گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ حامد صفایی؛
برخورد سخت شاه عباس با بیاحترامی به مقدسات
در مورد وضعیت برپایی عزاداری در دوره شاه عباس باید بیان شود که خود شاه عباس به مذهب شیعه و خصوصاً امام علی (ع) و اولاد آن حضرت سخت متعصب بود. وی اگر میشنید کسی نسبت به مقدسات دین اسلام جسارتی کرده است، آن فرد را به سختی مجازات میکرد، از جمله در سال 1020(ه.ق) هنگامی که شاه عباس در شهر مشهد بود، از میر حیدر معمایی شنید که شاعری به نام قاضیزاده داوری از امام سجاد (ع) در اشعارش به زشتی نام برده است.
شاه عباس او را فراخواند. داوری وقتی قضیه را شنید مدعی شد که چنین اشعاری را نگفته است. شاه عباس دستور داد در حضور شاعر، اشعارش را بخوانند. وقتی اشعار خوانده شد داوری گفت که او این اشعار را در هجو میر حیدر معمایی گفته است نه درباره امام سجاد. وی دوبیتی را که درباره میر حیدر گفته و از اشعارش افتاده بود را برای شاه عباس خواند و چون بی گناهی اش ثابت شد، او را آزاد کردند. (1)
کلب آستان علی، نامی که شاه عباس برای خود برگزید
همچنین شاه عباس چون خود را سید و از نسل امام علی (ع) میدانست (شاه عباس از جانب مادر قطعاً به حضرت علی (ع) میرسید) در تکریم و تعظیم امام علی (ع) و اهل بیت پیامبر از هیچ تلاشی دریغ نمیکرد. وی چنان به حضرت علی (ع) اعتقاد داشت که خود را کلب آستان علی نامید؛ همچنین همه ساله از 19 تا 27 ماه رمضان، همچنین ده روز اول ماه محرم را به عزاداری برای آنان اختصاص میداد.
برای مثال در مراسم عزاداری عاشورا در سال 1028(ه.ق) شاه عباس در اصفهان حضور داشت و دستههای عزاداری مفصلتر و فعالیت مردم هم در عزاداری بیشتر شده بود. شاه عباس در یکی از ایوانهای سر در عالی قاپو عبور دستهها را تماشا میکرد و چون نمیخواست زد و خوردی روی دهد (بر اساس سنت آن دوره، این اعتقاد رواج داشت که اگر در روز عاشورا دعوا و زد و خوردی صورت گیرد و کسی کشته شود، مستقیم به بهشت میرود) دستور داد که دستهها با رعایت نظم و ترتیب، یکی بعد از دیگری از جلوی وی بگذرند. زنان بسیاری نیز برای تماشای دسته ها، بالای بامها و طاق نماهای میدان جمع شده بودند. (2)
عزاداری شاه عباس در سفرهای جنگی
شاه عباس حتی در سفرهای جنگی هم عزاداری امام حسین(ع) را برگزار میکرد؛ از جمله در ماه محرم سال 1013(ه.ق) که قلعه ایروان را محاصره کرده بود و با ترکان عثمانی در حال جنگ بود، مراسم عزاداری را برپا میکرد. در شب عاشورا از پایگاه و قرارگاه شاه عباس چنان فریاد فغان و روضه برخواسته بود که افراد در قلعه وحشت کردند و به گمان اینکه شاه عباس فرمان حمله شبانه و ناگهانی را صادر کرده تسلیم شدند. (3)
همچنین شاه عباس در جنگ دشوار با اُزبکها مراسم عاشورای سال 1011 (ه.ق) را با سربازانش در سواحل رودخانه خطب برگزار کرد. (4)
خشونتهای دوطرفه، ویژگی بارز عزاداری در دوران شاه عباس
باید بیان کرد که در زمان شاه عباس مراسم عزاداری که تا قبل از آن محدود به جنبههای خالصانه و عامیانه بود، به مراسم بزرگ کشوری و مذهبی تبدیل شد. در زمان او علاوه بر جلسات عزاداری و مراسم دستههای در حال حرکت در خیابانهای شهر، خشونت های دوطرفه هم از ویژگی های عزاداری درآمد؛ بدین شرح که به طرفهای برگزار کننده مراسم عزاداری اجازه داده بود که در طول عزاداری فقط با سنگ و چوب با هم بجنگند، البته این کار باعث فروکش کردن خشم مردم هم میشد. این روش شاه عباس باعث میشد مردم به جای اینکه خشم خود را بر سر حکومت و شاه خالی کنند و نارضایتی سیاسی و اجتماعی خود را در برابر حکومت قرار دهند، در یک خشونت مهار شده که توسط حکومت هم کنترل میشد، بروز دهند.
