گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»- محمد سلیمانی؛ انقلاب ایران، انقلابی بود بر آمده از محرومین و مستضعفین. همان ها که طعم ظلم و فقر و استضعاف را چشیده بودند و به ندای «قوموا للدفاع عن الإسلام» (1) حضرت روح الله لبیک گفتند و به یاری او در اسقاط حاکمیت طاغوت شتافتند.
لذا انقلابی که به حمایت از پابرهنگان برخاسته و شعار دفاع از حقوق مستضعفان را زنده کرده است باید «محرومیت زدایى»، عقیده و راه و رسمِ زندگىِ رهبران و مسئولان و مردمانش باشد و از همین روست که به تعبیر حضرت روح الله جهانخواران در این مورد هم ما را آرام نگذاشتهاند و براى ناتوان ساختن دولت و دست اندرکاران کشور ما حلقههاى محاصره را تنگتر کردهاند و بغض و کینه و ترس و وحشت خود را در این حرکتِ مردمى و تاریخى تا مرز هزاران توطئه سیاسى- اقتصادى ظاهر ساختهاند و بدون شک جهانخواران به همان میزان که از شهادت طلبى و سایر ارزش هاى ایثارگرانه ملت ما واهمه دارند، از گرایش و روح اقتصاد اسلام به طرف حمایت از پابرهنگان در هراسند و مسلّم هر قدر کشور ما به طرف فقرزدایى و دفاع از محرومان حرکت کند، امید جهانخواران از ما منقطع و گرایش ملت هاى جهان به اسلام زیادتر مىشود. (2)
لذا توجه به محرومین و مستضعفین و حل مشکلات معیشتی و اقتصادی آنها، هم جزو وظایف دینی و انسانی ماست و هم بعنوان یک تکلیف انقلابی و یک راهبرد استراتژیک در گسترش و صدور انقلاب به شرق و غرب عالم نیز به شمار می آید.
متأسفانه آنچه که تا کنون بیشتر مورد توجه ما قرار گرفته است همین بُعد اقتصادیِ استضعاف است در حالیکه بُعد فکری - فرهنگی استضعاف که اهمیت بیشتری دارد مورد غفلت واقع شده است. تلقی رایج و برداشت موجود از واژه مستضعف و مستکبر نه امروز که از گذشته در جامعه ما بواسطه اشتراک لفظی موجود و تحلیل های نادرست دچار نوعی التقاط و اشتباه شده است.
البته برخی از ما در توجه به همین بعد اقتصادیِ استضعاف دچار خطا شده و نفس سرمایه و سود آوری را محکوم کرده و مذموم شمرده اند و شاید به دلیل همین فهم غلط از «تفکر اقتصادی عدالت محور» باشد که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با تشکل های دانشجویی در ماه رمضان، آنها را از نگاه سوسیالیستی و مارکسیستی بر تفکر اقتصادی شان بر حذر داشتند.
باید دانست که مفهوم بسیط «استضعاف» اگرچه بیشتر با فقر و مشکلات اقتصادی بیشتر شناخته شده اما محدود به استضعاف اقتصادی نبوده و دارای ابعاد مختلف استضعاف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و ... می باشد. و چه بسیار اشخاصی که به لحاظ اقتصادی مستضعف نبوده ولی به لحاظ فرهنگی و اعتقادی جزو مستضعفین به شمار می آیند.
در قرآن کریم، برتری جویی و خود بزرگ نمایی(3)، تفرقه افکنی در میان مردمان محروم و مستضعف(4)، به فساد کشیدن مردم و ترویج مفاسد(5)، تحقیر و توهین به مردم(6) و اسراف و ولخرجی(7) از نشانه های مستکبرین ذکر شده است.
در حقیقت مستکبران افرادی اند که خود را برتر از دیگران می دانند و نشان می دهند. آن ها می گویند: ما سیاست مدار، عالم و دانشمند و عاقل هستیم و مصالح شما را بهتر از خودتان تشخیص می دهیم. از ما اطاعت کنید تا سعادت و خوشبختی شما را فراهم سازیم. ما می فهمیم و شما نادانید. حق پرسش و سئوال ندارید و اجازه انتقاد و ایراد ندارید. آنها راه را برای ترویج مفاسد اخلاقی باز می گذارند و مردم را به عیاشی و لهو و لعب سرگرم می سازند تا با تقلیل سطح امیال و خواسته های آدمیان، هویت و آرمان های بلند انسانی خود را فراموش کرده و در برابر خواسته های شان تسلیم گردند.
بنابراین، مستضعفین واقعاً ضعیف و ناتوان نیستند بلکه خودشان را ضعیف می پندارند. مشکل مستضعفین ناتوانی واقعی نیست بلکه اختلافات درونی و نادانی و اطاعت کورکورانه از مستکبرین است. مستکبران نیروهای سرکوب گر را از خود مستضعفان فراهم می سازند و بر سر خودشان می کوبند، و استثمارشان می کنند.
مستکبران اگرچه اقلیتی بیش نیستند ولی امکانات و سرمایه های عظیم خدادادی اعم از زمین، آب، منابع معدنی و زیرزمینی، سیاست، فرهنگ، دانشگاه و علم و ... را به دست گرفته و مستضعفین را به استعمار و استثمار خویش درآورده اند و چنانچه توده های مردم با آنان همکاری نکنند همین قدرت پوشالی و غیر واقعی خود را نیز نخواهند داشت. آنان با حیله گری و تلقینات دروغین، شعار «شما نمی توانید(لستم بقادرین)» را در جامعه منتشر می کنند و اندک توفیقات مستضعفین را نیز به خود نسبت می دهند.
استکبار به معنای دنیای کفر و شرک و الحاد نیست و استضعاف برابر با دنیای اسلام و جهان تشیع نیست. چه به ظاهر مسلمانانی که در ورای ریش و تسبیح و عمامه با خوی استکباری به استضعاف محرومین فکری و اجتماعی مشغولند و چه بسیار بت پرستان و آتش پرستان و مشرکانی که در دایره مستضعفین به شمار می آیند.
اگرچه رفع استضعاف اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و از اهداف اصیل انقلاب اسلامی به شمار می آید اما از آن مهمتر و پایه ای تر رفع «استضعاف فکری» است که چنانچه در عرصه فکر، پیشرفت حاصل شود می توان امیدوار بود که استضعاف در ابعاد دیگر خود نیز برطرف شود.
رهبر انقلاب نیز بارها بر اهمیت و اولویت «پیشرفت در عرصه فکر» تأکید کرده اند و آن را از درس های قرآنی برای جامعه ایمانی ذکر کرده اند که دستیابی به آن، نیاز به یک تلاش جمعی و برنامه ریزی همه جانبه و دقیق دارد: «در درجهى اول، پیشرفت در عرصهى فکر است. ما بایستى جامعه را به سمت یک جامعهى متفکر حرکت دهیم؛ این هم درس قرآنى است. شما ببینید در قرآن چقدر «لقوم یتفکّرون»، «لقوم یعقلون»، «أفلا یعقلون»، «أفلا یتدبّرون» داریم. ما باید جوشیدن فکر و اندیشهورزى را در جامعهى خودمان به یک حقیقت نمایان و واضح تبدیل کنیم. البته این از مجموعهى نخبگان شروع خواهد شد، بعد سرریز خواهد شد به آحاد مردم. البته این راهبردهائى دارد، الزاماتى دارد. ابزار کار، آموزش و پرورش و رسانههاست؛ که باید در برنامهریزىها اینها همه لحاظ شود و بیاید.»(8)
گام اول برای مبارزه با همه انواع و اشکال استضعاف نیز، خود باوری و اعتماد به نفس ملی - مذهبی و «امید» به آینده در میان نسل جوان یک ملت است. آحاد یک ملت باید به توانایی و قدرت اصلاح و تغییر وضعیت خود ایمان داشته و بدانند که مبارزه با استضعاف بیش از آنکه توسط قدرتی خارج از یک جامعه هدایت و راهنمایی شود امری درونی و برآمده از عمق جان و اعتقاد افراد است. به همین جهت خداوند متعال در قرآن کریم فرمود: «خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملّتى را تغییر نمىدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند.»(9)
پس «باید اولاً کار و تلاش را هرگز از دست ندهیم؛ ثانیاً سعى کنیم روحیه کار، روحیه تلاش، روحیه امید را در همه کسانى که از ما می شنوند، در حوزه کار ما هستند، تقویت کنیم، تزریق کنیم؛ این وظیفه است. هر سخنى که نشاندهنده یأس و خستگى و افسردگى و ملالت و اختلاف باشد، بلاشک به ضرر مصالح کشور است، به ضرر پیشرفت کشور است، به ضرر عزت ملى است.»(10)
آینده مستضعفین را خداوند متعال در قرآن کریم به روشنی ترسیم کرده است. آینده ای روشن و سعادتمند که در سایه مبارزه تاریخی استضعاف و استکبار بدست خواهد آمد.
در طول تاریخ، چندی یک بار در گوشه ای از جهان، محرومان نهضتی بر پا کرده و بر ضد مستکبران و ستمکاران و زراندوزان قیام می کردند. گاهی در همان بدایت امر شکست می خوردند و بدست عوامل استکبار سرکوب می شدند و گاهی پیروز می شدند و آنان را کنار می نهادند و چند صباحی در مسند قدرت قرار می گرفتند.
اما سرانجام نبرد نهایی جبهه حق با محوریت انقلاب اسلامی ایران و جبهه باطل به سرکردگی شیطان اکبر آمریکای جنایتکار چیزی جز پیروزی جریان الهی نخواهد بود و جهان شاهد فروپاشی جریان کفر و شرک و نفاق خواهد بود.
این پیش بینی تاریخی قرآن کریم تنها با عملبه توصیة حضرت امام (ره) در «تأسیس حزب جهانی مستضعفین» محقق خواهد شد.
به تعبیر حضرت روح الله (س)، حزب جهانی مستضعفین قطعاً تأسیس و اداره ای نظیر سایر احزاب سیاسی و اجتماعی نخواهد داشت بلکه صورتی متمایز از آنچه تا کنون در اذهان ترسیم شده را شکل خواهد داد. مانیفست حزب برگرفته از توصیه قرآن کریم بر اجتماع مردمان با یکدیگر بر پایة تأکید بر کلمه توحید و پرستش خدای یگانه و نفی شرک و به استضعاف نکشیدن مردم و رعایت حقوق بشر توسط یکدیگر استوار است. (11)
اعضای حزب تمام مستضعفین دنیا، اعم از مُسْلم و غیر مُسْلم را شامل می شود و اگر یک چنین حزبى که همان «حزب اللَّه» است، در عالَم پیدا بشود، با رفع این دو اشکال، تمام مشکلات مسلمین رفع مىشود و بی تردید هیچ قدرتى با این قدرتها نمىتواند مقابله بکند.(12)
پی نوشت:
1. برگرفته از صحیفة الإمام(ترجمة عربیة)، ج13، ص: 199
2. برگرفته از صحیفه امام، ج21، ص: 204
3. حقاف آیه 20 و فصلت آیه 15
4. قصص آیه 4
5. قصص آیه 4
6. زخرف آیه 45
7. یونس آیه 48
8. بیانات رهبر انقلاب در نخستین نشست اندیشههای راهبردی 1389/09/10
9. «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» (رعد/11)
10.بیانات رهبر انقلاب در اجتماع نخبگان و مسئولان استان خراسان شمالى 1391/07/25
11.«قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ الله...» (آل عمران/64)
12.برگرفته از صحیفه امام، ج9، ص: 331