کد خبر:۲۱۹۲۲۶

طراحان شایعه سرطان‌زا بودن پارازیت‌ها بی‌سوادند

استاد برجسته دانشگاه در حوزه مطالعات سرطان می‌گوید، طراحان شایعه سرطان زا بودن پارازیت‌های ماهواره بی‌سواد و مدعی هستند.

به گزارش فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، رویداد، دکتر محمد اسماعیل اکبری، استاد دانشگاه و رئیس مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی: این روز‌ها سرو صدای زیادی بلند شده و موضوع امواج رادیویی که گاهی به آن پارازیت می‌گویند، نقل محافل و مجالس و گروه‌های فنی، سیاسی، اجتماعی، و حتی مردم شده است، و هر حنجره‌ای بر حسب آنچه برایش خوانده‌اند بازگویی مسئله می‌کند. موضوع برایم چندان مهم نبود تا اینکه از پنجره سلامت به قضیه نگاه شد، و در رسانه‌ها اظهار نظرهایی بعضاً علمی، گاهی تا حدودی علمی، گاهی با بیان علمی و نتیجه گیری متضاد و غیر علمی و گاهی هم غیر علمی منتشر شد که معلوم گردید تکلیف موضوع روشن نشده است. محافل مدنی و حقوقی متعددی نیز به اشکال مختلف در این رابطه بحث و فحص کردند اما چهار چوب روشنی در اختیار مردم قرار ندادند. با درخواست یکی از این نهاد‌ها، مرکز تحقیقات سرطان سعی کرد جمع بندی مناسبی از موضوع را به مردم عزیزمان ارائه دهد، امید است که برای نهاد‌ها و محافل سیاسی اجتماعی و تخصصی هم مفید باشد. بدیهی است زبان ابزار در این مقوله برای عام است و اگر ضرورت داشته باشد، اینجانب و همکارانم برای بحث‌های جزئی‌تر و علمی‌تر در این مقال آماده‌ایم.
برای اینکه جامعیت از دیدگاه‌ها را داشته باشیم، از همکارانم درخواست کردم که مطالعه می‌دانی در مورد نحوه انتقال این مفاهیم به مردم از طریق رسانه‌ها و افراد و نهادهای مختلف انجام دهند، و سپس گروههایی فنی از دانشگاه صنعتی امیرکبیر، دانشگاههای صنعتی اصفهان و علوم پزشکی اصفهان را به کمک طلبیدیم تا در کنار کار‌شناسان زبده مخابرات و کاردان و بعضاً مجریان حوزه امواج رادیویی جمع قابل قبولی برای اظهار نظر داشته باشیم که بدین وسیله از جمع این عزیزان تشکر و قدردانی می‌شود. و اما ابعاد مختلف مسئله تا نیل به پاسخ:
اول) ابعاد سیاسی و اجتماعی: این موضوع همانند بسیاری از موارد فنی دیگر اسباب دستی شده است برای گروههای سیاسی اجتماعی متفاوت که هر یک بنحوی صلاح می‌دانند با بهره گیری از آن به گروه مقابل صدمه بزنند و یا گروه طرف خود را تبرئه و تقویت کنند این دیدگاه‌ها این بار نیز کارشناسانی از حوزه‌های مختلف را بکار گرفتند و با استناد به کلام و دیدگاه آن‌ها به قضاوت نشستند و نتیجه‌ای را که دوست داشتند گرفتند.
در مطالعه این اظهارنظر‌ها معلوم شد که بعضاً درست است، بعضاً غلط کامل علمی است، ودر این میان هم طیف‌های دیگری وجود دارد که در جمع بندی نهایی برای مردم تکلیف روشن نیست لذا تصمیم گرفته شد، بیان‌های رسانه‌ای و دیدگاه‌های سیاسی اجتماعی را از حوزه قضاوت خود دور کنیم و بدون تأثیرپذیری از این دیدگاه‌ها موضوع را مورد بررسی علمی قرار دهیم.
و هیاهوی جهان سیاست زدگان و سیاست بازان را در دنیای کوچک وبسته خودشان حبس کنیم و در میدان باز اندیشه و عقل و علم و البته دلسوزی و مسئولیت پذیری جولان دهیم.
