کد خبر:۱۹۳۷۲۵
گوهر جواني از نظر معصومين؛
چرا حضرت علی (ع) جوان گناهکار را از درون آتش بیرون کشاند؟
به مناسبت اعياد شعبانيه و روز جوان بر آن شديم تا كلمات حكمت آموزى از اميرالمؤمنين (ع) كه يكي از پيشگامان اين عرصه مي باشد را ارائه كنيم.
گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»؛ جوانى، گوهر گرانبهايى است كه به خاطر استعدادها و قابليت شكوفايى و رشد، از ارزش و منزلت خاصى برخوردار است. متاسفانه در شرایط کنونی جامعه و با توجه به توسعه ارتباطات و تهاجم فرهنگی رسانهها شاهد گسترش دامها و فتنههاي بسيار در پيش روي جوانان هستيم، فتنههاي تحريك كننده نفساني كه بر روي عدم خودسازي و لغزش بر سر راه جوانان کشورمان ایجاد گردیده است.
به همين جهت بر آن شديم تا به مناسبت ميلاد حضرت علي اكبر(ع) و روز جوان از نظريات و توصيه هاي بزرگان دين مان و همچنين نحوه برخورد اين بزرگواران با جوانان استفاده كنيم؛ داستاني كه در ذيل آمده است يكي از اين موارد است:
جوانى به محضر مقدس امير المومنين (ع) آمد و عرض كرد: آقا! من مرتكب «لواط» شده ام، چه كنم؟ (براى اثبات وقوع اين گناه و اجراى حد شرعى، يا بايد چهار شاهد عادل شهادت بدهند كه انجام اين گناه را به چشم خود ديده اند و يا بايد خود مجرم چهار بار اقرار كند).
حضرت فرمود : اگر چهار بار اقرار كنى، حد شرعى را بر تو جارى ميكنم بسيار خوب، اين دفعه اول بود كه اقرار كردى، حالا ديگر برو. جوان عرض كرد: نه آقا! براى دومين بار هم اقرار مى كنم كه چنين كارى كرده ام.
حضرت فرمود : گويا از روى نادانى سخنى ميگويى اگر دوبار ديگر اقرار كنى، وظيفه من است كه حد را بر تو جارى كنم، جوان دو بار ديگر هم اقرار كرد، على (ع) فرمود: ديگر وظيفه ايجاب ميكند كه حد را بر تو جارى كنم، يكى از اين پنج روش را بپذير: يا بايد گردنت را با يك ضربه شمشير بزنم، يا يك ديوار را بر سرت خراب كنم، يا مسلمانان سنگسارت كنند، يا از بالاى كوهى به پايين پرتت كنند و يا در ميان گودالى تو را آتش بزنند.
عرض كرد: آقا! كداميك از همه سختتر است؟ فرمود: سوختن. عرض كرد: على جان! مرا آتش بزن. ميخواهم اين نفسم كه از گناه لذت برده است. فعلا طعم آتش را هم بچشد تا قيامت.
حضرت دستور داد: كه گودال بزرگى از آتش درست كنند و همگى مسلمانان هم جمع شوند. سپس فرمود: اين جوان خودش چهار بار پيش من اقرار كرده است و من ميخواهم كه بر او حد را جارى كنم. خودش هم سوختن را پذيرفته است. سپس خطاب به جوان فرمود: به سوى آتش برو.
جوان عرض كرد: سمعاً و طاعة، سيدى و مولاى! آنگاه لباسهايش را درآورد. فقط پارچه اى به عنوان ستر عورتين داشت. جلو گودال آتش آمد و خودش را به دل آتش انداخت.
صداى على (ع) به تكبير بلند شد: «الله اكبر» صداى مردم هم به ضجه برخاست جوان هم در آتش پرپر مىزد. ناگهان مردم ديدند كه شاه ولايت جلوى گودال آتش رفت، با يك دست پاى پسر و با دست ديگر دستهايش را گرفت، بلندش كرد و گفت: خدايا ! اين گنهكار را به على ببخش.
