کد خبر:۱۷۲۰۰۲
آخرین مقاله از سردار احمد سوداگر؛
نقش موعود باوری شیعی در دفاع مقدس
نقش موعود باوری شیعی در دفاع مقدس عنوان آخرین مقاله از سردار احمد سوداگر است که ظهر روز جمعه 21 بهمن به واسطه نارسایی قلبی دار فانی را وداع گفت؛ این مقاله به رابطه مهدویت و فرهنگ دفاعی می پردازد.
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ سردار سرتیپ پاسدار احمد سوداگر، رئیس پژوهشکده دفاع مقدس ستاد کل نیروهای مسلح پس از پنجاه سال عمر و مجاهدت در انقلاب و هشت سال دفاع مقدس ظهر روز جمعه 21 بهمن در سالروز میلاد پیامبر اکرم(ص) به واسطه نارسایی قلبی دار فانی را وداع گفت.
مقاله زیر از سوی وی در اخرین روزهای حیاتشان نگاشته شده است.
گفتهاند که حیات ملتها به دو قاعده بزرگ بستگی دارد و یا به عبارت دیگر برای ادامه حیات در مقیاسهای مختلف فردی، قومی و قبیله ای و حتی ملی دو مفهوم خود نمائی می کند. یکی افتخار به گذشته و دوم امید به آینده.
افتخار به گذشته: بدیهی است که تمام اقوام و ملل به عناوین و گونه های مختلف سعی دارند به گذشته خود افتخار نموده و ببالند و این بالندگی را در طول تاریخ به رخ این و آن کشیده و در مقابل سایر جوامع و ملل به آن افتخار کنند و حتی در بعضی جوامع دیده شده است که حتی شکستهای خود را نادیده گرفته اند و با توسعه موفقیتها (هرچند کم و یا مقطعی) سعی در پوشاندن شکستها داشتهاند تا جائی که مقام معظم رهبری عزیز می فرمایند:
گزارشهای خوب جنگهای ملی و میهنی یکی از گویا ترین بخشهای تاریخ هر ملت محسوب می شود.
بسیاری از آثار بزرگ هنری دنیا بر روی قهرمانی ملتها متمرکز شده اند، حتی آنجایی که شکست خورده اند.
امید به آینده: تحقیقا همه زمامداران و فلاسفه بر این باورند که توسعه و پیشرفت و خیلی از مفاهیم روانگرای توسعه زا مدیون امید به آینده است و اگر هر جامعه و ملتی از امید به آینده برحزر داشته شود و اصولا آن فرد یا قوم و جامعه امیدی به اینده نداشته باشد، پوچی گرائی و نیهیلیسم توسعه یافته و آن جامعه محکوم به شکست است. نیهیلیسم، مفهومی است که جدا از دلالتهای فلسفی و پیچیدگیهای نظریاش، در تجربه روزمره و شخصی افراد نیز معنادار است. به بیان ساده، و همانطور که نیچه اظهار میکند، می توان نیهیلیسم را بیارزش شدن ارزشها تعریف کرد.
دین مبین اسلام در دو موضوع عمده در مقابل این پدیده ( پوچی گرائی و نیهیلیسم ) قد علم نموده و برخورد کرده است.
قیامت: اعتقاد به قیامت و معاد تقریبا در اکثر دینهایی که انسانها از اول خلقت تا حالا با آن سرو کار داشتند هرچند با اختلافاتی همواره در میان مردم رایج بوده و اکثریت معتقدند که یک روزی همه مردگان زنده خواهند شد و در آنجا دیگر پس از پشت سر گذاشتن یک زندگی توام با رنج و زحمت به رفاه و آسایش مطلق روی خواهند آورد.
