش توان غلبهی نیروی حزب الله بر حزب شیطان را فراهم کرد، اما از لحاظ استراتژیک، افقهای نویی را پیش چشمان استراتژیست های ارشد ایران و جهان گشود. یکی از مهمترین دست آوردهای دوران دفاع مقدس برای نظام جمهوری اسلامی، شکل گیری نیروی مقاومت بسیج – نه به عنوان نیروی کلاسیک جنگی، بلکه به عنوان شجرهی طیبه ای که ریشه در دکترین انقلاب اسلامی و ولایت فقیه دارد – بود.
بسیج «جواهر ِنخبه» به پایِ این نظام میریزد!
نظام جمهوری اسلامی به عنوان تنها نظام شیعی جهان، در مسیر حرکت خود ناگزیر از بومی سازی الگوی مواجهه با مسائل در حوزه های مختلف اعم از سیاست و فرهنگ و اجتماع و... است. یکی از مواردی که نتیجهی موفق تلاش در راه این بومی سازی و حرکت مبتنی بر الگوهای الهی و دینی را به نمایش میگذارد، بحث فرمان هوشمندانهی امام خمینی (ره) مبنی بر تاسیس نیروی مقاومت بسیج در نظام اسلامی است. نیرویی که مبتنی بر مدل حرکت انقلاب اسلامی – یعنی رویکرد استقامت مدار طراحی شده و در این مسیر، آیهی مبارکهی «فاستقم کما امرت» را محور کار خود قرار داده است.
اساس حرکت در این رویکرد استراتژیک، مبتنی بر انطباق vision و mission (وضع موجود و چشم انداز) است. بدان معنا که ما با توجه به چشم انداز، مسیر حرکت مان را تنظیم میکنیم. در این راه گاهی نیاز هست که تقابل با وضع موجود صورت گیرد و گاهی هم تقیه لازم است. دوران دفاع مقدس از جمله مواردی است که نمونهی بارز تقابل در مسیر چشم انداز جمهوری اسلامی را رقم زده است.
نحوهی مواجههی نظام با تهدید جنگ تحمیلی و طرح سازمان دهی نیروی مقاومت بسیج در آن شرایط را نه در چهارچوب رویکرد استقامت مدار، بلکه در حیطهی مسائل امنیتی و نحوهی مواجهه با موانع امنیتی در حوزهی سیاست خارجی باید مورد بررسی قرار دهیم.
نحوهی برخورد نظامهای سیاسی کشورها با مسائلی که در حوزهی امنیتی آنها پیش میآید – مبتنی بر الگوهای روابط بین الملل – یکی از 4 الگوی زیر است:
1- مکتب آسیب محور: در این مکتب کشور هدف سعی میکند آسیبهای خود را پوشش داده و جلوی پوشش آسیبهای دشمن را نیز بگیرد.
2- مکتب تهدید محور: در این مکتب، کشور هدف باید تهدیدها را از ریشه نابود کند و به نیت نابودی دشمن تهدیدی جدی علیه او باشد.
3- مکتب فرصت طلب: در این مکتب، کشور هدف باید تهدیدها را به فرصت تبدیل کند و نباید اجازه دهد دشمن تهدید بودنش را به فرصت تبدیل کند.
4- مکتب موقعیت طلب: در این مکتب، کشور هدف باید از تهدیدها موقعیت متعالی بسازد و در مقابل اجازه ندهد دشمن تهدید بودنش را به موقعیت متعالی تبدیل کند.
اما در تحلیل نحوهی مواجههی جمهوری اسلامی با تهدیدی به نام «جنگ تحمیلی» که در قالب موازنه ای کاملا نابرابر وارد شده بود، شاهد حرکت بر طبق این فرمولها نیستیم. بلکه در این مورد شاهد نحوهی برخوردی جدید هستیم که همان فرمول را در نحوهی مواجهه لبنان در برابر اسرائیل در سالهای بعد از انقلاب اسلامی نیز شاهد هستیم.
در جریان تحمیل جنگ به ایران، شاهد شکل گیری نیروی مردمی مقاومت بسیج هستیم. نیرویی که بار عظیم «جهاد» را به فرمان امام (ره) در میدان جنگ به دوش میکشد و پس از آن نیز پرچمدار جهاد در عرصه های دیگر در کشور است. در این رابطه به تشریح الگوی رویکرد شیعی امنیت میپردازیم و سپس جریان تشکیل جنبش مقاومت حزب الله لبنان را نیز در این مدل بررسی میکنیم.
«جنگ»؛ سنگ صدفِ ایران شیعی
برای تشریح ساده تر رویکرد شیعه در بحث امنیت از نحوهی عمل «صدف» استفاده میکنیم. صدف به عنوان یک سرزمین در هرلحظهی زندگی خود در دریا درآستانهی تهدید از طرف موجودات دیگر قرار دارد. یکی از این تهدیدها سنگهایی هستند که در فضای دریا شناور هستند و گاهی به سوی صدف میآیند. گاهی برخی از این سنگها به درون صدف راه پیدا میکنند و به نوعی موجود زندهی درون صدف را مورد تهدید قرار میدهند. اما صدف به جای آسیب پذیری از ناحیهی سنگ سخت خارجی – که نه تنها از جنس آسیب پذیر صدف نیست بلکه در تضد با آن قرار دارد – از عصارهی حیات خود به آن جسم خارجی ترشح کرده آن را به مرواریدی ارزشمند بدل میکند. مرواریدی که از نظر ارزش، قابلیت قیاس با سنگ سخت خارجی را ندارد.