براساس اين داستان اهـمـیـت و جـایـگـاه تقوا براى جوانان آن وقت معلوم مىشود كه تـمایلات و احساسات دوره جوانى مدنظر قرار گیرد. براى جوانى كه در مـعـرض طـغـیـان غـرایـز و احساسات تند و شكوفایى خواهش هاى نـفـسـانـى و غـریزه جنسى و تخیلات موهوم به سر مى برد، تقوا به مـنزله قلعه و حصار مستحكمى است كه او را از تاخت و تاز دشمنان مـصـون مـى دارد و مـانند سپرى است كه از اصابت تیرهاى زهرآگین شـیاطین باز مى دارد.
مـهـم ترین سفارش امام (ع) به فرزند دلبندش، تقواى الهى است، آن جـا كـه مى فرمایند: «واعلم یا بنى ان احب ما انت آخذ به الى من وصیتى تقوى الله»، پسرم، بدان محبوبترین چیزى كه از میان گفته هـایـم در ایـن وصـیـت نـامه به آن تمسك مى جویى، تقواى الهى و پرهیزكارى است.»
جـوان هـمـواره بـیـن دو راهى قرار دارد و به سوى دو نقطه متضاد كـشـیـده مى شود. از یك طرف، نداى وجدان اخلاقى و الهام الهى او را بـه سـوى خـوبـى ها سوق مى دهد و از طرف دیگر غرایز درونى و نـفـس امـاره و وسـاوس شیطانى او را به ارضاى خواهش هاى نفسانى فـرمـان مى دهد. در این جنگ و گریز تنها جوانى مىتواند از این صحنه كشمكش و نزاع بین عقل و شهوت، خیر و فساد و پاكى و آلودگى بـه سـلامت خارج شود كه خود را به سلاح ایمان و تقوا مجهز كرده و از ابتداى جوانى به خودسازى و جهاد با نفس بپردازد.
همچنين در بيان ارزش جوانى همين بس كه پيامبر (ص) فرمود: «در قيامت از عُمْر و جوانى انسان مىپرسند كه چگونه و در چه راهى آن را صرف نموده است.»
حضرت یوسف (ع) در سایه همین تقوا بود كه توانست با اراده اى قوى از آزمـون سـخـت الهى سربلند بیرون آید و به اوج عزت نایل شود.
قـرآن مجید رمز پیروزى یوسف (ع) در عرصه مبارزه با نفس را رعایت دو اصـل مـهـم و اسـاسـى (تـقوا) و (خویشتن دارى) مىداند و مى فرمایند: «انه من یتق و یصبر فان الله لایضیع اجر المحسنین»؛ كسى كـه پـرهیزكارى كند و شكیبایى ورزد، خداوند پاداش نیكوكاران را ضایع نمى كند.
بـسیارى از جوانان از ضعف اراده و فقدان قدرت تصمیم گیرى شكایت مـى كـنـند و براى درمان آن چاره جویى مى كنند. آنان مى گویند: بـراى ترك عادات زشت و ناپسند بارها تصمیم گرفته ایم، اما كم تر مـوفق شده ایم.
امام على(ع) از تقوا به عنوان عامل تقویت اراده و مـالـكـیـت نـفـس كه نقش عمده اى در ترك گناه و عادات ناپسند دارد، یـاد مـى كـنـد و مى فرمایند: آگاه باشید! خطاها و گناهان مـانـند اسب هاى سركش و لجام گسیخته اى هستند كه گناه كاران بر آنها سوارند و آنان را در قعر دوزخ سرنگون خواهند ساخت و تقوا هـمـانـنـد مركب هاى راهوار و آرامى است كه صاحبانشان بر آن ها سـوارنـد و زمـامشان را به دست دارند و آنان را تا بهشت پیش مى برند.
بـاید در نظر داشت كه این كار شدنى است. افرادى كه در این وادى قـدم بـنـهند، مشمول الطاف خفیه الهى خواهند بود. چنان كه قرآن كـریـم مى فرمایند: «والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» آنان كـه در راه مـا جـهاد و كوشش مى كنند، راه هاى خود را به آن ها نشان مى دهیم.
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
ميشه هر چه سريعتر منبع اين داستان رو برام بفرستيد.ممنون
پاسخ