کاهش رشد جمعیت مقولهای است که نیاز به تأمل بیشتر و جدیتر دارد؛ مهاجرتپذیری، میتواند فرصت مناسبی برای افزایش جمعیت باشد.
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»- زهرا صدرالدینی؛ کاهش نرخ زاد و ولد و بهتبع آن کاهش نرخ رشد جمعیت کشور، این روزها حرف و حدیثهای زیادی را به دنبال داشته است. تاکید مقام معظم رهبری (دامت برکاته) بر رفع این مشکل و جلوگیری از بحرانیتر شدن اوضاع، صاحبنظران و دست اندرکاران امر را بر آن داشته است تا فکری جدی در این باب بنمایند.
هرم جمعیتی کشور ما به علت سیاستهای کنترلی دولتهای حاکم، در حال حاضر رو به میانسالی پیش میرود. در این شرایط، میزان رشد جمعیت در کل کشور به 1.3 کودک به ازای هر زن رسیده است؛ این مساله بدین معناست که در چند سال آینده حتی جایگزینی والدین نیز صورت نخواهد گرفت و کم کم به سمت سالخوردگی و رشد منفی جمعیت پیش خواهیم رفت.
راههای متعددی جهت برون رفت از این بحران وجود دارد که از آن جمله میتوان به بهرهگیری از سیاستهای تشویقی جهت افزایش آمار زاد و ولد و به تبع آن فراهم کردن زیرساختهای لازم جهت ارتقاء امکانات رفاهی و معیشتی به منظور پذیرش حجم بالای جمعیت و از سوی دیگر پذیرش حساب شده و هدفمند مهاجرین غیر بومی در زمینههای مورد نیاز کشور اشاره نمود. آنچه در این مجال میخواهیم بدان بپردازیم، مقوله دوم یعنی مبحث مهاجرت پذیری است.
مهاجرپذیری یکی از گزینههای بسیار جالب توجه در کشورهایی چون کانادا، سوئد و... است که با مشکلاتی مشابه ما دست به گریبان هستند و نیروهای مورد نیاز و کارآمد خود را از این طریق جبران مینمایند. از این رو در این سطور به دنبال بررسی مقوله مهاجرت پذیری هدفمند به عنوان یکی از گزینههای پیش رو در برون رفت از بحران جمعیتی موجود هستیم.
مهاجرت در طول تاریخ همواره یکی از مسائل مبتلا به جوامع بشری بوده و هست. علل و انگیزههای افراد از این امر نیز بسیار متنوع است. عواملی چون کمبود آب و غذا، مشکلات امنیتی، شرایط جوی و آب و هوایی، محدودیتهای مذهبی و عوامل دیگری از این دست همواره موجب نقل مکان بشر گشته است. از منظری دیگر باید به مدت زمان این مهاجرتها نیز نگریست و بر اساس آن مهاجرتها را به موقتی و دائم تقسیم نمود.
نمونههایی از مهاجرت
به عنوان مثال شاید بتوان مقوله کوچ عشایر را در حیطه مهاجرتهای موقتی جای داد؛ چرا که با تغییر فصول و شرایط، افراد به جایگاه قبلی خود باز میگردند و یکجا نشینی و ماندگاری دائمی برای آنها معنا ندارد. و یا بسیاری از افراد و دانشجویان که صرفا جهت ادامه تحصیل مهاجرتی موقتی دارند و پس از اتمام تحصیلات باز میگردند. مهاجرت یاران رسول اکرم (ص) به حبشه جهت حفظ دین و جانشان از آزار و اذیت مشرکان مکه نیز از نمونههای مهاجرت به جهت دستیابی به امنیت و رسیدن به آزادیهای معنوی و عبادی است که البته دورهای موقتی داشت و پس از رفع خطرات، مهاجرین به موطن خود باز گشتند.
عمق مسئله مهاجرت در نگاه پیامبر (ص)/ استدلال پیامبر در پذیرش شرایط کفار در صلح حدیبیه
نمونه تاریخی دیگری که در جریان صلح حدیبیه بسیار جای تامل دارد، پذیرش مفاد پیشنهادی کفار توسط رسول اکرم (ص) در زمینه تبادل پناهندگان است. کفار مکه این شرط را مطرح نمودند که هر یک از کفار که به مدینه پناهنده شود بایستی به مکه تحویل داده شود، اما در صورت پناهنده شدن مسلمین و اهل مدینه به کفار، آنها وی را تحویل نخواهند داد.
