گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ امام محمد باقر(ع) در شرافت نسب و علم در دنیای اسلام چهرهای سرشناس و محل توجه بوده و هستند. شرافت نسب ایشان از این جهت مورد توجه خاص است که هم از جهت پدر و هم از سوی مادر علوی تبار هستند و نسب ایشان به امام علی(ع) میرسد.
چگونه فرصت فراهم شد تا امام باقر (ع) مرجعیت علمی شیعه را در دست بگیرند؟
تاریخ سیاسی زمان امام محمد باقر(ع) برای شیعیان تا حد بسیاری واضح و آشکار است و همه میدانند بنیامیه در زمان این امام دوران تزلزل را سپری میکرد و بنی عباس نیز مترصد موقعیتی مناسب بود تا مسند خلافت و قدرت را دست بگیرد.
در این میان، شیعیان اثنی عشری پایهگذاری فقه خود را مدیون امام محمد باقر(ع) و انسجام و شکلگیری فقه شیعه را مدیون امام جعفر صادق (ع)، فرزند بزرگوار امام محمد باقر (ع) هستند.
چیزی که تشخیص سره از ناسره را دشوار میکند
در مقابل وجود جدی فقه شیعه، میتوان از فقه اهل تسنن نام برد که دارای چهار شعبه اصلی حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی است. ابوحنیفه (م 151 ه ق) و مالک بن انس (م 179ه) را میتوان همعصر با امام محمد باقر(ع) و محمد بن ادریش شافعی و احمد بن حنبل را نیز همعصر با امام جعفر صادق (ع) دانست.
تعدد مذاهب و مکاتب فکری مختلف گاه باعث سردرگمی مردم میشود و تشخیص حق از باطل را برای آنان سخت و مشکل میکند، اما گاه با گذشت زمان میتوان سره از ناسره را با اندکی دقت دریافت کرد.
گذشت زمان مشخص میکند کدام مذاهب تاریخ مصرف دارند
یکی از بسترهای مناسب برای تشخیص حقانیت امامان شیعه در بدستگیری مرجعیت علمی مسلمانان را میتوان علم الهی و لدنی آن بزرگواران دانست که با گذشت زمان میزان تطابق آن با خردورزی و علم بیشتر روشن میشود. از سوی دیگر، با گذشت زمان و یاری علم میتوان دانست که کدامین مذاهب دارای تاریخ مصرف بودهاند و علم آنان از علوم الهی و بدون خطا و اشتباه نشات نگرفته است.
تاکید شیعیان بر علوم اهل بیت آنگاه مشخص و دارای ارزش میشود که با مثالها و مصداقهای دقیق بتوان تفاوت علم الهی و اجتهادات زمینی را نشان داد. شاید این بیان بارها شنیده شده باشد که امام محمد باقر (ع) به این دلیل باقر لقب گرفت که به حقیقت علم را شکافت، اما در واقعیت این شکافتن علم در کجا مصداق پیدا میکند؟
هر چند تبیین ماهیت علم امام و چیستی آن امری محال است، اما میتوان با مثالهای بسیار ساده فقهی که برای همگان قابل فهم باشد، تفاوت حقانیت فقه اثنی عشری را در مقابل شقوق دیگر فقه به نمایش گذاشت.
دلیل حقانیت فقه شیعه
فقه اثنی عشری یا جعفری به برکت وجودی امام محمد باقر(ع) از چنان استحکام، عقلانیت و علممداری تشکیل شده که گذشت زمان و پیشرفت علم دلیلی بر اثبات این مدعاست؛ فقه شیعه از آن جهت که از منبعی معصوم و دارای علم الهی سرچشمه گرفته خالی از خطاهای فاحش و زننده است و همین مسئله را میتوان یکی از بزرگترین دلایل حقانیت و عقلانیت آن دانست.
برای روشن شدن بهتر این مفهوم به مثالی ساده در بیان حکم فقهی مسئلهای واحد در فقه جعفری و اهل تسنن میپردازیم تا به مصداق حقیقی شکافنده بودن علم امام محمد باقر(ع) پی ببریم و بدانیم گذشت زمان تنها دلیلی بر اثبات حقانیت شیعه میشود و نه بستری برای آشکار شدن اشتباهات.
تفاوت نظر امام باقر (ع) و نظر اهل تسنن در خصوص طول مدت بارداری
یکی از مسائل مورد بحث در میان احکام اسلامی مدت بارداری زن حامله و مدت شیردهی اوست؛ چرا که طول مدت حمل فرزند برای مادر از جنبه فقهی و حقوقی مسئلهای بااهمیت است و رابطه مستقیمی با دلایل مشروع بودن فرزند و مسئله ارث دارد.
شافعیها و حنبلیها معتقدند که دوران بارداری حداکثر چهار سال و حنفیها معتقدند که طول مدت حمل دو سال است. مالکیها نیز معتقدند که دوران بارداری تا پنج سال نیز طول میکشد؛ بعضی از علمای مالکی، تا هفت سال را هم گفتهاند. (1)
راوى از امام باقر(ع) مىپرسد که بیشترین مدت باردارى فرزند در شکم مادر چه قدر است؟ مردمانى از گروه مقابل مىگویند چه بسا فرزند در شکم مادر، دو سال باقى بماند! امام فرمود: دروغ مىگویند، پایان مدت حمل 9 ماه است، نه یک لحظه بیشتر. اگر ساعتى بیش از 9 ماه در شکم مادر بماند، مادر مىمیرد، پیش از آن که کودک از رحم خارج بشود.
با توجه به این که برخی از مسائل فقهی رابطهای نزدیک و تنگاتنگ با زندگی روزمره مردم دارد و با پیشرفت علوم از قبیل علم پزشکی نیز میتوان به صحت احکام گفته شده، پی برد میتوان دانست که منبع و مرجع کدام مذهب فقهی بسان حقیقت میماند و منبع دیگری با گذشت زمان نادرستی و خللهای درونی آن آشکار میشود.
استواری و استحکام فقه بر مذهب اهل بیت نیز یکی از دلایل حقانیت شیعه است که نه تنها با مطالعه تاریخ واضح میشود، بلکه گذشت زمان نیز خود پرده حجاب را از بسیاری حقایق بر میدارد و به بلندی فریاد بر میدارد که مرجعیت علمی تنها از آن فرزندان معصوم پیامبر(ص) است.
پینوشت:
1. جزیری، الفقه علی المذاهب الأربعة و مذهب اهل البیت، ج4، ص 624؛ ابن عبد البر، الإستذکار، ج 7، ص110.
به این ترتیب فرصتی فراهم شد تا امام باقر(ع) و امام صادق (ع) مرجعیت علمی شیعه را هدایت و سرپرستی کنند و تفسیر قرآن و فقه را حیاتی نو و تازه ببخشند؛ هرچند که دنیای اسلام نه تنها از جنبه سیاسی دارای تفرقه و شقوق مختلفی شده بود، بلکه از جنبه کلامی و فقهی نیز دارای مکاتب و مذاهب متعددی بود.