در قرآن نیز که کتاب «دیناسلام» میباشد با دید ویژهای بر این مطلب نگریسته شده و از میان همه نظریات راجع به معاد، معاد جسمانی و روحانی پذیرفته گشته، فرا رسیدن قیامت و برانگیخته شدن تمام انسانها، چنان مورد توجه و قطعی بیان گردیده که امکان هرگونه شک و تردیدی را از بین برده و آن را وعدهای تخلف ناپذیر خوانده. در این کتاب، معاد در دو مرحله مورد بررسی و تبیین قرار گرفته که یکی امکان وقوع معاد است و دیگری دلیلهای وقوع معاد که به طور خلاصه به بیان هر کدام از موارد یاد شده میپردازیم.
انتظار: موعود باوری و اعتقاد به مهدویت، اعتقادی بسیار غنی که در تاریخ اسلام جایگاهی خاص و بس رفیع دارد و اثر بخشی خود را در حوادث مختلفی نشان داده است. یکی از حوادثی که این اعتقاد در آن نقش اساسی داشته است همان قیام ملت ایران به رهبری امام خمینی رحمه الله علیه میباشد.
انقلاب ما در راه آن هدفی که امام زمان براى تأمین آن هدف مبعوث می شود و ظاهر می شود یک مقدمه لازم و یک گام بزرگ بوده. ما اگر این گام بزرگ را بر نمیداشتیم، یقینا ظهور ولیعصر (صلوات الله علیه و عجل الله تعالى فرجه الشریف) به عقب می افتاد. مقام معظم رهبری در این خصوص می فرمایند:
- شما مردم ایران و شما مادران شهید داده و پدران داغدار و افرادى که در طول این مبارزه زحمت کشیدید بدانید؛ و شما اى امام بزرگوار امت بدانید (که بهتر از همه ما میدانید) شما موجب پیشرفت حرکت انسانیت به سوى سرمنزل تاریخ و موجب تسریع در ظهور ولیعصر (صلوات الله علیه) شدید. شما یک قدم این بار را به منزل نزدیکتر کردید. با این انقلاب، مانع را که همان دستگاه و نظام پلید ظلم در این گوشه دنیا بود و سرطان بسیار خطرناک و موذى و آزاردهنده اى بود این را کندید و قلع و قمع کردید. (1)
- جمهورى اسلامی نتیجه برداشت صحیح از اعتقاد به امام زمان و الگوى کوچکی براى آن حکومت عظیم جهانى است. (2)
- همه خصوصیاتی که در ظهور مهدى (علیه السلام) هست در یک مقیاس کوچک در انقلاب اسلامی ملت ایران هم هست. در آنجا هم مخاطب حضرت بقیة الله همه مردم عالمند؛ یعنی در آن لحظه اى که به خانه کعبه پشت میدهد و تکیه میکند و دعوت خود را با صداى بلند فریاد میکند، صدا میزند «یا اهل العالم». انقلاب اسلامی ما هم، از آغاز اعلام کرد که مخصوص یک ملت و یک قوم و یک کشور نیست، همچنانی که آن بزرگوار با همه قدرتهاى بزرگ جهان ستیزه میکند و در میافتد، انقلاب ما هم با دست خالی و فقط با تکیه به نیروى ایمان با همه قدرتهاى عظیم جهانی مقابل شد. همان طورى که ظهور حضرت مهدى هم حسابهاى مادى و معمولی را به هم میریزد، انقلاب ما هم همه حسابها را به هم ریخت. (3)
جنگ یکی از حوادث حساس است که برضد این انقلاب تحمیل شد، آحاد ملت ایران، برای دفاع از دین و تمامیت ارضی خود، وارد عمل شدند و مقطعی حساس و در عین حال بسیار درخشان در تاریخ این انقلاب عظیم به وجود آوردند که از این مقطع، به دوران «دفاع مقدس» یاد میشود.
هشت سال دفاع مقدس، دارای ابعاد و زوایای گوناگونی میباشد که با بررسی هر یک از این ابعاد، در مییابیم فرهنگهای ناب و ارزشمند دینی را در درون خود جای داده است.
یکی از زوایای بسیار ارزشمند دوران دفاع مقدس همان اعتقاد به مهدی موعود به عنوان منجی عالم بشریت است ( انتظار ) که در دوران دفاع مقدس، جلوة خاصی یافت و درخشانتر از گذشته خود را در عرصه نظام اجتماعی و سیاسی و دفاعی مطرح نمود. هم چنین دفاع مقدس در ترویج اعتقاد به مهدویت نیز ایفاء نقش نموده و توانست در توسعه آن نقشی اساسی داشته باشد.
اعتقاد به مهدویت را میتوان از فرهنگ دفاعی مجزا نمود؟
اعتقاد به مهدی موعود در به وجود آمدن فرهنگ دفاعی نقشی اساسی داشت که موجب گردید همین فرهنگ دفاعی سرشار از قداست شده و در روح و روان یک یک افراد مدافع نظام اسلامی و اسلامیت ریشه بدواند، همان گونه که میدانیم اولین ابزار قدرت و توان انقلاب در مقابله با تجاوز ارتش بعث عراق پیدایش فرهنگ دفاعی است که به افراد توانائی میبخشید تا با دست خالی در مقابل دشمن تا دندان مسلح ایستادگی کنند.
با توجه به معنای فرهنگ که عبارت است «مجموعة آداب و رسوم»، آیا میتوان بیان کرد که اعتقاد به مهدویت را که اکنون تبدیل به فرهنگ شیعه و شیعیان شده است و به معنای مجموعهای از دانشها، آداب و علوم مربوط به حضرت بقیةالله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میباشد از فرهنگ دفاعی مجزا نمود؟
اعتقاد به مهدویت، به مجموعهای از نگرشها و ارزشها و هنجارهای مربوط به ظهور موعود از سلاله پاک پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) اطلاق میشود. طبق آیة شریف 105 سورة انبیاء این اعتقاد قدمتی دیرینه دارد و همة ادیان الهی به ظهور یک منجی بشارت دادهاند؛ ولی در دین اسلام، به واسطه تعالیم قرآن کریم و بیانات پیامبر اکرم و امامان معصوم (علیهم السلام) و همچنین مجاهدت علمی و فرهنگی علمای شیعه، ابعاد این اعتقاد بیشتر آشکار شد
با توجه به مفهوم انتظار که عبارت است از «چشم به راه بودن و این که انتظار واقعی، چشم به راه آمدن آیندهای روشن است، ـ آیندهای که در آن تحولاتی عظیم در عرصههای مختلف جامعه ایجاد شود ـ میفهمیم که انتظار، با سرشت و فطرت تمام مردمی که فرهنگ دفاعی را در خود پرورش داده اند سازگاری دارد. (1)
میان تمام جوامع بشری، جامعه شیعی با دیدی عمیقتر به مسئلة انتظار مینگرد و انتظار را آیندهای سرشار از خوبیها و پاکیها میداند که توسط فردی از نسل پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) حاصل میشود، شخصیت عظیمی که زنده است و روزی تمام خوبیها و تمام عدالت را در جهان حاکم میکند. این دید عمیق به مسالة انتظار را از کلمات معصومان علیهم السلام برداشت کرده است که فرمودهاند: زمین را از قسط و عدل پر میکند، همانطور که از ظلم و جور پرشده است. (2)
با دقت در روایات زیادی که دربارة اعتقاد به مهدویت وجود دارد و حتی به تواتر رسیده است، میبینم دستهای از آن روایات، به آماده کردن بستر این قیام جهانی اشاره دارد. طی این روایات، تمام انسانهای منتظر دعوت شدهاند که به اندازة سعی و توان خود بکوشند تا ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف نزدیکتر شود.