هنگامیکه رسول اکرم (ص) این شرط را پذیرفتند مسلمین علت این امر را جویا شدند. پیامبر با اشاره به نکتهای ظریف در این امر فرمودند که هرکس از اهل مدینه که به ما پناهنده شود با دیدن منش و سلوک ما، پس از ارجاع او به مکه، خود مبلغی برای دین اسلام خواهد بود و لذا من نگرانی از این بابت نداشته و با این مساله موافقت کردم. از این نمونه تاریخی میتوان به عمق تاثیر مهاجرت در جهت گسترش فرهنگ ناب اسلامی توسط سفرای علمی و نخبه کشورهای دیگر پی برد، لذا مهاجر پذیری علاوه بر تاثیرات جمعیتی، میتواند آثار و برکات معنوی و فرهنگی متقابل نیز بر افراد هردو کشور داشته باشد.
بهرهگیری از علم و توان نخبگان سایر کشورها؛ شایعترین علل مهاجرتپذیری
اما در موارد متعددی افراد به قصد سکنای دائمی و مهاجرت همیشگی موطن خود را ترک میکنند و در سرزمینی دیگر رحل اقامت میگزینند. این شکل از مهاجرت نیز میتواند انگیزههای دینی، علمی، امنیتی، اقتصادی و... داشته باشد. یکی از شایعترین علل مهاجرت پذیری برخی کشورها خصوصا کشورهای پیشرفته، بهرهگیری از علم و توان دانشجویان و نخبگان سایر کشورهاست که البته مسائلی چون کاهش جمعیت این کشورها و سوق هرم جمعیتی به سمت میانسالی و سالخوردگی نیز به این مساله دامن زده است.
جالب اینجاست که اکثر این مهاجرتها توسط نخبگان کشورهای شرقی صورت میگیرد که در بسیاری از موارد کشور خودشان به حضور آنها نیازمند است، اما شرایط مجذوبکننده و انگیزهها و رویاپردازیهای بسیاری از این افراد، مانع از ماندگاریشان در موطن خویش شده و به امید دستیابی به رفاه مادی و شرایط بهتر زادگاهشان را ترک مینمایند. این در حالیست که سالیان متمادی وقت و هزینه هر کشور صرف آموزش و تربیت این افراد گشته و زمانی که بایستی این تلاشها به ثمر برسد و به سر منزل مقصود راه یابد مهاجرت افراد صورت میگیرد و عملا کشورها با فقدان نیروهای نخبه و توانا مواجه میگردند.
زمانیکه مهاجرت میتواند مفید واقع شود
البته در کنار تمامی این مسایل مهاجرت دارای مزایایی نیز هست که در صورت هدفمند بودن میتوان بدانها رسید. اگر مهاجرت نخبگان به شکلی صحیح و سازمان یافته باشد؛ بدین معنی که رشتههای مورد نیاز انتخاب و جوانها را به سمت اخذ مدارج بالای تحصیلی در این رشتهها سوق دهند و در عین حال حمایتهای مادی و معنوی خود را در طول دوران تحصیل از وی دریغ ننمایند، پس از مدتی نسلی از نیروهای قابل و متخصص که به نوعی واسطه انتقال دانش میان سرزمینها هستند شکل میگیرند و در صورت بازگشت به کشور خود و وجود امکانات لازم میتوانند موجب جهش علمی در سرزمین خود باشند.
در زمینه مهاجرت مذهبی نیز میتوان شاهد مثالهای متعددی را مطرح نمود. بسیاری از مسئولین فعلی دولت عراق، پس از اخراج توسط رژیم بعث، به جمهوری اسلامی مهاجرت نموده و ساکن شدند که از نتایج آن میتوان تاثیر و تاثرپذیری از انقلاب اسلامی و فرهنگ والای اسلامی و نحوه اداره کشور توسط علمای دین را نام برد که تمامی این موارد موجب تغییرات شگرفی در دیدگاههای دست اندرکاران حکومت فعلی عراق گردید.