البته عدهای بر این اعتقادند که شاه عباس با برگزاری مراسم عزاداری بدین نحو، در اصل میخواسته شور و هیجان جنگجویی را در میان مردم خود حفظ کند؛ چون که شاه عباس بیشتر عمر خود را در جنگ بوده (به همین خاطر هم روزههای قرض زیادی داشته است). (5)
البته نمی شود گفت که تمام مراسم عزاداری در دوره شاه عباس با این نیت برگزار شده است یا اینکه تمام این خشونت به خاطر تفرقه بین مردم بوده است. به این خاطر عدهای زد و خورد میکردند تا آشوبی که امام حسین (ع) در آن به شهادت رسید را نشان دهند. براساس یک باور به شدت رایج آن دوران (همان طور که در سطور قبلی به آن اشاره شد) هرکس در این عزاداری ها بمیرد، مستقیماً وارد بهشت میشود.
نوآوری عزاداری در دوره شاه عباس
در دوره شاه عباس تغییر و تحولاتی در نحوه برگزاری مراسم عزاداری هم بوجود آمد؛ برای مثال قبل از شاه عباس مرسوم بود که زنان سوار شتر بودند به همراه بچههای گریان، اما در دوران وی ما با جنازه کودکان مواجه هستیم که تابوتشان همراه دسته حرکت میکرد و شور و سوز بیشتری بوجود میآورد. علاوه بر این اصلاحاتی هم در روضه خوانی بوجود آمد که سند آن مربوط می شود به گزارشی که در اواخر دوره شاه عباس از «دار الحفاظ» اردبیل نوشته شده است. (6)
افزایش عناصر نمایشی در آخرین روزهای اقتدار صفویان
در آخرین روزهای اقتدار صفویان، برای تهییج و افزایش اندوه، گریه و نفس کشی، عناصر نمایشی بیشتری به تدریج در مراسم عزاداری پیدا شد. در این زمان ماتم و اندوه شهادت امام حسین (ع) باعث شده بود که هنر نمایشی تعزیه و شبیه خوانی پیدا شود، البته در مورد اینکه مراسم عزاداری آیینی به نمایشی تبدیل شد، نقل قول های زیادی وجود دارد، اما همه متفق القول هستند که گام اول و حرکت اول در اواخر دوره صفویه برداشته شده است. (7)
تغییر صورت عزاداری به تفریحات عمومی در دوره شاه سلیمان
از دوره شاه سلیمان مراسم مذهبی از جمله ماه محرم و ماه رمضان و ... با ویژگیهای نمایشی بیشتری نمایان شد. در دوره وی بدین خاطر که فردی عیاش و بیلیاقت بود و بیشتر به آسایش و تفریح علاقه داشت، برگزاری مراسم ماه محرم از صورت صرفِ دستههای عزاداری، به تفریحاتی عمومی که در آنها نمایشهایی با تأثیرات اجتماعی هم بخشی از نمایش بودند، درآمد.
تبدیل آیینهای محرم را از حالت سیار به حالت ثابت
شاه سلیمان همچنین در طول ده روز اول ماه محرم، دسته های محرم را احضار میکرد تا نمایشهای خود را اجرا کنند. هر ده شب را به همه دستهها که بیش از 4000 نفر بودند، شام میداد و برای مساجد هم طعام میفرستاد تا بین فقرا تقسیم شود. در اصل شاه سلیمان سعی میکرد که آیینهای محرم را از حالت سیار به حالت ثابت (نمایشهایی که در مکان ثابتی اجرا شود) تغییر دهد. (8)
در آخر باید بیان شود که شاهان صفوی، از مراسم عاشورا که در ایران سابقهای دیرینه داشت، برای تبیین و ترویج مذهب تشیع بهرهبرداری کردند. با توجه به اینکه احساسات از مهمترین عواملی است که میتواند جامعه را برای پذیرش عقیدهای و رد عقیده دیگر آماده نماید و هر قدر عامل محرک احساسات دارای پشتوانه عقلی و الهی و با فطرت و نیازهای معنوی جامعه متناسب باشد، تغییرات با سرعت بیشتر و آگاهانهتر صورت میگیرد و زمینه را برای تبیین و تعلیم عقیده جدید مهیا نماید، حاکمان صفوی هم از این عامل استفاده کرده و توانستند با تکیه بر احساسات مبتنی بر عقل و فطرت، مذهب تشیع را در ایران رسمی کنند.
تفاوتهای عزاداری در دوره شاه اسماعیل و شاه عباس
بطور خلاصه در دوران شاه اسماعیل عزاداری بیشتر بصورت عامیانه و عاطفی بود و شاه هم در مقابله این نوع عزاداری بر نیامد و با آن همراه شد. در دوران شاه عباس جنبه حماسی و جنگجویی حادثه عاشورا، بیشتر مورد توجه قرار گرفت که شاید این نوع عزاداری بیشتر مورد پسند شاه عباس بود که همراهی شاه را هم با خود داشت.
در دورانی که از اقتدار صفوی کاسته میشد، عزاداری از حالت آیینی خود خارج شده بود و در حال نمایشی شدن بود؛ بطوری که در دوران شاه سلطان حسین میزان شرکتهای عمومی با رشد نمایش عزاداری بر روی سکوهای چرخ دار افزایش یافته بود.