دوم) آیا این مسئله یعنی امواج رادیویی و الکترومغناطیس موجود در هوا اولویت بهداشت و سلامت مردم ایران است؟ با یک ارزیابی مختصر متوجه می‌شویم که اگر عالمانه به موضوع نگاه کنیم این مطلب در اولویت‌های بسیار پائینی قرار می‌گیرد زیرا وقتی آب مصرفی مردم، هوای استنشاقی مردم، غذاهای مصرفی، موضوع دخانیات و سیگار و قلیان، سیاست‌های غلط مسئولین عدم اجرا و یا اجرای ناقص قانونهای حمایتی، بدن نحیف سلامتی جامعه را هدف قرار داده‌اند جایی برای امواج الکترومغناطیس باقی نمی‌ماند، اما بهرحال و بهردلیل جزء اولویت‌های کلامی قرار گرفته است که ناچاریم به آن بپردازیم. اما فراموش نشود که حوزه سلامت نکات جدی و فوری زیادی دارد که باید اول به آن‌ها پرداخته شود.
سوم) آیا این موضوع سابقه دارد؟
در سالهای 83-80 باز هم موضوع بصورت جدی مطرح شده بود، در آن زمان هم که جمهوری اسلامی ایران تلاش می‌کرد پاسخی عالمانه برای هجمه‌های امواج رادیویی و نتایج حاصل از آن پیدا کند، این طبل به صدا درآمد. بطوریکه شورای امنیت ملی وقت از وزارت بهداشت در مورد چگونگی موضوع توضیح خواست.
اینجانب که در آن زمان مسئولیت سلامت را در وزارت بهداشت به عهده داشتم با همکاری اساتید معظم رشته‌های فنی مطالبی را آماده کرده و اظهارنظر رسمی حوزه سلامت را به شورای محترم امنیت ملی منتقل کردیم.
در آن زمان هیاهو‌ها و بحث‌ها بیشتر در نهاد‌ها و محافل فنی و سیاسی بود تا حوزه‌های رسانه‌ای لذا مردم چندان تحت تأثیر قرار نمی‌گرفتند که امروز هدف رسانه‌ای شده‌اند.
چهارم) آیا بدن انسان موج الکترو مغناطیس تولید می‌کند، آیا بدن ما از این امواج تاثیر می‌گیرد، آیا تأثیر این امواج برای بدن ما خوب هستند یا بد؟
سؤال‌ها کمی زیاد شد اما انشاءا... به آسانی و با زبان ساده جمع بندی می‌کنیم. بلی بدن انسان امواج الکتریکی و مغناطیسی و الکترومغناطیس دارد.
شاید شما هم نوار قلب را دیده‌اید یا خودتان از آن بهره برده‌اید، در نوار قلب در حقیقت ما جریانهای الکتریکی قلب را ثبت می‌کنیم، همین‌طور در نوار مغز و یا نوارهای اعصاب دست و پا و غیره. اما جالب‌تر از همه دستگاه MRI است که توضیح می‌دهم.
در سلولهای انسان مواد یونی و قطبی وجود دارند، یعنی موادی در سطح سلول، درون سیتوپلاسم و یا درون هسته وجود دارند که خودشان دارای بار قطبی و انرژی هستند. این مولکولهای باردار اساس حیات را در سلول تشکیل می‌دهند، مثل مولکولهای پروتئینی، مولکولهای نوکلئیک اسید (RNA، DNA) یون سدیم (Na+)، پتاسیم (K+)، کلسیم (Ca++)، کلر (Cl-)، فلوئور (F-) و غیره این یون‌ها و مولکول‌های دارای بار الکتریکی سبب می‌شوند که سلول ما دارای قطب‌های انرژی شود و مقداری انرژی الکتریکی و الکترو مغناطیسی که از جنس‌های امواج رادیویی است در سلول تولید شود.