جهش علمی قابل توجه چین مدیون مسئله مهاجرت است
جهشهای علمی قابل توجه کشور چین نیز مرهون و مدیون مقوله مهاجرت است. حضور نخبگان علمی این کشور در برههای از زمان در دانشگاهها و مراکز علمی مطرح جهان و فراخوان آنها توسط دولت مرکزی پس از گذشت چندین سال، موجب شد تا میراث علمی کشورهای پیشرفته با حداقل هزینه در دسترس مسئولین و اداره کنندگان این کشور قرار بگیرد و سرعت رشد را در این سرزمین افزایش دهد.
لذا همانطور که ذکر شد، مهاجرت فی نفسه امری ناپسند و مذموم نیست. چنانکه بسیاری از روایات ما مهاجرت را جهت علم آموزی «اطلبوا العلم ولو بالصین» (1) و نیز انگیزههای مذهبی مانند زمانیکه عرصه بر مومن تنگ میشود، سفارش نمودهاند. از سوی دیگر مهاجرت یک حرکت دو سویه است بدین معنا که گاه کشوری مهاجرینی را به نقاط مختلف میفرستد و بعد از بازگشت از ثمرات و تجارب نیروهای خودی استفاده میکند و گاه کشوری به دلایل گوناگون نخبگان غیر بومی را مورد پذیرش قرار میدهد تا به واسطه آنها بتواند دایره فعالیتهای خود را گسترش داده و از سوی دیگر مجموعهای سترگ از میراث علمی کشورهای گوناگون را با کمترین هزینه مورد بهرهبرداری قرار دهد.
از میان عوامل مهاجرت که پیشتر بدانها اشاره شد، مواردی چون تامین نیروهای کارآمد و نخبگان در حوزههای مورد نیاز، پدیده صدور انقلاب و نیز کاهش روز افزون جمعیت کشور، مسائلی هستند که میتوانند مقوله مهاجرت پذیری را در اذهان پررنگ نمایند. این مساله را بایستی از منظرهای گوناگون مورد بررسی قرار داد؛ نخست لازم است به ابعاد امنیتی این مساله پرداخته شود. کشور ما در دورههای گوناگون مهاجرانی با ملیتهای مختلف را با تنوع علل مهاجرت پذیرا بوده است. پزشکان کشورهایی چون هند، مستشاران نفتی و مشاوران آمریکایی و انگلیسی، معاودین و رانده شدگان اخراجی رژیم بعث صدام، مهاجران افغان و...، هریک در مقطعی میهمان کشور اسلامی ما بوده اند.
جاسوسی، یکی از مهمترین تبعات حضور نخبگان در لباس علمی کشور
آنچه از تاریخ برمی آید، حضور برخی نخبگان در لباس های علمی و جایگاه های مستشاری و...، مشکلات خاص خود را به همراه داشته است که یکی از مهمترین تبعات آن مساله جاسوسی است. خاطرات مستر همفر از حضور وی در کشورهای اسلامی در لباس اهل دین که منجر به شکلگیری فرقه وهابیت گردید و یا خاطره حضور لارنس در عربستان که به تشکیل حکومت آل سعود و سقوط دولت عثمانی انجامید، هریک برگهایی تلخ از تاریخ ملل اسلامی است که همچنان امت اسلام از آثار سوء این وقایع رنج می برد، لذا نخستین مساله که نیازمند توجهی در خور است، تمهید راهکارهای مقابله با حضور احتمالی عوامل سرویسهای جاسوسی در لباس نخبگان است.
دومین آفت احتمالی مهاجرت؛ بههم خوردن ترکیب جمعیتی یک کشور
مساله دیگری که در امر مهاجرت بایستی بدان توجه نمود، جلوگیری از برهم خوردن یکپارچگی ترکیب جمعیتی کشور است. بدین معنا که باز نمودن درها بدون قید و شرط نیز ممکن است منجر به حضور چشمگیر افراد از کشورهایی خاص گردد که پس از گذشت چندین نسل ممکن است به واسطه سکنی و زاد و ولد در کشور، در ارکان حیاتی کشور نقش ایفا کنند که خود میتواند مشکلاتی را برای حکومت مرکزی به بار آورد و استقلال کشور را خدشهدار سازد.
