کد خبر:۱۷۴۵۴۶
مناظره دانشجویی شهید بهشتی - بخش اول
مناظره پاسخ خوب و مثبتی است به ندای فطرت و سازنده است / مناظره نباید آهنگ تخریبی و تفرقهآور داشته باشد + فایل صوتی
شهید بهشتی در ابتدای مناظره با جمعی از دانشجویان مخالف انقلاب به تمایز مناظره با مجادله پرداخته و گفته است: کوشش کنیم تا بحثهایمان آهنگ سازنده، مثبت، نزدیککننده و جمعکننده مباحثه را داشته باشد و نه آهنگ تخریبی، ویرانگر، دورکننده، جدا کننده، و تفرقه آور مجادله را.
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ متن زیر یکی از مناظرههای شهید بهشتی با جمعی از دانشجویان مخالف انقلاب است که در تاریخ ۲۲ اسفند ۸۵ در دانشگاه صنعتی شریف برگزار گردیده است. از نکات جالب بلکه شگفتانگیز این مناظره این است که یکی از مهمترین مسئولین نظام حاضر شده با چند تن از دانشجویان به گفتگوی دو طرفه بپردازد، در حالیکه میدانیم و میدانید که برخی از مسئولین با مسئولین ردههای پایینتر از خود حاضر به صحبت کردن نیستند چه برسد به مناظره با یک دانشجو!
از نکات مهم این مناظره این است که شهید بهشتی صریحا میگویند که آرزویشان این است که در کنار مسئولیتهایشان مقداری از وقت خود را به بحث و گفتگو با اقشار مختلف جامعه (اگر نگوییم فقط با دانشجوها!) اختصاص دهند، اما آیا همه مسئولین چنین برنامههایی برای تنویر افکار عمومی دارند؟!
در این مناظره همه به حرف هم گوش میدهند، کسی در حرف دیگری نمیپرد، کسی هورا نمیکشد، صدای کف شنیده نمیشود. همه چیز آرام است … همه به حرف هم گوش میدهند …!
آیتالله بهشتی: با درود و سلام فراوان بر شما برادرها و خواهرها.
تشکیل جلسات بحث و گفتگو برای خودسازی جامعه ما میتواند بسیار مفید واقع بشود. شرط اصلی آن هم این است که به راستی آهنگ مباحثه داشته باشد. مباحثه، این واژه عربی که در زبان ما پارسیان سابقه طولانی دارد و همه با آن آشنا هستیم، معنی دقیقش این است که دو یا چند نفر با کمک یکدیگر به بحث و کاوش بپردازند؛ کاوشی مشترک.
مناظره یعنی نظرگاهها را در برابر یکدیگر قرار دادن و دیگران را به انتخاب یک نظرگاه برانگیختن، به شرط اینکه آهنگ مجادله و ستیز و غلبهجویی در بحث پیدا نشود؛ چون به همان اندازه که مباحثه کمک به رشد و تعالی انسانیت انسان است، مجادله کمک میکند به دوری انسان از مسیر تکامل انسانی و افتادنش به مسیر انحرافی زورمداری و غلبه جویی.
مناظره؛ پاسخ خوب و مثبتی است به ندای فطرت ولی مجادله ...
این صحیح است که ما انسانها بالفطره و از روی فطرت حقجو و حقطلب و حقپرستیم. این [است] که گفته میشود در سرشت انسان میل به خدا وجود دارد. خدا یعنی حق متعال، یعنی حق مطلق، یعنی آن حق و حقیقتی که تمام حقایق دیگر پرتو و جلوهای از اوست. اینکه انسان حتی گاهی طرز تفکر مادی و ماتریالیستی دارد، اما عملا میبینیم که صرفا خودش هم تابع تمایلات مادی نیست، حتی میآید خواهشهای نفسانی و مادی را زیر پا میگذارد برای دفاع از آنچه حق میداند، این نشانه آن است که گرایش به حق و حق پرستی برای انسان امری فطری است و مباحثه در جهت این گرایش و حقپرستی است؛ چون واقعا میخواهد بیابد، میگردد، میجوید، میکاود، تا بیابد. این پاسخ خوب و مثبتی است به آن ندای فطرت، ولی به محض اینکه این به مجادله تبدیل شد …
معنی مجادله این است که یک طرف یا دو طرف بحث وقتی که دارند با هم حرف میزنند، در مسیر کاوش مشترک نیستند. نمیخواهند به کمک هم به حق نزدیک بشوند، بلکه هر یک [از آنها] با یک رای قبلی و نظرگاه قبلی در برابر هم قرار گرفتهاند؛ فقط به این قصد که او بگوید آنچه قبلا حق میدانستم، حتما همان درست است و از همان اول با جبههگیری رد کردن در مقابل دیگری ظاهر میشود؛ آن یکی هم همینطور. این هرگز نمیتواند انسان را به تکامل انسانی و حقپرستانه اش برساند. اگر خوب دقت کنیم میبینیم که این درست غرق شدن و فرو رفتن هر چه بیشتر در خودپرستی است و نه حق پرستی.
مباحثه ساختن است و مجادله تخریب / مباحثه جمع شدن است و مجادله پراکنده کردن
بنابراین بحث مشترک، مباحثه و مناظره شرط اولش باید این باشد که به راستی با هم صحبت کنیم، نظرگاههایمان را با هم در میان بگذاریم، تا به کمک یکدیگر از روی حق و حقیقت و واقعیت بیشتر پرده برداریم. فرقی نمیکند: چه در شناخت واقعیت و چه در شناخت حقیقت. در هر دو [مورد]، بحث سازنده بیغرض و از روی احساس فطری حقپرستی میتواند بسیار مفید واقع بشود؛ هم در شناخت واقعیت و هم در شناخت حقیقت. در شناخت آنچه هست و آنچه باید باشد.