شیعه بودن شاهان صفوی، عاملی برای برپایی عزاداری
در واقع شاهان حکومت صفوی نه تنها مخالفتی با برگزاری عزاداری سیدالشهدا (ع) نداشتند، بلکه خود عاملی برای تشویق مردم برای برگزاری عزاداری بودند و از آنجا که این شاهان خود شیعه بودند، بجای اینکه عزاداری را مانع شوند از آن استفاده ابزاری کردند، که این موضوع در شاه عباس نمود بیشتری داشت.
پی نوشت:
1- نصر الله فلسفی. 1339. 5
2- نصر الله فلسفی.1339. 9
3- نصر الله فلسفی.1339. 6
4- کالمار. 1379. 56
5- کالمار. 1379. 58
6- کالمار. 1379. 60
7- کالمار. 1379. 61
8- کالمار. 1379. 66
منابع:
کتب:
- اسپناقچی پاشازاده، محمد عارف. انقلاب الاسلام بین الخواص والعوام، بکوشش رسول جعفریان، انتشارات دلیل، 1379
- باستانی، محمد ابراهیم. از سیر تا پیاز،تهران: نشر علم، 1367
- بصیرت منش، حمید. تاریخ معاصر از دیدگاه امام خمینی، بکوشش سید مهدی هاشمی،تهران: معاونت پژوهشی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،1378
- جهانگیر میرزا. تاریخ نو، به اهتمام عباس اقبال، تهران: انتشارات علمی،1327
- خان سپر، عبدالحسین. مرآت الوقایع مظفری و یادداشت های ملک المورخین، به اهتمام عبدالحسین نوایی، تهران: انتشارات زرین،1360
- دلاوله، پیتر. سفرنامه پیتر دلاوله، ترجمه دکتر شجاع الدین شفا، جلد دوم،تهرات: انتشارات علمی و فرهنگی، 1370
- دوسرسی، کنت. ایران در 1839-13840، ترجمه احسان اشراقی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1362
- رجبی، محمد حسین. زندگی سیاسی امام خمینی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی،چاپ دوم،1378
- شریعتی، علی. تشیع علوی و تشیع صفوی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1352
- عمید، حسن. فرهنگ فارسی عمید، چاپ چهل و نهم، تهران: انتشارات امیرکبیر، 1379
- فلسفی، نصرالله. زندگانی شاه عباس اول، جلد سوم و پنجم ، انتشارات علمی، 1339
- کسروی، احمد. شیعیگری، تهران: چاپخانه پیمان، 1322
- مقدمی،محمود.(1387).چگونه پایان نامه بنویسیم.قم. انتشارات جامعه القرآن الکریم.
- منشی، اسکندر بیک. عالم آرای عباسی، تصحیح محمد اسماعیل رضوانی، جلد دوم، انتشارات دنیای کتاب، 1377
مقالات:
- پوراحمدی،حسین.(زمستان 1383). «سرچشمه های عزاداری شیعه پس از واقعه کربلا». فصلنامه حصون. شماره دوم.
- حقانی، موسی.(تابستان 1381). «محرم از نگاه تاریخ و تصویر». مجله تاریخ معاصر.شماره بیست و یکم.
- رمضان نرگس؛رضا.(زمستان 1385). «عزاداری امام حسین در دوره پهلوی اول».مجله پانزده خرداد. شماره دهم.
- علوی،سیدرسول.(زمستان 1388).«عزاداری،رسانه پایدار شیعه». مجله فرهنگی کوثر.شماره هشتادم.
- فرزین فر،لاله.(بهار 1387).« محرم در آیینه اسناد». مجله مطالعات تاریخی. شماره بیستم.
- فروغیابری،اصغر.(پاییز 1381).« کارکرد مراسم عزاداری در انقلاب مشروطه ایران». مجله مشکوه. شماره هفتاد و ششم.
- فروغی ابری، اصغر.(زمستان 1383).«تحقیقی درباره سبک عزاداری از دوره صفویه تا قاجار». مجله فرهنگ اصفهان.شماره بیست و نهم
- فروغی، اصغر.(زمستان 1382).«کارکرد مراسم سوگواری عاشورا در رسمی شدن مذهب شیعه در زمان صفویه». مجله مشکوه.شماره هشتاد و یکم
- فروغی، اصغر.(زمستان 1383).«نگاهی به پیشینه عزاداری در اسلام». مجله مشکوه. شماره هشتاد و چهارم.
- کالمار،ژان.(زمستان1379).«آیین و اقتدار تشیع».ترجمه یداله آقا عباسی.فصلنامه هنر.شماره بیست و چهارم.
- لطیفی، محمود.( بهار1382).«عاشورا، محورسازماندهی سیاسی».مجله حکومت اسلامی. شماره بیست و هفتم.
- محرمی،غلامحسن.(پاییز 1382). « تاریخ عزاداری برای امام حسین (ع)». مجله تاریخ در آیینه پژوهش. شماره سوم.
- مفتخری،حسین.(زمستان 1387).« رویکردعاطفی- احساسیبهواقعهعاشورادرایران (ازصفویه تا مشروطه)». مجله شیعه شناسی. شماره بیست و چهارم.
نجفی،محب. (اردیبهشت1377).« سیرتاریخی عزاداری». مجله فرهنگی کوثر. شماره صد و چهلم.