البته اگر این امر توسط ارگان های ذیربط به خوبی کنترل و رصد شده و کشورهایی به عنوان کشور هدف انتخاب شوند که از لحاظ فرهنگی با ما مشابهتهایی دارند، علی الخصوص کشورهای اسلامی و یا مسلمانان سایر کشورها، تا حدود زیادی این مشکل برطرف خواهد شد. ضمن آنکه می توان با فیلترینگ و گزینش مناسب متقاضیان مهاجرت، تاثیرات سوء این پدیده را به حداقل رسانید.
مساله دیگر، مشکلات امنیت ملی ناشی از حضور شهروندان کشورهای در حال جنگ است. گاه به علت همسایگی ومسائلی از این دست، در صورت بروز مشکلاتی همچون جنگ یا نسل کشی و...، شهروندان این کشورها به سوی کشورهای همسایه سرازیر می شوند که به هر طریق، پذیرش و یا عدم پذیرش این افراد بار سیاسی و بین المللی خاص خود را به همراه خواهد داشت و لذا دقت به این مقوله نیز در مصوبات ضروری است. لذا تا حد امکان بایستی تمهیداتی اندیشید و قوانینی را وضع نمود که کمترین آسیب به کشور از لحاظ امنیتی وارد آید. اگرچه گاه ملاحظات انسانی و دوستانه وحتی مذهبی ایجاب می کند که کشوری با وجود تمامی این ملاحظات،مرزهای خود رابه روی همسایگان دردمند خویش بگشاید گرچه در ماجرای جنگ غزه این اتفاق توسط دولت وقت مصر رخ نداد.
جنبههای مثبت حضور نخبگان بهویژه مسلمانان در کشور
همانطور که ذکر شد حضور نخبگان به ویژه از ملل مسلمان در کشور، فرصتی مغتنم است و در صورت رعایت جوانب امنیتی و مصالح ملی میتواند برکات زیادی را به دنبال داشته باشد. گسترش تعاملات فرهنگی، مذهبی، سیاسی، اقتصادی، علمی، کمک به افزایش میزان جمعیت و نیز مقوله بسیار مهم صدور انقلاب اسلامی به ویژه پس از سرعت گرفتن این امر به واسطه شکلگیری حرکت عظیم بیداری اسلامی در منطقه، میتواند تنها بخشی از آثار و برکات پرداختن جدی و هدفمند به این مقوله باشد. البته باید توجه نمود که برخی قوانین نیز گاه آنقدر دست و پاگیرند که افراد را از سفر و حضور در میهن عزیزمان منصرف مینمایند. در صورتیکه به مهاجرت به صورت امری جدی نگاه شود، بایستی قوانین نیز در همین راستا اصلاح شوند.
مهاجرپذیری؛ عاملی موثر برای زدودن تصویر غلط از ایران در اذهان بشری
در بحث مقوله فرهنگی و نیز صدور انقلاب، همانطور که در نمونههای تاریخی مربوط به عصر رسول اکرم(ص) ذکر شد، مهاجرپذیری چه از نوع دائم آن و چه از نوع موقتی به ویژه با وجود تبلیغات منفی که پس از انقلاب درباره رخدادها و شرایط حاکم بر جمهوری اسلامی توسط رسانههای غربی صورت میگیرد، فرصتی مغتنم برای انقلاب است؛ چرا که خود میتواند راهکاری عینی و عملی جهت اثبات موارد کذب مطرح شده توسط دشمنان نظام و انقلاب باشد.
تاثیرات فیلمهای دروغینی چون «بدون دخترم هرگز» همچنان بر اذهان بسیاری از شهروندان کشورهای اروپایی و آمریکایی باقی است، لذا این مقوله میتواند به زدودن تصویر غلط نشان داده شده در این سالها کمک کند. اهتمام به برگزاری مسابقات قرآن، نمایشگاههای بین المللی، همایشهای ملی و بین المللی و مسائلی از این دست خود راهکاری در جهت جلوگیری از انزوا و نیز صدور فرهنگ غنی انقلاب اسلامی و تفکرات والای امام راحل و مقام معظم رهبریست.
بسیاری از مهاجرتها به علت ارتقاء علمی افراد صورت میگیرد. حضور دانشجویان و طلاب کشورهای گوناگون، میتواند فرصت مناسبی جهت تبادل و انتقال فرهنگها و باورها باشد. از سوی دیگر بایستی زمینههای اقامت این افراد که بسیاری سرمایههای علمی کشور محسوب میگردند فراهم گردد و در کنار این مساله بسترهای حضور دائم و یا موقت اندیشمندان و متفکران آزاداندیش و مومن را از اقصی نقاط جهان فراهم نمود که این امر خود نیاز به سازماندهی و تشکیلاتی درخور و مناسب شأن این افراد داشته باشند و حتی مرکزی به صورت منسجم مسئولیت آن را برعهده بگیرد.