امام صادق (علیه السلام) میفرماید: هر یک از شما باید برای خروج قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سلاحی مهیا کند، هر چند یک تیر باشد. خدای تعالی هرگاه بداند کسی چنین نیتی دارد، امید آن است عمرش را طولانی کند، تا آن حضرت را درک کند. (4)
لذا هر شخص منتظر وظیفه دارد مقابل کجرویها و ظلمها و ستمها مبارزه کند و جامعه را به سمت آیندهای روشن پیش ببرد و در این راه، از هیچ تلاشی حتی دادن جان خود ـ دریغ نکند. به دلیل این نوع تفکر است که در تاریخ تشیع، نبردها و مبارزات زیادی به وجود آمده است که نشان دهنده زنده بودن فرهنگ تشیع است؛ لذا در مکتب تشیع، تن دادن به حکومت هر حاکمی اشتباه است. جان دی استپل میگوید: «از نظر تاریخی اسلام شیعه معتقد است که هر دولت غیرمذهبی، ذاتاً فاسد است.» (5)
وعاظ السلاطین مورّخ معروف اهل تسنن نیز میگوید:
به عقیده شیعه، هر حکومتی غاصب و ظالم است به هر شکل و در هر قالبی که باشد، مگر آن که امام معصوم یا نایب او، حکومت را در دست گیرد، به همین دلیل شیعه در تاریخ، به طور مداوم در یک جریان انقلابی مستمر به سر میبرند، نه آرام میگرفتند و نه آن را رها میکردند. (6)
با توجه به این نگرش شیعی به مهدویت نتیجه گیری می شود که یکی از مهمترین مبارزات شیعی در سدههای اخیر، جنگ دو کشور ایران و عراق است که اگر دقیق ریشهیابی شود، از طرف عراق برای مقابله با حکومت شیعی و جلوگیری از توسعه تشیع شکل گرفته است و از طرف انقلاب ایران برای توسعه حکومت شیعی و انقلابی و تشکیل حاکمیت اسلام شیعی شکل گرفته تا زمینه را برای حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فراهم کند.
سلسله مراتب فرماندهی، سلسله مراتب فرماندهی ائمه معصومین است
با نگاهی دقیق به جنگ تحمیلی میفهمیم که این جنگ را اعتقادی همراهی میکرد که در پیروزی آن، بسیار مؤثر بود و آن اعتقاد به حکومت جهانی حضرت ولیعصر بود که با روح یکایک رزمندگان عجین شده بود تبدیل به جهادی عظیم شده بود، این جهاد عظیم با اعتقاد به مهدویت؛ و استکبار ستیزی، متاثر از قیام امام حسین و مهدی موعود کاملاً همراه بود نمودهای اعتقاد به مهدویت در مبانی زیر خود نمائی میکند:
- اعتقاد به امام امت به عنوان نائب برحق آقا امام زمان که فرمانش نافظ و حکمش حکم حضرت ولیعصر بوده و حکم آن حضرت حکم خداست. رزمندگان ما در طول هشت سال دفاع مقدس، انتظار و اعتقاد به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را با پیروی از ولایت مطلقه فقیه، در عمل و بسیار ملموس به ما نشان دادند؛ آنان، چون واقعاً اعتقاد داشتند که راهشان و هدفشان و مکتبشان اسلامی و مهدوی است، مشتاقانه وارد جبهههای جنگ میشدند؛ آنان عشق به امام راحل را در راستای عشق به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف میدانستند؛ آنان، معتقد بودند هر عشقی بدون عشق به امام زمان علیهالسلام به کار آنان نمیآید و اگر امام راحل حرفی میزد و دستوری صادر میکرد، دوستدارنش به هر قیمتی که بود، خواستة آن بزرگوار را اطاعت میکردند؛ چون واقعاً درک کرده بودند که خواستة امام راحل در راستای خواسته امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف میباشد.
- اعتقاد به اینکه سلسله مراتب فرماندهی، سلسله مراتب فرماندهی ائمه معصومین است که تخطی از دستور فرمانده تخطی از فرمان خداوند سبحان قلمداد میشد و فرمانبری از فرمانده خود را فرمانبری از امام و در ترتیب توالی فرمانبری از امام زمان و در همان راستا فرمانبری از خداوند سبحان می دانستند.
