یکی از بهترین حوزههايي که میتواند از کار و سرمایه حمایت کند صنایع ICT است، اما بیشتر تمرکز مسئولان در صنایع منابع محور است که وابسته به منابع اولیه هستند.
گروه علمي «خبرگزاري دانشجو»؛ در گذشته مخابرات یا صنایع ارتباطات جدای از صنعت کامپیوتر بود و صدا و تصویر هم يک صنعت دیگری بود ولی بعدها به دلیل توسعه هایی که پیش آمد، از جمله اينكه رسانه های مختلف دیجیتال شدند و کامپیوترها نیز وارد عصر شبکه ای خود شدند، به تدریج این صنایع با یکدیگر ادغام شدند و صنعتی شکل گرفت که فاوا (فناوري اطلاعات و ارتباطات)یا ICT نام دارد و بسیار جامع است.
حتی صنعت رادیو و تلویزیون یا برودکستر نیز در حال ادغام با فاوا است و در مورد اهمیت این صنعت می توان گفت تعداد زیادی از کشورهایی که در 40 - 30 سال اخیر رشد پیدا کرده اند و از طبقه کشورهای پایین تر از متوسط وارد طبقه کشورهای بالاتر از متوسط شده اند، یکی از مهم ترین صنایعی که به آن متوسل شده اند، صنعت ICT و صنایع پیرامون آن بوده است.
به عنوان مثال در کشورهایی مثل کره جنوبی، تایوان، هنگ کنگ، فنلاند، کاستاریکا، ایرلند، هند و حتی چین صنایع ICT و الکترونیک و دیگر صنایع مرتبط با این حوزه ها نقش پیشران را برای این کشورها ایفا کرده است.
این مسئله هم دلیلش آن است که بسیاری از بخش های اقتصادی دیگر دارای محدودیت ذاتی هستند و به نظر می رسد دارای سقفی از رشد هستند درحالی که این صنعت وارد عرصه هایی شده که به نظر می رسد نمی توانیم برای رشدشان محدوديت های قائل باشیم، بنابراين یکی از پیشران های رشد شناخته می شوند.
فناوري اطلاعات در ايران؛ مردم اثري از كالاي ايراني نمي بينند
بحث های مربوط به صنعت IT در دو بخش قابل طرح است؛ یکی تولید تجهیزات و دیگری بهره برداری و کاربرد که تولید خدمات هم معمولا در این بخش اتفاق می افتد؛ ما در هر دو بخش وضعیت خوبی نداریم.
در بخش تولید تجهیزات، کمتر محصولی در بازار وجود دارد که توسط شرکت های داخلی تولید شده باشد و مردم اثری از کالای ایرانی نمی بینند، البته مردم فقط بازار تجهیزات مصرفی را می بینند که سهم تولید داخلی در آن مشهود است که خیلی پایین است ولی حتی در بازار تجهیزات واسطه ای و صنعتی نیز وضع خوبی نداریم.
ممکن است که ورود یک کشور به تجهیزات مصرفی به دلیل نرسیدن به مقیاس لازم، صرفه اقتصادی نداشته باشد، ولی در تجهیزات واسطه ای و صنعتی، وضع فرق می کند، مثلا بازار بزرگ خریدهای تجهیزات توسط اپراتورهای مخابراتی کشور می تواند در اختیار تولیدکنندگان داخلی قرار گیرد.
ما در گذشته شرکت هایی داشتیم که در مناقصات داخلی صنعت مخابرات به ویژه نسل سوئیچ های مداری، توانایی رقابت با شرکت های اروپایی را داشتند درحالی که این شرکت های اروپایی در کشورهای دیگر منطقه هیچ رقیبی نداشتند، ولی در سال های اخیر، همین سطح از توانمندی ها نیز روبه افول قرار گرفت که مهمترین دلیل آن سو مدیریت در فرایند خریدهای دولتی و نیمه دولتی است اما در بخش بهره برداری هم در مقایسه با دیگر کشورها، شرکت های سرویس دهنده داخلی وضع خوبی ندارند. در واقع در کشور ما در بخش تولید تجهیزات کمتر محصولی در بازار وجود دارد که توسط شرکت های داخلی تولید شده باشد و مردم اثری از کالای ایرانی نمی بینند.