مهاجرتپذیری؛ عامل جذب سرمایههای اقتصادی
در بسیاری از کشورها، به ویژه کشورهای پیشرفته، یکی از ملاکهای مهاجرت میزان داراییهاست. اگرچه شاید این مقوله اولویت ما در امر مهاجرت پذیری نباشد، اما در شرایط کنونی و با توجه به وضعیت اقتصادی جهان و تحریمهای سنگین کشور، مقوله اقتصاد و جلب سرمایههای خارجی از طریق مهاجرپذیری نیز میتواند مورد توجه باشد.
هدف از مهاجرتپذیری، هریک از عوامل بالا که باشد، نگاه جمعیتی و افزایش نیروهای کارآمد، نخبه و موثر در عرصههای گوناگون، در پس هریک از آنها نهفته است. چه هدف از مهاجرت علم آموزی باشد چه سرمایه گذاری اقتصادی و...، در تمامی این موارد مجموعهای شکل خواهد گرفت که حاوی عناصر و اجزای تشکیل دهنده یک جامعه است و همه در کنار هم و در تعامل با یکدیگر معنا پیدا میکنند و در صورت مدیریت صحیح، مهاجرین نیز خود قطراتی از دریای خروشان افراد کشور خواهند بود.
راهکارهای جذب نخبگان
مساله دیگری که باید بدان توجه نمود، راهکارهای جذب این نخبگان است. دعوت از برخی نخبگان مورد تایید کشور، اعطای شهروندی افتخاری که در برخی کشورها متداول است، رفع موانع قانونی اقامت آنها و خانوادههایشان در کشور، طراحی مهاجرتهای دائمی و موقت، اندیشیدن به راهکارهای تشویقی و...، همه و همه از مسائلی است که بایستی به تفصیل توسط مسئولین امر مورد بررسی و اقدام قرار گیرد.
در این میان بایستی به برخی نکات نیز اشاره نمود. اگر چه مساله مهاجرت پذیری از اهمیت ویژهای برخوردارست، اما پیش از آن بایستی توجهی خاص به مقوله مهاجرت نخبگان عرصههای گوناگون کشور به کشورهای دیگر، معطوف داشت. در برخی عرصهها خلا به وجود آمده به دلیل عدم وجود متخصص داخلی در آن زمینه نیست بلکه به علت عدم بهرهگیری درست از پتانسیلهای داخلی و از دست دادن نیروهای توانمند کشور به واسطه مهاجرت و... است که پرداختن به این موضوع خود به مراتب بسیار پراهمیت تر از مقوله مهاجرت پذیری است. بدین معنا که با ایجاد فرصتهای مناسب تحصیلی و شغلی و... میتوان مانع از خروج نخبگان از کشور شد.
الزامات مهاجرپذیری: تعیین حیطههای مورد نیاز با توجه به چشماندازهای کلان کشور
باید توجه داشت که مهاجرپذیری فی نفسه امری مذموم نیست، ولی حدود و صغور مهاجر پذیری و حیطههای مورد نیاز با توجه به چشم اندازهای کلان کشور بایستی به روشنی تبیین گردد. به عنوان مثال پذیرش مهاجر در رشتهها و تخصصهایی که در داخل کشور به حالت اشباع در آمده امری خطاست. مهاجرتپذیری باید براساس نیازها صورت گیرد.
از سوی دیگر در بسیاری از عرصههای مرتبط با علوم انسانی بسیاری از متفکرین مسلمان و صاحب نظر در کشورهای اسلامی حضور دارند که میتوان از نظرات آنها به بهترین شکل بهره برد. ایجاد فضاهای مشترک جهت تبادل ایدهها از جمله کنفرانسها، نشستها و حتی بسترسازی حضور طولانیتر آنها در حوزههای علمیه و دانشگاهها البته با در نظر گرفتن ملاحظات پیش روی نظام، میتواند به هرچه پربارتر شدن مراکز علمی و تخصصی کشور کمک کند.