جالب است بدانیم که دستگاه MRI وظیفه نشان دادن همین انرژی‌ها و امواج را به عهده دارد. این دستگاه انرژی مغناطیسی سلولهای بدن را می‌گیرد آنرا تشدید می‌کند و بصورت تصویر نشان می‌دهد بهمین جهت به آن می‌توانیم دستگاه «تصویرگرجریان مغناطیس تشدید یافته» (Magnetic ResonanceImaging) بگوئیم نکته مهم اینکه، سلولهای بدن جریان‌های مغناطیسی و الکتریکی متفاوتی را دارند و بدیهی است که اعضای بدن هم به تبع آن همینطور هستند، یعنی میزان جریان الکتریکی مغناطیسی در سلولهای پوست با رگ با عصب با کبد، با معده، با عقده لمفاوی و غیره متفاوت است و بهمین دلیل در تصویربرداری آن‌ها را از هم تفکیک می‌کنیم. حالا اگر نابسامانی در یک عضو پیدا شدو سلولهای جدیدی مثلاً سلولهای سرطان در آن عضو نمایان شدند این بار تصویر عوض می‌شود و آن‌ها را نشان می‌دهند پس بطور خلاصه بدن ما دارای جریانهای الکتریکی و مغناطیسی در سطح تک تک سلولهای خود می‌باشد.
از اعجازات خلقت اینستکه این جریان الکتریکی در سطح سلول (غشاء سلول) و درون آن بسیار متفاوت است، بطور میانگین در سطح سلول 500 ولت در سانتی‌متر (V/Cm) الکتریسیته داریم در حالیکه در درون آن (سیتوپلاسم) این رقم معادل 10-0 ولت در سانتی‌متر است. این تفاوت یکی از نشانه‌های اعجاز آور خلقت است که خود حدیث مفصلی دارد. بدیهی است که چنین سلولی که دارای بار الکتریکی است، می‌تواند تحت تأثیر جریانهای الکتریکی و مغناطیسی یعنی امواج رادیوئی قرار گیرد. و این‌‌ همان مطلبی است که عده‌ای از همکاران محترم به آن استناد می‌کنند و جریانهای الکتریکی و مغناطیسی را زیان بار قطعی می‌دانند.
و عده‌ای دیگر با استناد به این واقعیت علمی نتیجه‌ای غیر علمی می‌گیرند یا به فرمایش مولایمان امام علی (ع) «کلمه حق یراد بها الباطل» خط مشی آن‌ها می‌شود.
و ما هم با در نظر گرفتن این واقعیت علمی سعی می‌کنیم پاسخی به مردم عزیزمان بدهیم.
با توجه به وضعیت سلولهای طبیعی بدن، جریانات متناوب اثر بیشتری روی سلول دارند تا جریانات ثابت و معمولاً جریانهای الکترومغناطیسی این اثر را دارند. زیرا جریانات الکتریکی به تنهائی معنای روشنی در اثرگذاری سلول ندارند. چون سلول‌ها خود دارای جریانات الکترو مغناطیسی هستند.
اما نوع اثر چگونه است؟ آیا همه جریانهای رادیویی زیان بار هستند؟ در پاسخ باید بگوئیم که چنین نیست، فرکانس‌های پائینی یعنی کمتر از یک کیلوهرتز موجب رشد سلولی می‌شود. و در کارهای تحقیقاتی و بعضاً عملیاتی برای رشد سلولهای استخوانی ماهیچه‌ای، قلب و غیره مورد استفاده قرار می‌گیرند.
تأثیرات بیولوژیک و ماندگار این میزان اشعه روی سلول‌ها کم و ناچیز است.
فرکانس‌های بالای چند مگاهرتز سبب تولید گرما و نهایتا ًمرگ سلول می‌شوند. و اثرات بیرونی و فیزیکی این اشعه خیلی زود با مرگ عضو و موجود زنده نمایان می‌شود. در کارهای تحقیقاتی از این اشعه برای مرگ سلولهای سرطانی (تومور‌ها) استفاده می‌شود.
فرکانس‌های بین 10 کیلوهرتز تا یک مگاهرتز موجب تغییر بیولوژیک در سلول می‌شود و می‌تواند منجربه اثر ماندگار روی سلول شود، این میزان موج‌‌ همان چیزی است که بیشتر مورد عنایت و توجه در اثرات زیان بار امواج رادیویی است، شرط آن اینستکه امواج متناوباً و مستمراً به عضو (انسان) تابیده شود.