مبتنی بر همین الگوی سادهی طبیعی، روند شکل گیری نیروی مقاومت بسیج در جریان جنگ تحمیلی را تبیین میکنیم؛ «ایران» به عنوان «صدف» در فضای بین المللی در معرض خطرها و تهدیدهای مختلف از سوی کشورهای مختلف قرار دارد. در این میان تهدیدی که علیه ایران در سال 1359 از سوی تعداد زیادی از کشورهای جهان وارد شد، «جنگ» به عنوان «سنگ سخت خارجی» بود. جسمی خارجی، که با هویت مردم ایران سازگاری نداشت. اما به محض ورود این تهدید به «صدف ایران» مردم ایران به عنوان عنصر فعال، از نیروی فرهنگ و هویت اسلامی و ایرانی خود به گونه ای به این جسم سخت خارجی ترشح کردند که «مروارید» ارزش مندی همچون «نیروی مقاومت بسیج» را در دل خود پروراندند. مرواریدی که گذشته از بار گرانی که در جریان جنگ تحمیلی علیه ایران به دوش کشید، تبعات مثبتی چون هم گرایی و وحدت مردم و مسئولین، ترویج روحیهی ایثار و شهادت به عنوان مایهی قوام جامعهی هجری و مواردی از این دست را با خود به ارمغان آورد.
این گونهی اقدام، نمونه ای کامل از حرکت مبتنی بر الگوی امنیتی شیعی است که در این جا به اختصار بیان شد. اما همین الگو با کمی تفاوت دربارهی تشکیل حزب الله نیز صدق میکند.
حِزبُ الله از دستانِ امام چکید!
تغییر فضای سیاسی و موازنهی قدرت در سطح بین المللی در قرن 20 و پررنگ شدن علل ده گانه ای که در ابتدای این نوشتار بیان کردیم – به ویژه وقوع انقلاب اسلامی و مقابله با مدرنیسم – از جمله مواردی بود که شیعیان لبنان را به سمت حرکت، منطبق بر مدل شیعی امنیت سوق داد. حزب الله لبنان در سال 1982 و پس از پیش روی رژیم صهیونیستی تا جنوب این کشور قوام یافت. این در حالی بود که در سال 1979 انقلاب اسلامی ایران اتفاق افتاده بود و این موضوع نور امیدی در دل شیعیان و مستضعفان جهان روشن ساخته بود. از همین رو نمایندگانی از گروه های اسلامی لبنان در قالب کمیتهی 9، سندی را با همین عنوان تهیه کردند و برای تایید، نزد ولی فقیه دوران امام خمینی (ره) آوردند. پس از تایید امام (ره) واحد حزب الله شکل گرفت.
«دکترینِ عاشوراییِ حزبُ الله»
تاکید بر ولایت مداری، اعتقاد به رهبری ولی فقیه و کسب مشروعیت از ایشان در دکترین حزب الله از موارد هم پوشانی این نیروی مقاومتی با نیروی مقاومت بسیج ایران است. به عبارتی دکترین حزب الله لبنان و بسیج ایران با مرکزیت ولایت فقیه شکل گرفته و جلو میرود.
مورد مهم دیگر در جریان شکل گیری حزب الله، عدم تمایل به بلوک شرق یا غرب و در حقیقت خروج از مدلهای مدرن و حرکت در پارادایم الهی به جای پارادایم اومانیستی بود. این مسئله که از انقلاب اسلامی ایران الگو برداری شده بود، شوک بزرگی برای جهان غرب به ویژه رژیم صهیونیستی بود. پیروزی انقلاب در سال 1979 زمینهی اصلی این جهش بزرگ اسلامی و شیعی در سال 1982 شد. تشکیل حزب الله در سال 1982 به مثابه غرس شجره ای طیبه در لبنان بود که در سال 2006 به ثمر نشست و رژیم صهیونیستی را در یک نزاع تمام عیار و در مدت 34 روز با شکست مواجه ساخت.
در نظر گرفتن «لبنان شیعی» به عنوان «صدف» که در معرض هجوم «سنگی بزرگ» همچون رژیم صهیونیستی قرار دارد، این را آشکار میکند که شکل گیری نیروی مقاومتی چون «حزب الله» در این سرزمین جز در چارچوب حرکت در مدل شیعی امنیت – مکتب صدف – امکان پذیر نخواهد بود. از این رو زمینهی فرآیند شکل گیری این دو نیروی مقاومت بزرگ جهان اسلام جز در مدل فکری شیعه قابل توضیح نخاهد بود. چرا که فرهنگ ایثار و شهادت جز با نگاهی عقبینگر معنا نخواهد یافت.
شباهت در دکترین و مشی حزب الله لبنان و نیروی مقاومت بسیج، شباهت در ساختار تشکیلاتی و ساختار فرماندهی، شباهت در اهداف و چشم اندازها و... همه و همه مواردی هستند که روشن گر نشات گرفتن این دو جریان از یک آبشخور میباشند. اندیشهی اسلام ناب امام خمینی (ره) که به وجود آوردن هسته های مقاومت را در تمامی جهان مهم میدانستند. اسلام نابی که وعدهی پیروزی و وراثت زمین را به مستضعفان جهان نوید میدهد. مستضعفانی که پایگاهی مستحکم همچون حزب الله و بسیج را پروراندهاند و در مواجهه با دشمن از هیچ تهدیدی هراس ندارند.