خدمات، بسیار پایین تر و قیمت این خدمات بالاتر از متوسط جهانی است و این به دلیل انحصاریست که از ابتدا در اختیار شرکت ملی مخابرات کشور بوده است البته انحصار یک امر ذاتی در مخابرات است، ولی برخی کشورها از همین عامل، به عنوان یک فرصت برای هدایت فناوری و تولید داخلی استفاده کردند ما هم این فرصت را داشتیم و اگر درست از آن استفاده می شد، مي توانستيم صنعتی قابل رقابت با دنیا ایجاد كنيم که اینگونه نشده است.
در كشور نهادهاي زيادي در زمينه ICT تصميم گيري مي كنند
در ايران نهادهای زیادی در زمینه ICT تصمیم گیر هستند و شاید یکی از مشکلات اصلی که وجود دارد تعدد و عدم هماهنگی این نهادها باشد.
البته هدف اصلي شورای عالی فضای مجازی که به دستور مقام معظم رهبری تشکیل شده هماهنگی این دستگاه هاست.
تا قبل از این اگر اختلافی بین نهادهایی مثل صداوسیما و وزارت ارتباطات به وجود مي آمد مشکل حل نمی شد، ولی این شورا مي تواند مشکلاتی از این دست را حل کند.
تا قبل از این هم تلاش هایی برای هماهنگی این دستگاه ها شده بود ولي به ایجاد شوراهای موازی منجر شده بود به همین دلیل است که الان می بینیم علاوه بر وزارتخانه هایی که با این زمینه ارتباط مستقیم دارند مثل وزارت ارتباطات و وزارت صنعت، معدن و تجارت، تعدادی شورای عالی و تعداد زیادی مرکز یا سازمان یا کارگروه با نام های مختلف داریم که در این زمینه تشکیل شده است.
بین این دستگاه ها تفکیک وظایف خوبی به وجود نیامده ولی قرار است با تشکیل شورای عالی فضای مجازی همه تصمیمات در این شورا گرفته شود.
عدم هماهنگي از اصلي ترين مشكلات توليد ملي در حوزه IT است
عدم هماهنگی و اختلاف دستگاه ها یکی از اصلی ترین مشکل هاست.
یکی دیگر از مشکل ها این است که گرایش به خرید از داخل در بین مسئولان شرکت های دولتی کم است و معقولترین دلیلی که برای این موضوع عنوان می شود این است که وقتی مسئولان از شرکت های داخلی خرید کنند اگر کوچکترین مسئله ای به وجود بیاید باید پاسخگو باشند درحالی که این مسئله در مورد کالاهای خارجی صادق نیست که البته نباید اینگونه باشد.
اگر یک کالای خارجی خراب باشد یا دیر تحویل شود، کسی ایراد نمی گیرد ولی اگر کالای داخلی باشد همه انتقاد می کنند.
دلیل دیگر می تواند عدم باور مسئولان به توان تولید داخل باشد، یعنی مسئولان باور ندارند تولیدکنندگان داخلی قادر به تولید محصولاتی در حد محصولات شرکت های معتبر جهانی هستند.
مسئله مهم دیگری که وجود دارد مسئله زمان است، از آنجا که شرکت های بهره بردار داخلی برنامه زمانی مشخصی برای خرید تجهیزات ندارند، زمانی اعلام نیاز مي کنند که وقتی برای شروع پروسه تولید تجهیزات نیست و در مواردی که صنعت داخل از قبل اقدام به تولید تجهیزات نکرده باشد نمی تواند در زمان کوتاهی که شرکت های خریدار تعیین می کنند، تجهیزات را آماده کنند و به همین دلیل این تجهیزات از شرکت های خارجی وارد مي شود.