این امواج هم اکنون در قالب یک پروژه تحقیقاتی با همکاری دانشگاههای علوم پزشکی شهید بهشتی، اصفهان و صنعتی امیرکبیر در مرکز تحقیقات سرطان در حال اجراست.
اثربخشی امواج رادیویی برای تغییر بیولوژی سلول موضوع «کن فیکون» نیست، بلکه یک فرایند طولانی لازم است تا تنها در بعضی از سلول‌ها تغییرات متفاوتی پیدا شود. این تأثیرات منجربه شکستگی زنجیره DNA و تغییر در بیان ژنی می‌شود، اما سلول هم یک ارگان زنده است و به این زودی هم تسلیم نمی‌شود.
لذا بار‌ها و بار‌ها این شکستگی زنجیره DNA را اصلاح می‌کند اما ممکنست زمانی پیش بیاید و یا در بعضی سلول‌ها، ترمیم صورت نگیرد و سلول منحرف شود انحراف سلول ممکنست منجربه مرگ آن شود یا ممکنست به تغییر ماهیت آن منجر شود یا منجربه تکثیر سلول شود که اگر این تکثیر خارج از کنترل شود سرطان پیش می‌آید بعداً راجع به امواج رادیویی موجود و تأثیر آن حرف خواهیم زد.
پنجم) امواج رادیویی از کجا و چگونه می‌آیند؟
منابع مختلفی تولید موج رادیویی می‌کنند، اصلاً موج‌ها هرگز از بین نمی‌روند و به صورت‌های مختلف بروز بیرونی دارند.
در حوزه پزشکی اشعه‌های مختلفی چون اشعه ایکس، گاما، مغناطیس تولید می‌شود و معمولاً مستقیماً به بدن بیمار تابانده می‌شوند، همه این اشعه‌ها مضر هستند و برای سلولهای بدن ما و هر موجود زنده دیگری خطرناک هستند اما با توجه به میزان مناسب و زمان کوتاه این زیان‌ها قابل قبول بوده و پذیرفته شده است. اما معمولاً می‌توان از این معیار‌ها برای زیان بار بودن امواج رادیویی استفاده کرد. و این امر مؤید این نکته است که هر تکنولوژی با خود سود و زیان را به همراه می‌آورد.
در بخش موبایل امواج رادیوئی از طریق آنتنهایی ویژه در ایستگاههای BTS (Base Transceiver Station) به گوشی‌های موبایل ارسال که طی سال‌ها مراحل تکاملی خود را طی کرده‌اند. زیرا در گذشته این آنتن‌ها با توان بالایی از فرستنده، امواج را ارسال می‌کردند که بعضاً موجب بروز مشکلاتی می‌شد که آن روز‌ها هم کسی مخالفتی با موبایل نکرد اما امروزه میزان سیگنال دریافتی گوشی‌های موبایل که توسط این آنتن‌ها ارسال می‌شود، در محدوده میلی وات (mw) قرار دارد که تقریباً بی‌ضرر است.
ایستگاه‌های BTS موبایل معمولاً از سه آنتن با زاویه 120 درجه روی دکل تشکیل می‌شوند که امواج منتشره از این سه آنتن نیز سه قطاع 120 درجه‌ای می‌سازند.
شاخص اندازه گیری شدت این امواج در محیط، SAR (Specific Absorption Rate) است با واحد اندازه گیری میکرو وات بر سانتی‌متر مربع (wµ) که نشان دهنده؛ تأثیر توان موج رادیوئی و جذب انرژی آن توسط هر سطحی است که مقابل آن در نظر گرفته شده است. که حد استاندارد آن wµ 400 و حد خطرناک آن خیلی بیش از این ارقام می‌باشد. در کشور ما معمولاً این رقم کمتر از wµ 20 است.
بنابراین نمی‌توان بطور مطلق گفت امواج منتشره از آنتن‌های موبایل مضر هستند یا نه. زیرا این میزان ضرر به شدت توان ارسالی از طریق BTS‌ها و فاصله از آن دارد، که امروزه با توجه به استاندارد بودن توان خروجی فرستنده‌ها و وجود فاصله حداقل بیست متری مابین آنتن‌های BTS و بدن انسان این عدد تا اندازه‌ای مورد قبول پائین می‌آید.
