به گزارش گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، آیت الله جوادی آملی، روز چهارشنبه در مسجد اعظم در ادامه تفسیر سوره عنکبوت، گفت: خداوند در آیه 25 سوره عنکبوت فرمود در صحنه قیامت عدهای، عده دیگر را لعن میکنند، چه اینکه عدهای به عده دیگر کفر میورزند، بتها و بتپرستها از یکدیگر بیزاری میجویند، در آیه 166 سوره بقره می فرماید: «إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ» در آنجا حقیقت بتپرستی و بطلان آن معلوم میشود و هم تابع و متبوع از یکدیگر تبری میجویند، «کُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَّعَنَتْ أُخْتَهَا» در سوره اعراف لعن آنان مطرح است، جهنمیها وقتی وارد جهنم میشوند هر گروهی دیگری را لعن میکنند و یکدیگر را مقصر میدانند، غیر از متقین که «الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ».
وی با اشاره به آیه «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِی کَانُوا یَعْمَلُونَ» افزود: تاکنون چند بار این مضمون گذشت، احسن افعل تفضیل است، ولی این افعل تفضیل گاهی با اضافه به کار گرفته میشود، گاهی با «من» یک وقت میگوییم «افضل منه» یا «افضل منهم»، به معنی اینکه بهتر است و برتر است؛ یک وقت میگوییم افضل الانبیاء کذا، یعنی بهترین انبیا این است، بین «افضل منه» و «افضل الانبیاء» تفاوت وجود دارد، وقتی گفته میشود «افضل الاعمال احمزها» یعنی بهترین اعمال سختترین آنان است، در اینجا فرمود «أَحْسَنَ الَّذِی کَانُوا یَعْمَلُونَ» نفرمود: «احسن من الذی کانوا یعملون» به بهترین اعمال آنان پاداش میدهیم، یعنی آنان را بر اساس بهترین عملشان و بهترین کاری که کردند، پاداش میدهیم، پاداش «احسن مما کانو یعملون» نیست و الا درسوره نور نمیفرمود: «لِیَجْزِیَهُمُ اللَّـهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَیَزِیدَهُم مِّن فَضْلِهِ»، اینها اگر صدتا عمل دارند چندتا عملشان جزو برجستهترین آنان است؛ ما اعمال آنان را به حساب برجستهترین محاسبه میکنیم و پاداش میدهیم و گاه به این پاداش هم اضافه هم میکنیم، اگر «احسن مما کانوا یعملون» بود دیگر اضافه کردن پاداش معنا نداشت.
مفسر برجسته قرآن کریم خاطرنشان کرد: خداوند در ماجرای رسالت گاه از «ارسلنا» یاد میکند و گاه از «رسل» نام میبرد، در آیه 25 سوره حدید میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّـهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ»، در ضمن این اصل میفرماید: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا» ،اول فرمود «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا» بعد در آیه بعد فرمود به عنوان صغرای این کبرای فرمود «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِیمَ» و در آیه 163 و 164 سوره مبارکه همه اینها را جزو مرسلین ذکر کرد، اینها تصریحی است که قرآن درباره رسالت حضرت ابراهیم داد.
تقاضای حضرت ابراهیم در مورد حضرت لوط به چه دلیل بود؟
وی با قرائت آیه «وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا إِنَّا مُهْلِکُو أَهْلِ هَـٰذِهِ الْقَرْیَةِ إِنَّ أَهْلَهَا کَانُوا ظَالِمِینَ » خاطرنشان کرد: فرستادههای الهی آمدند تا ابراهیم(ع) را به فرزندی بشارت دهند و عذاب را برای قوم لوط(ع) آوردند، حضرت لوط(ع) زیرمجموعه ابراهیم(ع) بود، فرشتگان دو مأموریت داشتند، یکی تبشیر نسبت به حضرت ابراهیم(ع) و دیگر انذار نسبت به قوم لوط(ع) داشتند؛ ابراهیم(ع) به فرشتگان فرمود: «قَالَ إِنَّ فِیهَا لُوطًا» آیا نظر ابراهیم(ع) این بود که مواظب باشید به لوط(ع) آسیب نرسد، برخی از مفسران مانند علامه طباطبایی نظرشان این است که درخواست حضرت ابراهیم(ع) این بود که به احترام حضرت لوط(ع) به این محل آسیب نرسانید، همانطور امام رضا(ع) به زکریا بن آدم - که در قبرستان شیخان دفن است- گفت که تو در قم باش که خدا به برکت تو عذاب را از این منطقه برمیدارد.
وی افزود: سیدناالاستاد میفرماید به قرینه آیات سوره مبارکه هود منظور حضرت ابراهیم(ع) شفاعت است: «فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَىٰ یُجَادِلُنَا فِی قَوْمِ لُوطٍ» دارد با ما مجادله میکند که شما میخواهید منطقه را زیر و رو کنید، اینان بشر هستند و چرا، خداوند هم به حضرت ابراهیم(ع) میفرماید ای ابراهیم «أَعْرِضْ عَنْ هَـٰذَا إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَإِنَّهُمْ آتِیهِمْ عَذَابٌ غَیْرُ مَرْدُودٍ»، از این آیه معلوم میشود که شفاعت انبیای الهی بر اساس «یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ» است، در آیه محل بحث خداوند فرمود «إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنتَقِمُونَ»، ابراهیم(ع) فرمود «قَالَ إِنَّ فِیهَا لُوطًا» گفتند «نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَن فِیهَا» اگر قرار بود به احترام وجود مبارک لوط(ع) نجات یابد به ما میگفتند، راه را به ما گفتند، این احترام به این حفظ میشود که به لوط(ع) و خانوادهاش بگوییم از اینجا برود مگر همسرش که از زیانکاران خواهد بود.
حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره به آیه « وَلَمَّا أَن جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِیءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالُوا لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ» اظهار داشت: «لُوطًا سِیءَ بِهِمْ» به او خیلی بد گذشت، سیء فعل مجهول است و نایب فاعلش لوط(ع) است، آمدن او بر لوط(ع) سخت گذشت، «وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا»، یعنی برای پذیرایی دستش باز نبود، مانند ابراهیم(ع) نبود که «جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ»، آنان گفتند «لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ»، ما تو و اهلت را به استثنای همسرت نجات میدهیم، از اینجا بیرون میروید و ما این محل را ویران میکنیم، «إِنَّا مُنزِلُونَ عَلَىٰ أَهْلِ هَـٰذِهِ الْقَرْیَةِ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ» جمله اسمیه با تأکید است.
اگر دین باشد و علم نباشد کارش گالیلهسوزی است
وی ادامه داد: قرآن نام این عمل شنیع را هم حتی ذکر نمیکند، اما در اروپا این کار را در مجلسشان قانونی میکنند، اگر دین باشد و علم نباشد، یعنی دین سرد و جامد و متحجر و بدون تحقیق باشد کارش گالیلهسوزی است، اگر علم باشد و دین نباشد، جنگهای جهانی پیش میآید، اروپا که فعلا دارد دموکراسی صادر میکند از فشار و ترس است، نه اینکه آدمهای خوبی باشند، و الا اکنون هم تکیه بر بمب اتم دارند، از بس آدم کشتند دارند به آدمیت نزدیک میشوند، این آدمیت هم یک باغ وحش منظمی است، در پاکستان، افغانستان، میانمار کشتار راه میاندازند، این چه دموکراسی است؟ هیچ ممکن نیست کسی دین را کنار بگذارد و آدم شود، اگر الان هم دستشان برسد همین میشود، این که فرمود «أُولَـٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» از این جهت است.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بیان کرد: سونامیهایی که میآید اتفاقی نیست، چندهزار نفر کشته میشود، چه کسی به این دریاها یک تشر میزند و سونامی به راه میاندازد، یک کاسه آب یک دیس را تکان بدهید آب از آن میریزد، ذات اقدس اله اراده کرده یک پنجاه متری شست متری آب اوج میگیرد و به ساحل میکوبد؛ آنچه در اروپا و در ژاپن اتفاق افتاده اتفاقی نیست.
بیداری اسلامی به برکت نام مبارک اباعبدالله است/ مشکل مسیحیت این است که حضرت روحاللهی مانند ما ندارد
وی در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: از مصر تا بحرین، از بحرین تا مصر همه صدای کربلا مانده، «هیهات من الذله» اینها تأثیر حسینبنعلی(ع) است، البته ممکن است اختلافاتی وجود داشته باشد، با اینکه بسیاری از اینان شیعه نیستند، اما نام مبارک اباعبدالله(ع) اینان را زنده کرده است، اختلافاتی که کمرشکن باشند وجود ندارد و قابل اصلاح است، الان مشکل مسیحیت این است که حضرت روحاللهی مانند ما ندارد، اگر امام خمینی(ره) در میان مسیحیت به پا میخاست و مسیحیت ناب و مسیحیت آمریکایی را از هم جدا میکرد، آن وقت فهمیده میشد عیسی(ع) کیست، وجود مبارک حسینبنعلی(ع) چون وارث عیسای مسیح(ع) است این کار را کرده است، حضرت عیسی(ع) در پایان سوره صف فرمود «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنصَارَ اللَّـهِ کَمَا قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنصَارِی إِلَى اللَّـهِ »، به اهل ایمان میگوید مانند حضرت مسیح بجنگید و عیسی(ع) را یاری کنید، حضرت سیدالشهدا نیز فرمود «هل من ناصر ینصرنی»، اگر امامی پیدا شود این مسیحیت آمریکایی را از مسیحیت ناب عیسوی جدا کند آن وقت این مسیحیت فهمیده میشود.
حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره به آیه «وَلَقَد تَّرَکْنَا مِنْهَا آیَةً بَیِّنَةً لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» ادامه داد: اگر کسی آثار باستانیشناس باشد میفهمد چه کسی در اینجا دفن است، عاقل غیر از مؤمن است، گاه یک مؤمن نمیتواند بفهمد این بقایا مال چند قرن قبل است، آیه سوره هجر درباره قوم لوط این بود: «إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِینَ» اگر کسی وسمهشناس و میراث فرهنگیشناس باشد، این مطلب را تشخیص میدهد وسمه یعنی علامت، موسوم یعنی علامتدار، سمه اصلش وسم و وعد بود، سیما به معنی صورت نیست، اگر کسی سیماشناس باشد میفهمد چه قومی اینجا بودند، بروید تحقیق کنید، اگر کسی در چهارده قرن قبل میخواست آن را بررسی کند به خوبی میتوانست این مطلب را دریابد.