راک انحراف مسیر هنر موسیقی است، البته این انحراف و تغییر مبانی زیباییشناسی در هنر موسیقی یکدفعه ایجاد نشده است، بلکه این تلاش از قرن بیستم شروع شده است.
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو» - فاطمه قائلی؛ در دو مطلب گذشته به معرفی موسیقی راک پرداخته شد تا مخاطبین بتواند آن را از سایر سبک ها تشخیص بدهد؛ چراکه اغلب ایرانیان نام برخی از سبکهای هنری را یاد گرفته و برای سایر سبکها به اشتباه استفاده میکنند.
راک؛ انحراف مسیر هنر موسیقی
موسیقی راک بسیار قابل توجه است از آن جهت که حاصل تلاش سلطهگران جهانی است که به بار نشسته است. راک انحراف مسیر هنر موسیقی است، البته این انحراف و تغییر مبانی زیباییشناسی در هنر موسیقی یکدفعه ایجاد نشده است، بلکه این تلاش از قرن بیستم شروع شده است.
انقلاب هنری در قرن بیستم
در قرن بیستم خدمتگزاران اروپایی دولت آمریکا، جشنوارههایی در اروپا برگزار کردند با این عنوان که موسیقی متنوع و جدیدی خلق شود که زیباییهای موسیقی کلاسیک را نداشته باشد؛ چون این سبک متعلق به گذشته است و باید با آن خداحافظی کرد؛ یعنی به دنبال همان انقلاب هنری در قرن بیستم بودند و هدف مهم این انقلاب فرهنگی - هنری، تغییر ذائقه هنری مردم دنیا بود. این تغییر ذائقه توسط نتهای نامطبوع و قطعههای موسیقی با ریتم آزاد اتفاق افتاد.
موسیقی مدرن با این ویژگیها خیلی به گوش مخاطبین خوشایند نمیآمد، اما به دلیل تایید سیاسی هنرمندان، مردم آن را به عنوان ادامه سبک موسیقی کلاسیک پذیرفتند؛ در واقع با این کار، موسیقی کلاسیک غرب را به بنبست رساندند تا مردم را از سبک کلاسیک جدا کنند و آنها را برای سبکهای جدید آماده کنند.
لازم به ذکر است، در اصل تمامی این تغییرها از مبانی و تکنیکهای موسیقی غیرغربی الهام گرفتهاند و چیز جدیدی خلق نشده است، تمامی الگوگیری کردهاند و آن را مطابق با اهداف خود پرورش دادهاند.(1)
موسیقی مدرن؛ ابزاری برای دور کردن نسل جوان از مسائل مهم سیاسی، فرهنگی
این اتفاق در زمینههای مختلف برای مردم دنیا افتاده است مخصوصا در مورد نسل جوان هنوز هم ادامه دارد؛ زیرا برای استعمار مدرن کشورها، فرهنگها و تمدن ها باید طوری مردم را تربیت کرد تا بتوان ذهن آنها را از مسائل مهم سیاسی، اجتماعی و فرهنگی منحرف نمود و آنها را به چیزهای دیگر که در اغلب موارد تخریبکننده فطرت و قوای عقلانی هستند، سرگرم کنند. در این صورت کسانی که خود را صاحبان این دنیا میدانند میتوانند به شیوه های مدرن با عناوین بسیار زیبا و روشنفکرانه مانند آزادی، حقوق بشر، مبارزه با تروریسم و ... خونخواری بپردازند. (اخیرا هم خون آشام ها به قهرمان های بسیار محبوب هالیوودی تبدیل شده اند!.)
گواه این نظریه یکی از بندهای پروتکل نهم صهیونیستهاست که می گوید: «ما نسل جوان گوییم (غیر یهود =نجسها ، کفار، بهایم) را فریفته و گیج کردهایم و با تربیت آنها بر اساس اصول و نظریاتی که میدانیم غلط و دروغ است و در عین حال ما به آنها تلقین کردیم، به فسادشان کشاندیم.» (2)
موسیقی راک؛ ترجمهای از امیال لجام گسیخته نفس اماره آدمی است
موسیقی راک با انحرافاتی که در مضامین اشعارش اتفاق افتاد و با ویژگیهای دیگرش مانند ریتم تند، اصوات بلند و نعرههای خشن خوانندگانش، ترجمهای از امیال لجام گسیخته نفس اماره آدمی است؛ نفسی که با عقل و فطرت تربیت نشده و رها رشد است که نتیجه آن هم غلیان و شورش غرایض حیوانی و شهوانی است، نیرویی که در نسل جوان به شدت موج میزند و شورش آن همان احساس خشونت، همان گیجی و بروز انواع گناهان، مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی است.
با شروع کنسرتهای این سبک و سبکهای بعدی آن، بین مخاطبین که بیشتر آنها جوان و نوجوان بودند، مواد مخدر پخش میکردند تا این انحراف و سقوط از انسانیت به اوج خود برسد!
بهتر است برای درک بهتر تاثیر موسیقی راک و سودهایی که دولت مردان آمریکایی از سیاسی کردن هنرموسیقی بردهاند، به جایگاه موسیقی راک در آمریکا بپردازیم.