زیرا محل نصب آنتن‌های فرستنده در درون شهر‌ها بنحوی است که تا فاصله 20 متری هیچ انسانی در معرض آن قرار نمی‌گیرد، و در این فاصله هیچ موج خطرآفرینی به مردم نمی‌رسد.
یادمان باشد که موج‌ها روی بدن بهر حال با مکانیسمی که توضیح داده شد اثرمی گذارند اما بی‌ضرر بودن آن‌ها به این معنی است که منجربه تغییرات بیولوژیک و یا مرگ سلول نمی‌شوند.
امواج دیگر آنهایی است که در کشور گیرنده‌های تصویری و یا صوتی (تلویزیون و یا رادیو) دریافت می‌کنند. این امواج که از ماهواره‌ها و یا ایستگاههای زمینی می‌آیند در سطح زمین میزان بسیار پائینی هستند که گفتیم ضرر ندارند، این امواج وارد گیرنده‌ها شده تشدید می‌شوند و بصورت تصویر و یا صوت درمی آیند. درست مثل‌‌ همان کاری که دستگاه MRI با بدن انسان می‌کرد. این امواج که‌‌ همان امواج رادیویی هستند هم با این میزان برای بدن بی‌ضرر هستند بدیهی است اگر مدت طولانی فردی کنار تلویزیون بنشیند ضررهایی خواهد دید اما «سرطان» نمی‌گیرد. حالا اگر قرار باشد پارازیت بفرستیم، تا این امواج را بی‌اثر کنیم میزان مورد نیاز پارازیت برای از بین بردن امواج در سطح زمین معادل‌‌ همان میزان موجی است که به زمین می‌رسد، و لذا پارازیت هم مثل موج اصلی بی‌ضرر است. این اصطلاح را نسبت موج به پارازیت می‌گویند. (Signal /Noise Ratio) که باید مساوی یک شود. لذا نه موج ارسالی نه پارازیت خنثی‌کننده آن در سطح زمین که نسبتی معادل یک دارند، هیچکدام سرطان‌زا نیستند. این پارازیت‌ها موج را در سطح زمین مختل می‌کنند و امواج می‌شکنند و تصویر شطرنجی می‌شود و نامفهوم. این کار هم مقدور است، هم آسان و هم بی‌ضرر و هم معمول. و اگر در جایی هم صورت گیرد ضرری برای انسان ندارد و یا حداقل سرطان ایجاد نمی‌شود.
در بعضی از کشور‌ها برای مراقبت و حفاظت از مردمشان بطور عادی این کار راانجام می‌دهند و انتظار مردمان از حکومت هم جز این نیست، این اقدام بویژه در کشورهای شرقی که صاحب فرهنگ هستند معمول‌تر است. اما اگر هدف این باشد که موج از مبدأ نابود شود، یعنی از فاصله 45 کیلومتری که ماهواره موج می‌فرستد. از زمین برای نابودی آن در سطح ماهواره موج فرستاده شود لازم است پارازیت قدرتی معادل موج ارسالی یعنی حدود 20-10 گیگاهرتز باشد که رقم بالایی است این اقدام (Spot beam) یک اقدام غیر ضروری است زیرا هدف با‌‌ همان موج بسیار پائینی در سطح زمین هم حاصل است این اقدام‌‌ همان جنگ الکترونیکی است (Jumming) که اگر کسی در مجاورت این میزان موج در مدت طولانی قرار بگیرد دچار عوارض خواهد شد، اما باز هم نه اینکه الزاماً سرطان بگیرد، زیرا فرایند سرطانی شدن بسیار پیچیده است. برای رفع چنین شبهه‌ای که آیا کانون‌های پخش مستمر امواج با فرکانس‌ها در خاک ایران و یا در مجاورت شهرهای مسکونی وجود دارد. که اثرات آن برای انسان زیان بار باشد. گروهی متشکل از سه نهاد مسئول تشکیل شد، سازمان انرژی اتمی، وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی و سازمان حفاظت محیط زیست، این گروه در گزارش کار‌شناسی خود، عدم وجود امواج زیان بار را با فرکانس بالا در کشور که برای مردم مضر باشد مورد تأکید قرار دادند. و راه حل علمی هم همینستکه اگر چنین امواجی کشف شد اعلام کنیم نه در قالب هیاهوهای سیاسی اجتماعی و ایجاد بحران‌های ذهنی برای مردم.