- رزمندهها خودشان را سرباز امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف میدانستند و معتقد بودند این مملکت، مملکت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و رهبر واقعی آنان، آن حضرت است. آنان پذیرفته بودند آن کسی که در جبههها فرماندهی میکند، امام خمینی رحمه الله علیه چقدر زیبا دربارة آن بزرگواران بیان فرموده است که: همه شما چه ارتش چه ژاندارمری، چه سپاه پاسداران و داوطلبانی که برای دفاع از اسلام و دفاع از شرافت اسلامی خودشان به جبههها میروند؛ همة شما لشکرهای اسلامی هستید. همة شماها ارتش امام زمان هستید.
- نامگذاری لشکرها و یگانها که مستقیما با نامهای مبارک آن حضرت یکی بود، به عنوان مثال لشکر حضرت ولیعصر – لشکر 33 المهدی – لشکر 19 فجر – لشکر الهادی – سپاه صاحب الزمان – سپاه انصارالمهدی که مستقیما با نام مبارک مرتبط می باشند.
- نامگذاری سایر یگانها همانند لشکر امام حسین – لشکر 31 عاشورا - لشکر 25 کربلا – لشکر حضرت ابوالفضل - لشکر نجف و ... که ارتباط مستقیمی با جد آن بزرگوار داشته که اساسا دشمن ستیزی و آزادگی و آزادی خواهی را متاثر از عاشورا در خود عجین نموده است.
- در تمام لشکرهای دفاع مقدس گردانهای یا مهدی و ولیعصر و حضرت حجت و سایر نامهای آن حضرت مشهود است.
- رمز یا مهدی، یا مهدی ادرکنی، یا مهدی عجل علی ظهورک در بیشتر ادبیات روز مره رزمندگان دفاع مقدس بسیار مشهود و زبانزد خاص و عام است.
- بیرقها که نمادهای هر سازمان و لشکرهائی محسوب میشود تماما با تراکم پنج مفهوم بیانگر روح اعتقادی رزمندگان اسلام بوده و در این فراوانی (پنج مفهوم) اساس اعتقادی دفاع مقدس تبلور یافته است.
(لااله الاالله – محمد رسول الله – یا حسین – یا مهدی ادرکنی – یا ابوالفضل العباس)
- شعارهای نوشته شده بر روی سینه، پیشانی بند و شانههای رزمندگان یکی دیگر از نمادهای غیر قابل انکار تاثیر اعتقادی مهدویت بر رزمندگان است که در کلمات و مفاهیم متعددی تبلور یافته است، همانند (تا کربلا راهی نمانده – یا مهدی ادرکنی – سربازا امام زمان – پیش به سوی حرم حسینی)
- دعای فرج امام زمان در تمام نمازهای یومیه رزمندگان بدون استثناء تبلور خاصی داشته است که بیشک منبعث از اعتقاد به مهدویت و قیام جهانی حضرت ولیعصر دارد.
- شعارهای رزمندههای ما که با سلاح «یا مهدی» و «یا حسین» و... به صفوف دشمن حمله میکردند و با سردادن این شعارها بصورت اعتقادی میجنگیدند نماد همیشگی داشته است.
- بسیاری از رزمندگان برای یافتن ارتباط معنوی و حتی دیدار و ملاقات با حضرت بقیةالله عجل الله تعالی فرجه الشریف در جبههها حاضر میشدند. آنان با مناجاتهای شبانه با آن حضرت و فریادهای روزانة «یا مهدی ادرکنی» در هنگام نبرد، اعتقاد به مهدویت را در خود عمیقتر میکردند.
وصیتنامهای به طور میانگین، چهار بار به نام امام، ولایت، امام زمان آمده
- یک پژوهش آماری در تعدادی از وصیتنامههای شهدا نشان میدهد که در هر وصیتنامهای به طور میانگین، چهار بار به نام امام، ولایت و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تبعیت محض از ولایت فقیه ذکر شده است. در این وصیتنامهها، خاطرات و دستنوشتههایی که از دوران دفاع مقدس از آن عزیزان سفر کرده برجای مانده، دریایی است از فرهنگ مهدویت که ارتباطها، و حتی ملاقاتها و زمزمههای دلتنگی زیادی در آنها موج میزند.
