کد خبر:۲۰۳۶۴۲
وبلاگ «کارگری در روزنامه»
هاليوود عليه جنبش عدم تعهد
اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد درحالی به میزبانی تهران برگزار میشود که محورهای این اجلاس به حوزههای سیاسی، اقتصادی، بین المللی محدود شده و مسائل فرهنگی در آن کمتر هدف بحث قرار گرفته است.
جریده اینترنتی «خبرگزاری دانشجو»، در آخرین به روز رسانی وبلاگ «کارگری در روزنامه» چنین آمده است:
اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد درحالی به میزبانی تهران برگزار میشود که محورهای این اجلاس به حوزههای سیاسی، اقتصادی، بین المللی محدود شده و مسائل فرهنگی در آن کمتر هدف بحث قرار گرفته است. این درحالی است که اصلیترین دشمن کشورهای حاضر در اجلاس مذکور، نظام سرمایه داری حاکم بر جهان است و این نظام امروزه بیش از هر زمان دیگری در پی حفظ و توسعه قوا و قلمروی خود با استفاده از ابزارها و روشهای فرهنگی است. بهترین مصداق و تجلی بهره بری از مکانیسمهای فرهنگی از سوی امپریالیسم سرمایه داری، فیلمهای هالیوودی هستند.
عکس
برخلاف گفتمان غالب بر مجامع روشنفکری و نقد فیلم در ایران که نوع مواجهه با سینمای غرب را در چارچوب هنر برای هنر و تحلیل ساختاری و به اصطلاح «نقد فرم» محدود میدانند، سینمای امروز جهان و به ویژه هالیوود «وضعیتی» به شدت ایدئولوژیک دارد. در واقع، فیلمهای هالیوودی از اهرمهای تبلیغاتی حکومت آمریکا محسوب میشوند که اهداف سیاسی و اقتصادی کاخ سفید را در داخل و خارج از ایالات متحده پشتیبانی میکنند.
عکس
برخلاف گفتمان غالب بر مجامع روشنفکری و نقد فیلم در ایران که نوع مواجهه با سینمای غرب را در چارچوب هنر برای هنر و تحلیل ساختاری و به اصطلاح «نقد فرم» محدود میدانند، سینمای امروز جهان و به ویژه هالیوود «وضعیتی» به شدت ایدئولوژیک دارد. در واقع، فیلمهای هالیوودی از اهرمهای تبلیغاتی حکومت آمریکا محسوب میشوند که اهداف سیاسی و اقتصادی کاخ سفید را در داخل و خارج از ایالات متحده پشتیبانی میکنند.
این موضوعی است که خود نظریه پردازها و منتقدان آمریکایی نیز به آن اذعان دارند. از جمله نوام چامسکی که رسانههای کشورش- که «هالیوود» از مهمترین آنهاست را- ابزار سرکوب مردم و سایر ملل میداند. یا ریک آلتمن، استاد دانشگاه پرینستن آمریکا که فیلمهای هالیوودی را عامل اصلی ترویج فرهنگ آمریکا در دنیا معرفی میکند.
اما شیوه ترویج ایدئولوژی در هالیوود با آنچه در سینمای کشورهای بلوک شرق و شوروی سابق در دوران جنگ سرد رواج داشت، تفاوتی اساسی دارد.
فیلمهای ایدئولوژیک حکومتهای کمونیستی، رویکردی تبلیغاتی و پروپاگاندا داشتند. به همین دلیل بسیاری از این گونه فیلمها، کارکردی متفاوت مییافتند و نه تنها مخاطب خود را به آرمانهای چپ گرایانه علاقهمند نمیکردند که گاهی تأثیری معکوس گذاشته و تماشاگر خود را نسبت به ایدئولوژی مارکسیستی و جامعه سوسیالیستی منزجر میکردند. سبک و سیاق هالیوود، کاملا برعکس است؛ اتفاقا بسیاری از فیلمهای آمریکایی که ظاهری غیرسیاسی و یا اعتراضی و انتقادی دارند، نسبت به فیلمهای سیاسی نافذتر هستند.