از دیگر مشکلات این است که خیلی مواقع در مناقصه ها و قراردادها شرایط برابری بین شرکت های داخلی و شرکت های خارجی برقرار نیست و در واقع به جای اینکه شرکت های داخلی شرایط بهتری داشته باشند، قراردادها به نفع شرکت های خارجی است.
مشکل دیگری که به خصوص در زمینه صنعت مخابرات وجود دارد دید غلط مسئولان است.
مسئولان ما به مسائلی مثل تعداد سیم کارت ها یا تعداد پروژه های افتتاح شده افتخار می کنند درحالی که دولت باید تنظیم رقابت بکند و بعد اپراتورهايي را وادار بکند كه خدمات بهتر بدهند با قیمت پایین تر داشته باشند.
یک مشکل مهم هم انحصاري بودن شركت مخابرات است.
براي تحقق شعار امسال مديران بايد در زمينه ICT اشتغال ايجاد كنند
شعاری که امسال گفته شده حمایت از کار و سرمایه است، معني اين نامگذاري این است که بتوانیم شغل بیش تری ایجاد کنیم، مدیر اگر هنر دارد باید با مدیریت صحیح و صرف منابع خیلی کم بتواند با سیاست های مناسب در زمینه هایی مثل ICT اشتغال ایجاد کند.
مسئله دیگر جا انداختن این مطلب است که کار آفرینی ارزش است، در حال حاضر برای انتخاب یک مدیر در يك نهاد یا دستگاهی، اینکه چه تعداد شغل ایجاد کرده باشد جزء مسائلی که بررسی می کنند نیست.
حمایت از سرمایه به این معنی است که بتوانیم میزان درآمد به ازای هر واحد سرمایه را بالا ببریم.
یکی از بهترین جاهایی که می شود به طور خاص از کار و سرمایه حمایت کرد صنایع ICT است.
اما بیشتر تمرکز مسئولان در صنایع منابع محور است که وابسته به منابع اولیه هستند و در این صنایع شرایط اینطور نیست و دقیقا عکس این حمایت از کار و سرمایه اتفاق مي افتد.
کار مهمی که می توانیم در این سال انجام دهیم این است که باورهای غلطی که وجود دارد را اصلاح و گفتمان سازی کنیم.
این باور غلط است که افزایش تولید و اشتغال نیاز به سرمایه گذاری فیزیکی کلان دارد در حالي كه مدیر باید با مدیریت صحیح و صرف منابع خیلی کم بتواند با سیاست های مناسب در زمینه هایی مثل ICT اش غال ایجاد کند.
فرق این صنایع با دیگر صنایع این است که اگر سرمایه گذاری هم نیاز دارد از جنس سرمایه فیزیکی نیست، از جنس هماهنگی و رفع کردن موانع است، ولی مسئولان اینگونه فکر نمی کنند.
از دیگر باورهای غلطی که وجود دارد این است که مسئولان فکر می کنند اینکه باید بخش خدمات را در کشور توسعه دهند، به معنی افزایش خرده فروشي ها و افزایش شعب بانک ها و افزایش بیمه ها و امثال آن است، البته درست است باید بخش خدمات توسعه پیدا کند اما خدمات مولد نه غیر مولد.
مسئله دیگر در توسعه اعتمادسازی است و یک بخش مهم این اعتماد سازی، شفاف سازی اطلاعاتی است.
نباید فکر کنیم که رشد تولید با میزان سرمایه گذاری فیزیکی و میزان جریان نقدینگی تخصیص یافته رابطه مستقیم دارد. اگر برخی موانع را رفع کنیم و نیروهای خلاق داخلی را باور کنیم، اتفاقات بزرگی هم در عرصه فناوری و هم در عرصه رشد تولید در حوزه صنایع فاوا و صنایع فرهنگی در کشور به خواست خدا رخ خواهد داد.