ششم) عوامل خطر برای ایجادسرطان چیست؟ و چگونه اثر می‌کنند؟
از مصاحبه‌های بعضی از همکاران نکاتی شنیده شد که واقعاً وجهه علمی نداشت و مطمئن هستم آن‌ها هم در هیچ کتابی این حرف‌ها را ندیده ونشنیده‌اند.
بعضی حرف‌ها در حدی مسئله‌دار بود که مورد اعتراض دانشجویان هم قرار گرفت. بعنوان مثال همکاری گفته بود، تعداد موارد سقط و یا نازایی مردان در مطب بنده امسال بیشتر از 2 سال پیش شده است آنوقت نتیجه گرفته بودند که امواج رادیویی این کار را می‌کنند! یا همکار دیگری از تعداد موارد رو به افزایش سرطان در کشور صحبت کرده بود و باز هم‌‌ همان نتیجه گیری.
اگر بعنوان مثال بنده در سال قبل 50 مورد سرطان پانکراس عمل کرده باشم وامسال 30مورد و یا 100 مورد سرطان پستان و امسال 200 مورد باید بگویم سرطان پانکراس در کشور کم و یا سرطان پستان روبه فزونی است یا باید تصور کنم که هر کس توانسته از مطب بنده نوبت بگیرد و حق ویزیت بنده را بپردازد وارد آمار شده و این اصلاً یک آمار علمی و کشوری نیست.
خوشبختانه ارقام علمی و کارآمدی درکشور تولید شده است. و بنده همکارانم را به مطالعه این ارقام در مورد بروز، شیوع، بقا و مرگ سرطان‌ها در کشورمان که در منابع بین‌المللی از طرف مرکز تحقیقات سرطان منتشر شده است، دعوت می‌کنم خلاصه این مطالعات در کتاب «سرطان در ایران» آمده است. اما بطور خلاصه، از بعضی از این همکاران مصاحبه‌کننده پرسیدم مهم‌ترین عامل خطر برای سرطان چیست؟ آنچه اوگفت درست نبود. آقای کریستوفر موری که پدر علم اپیدمیولوژی سرطان در جهان است در مقالات متعددی این پاسخ را داده است و ما هم در تحقیقات خود آنرا ثابت کرده‌ایم. مهم‌ترین عامل خطر «افزایش سن» است. بالا رفتن سن در هر کشوری موجب ورود جامعه به حوزه ابتلا به سرطان می‌شود، آقای موری در تحقیقات این عامل را برای ایجاد سرطان 70 درصد مؤثر دانست و بقیه عوامل را تا 30 درصد. در کشور ما که سرعت رشد ابتلا به سرطان از بسیاری از کشورهای دیگر بیشتر است، این عامل بیشترین دخالت را دارد، زیرا میزان امید به زندگی در طول 30 سال گذشته از حدود 56 سال به 72 سال رسیده است، و چنین رشدی را در کمتر کشوری در جهان می‌توان دید و به تبع آن رشد سرطان هم به همین نسبت افزایش خواهد یافت که چنین اتفاقی هم افتاده است. اگر از متخصصین جهان در مورد عوامل خطر سرطان بپرسیم، معمولاً عامل اول را افزایش سن، مصرف دخانیات، رژیم غذایی، فعالیت فیزیکی و استرس‌های روانی اجتماعی می‌شمارند و هرگز حتی در جایگاههای پائین‌تر اثری از امواج رادیویی بعنوان عامل خطر وجود ندارد. لذا اگر کسی بخواهد یک عامل خطر جدید را به جهان معرفی کند باید کار‌های تحقیقاتی بزرگ و مقتضی انجام دهد و نمی‌تواند با بیان لفظی به این مهم دست پیدا کند.