اما در این میان، فیلمهای تجاری و سرگرم کننده که هرساله به طور انبوه و متعدد تولید شده و در کشورهای مختلف جهان تکثیر میشوند، بیشترین نقش را در تبلیغ اهداف حکومت آمریکا دارند. فیلمهایی که در قالبی جذاب و پرزرق و برق به مثابه کلاس آموزش زندگی مصرفی عمل میکنند. یکی از شاخصههای اصلی ایدئولوژی سرمایه داری، فرهنگ به بیان بهتر، مرام مصرف گرایی است. مصرف گرایی، رگ حیات سرمایه داری (کاپیتالیسم) است. چون شاکله اصلی نظام سرمایه محور جهان را شرکتهای چندملیتی و کمپانیهای بزرگ اقتصادی و تجاری تشکیل میدهند. این مجموعههای سوداگر و پول پرست، برای بازاریابی و سود بیشتر، متکی به مصرف روزافزون تودهها و ملتها در نقاط مختلف جهان هستند.
نکته مهم این است که اکثر کمپانیهای تولید فیلم در هالیوود، از شعبهها و شرکای تجاری شرکتهای بزرگ اقتصادی به حساب میآیند. به طوری که «برنا کولمن» از کارشناسان مطالعات رسانهای در آمریکا طی مقالهای با عنوان «مالک واقعی رسانهها کیست؟» اذعان کرده بود که تمامی رسانهها، روزنامهها و نشریات، شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای، کمپانیهای تولید فیلم و موسیقی و بازیهای رایانهای در آمریکا تحت سیطره ۶ شرکت به نامهای «سونی»، «نیوز کورپ»، «وایاکام»، «وایوند یونیورسال»، «تایم وارنر» و «والت دیسنی» هستند.
این نویسنده همچنین در مقاله خود نوشته بود که درآمریکا این صاحبان منافع (سرمایه داران) هستند که به طور مستقیم بر رسانهها تاثیر میگذارند.
اما فیلمهای هالیوودی از طرق و مسیرهای مختلفی، فرهنگ مصرف گرایی را رواج میدهند. عمدهترین شیوه این فیلمها، تخریب فرهنگ و شیوههای زیستی سنتی و بومی در جوامع و تزریق سبک زندگی غربی در بطن و لایههای اجتماعی کشورهای گوناگون است. البته این کار به شیوهای غیرمستقیم و در قالب درام، فضاسازی و شخصیتپردازی صورت میگیرد. سبک زندگی، مهمترین پایه و نمایه اصلی فرهنگ و هویت در ملتها و اقوام است. در واقع، سبک زندگی مجموعهای از طرز تلقیها، ارزشها، شیوههای رفتار، حالتها و سلیقهها را تشکیل میدهد. نوع تغذیه، آرایش، پوشش، نحوه بهره گیری از هنر و رسانهها، روابط اجتماعی و خانوادگی، دکوراسیون منزل، لحن سخن گفتن و... از جمله نمودهای عینی و ساده سبک زندگی است.
اهمیت موضوع سبک زندگی به این برمی گردد که طی سالهای اخیر، محور اصلی آنچه «جنگ نرم» غرب علیه ایران خوانده میشود، تغییر شیوه زندگی مردم کشورمان بوده است. یکی از اولین نظریه پردازهایی که این موضوع را مطرح کرد، فرانسیس فوکویاما بود. او برای ویران ساختن نظام انقلابی و تازه تاسیس ایران و تحمیل مجدد سلطه غرب بر مردم کشورمان، نظریه «میکروپولتیک سلائق و میکروفیزیک قدرت» را مطرح کرد.