- پژوهشهای دیگر آماری مبتنی بر نامه های آزادگان بیانگر این مفهوم است که اکثریت قریب به اتفاق آزادگان عزیز با توکل بر ائمه متحمل سختیها شده اند و صبر و بردباری خود را صرفا برای ظهورحضرت بر خود آسان می نمودند و این مطالب در نامه ها بسیار مشهود است.
مجال نیست اینها نمونه هائی از دریای بی پایان اعتقاد به مهدویت و حضرت ختمی مرتبط است که در دل دفاع مقدس نهفته است.
امام خمینی در باره جنگ اعتقادی فرمودند: «این جنگ، جنگ اعتقاداست،جنگ ارزشهای اعتقادی انقلابی و ما در مقابل ظلم ایستاد ایم.»
مقام معظم رهبری در این زمینه میفرماید:
خیلی از بزرگان ما در همین دوران غیبت آن عزیز و محبوب دلهای عاشقان و مشتاقان را از نزدیک زیارت کردهاند؛ بسیاری، از نزدیک با او بیعت کردهاند، بسیاری از او سخن دلگرمکننده شنیدهاند، بسیاری از او نوازش دیدهاند و بسیاری دیگر بدون این که او را بشناسند، از او لطف و محبت دیدهاند و او را نشناختهاند. در همین جبهههای جنگ تحمیلی، جوانهایی که در لحظههای حساس، احساس نورانیت و معنویت کردهاند، لطفی از غیب به سوی دلهای خودشان حس و لمس کردهاند، نشناختند و نفهمیدند ... پیوند میان بسیجیان عزیز و حضرت ولی عصر مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف عزیز یک پیوند ناگسستنی است(7)
سرلشکر حسن فیروزآبادی میگوید: «همه آنهایی که جبهه رفتند، تربیت شده انتظار مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بودند؛ همان چیزی که باعث شد جوان ایرانی، جنگجو باشد (8)
امام خمینی رحمه الله علیه در این باره میفرماید:
«پنجاه سال عبادت کردید؛ قبول باشد. یک روز هم یکی از این وصیتنامهها را بگیرید و مطالعهکنید18. گوشهای از این وصیتنامهها به این مطلب اختصاص دارد که اداره کننده این جنگ، امامان معصوم علیهم السلام به ویژه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف میباشد؛
مقام معظم رهبری میفرماید:
ما غریبانه جنگیدیم. در دورة جنگ، ارتش ما غریب، سپاه ما غریب، بسیج ما غریب بود. کسانی که میخواستند حقیقتاً جانفشانی کنند، با غربت میجنگیدند. از چه جهت غریب؟ از این جهت که هیچ نقطة دنیا با ما موافق نبود... . همة کشورهای اروپای شرقی از عراق حمایت میکردند و به او سلاح و امکانات میدادند (9)
آری؛ تنها چیزی که با وجود دشمنان بسیار زیاد و امکانات بسیار کم، ملت ایران را شکستناپذیر کرد، امیدواری آنان به پیروزی اسلام بر کفر بود. همین امیدواری آنان بود که عقیدة آنها به راه و مکتبشان را روز به روز محکمتر میکرد. آنان با لمس کردن عنایات الهی و امدادهای غیبی و توجهات امام معصوم علیهمالسلام باور داشتند که برحق هستند و دست دیگری هست که این جنگ را هدایت میکند و سنگر به سنگر پیروزی نصیب آنها مینماید.
رهبر معظم انقلاب در این باره میفرماید:
در روز پانزدهم دی ماهِ سال 1359 من این احساس را واقعاً در خود وجدان کردم که صاحب این میدان، صاحب این بیابانها، صاحب این صحنه پرشور و عظیم (اشاره به جبهههای جنگ) ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است و بیگمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هماکنون با جسم و حضور جسمی و بدنیاش، یا با توجهش، در میان این جنگاوران و جنگجویان است (10)
اگر اعتقاد به مهدویت و امامت آقا امام زمان در جنگ نبود، امکان نداشت این ارتش با این وضع و سپاه کم سن و سال با این فرماندهان جوان و آموزش ندیده و این نیروهای بدون سلاح و آموزش و ضعف شدید تسلیحات و مهمات بر این لشکرهای تا بن دندان مسلح عراق و قدرتهای بزرگ به پیروزی برسند و این پیروزی در آخرین نامه رئیس رژیم عفلقی عراق چنین خود نمائی کند ( همان که خواستید محقق شد ) مگر نبود که چرخاننده اصلی جنگ الطاف الهی و عنایات امامان و به ویژه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بودهاند.