موسیقی راک در جامعه آمریکا
جوانان آمریکایی باید جایی سرگرم باشند تا رمقی برای اعتراض نسبت به حمایت آمریکا از جنایات صهیونیستها نداشته باشند
در ایالات متحده آمریکا پس از جنگ جهانی دوم، به دلیل رشد سریع جمعیت در دهههای 1950 و 1960، جمعیت نسل جوان بیش از هر زمان دیگر بود. این توده جوان آمریکا می توانستند برای نظام سلطه، هم بسیار خطرناک باشند و هم میتوانستند بسیار درآمد زا باشند. طبق برنامهریزی دانشوران صهیون، جوانان غیر یهود باید به شیوهای غلط و کاذب تربیت شوند و هدف این تربیت باید گیج کردن و فریفتن و خارج کردن از روال منطقی و عقلانی زندگی باشد. این مهم برای جوانان آمریکا باید بیش از هر کشور دیگری اتفاق بیفتد، چون آمریکا باید حامی بلاشرط از جنایات صهیونیستها باشد و جوانان آمریکایی باید جایی سرگرم باشند تا رمقی برای فکر کردن یا مداخله و اعتراض نسبت به این حمایت ها نداشته باشند.
با زمینه چینیهایی که به آن ها اشاره شد، فضا برای سبک موسیقی جدید و مخصوص این توده جوان آماده شد، به نام راک.
جوانان آمریکایی با شنیدن این سبک موسیقی به دلیل ضرباهنگ شدید و متفاوت بودنش، این چنین دریافت کردند که این سبک متعلق به آنهاست و بیانگر تکاپویشان برای کسب هویت و استقلال است. همان طوری که بسیاری از اجراکنندگان و آوازنویسان، خود نوجوان یا در سنین بیست سالگی بودند. در نتیجه پروژه جذب جوانان به موسیقی راک با موفقیت انجام شد.
ابزارهای موسیقی راک؛ فرصتی برای کسب و کاری نهادهای مهم دولت آمریکا
توده جوان آمریکایی به دلیل رشد اقتصادی آمریکا پول بیشتری برای خرج کردن داشتند حالا فرصت مناسبی پیش میآید تا با موسیقی مورد علاقه آنها، کسب و کاری بزرگ برای نهادهای مهم دولت آمریکا به راه بیفتد. این درآمد زایی از پرفروش شدن گیتار برقی، گرامافون، صفحه و رادیوی ترانزیستوری شروع شد و تا ثروتمند شدن هالیوود به دلیل قرادادهای گزاف با خوانندگان راک و همینطور فروش آثار راک و کنسرتهای راک که در همه جا حتی سالنهای ورزشی برپا میشد و درآمدهایی نجومی به همراه داشت، ادامه پیدا کرد.
برای تاثیرگذاری بیشتر موسیقی راک، علاوه بر پخش مشروبات الکلی و مواد مخدر بین جوانان، هزینههای بسیاری برای ساخت سالنهای کنسرت متفاوت با قبل با گنجایشی بسیار بالا صورت گرفت. در این تاثیرگذاری مخرب موسیقی راک عوامل بصری بسیار نقش مهمی را ایفا میکند، از جمله نورپردازی لرزان و چشمک زن، وجود صفحههای نمایشگر که اغلب آتش نشان میدادند، لباسها و آرایشهای غیر متعارف خوانندگان و نوازندگان، رقصهای متفاوت و حرکات عجیب و...که در نتیجه همه این تدابیر به حضار حالتی هیستریک دست میداد و تماشاگران جیغ میزدند، زاری می کردند و به صحنه هجوم می آوردند.
تأثیر مایکل جکسن بر گسترش موسیقی راک
در دهه 1980 اجراکنندگان زن تاثیری قوی بر موسیقی راک داشتند و با بدنهای نیمه برهنه توانستند تاثیر بیشتری بر تماشاگران بگذارند. در همین دهه موسیقی راک به تلویزیون آمریکا راه یافت و صاحب شبکه ای کابلی و مخصوص به خود شد. مایکل جکسن از جمله کسانی بود که در ساخت تیزرهای تلویزینی موسیقی راک، خلاقیت نشان داد و اغلب کیفیتی خیال گونه و برانگیزاننده را به مخاطب القا میکرد.
هالیوود نقش بسزایی در شیوع فرهنگ راک بین مردم آمریکا داشت و تا امروز هم به تبلیغ موسیقی و رقص، به خصوص برای نوجوانان جهان، ادامه میدهد. جوان و نوجوانی که پس از کار و تحصیل، وقت خود را دیروقت در دیسکوها با رقص، موسیقی راک و مشروبات الکلی میگذراند، چه فرصتی برای آرامش، فکر و با خانواده بودن دارد؟ و متاسفانه این فرنگ به فرهنگی جهانی تبدیل شده است.
پینوشت:
1- ر.ک. جنگ فرهنگی سرد، فرانسیس استونر ساندرس
2- عجاج نویهض، پروتکلهای دانشوران صهیون، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی