در نیمه دوم قرن بیستم تکنولوژی رسانهای به پیشرفت قابل ملاحظهای دست یافت؛ تلویزیون، کامپیوتر و ماهواره امکان دسترسی به اطلاعات نامحدود را برای انسانها فراهم کرد و این آغاز تحول عظیمی در موسیقی بود.
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو» - فاطمه قائلی؛ در مطلب پیشین به موسیقی غرب در نیمه نخست قرن بیستم پرداخته شد؛ در این نوشتار به تحولات موسیقی غرب در نیمه دوم قرن بیستم پرداخته میشود.
پس از جنگ جهانی دوم، تکنولوژی رسانهای به پیشرفت قابل ملاحظهای دست یافت؛ تلویزیون، کامپیوتر و ماهواره امکان دسترسی به اطلاعات نامحدود را برای انسانها فراهم کرد، بنابراین در بین انسانها یک نوجویی و تنوعگرایی شدیدی ایجاد شد و در موسیقی هم به تبع آن، تاکیدی بسیار بر امر گرديد؛ به طوري كه حتی این نوجویی و تحول بسیار بیشتر از دهه 1900 بود.
سبکهای موسیقی در نیمه دوم قرن بیستم
سریالیسم؛ سبک موسیقی منظم و پیچیده
سریالیسم روشی در آهنگسازی است که مبتنی بر استفاده از گروههای منظم عناصر موسیقایی است؛ در این سبک علاوه بر سازمان بخشیدن به صداهای زیر و بم، برای تنظيم ریتم، دینامیک (شدت و ضعف صدا ) و رنگ صوتی نیز به کار گرفته میشود.
از آهنگسازان این سبک میتوان به اشتوکهازن، بولز و مسیان اشاره کرد.
موسیقی شانسی یا تصادفی
موسیقی شانسی سبکی متضاد با سبک سریالیسم مي باشد و مبدع آن «جان کیج» شناخته شده است. نام دیگر این سبک، موسیقی تصادفی است که آهنگساز با روشهایی تصادفی مانند شیر یا خط، به گزینش صداهای زیر و بم، ریتم ها و رنگهای اصوات میپردازد!
علاوه بر جان کیج، بولز و اشتوکهازن هم در این سبک قطعاتی را ساختهاند.
موسیقی مینیمالیستی؛ سبکی متأثر از موسیقی غیرغربی
موسیقی مینیمالیستی سبکی از موسیقی است که در واقع واکنشی در برابر پیچیدگی سبک سریالیسم و بینظمی موسیقی شانسی مي باشد.
آهنگسازان این سبک عبارتند از تری رایلی، استیو رایک، فیلیپ گلاس و ادمون جونز که عمیقاً از موسیقی غیرغربی تاثیر پذیرفتهاند. بیشتر این آهنگسازان به مطالعه موسیقی آفریقا، هند و بالی پرداخته اند.
موسیقی در این سبک دارای ضرب یکنواخت، تونالیته واضح و تکرار بیوقفه الگوهای کوتاه ملودیک است؛ دینامیک، بافت و هارمونی در این نوع از موسیقی به مدت طولانی ثابت است و این ویژگیها در کل منجر به تأثیر خلسهگونه یا هیپنوتیسم کننده میشود.
موسیقی الکترونیک
موسیقی الکترونیک از همان گستردگی موسیقی غیرالکترونیک برخوردار است و طیف موسیقی راک، موسیقی تصادفی و آثار سریال را در خود جای داده؛ سازها و ابزار الکترونیک امکان مهار دقیق رنگ اصوات، کشش، دینامیک و زیر و بم صداها را براي آهنگساز فراهم كرده است.
در این سبک از موسیقی، آهنگساز به کمک این سازها دیگر به نوازنده محدود نیست و این اولین بار است که آهنگساز میتواند بیواسطه به کارش بپردازد؛ البته بسیاری از آهنگسازان برای انسانی ساختن موسیقی الکترونیک، از یک یا چند نوازنده همراه با صدای ضبط شده در استودیو استفاده میکنند.
دست اندرکاران این نوع از موسیقی در گفتههای خود اذعان کردهاند كه به دنبال رنگهای صوتی جدیدی بوده و برای همین سازهای الکترونیک را ساختهاند.
اشتوکهازن به عنوان مخترع سینتی سایزر (دستگاهی دارای اجزای الکترونیک که میتواند اصوات را ایجاد یا تبدیل کند) و پیر شیفر از آهنگسازان این سبک به شمار میآیند.