بنابراین نظریه، برای شکست دادن مردم ایران در برابر زورگوییهای غرب، به جای نبرد نظامی، باید سلایق و تمایلات شهروندان ایرانی تغییر کند. بر این اساس، فعالیتهای فرهنگی، تبلیغاتی و رسانهای غرب و برخی افراد و جریانهای داخل کشور بر مدار جایگزین کردن تمایلاتی چون مصرف گرایی، اباحهگری، رفاه طلبی و پیروی از غرایز به جای آرمانهایی چون از خودگذشتگی، شهادت طلبی، جوانمردی و پیروی از ارزشهای دینی پی گیری شده است. بر پایه این نظریه، در صورت اینجابه جایی، ملت ایران بدون شلیک حتی یک گلوله در مقابل غرب شکست خورده و سلطه آنها را میپذیرد.
این جریان، از سوی اکثر فیلمهای سرگرم کننده سینمای آمریکا درحال انجام است. حتی خیلی از فیلمهایی که در کشورها با مجوز قانونی هم منتشر شدهاند، مبلغ سبک زندگی غربی و مصرف گرایانه هستند. فیلمهایی چون «پنگوئنهای آقای پایپر»، «مأموریت غیرممکن»، سریال «گمشدگان» (لاست) و... نمونههای اخیر این گونه آثار هستند. بسیاری از فیلمهای آمریکایی که در تلویزیون پخش میشوند به همین وضعیت دچار هستند.
«مرد عنکبوتی» گویاترین مثال در این زمینه است. دسته دیگر از فیلمهایی که کارکرد پررنگی در ترویج مصرف گرایی و ایدئولوژی سرمایه داری دارند، فیلمهای جادو محور هستند. فیلمهایی چون «هری پاتر»، «ارباب حلقهها» و... که هدفشان تخریب معنویت و دینداری، از طریق تلقین خرافات و موهومات است. تزریق افسردگی و پوچی در زندگی نیز، از دیگر شاخصهایی است که توسط بسیاری از فیلمهای هالیوودی صورت میگیرد. فیلمهایی چون «قوی سیاه»، «زندگی غم انگیز» و... دارای چنین رویکردی هستند. مسئله مهم این است که انسانها هرچه بیشتر دچار افسردگی و پوچی میشوند، گرایش بیشتری نیز به مصرف پیدا میکنند. به طور مشخص، مصرف مواد آرایشی، فست فودها، مواد مخدر و مشروبات الکلی که از سوی شرکتهای تجاری آمریکا و هم پیمانانش تولید میشوند، با بالا رفتن میزان ناراحتیهای روانی، افزایش مییابد.
ستاره سالاری از دیگر مکانیسمهای تحکیم و گسترش ایدئولوژی کاپیتالیسم در جهان است. ستارههای هالیوودی، الگوهایی برای سبک زندگی مصرفگرا و سفیران و نمایندگانی برای انتشار فرهنگ غربی هستند.
یکی دیگر از مکانیسمهای ترویج مصرف گرایی در جهان، جشنوارههای سینمایی غربی هستند. مراسم اسکار و جشنوارههایی چون کن، میدانی برای نمایش انواع جدید مد لباس و آرایش و جواهرات گران قیمت و تولید شده از سوی همان کمپانیهای بزرگ اقتصادی است.
به این ترتیب، هالیوود و به طور کلی محصولات و برنامههای رسانههای غربی، تنها به حوزه فرهنگ محدود نمیشوند، بلکه در عین حال، مقولههایی سیاسی، اقتصادی و امنیتی هم هستند. فیلمهای آمریکایی، مانند بسیاری دیگر از رسانههای غربی، تهدیدی علیه استقلال و امنیت کشورهای مستقل جهان محسوب میشوند. به همین دلیل کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، برای عمل به تعهدات خود در قبال ملتهای خویش مجبور هستند در این حوزه نیز مقاومت کنند.
اجلاس درحال برگزاری، محل خوبی است برای همکاری و اتحاد اعضای این جنبش بین المللی تا برای ایجاد کارزارهای مقاومتی در برابر هالیوود و مقابله به مثل فرهنگی و رسانهای در برابر دولتهای غربی، برنامه ریزی و سیاستگذاری شود.
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.