این نکته (برجسته) است که اگر به سن و سال فرماندهان جنگ در ردههای مختلف توجه کنیم میفهمیم که گردانندگان به ظاهر دسته اول جنگ، بین بیست تا سی سال سن داشتهاند؛ برای نمونه شهید خرازی در سن 27 سالگی، شهید علیرضا موحد دانش در سن 25 سالگی، شهید حاج محمد ابراهیم همت در سن 28 سالگی و شهید حسن باقری در سن 25 سالگی به شهادت رسیدهاند. علاوه بر فرماندهان جنگ بیشتر کسانی که وارد میدان نبرد شدند، در سن کم و در بهار عمر خود بودند.
خاطرات شهدای عزیز ما مملو است از داستانها و خاطراتی که برخی از مشتاقان به خاطر سن کم و عشق به دفاع از دین خود، در شناسنامههایشان دست میبردند، تا مشکل سنی خود را حل کنند. امثال حسین فهمیده و مسعود کمالینیاهای سیزده ساله و بهنام محمدیها در جای جای جبههها کم نبودند که جاذبة معنوی نایب امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف قلوب عاشق آنان را جذب کرد و راهی میدانهای نبرد شدند. اگر کسی ادعا کند همه اینها به تنهایی توانستند جنگ را اداره کنند، اولین چیزی که این ادعا را رد میکند، سن کم رزمندهها میباشد. طبق آمار، «15200 تن از شهدای دفاع مقدس، بین 14 تا 24 سال سن داشتهاند. (11)
همین افراد با سنین کم خود، حماسهها آفریدند؛ چون میدانستند این جنگ، بین اسلام و کفر است و سرانجام، اسلام است که پیروز میشود. آنان، عقیده داشتند، پرچم اسلام در آیندهای نه چندان دور به وسیلة امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بر کل عالم سایه میافکند و خودشان را سربازان امام زمان میدانستند و در این راه، تمام سعی و تلاش خود را به کار میبستند و از مصادیق بارز این آیة شریف شدند که: (إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا). (12)
پینوشت:
۱- در مکتب جمعه ، صص ۲۰۲ و ۲۰۱، ۵۹/۴/۶
۲- خطبه هاى نماز جمعه، رسالت ۶۷/۱/۱۲
3- در مکتب جمعه، ص ۲۵۰، ۶۰/۳/۲۹
4 - این حدیث را همه چهارده معصوم بیان کردهاند ودر کتب عامه و مصادر شیعی آمده است: «یملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا».
5 - رحیم کارگر «انتظار و انقلاب» فصلنامه انتظار، سال اول، شماره دوم، ص126 ـ 146.
6 - مسعود پورسید آقایی، تاریخ عصر غیبت، قم، انتشارات حضور، 1379ش، ص376.
7 - مرتضی نائینی «جان و جانان» فصلنامه انتظار موعود، سال اول، شماره دوم، 1380، ص19 ـ 60..
8 - خبرنامه همایش دکترین مهدویت، شماره هشتم، ص16.
9 - محمدباقر حیدری کاشانی، نسل طوفان، قم، زلال کوثر، چاپ دوم، 1386ش، ص83، (به نقل از لایههای پنهان جنگ)
10 - ویژهنامه حماسه فتح خرمشهر، ص27، (به نقل از لایههای پنهان جنگ)
11 - ماهنامه فرهنگی اجتماعی فکه، ش38، ص 1.
12 فصلت(41): 30 .............
منبع:
وبلاگ سردار سوداگر؛ http://defaemogadas.persianblog.ir/post/94/
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.