وقتی که به منظور کمک کردن به یکدیگر در راه شناخت بیشتر این دو با هم بحث بکنیم مثل هر همکاری و تعامل دیگری میتواند مفید واقع بشود، پس مباحثه ساختن است و مجادله تخریب. مباحثه جمع شدن است و مجادله پراکنده کردن. من اینجا کلمه مناظره را در این تقارن و مقابله به کار نمیبرم؛ چون آنقدر گویا نیست که [تقابل] مباحثه و مجادله گویا است. میتوانیم با هم کوشش کنیم تا دیدارها و بحثهایمان آهنگ سازنده، مثبت، نزدیککننده و جمعکننده مباحثه را داشته باشد و نه آهنگ تخریبی، ویرانگر، دورکننده، جدا کننده، و تفرقه آور مجادله را.
این چند جمله را به عنوان آغاز سخن و مقدمه عرض کردم. آنچه دوستان قبلا اطلاع داده بودند این بود که متن برنامه امروز مناظره و گفتگو و مطرح کردن مسائل از جانب دوستان دیگر است. آماده هستم که اگر مطلبی از جانب دوستان مطرح میشود با شکل مباحثه آنچه به نظرم میرسد، دربارهاش مطرح کنم.
سؤال دانشجویان مخالف انقلاب: به نام خدا و به نام ابوذر، سمبل مبارزه علیه اشرافیت، نه اشرافیت پوست کنده و مستقیم بلکه اشرافیتی تحت لوای اسلام، البته در مورد جریانی که اخیرا به نام مباحثه و یا مناظره به وجود آمده، [باید بگویم که] در حالیکه یک سال از انقلاب میگذرد و نیروهایی که – خوب یا بد – در رژیم گذشته زحمتی کشیدهاند و شکنجهای دیدهاند در رژیم جمهوری اسلامی هم – چنانچه در جریان مسائل بودید – در این یک سال زیر فشارهایی که دست کمی از فشارهای آریامهری نداشت، بودند.
خوب بود که این مناظره از ابتدای انقلاب شروع میشد و اگر مسائلی مطرح بود به صورت صحبت حل میشد، نه اکنون که تعدادی از دانشجویان یا کارگران یا افرادی از مردم همین مملکت تحت عناوین پوچ شهید شدند. در هر حال این مناظره را شاید برای فراموش کردن آن فشارها و یا برای سرپوش گذاشتن آن فشارها ترتیب داده باشید. در هر حال ما از موضع انجمن دانشجویان مسلمان هیچگاه این صحبت را قبول نداریم، ولی به هر حال چون جمعیتی هست و ممکن است که از طریق صحبت برخی از مسائل پوشیده این مملکت آشکار بشود، استقبال کردیم.
از آنجایی که آقای بهشتی اعلام آمادگی کردند که صحبتی بشود و ذکر کردند که مطلبی در میان نبوده، پیشنهاد ما این است که در مورد این لفظی که زیاد در مطبوعات یا رادیو تلویزیون [صحبت می شود یعنی] مساله «انحصار طلبی»، چنانچه میل داشته باشند نقطه نظراتشان را بگویند و به صورت رو در رو و در زمان مساوی جوابی را از ما بگیرند. فعلا … !
آیتالله بهشتی: در این یک سال گذشته، شرایط برای برگزاری این گونه بحثها و گفتگوها فراهم بوده مثل همین حالا. چیزی که در این یک سال مثل حالا فراهم نبود این بود که عدهای از ما بتوانیم شرکت کنیم و الا از اول پیروزی تا حالا تشکیل اینگونه اجتماعات و اینکه افرادی بیایند و نظرگاه هایشان را بگویند محذوری نداشته است.
این هم که ما کمتر توفیق پیدا میکردیم که شرکت کنیم، که اتفاقا به موضوعی که برادرمان تحت عنوان «انحصارطلبی» مطرح کردند مربوط میشود، ناشی از سنگینی وظایفی بود که بر عهده مان بود و با اینکه آرزو میکردیم حالا که دارد آخرین مرحله به وجود آمدن نهادهای نظام جمهوری اسلام از نظر شکلی به مرحله انجام نزدیک میشود، ما را برای حضور بیشتر در اینگونه برنامه ها فارغ بگذارند، متاسفانه آن طور که خواستهایم فارغ گذاشته نشدهایم و باز مسئولیتی را خواستهاند و قبول کردهایم؛ منتها حدود مسئولیتها شکل یافته و منسجمتر است و این امید هست که بتوانیم مقداری از وقت و نیرویمان را در این مجرا سرمایهگذاری کنیم.
انقلاب جامعه ما که ریشههایش خیلی عمیق است، در سال ۵۷ توانست شکل عمومیتر و همگانیتر به خودش بگیرد و قیام عام و توده مردم بشود.
در این قیام و به پا خاستن عمومی و همگانی، مساله مهم مساله رهبری بود. رهبری همانطور که همه میدانیم و به صورتی که دست کسی نبود و آهنگ طبیعی جامعه بود، به امام منتهی شد. اینکه امام در جای یک رهبر مورد قبول اکثریت قاطع این ملت قرار گرفتند، یک واقعیت عینی اجتماعی است که فکر میکنم همه آن را میشناسیم.
به منظور دانلود فایل صوتی این بخش از مناظره اینجا را کلیک نمائید
منبع:
سایت مرجع جامع کرسی های آزادفکری
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.