هفتم) چرا و چگونه سرطان ایجاد می‌شود؟
پاسخ کوتاه این سؤال اینستکه بدرستی نمی‌دانیم چرا و چگونه سرطان ایجاد می‌شود. اما علل را می‌شماریم که بعضی از فرایند‌ها را نشان می‌دهند. بعنوان مثال درصد بسیار کمی از سرطان‌ها (کمتر از 5 درصد) عامل وراثتی دارند یعنی با یک ژن مخصوص احتمال انتقال آن به نسل‌های بعدی بسیار زیاد است. در عده بیشتری عامل خودکشی سلولی (Apoptosis) که منشأ حیات است، و مرگ برنامه ریزی شده سلول‌های بدن است، مختل شده و این امر موجب تکثیر بی‌رویه سلولهای بدن و سرطان می‌شود در عده دیگری عوامل مضر از دیوار؟ سلولی عبور کرده و با ورود به هسته سلول سبب تغییر در دستورالعمل‌های صادره از سوی ژن‌ها شده و با تغییر بیان ژنی سلول را بسمت سرطانی شدن سوق می‌دهند. اما هیچیک از این‌ها قطعیت ندارد. در چنین وضعیت شناخته شده‌ای چقدر فضا برای امواج رادیویی و سرطان وجود دارد؟ چه میزان موج لازم است با چه قدرتی و چه مدتی تا تغییر رشد سلولی ایجاد کند؟ این امر هنوز حتی در مقالات تحقیقاتی هم دیده نمی‌شود تا چه رسد به اینکه از آن بخواهیم بعنوان یک واقعیت علمی حرف بزنیم.
هشتم) کلام هشتم اینکه، بسیار مایل هستم و مرکز تحقیقات سرطان اعلام آمادگی می‌کند که آثار زیانبار فرهنگی اجتماعی امواج نامناسب رادیویی را با آثار زیانبار پارازیت‌های نابود‌کننده آن‌ها مقایسه کنیم تا معلوم شود که کدام یک از این نابسامانی‌ها خطرناک‌تر و زیان بار‌تر است. آنوقت انتظار داریم همه نهاد‌های مدنی و دانشمندان دلسوز و همه اقشار جامعه کمک کنند تا از بار زیان‌های این جرثومه‌های فرهنگی کاسته شود.
نهم) کلام نهم مسایل سیاسی اجتماعی مرتبط با امواج رادیویی است، اخیراً شنیدم که استکبار غربی بسیار از قدرت ایران مبنی بر توان خنثی کردن هجمه‌های فرهنگی آن‌ها ناراحت است و بعضی از مسئولین کشورمان را در زمره افراد تحریم شده بین‌المللی قرار داده است و دایه دلسوز‌تر از مادر شده برای سلامتی مردم و حرفهایی غیر علمی زده است. آیا نهادهای مدنی و ساختارهای سیاسی اجتماعی نباید این مؤلفه را هم بعنوان یک متغییر ضروری مورد توجه قرار دهند و مجامع علمی ملی و بین الملل نباید پاسخ‌های عالمانه‌ای برای این بیانات پیدا کرده و به رخ آن‌ها بکشند. آیا مسئولیتی در قبال این هجمه‌ها و قدرت نمایی‌ها در حوزه‌های علمی و سیاسی فرهنگی کشور وجود دارد؟
دهم) کلام آخر اینکه چرا مسئولین ذیربط با بحث‌های کلامی علمی و تبیین جامع چنین سوال‌هایی پاسخ لازم را به گوش مردم نمی‌رسانند.
وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، وزارت مخابرات و فن آوری اطلاعات، سازمان انژری اتمی، و سازمان حفاظت محیط زیست حداقل نهاد‌های مسئولی هستند که باید در پاسخ جامعه به مردم و نهاد‌ها تلاش کنند و این انتظار زیادی نیست که عملی نشده است.
رسانه‌های همگانی بویژه صدا و سیما، از وظیفه خود غفلت نکند و با ادای دین برای آگاه سازی جامعه گروه‌ها را به مناظره و مباحثه دعوت کند. باشد که ادای دینی به این ملت پاک و نظام مقدس کرده باشد انشاا...

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار