کد خبر:۲۱۶۵۳۴
وبلاگ «کارگری در روزنامه»

تلاش ناتمام در بازنمایی صداقت

مجموعه تلویزیونی «راستش را بگو» به کارگردانی محمدرضا آهنج، تجربه‌ای تازه در به تصویر کشیدن مفاهیم اخلاقی و دینی در قاب سیما محسوب می‌شود. مضمون محوری این سریال که هر شب روی آنتن شبکه یک می‌رود، تقبیح دروغ گویی و تجلیل از راستی و صداقت است. با این حال، این سریال نیز مانند بسیاری از تجربه‌ها و تلاش‌هایی از این دست، دچار گسست میان ساختار و محتوا شده است.

جریده اینترنتی «خبرگزاری دانشجو»، در آخرین به روز رسانی وبلاگ «کارگری در روزنامه» چنین آمده است:

سریال «راستش را بگو» براساس یک ایده بدیع و جدید شکل گرفته است؛ بازتولید فرهنگ و ارزش‌های پهلوانی و جوانمردی (به مفهوم سنتی) در جامعه‌ای نوین (به مفهوم مدرن). طرح برآمده از این ایده هم بسیار درخشان و تحسین براگیز است؛ یک نسل سومی قصد دارد همچون قهرمانان افسانه‌ای اعصار گذشته راه و رسم فتوت را در پیش گیرد و با پلیدی‌های درون و بیرون خود مبارزه کند. او در این مسیر به تعدادی از رزمندگان دوران جنگ تحمیلی بر می‌خورد. ایثارگرانی که هر یک در موقعیتی مشغول خدمت به جامعه هستند. آن‌ها هم مانند جوان، نسبت به شرایط اخلاقی و فرهنگی پدید آمده در بخش‌هایی از این اجتماع ناراحت هستند و حسرت دوران سپری شده گذشته را می‌خورند. نکته قابل توجه این بوده که این گروه در مقطعی از جنگ، با شهید چمران همرزم بودند.

آپلود عکس

نمایش صحنه‌هایی از دفاع مقدس و به ویژه بازنمایی یک اسوه شجاعت و ازخودگذشتگی به نام شهید مصطفی چمران در این صحنه‌ها، جلوه‌ای دیدنی و معنوی به این کار بخشیده است. علاوه بر ارزش‌های بصری و هنری نهفته در این تصاویر، ارجاع به دفاع مقدس و شخصیت‌های بزرگ میدان نبرد هشت ساله، مفهوم مدنظر این درام تلویزیونی را جلا داده است. اشارات داستان به آن دوران که به وسیله تکنیک فلاش بک (بازگشت به عقب) شکل گرفته، این مفهوم را پدید آورده که پهلوانی و جوانمردی، آرمان‌هایی صرفا افسانه‌ای و مربوط به دوران کهن نیست، بلکه در همین زمانه و در دوره‌ای که از آن به نام هشت سال دفاع مقدس یاد می‌شود اوج پهلوانی و جوانمردی ثبت شد. امروز هم فقط کافی است پیوندی نزدیک میان نسل گذشته با نسل جدید اتفاق بیفتد تا باز هم ارزش‌های آن دوران احیا شود. جوانمردان دوران جنگ با اعتماد به مردانِ جوان این روزگار و زنده کردن روحیه آرمان خواهی و تعالی جویی در این نسل می‌توانند بر سیاهی‌ها و ناپاکی‌های روزگار غلبه کنند. همچنان که نسل امروز هم این توانایی را دارند که با مرشد قرار دادن میراث داران دفاع مقدس و الگو گرفتن از آن دوران، به رستگاری و درستی برسند.

کلان شهر تهران به عنوان یک متروپولیس پیچیده و در هم و برهم و شبه مدرن که بسیاری از کالبدهای آن وارداتی و کپی شده از موارد مشابه غربی است، به طور طبیعی زاینده بسیاری از صفات اخلاقی و رفتاری نکوهیده و ناپسند است. یکی از این خصوصیات اخلاقی ناپسند، عادت به دروغ گویی است. طی سال‌های اخیر، هرچه ساختار‌ها و امکانات مدرن و نوین در تهران گسترش پیدا کرده، به‌‌ همان میزان نیز گرایش به فرهنگ غربی و تضعیف فرهنگ سنتی در این شهر افزایش یافته است. انفعال در برابر این وضعیت و تسلیم شدن در برابر آن، و یا برخورد سطحی با مسائل، نه تنها به کاهش این مشکلات کمک نمی‌کند که باعث می‌شود وجوه ضدارزشی بیش از پیش خود را بر ساکنان تهران تحمیل کنند. مانور تصاویر سریال در فضای مترو، استعاره‌ای است از نوعی نفوذ در زیر پوست شهر و رسوخ در عمق این متروپولیس برای مبارزه با رذائل و پلشتی‌ها. «راستش را بگو» با وجودی که بر سیاهی‌ها و زشتی‌های رایج در این شهر متمرکز شده اما روحیه امید و مقاومت را نیز به مخاطب خود القا می‌کند و این نوید را می‌دهد که می‌توان در این موقعیت نیز آرمان‌ها و ارزش‌های اصیل و اصلی را زنده کرد، اگر به رسم و رسوم فتوت و جوانمردی بازگردیم.

با این حال، گرایش اخلاقی محتوای سریال «راستش را بگو» خام مانده و مقهور فرم و شاخصه‌های ظاهری و شکلی آن شده است. آنچه به این سریال لطمه زده و مانع پخته شدن مضمون آن شده ضعف در ترسیم شعاعر ارزشی است؛ مشکلی که بسیاری از آثار سینمایی و تلویزیونی با رویکرد مذهبی و اخلاقی به آن مبتلا می‌شوند. بطوری که در همین سریال می‌بینیم، بسیاری از مفاهیم و پیام‌ها در قالب سخنرانی و صدور بیانیه از زبان شخصیت‌ها ارائه می‌شود. این درحالی است که این مفاهیم باید تبدیل به درام شده و از مسیر روایت به مخاطب القا شود. اما برخی از تمهیدات به کار گرفته شده در سریال «راستش را بگو» برای تعریف شخصیت‌ها و داستان در تضاد با شعارهای آن است. مثل اختلاط شدید دانشجویان پسر و دختر در دانشگاه و تأکید بیش از حد بر روابط و تعامل آن‌ها در این فضا، یا نوع آرایش بازیگران زن که با اهداف اخلاقی سریال تعارض دارد.

برای شکل گرفتن محتوای اخلاقی و دینی در یک سریال تلویزیونی یا فیلم سینمایی باید علاوه بر توجه به موضوع و داستان، عناصری چون شخصیت‌پردازی، پوشش و ظاهر، سبک زندگی و سایر جزئیاتی که فضای یک درام را تشکیل می‌دهند نیز متناسب با مقصود باشد. در غیر این صورت محتوای أثر ناپخته می‌ماند و در تأثیرگذاری دچار تناقض می‌شود.‌‌ همان طور که درباره سریال «راستش را بگو» این اتفاق افتاده و نتیجه کار را می‌توان نوعی تلاش ناتمام در بازنمایی مفهوم صداقت دانست.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار