کد خبر:۲۲۰۱۱۵

ناهمواری های پژوهش علوم انسانی در فضای آکادمیک ایران - بخش اول

یکی از عوامل پیشبرد علم، پژوهش است. علم با ایجاد تخصص در حوزه­های مختلف، پژوهش­ها را ساماندهی می­کند.
گروه علمی «خبرگزاری دانشجو»زهرا مینائی- عضو اندیشکده تعلیم و تربیت دال؛ یکی از عوامل پیشبرد علم، پژوهش است. علم با ایجاد تخصص در حوزه­های مختلف، پژوهش­ها را ساماندهی می­کند. پژوهش در هر یک از این حوزه­های تخصصی، در مجموع یک علم را ایجاد کرده و پیش می­برد. هرچه سطح این علوم تخصصی­تر شود، پژوهش نیز تخصصی­تر شده و علم را در ابعاد گسترده­تری به پیش می­راند.
 
به نظر می­رسد در حال حاضر در ایران پژوهش کارکرد اصلی خود را از دست داده است. اگر در ایران پژوهش، کار خود را به خوبی انجام می­داد از دو حال خارج نبود. یا تا کنون به علم بومی رسیده بودیم و یا علم غربی را گسترش داده و جایگاهی بالا در ایجاد علم جدید در جهان داشتیم. هیچ کدام از این دو اتفاق نیفتاده است. البته در عدم ایجاد این دو اتفاق، عوامل بسیاری درگیر اند اما پژوهش یکی از مهم­ترین این عوامل است. علت این مسئله را می­توان در ناهمواری­های گوناگونی جست که در ابعاد مختلف حوزۀ پژوهش وجود دارد. در ذیل مشکلات برخی از این ابعاد آورده می­شود:
 
بیان مسئله: اولین قدم برای طرح یک پژوهش، بیان مسئله و تنظیم سوالات و -در برخی از انواع پژوهش­ها- فرضیه­ها است. این مرحله، یکی از نقاط کانونی در پژوهش است. در این مرحله افراد بر اساس سوالات ذهنی خود، مسئله­ای را انتخاب کرده و در رابطه با آن پژوهش می­کنند.
 
یکی از آسیب­های این حوزه، طرح مسائل غیر بومی است. با نگاهی به پایان­نامه­ها در دانشگاه­های مختلف، موضوعاتی دیده می­شود که باری از دوش مسائل موجود در کشور برنمی­دارد. در برخی موارد این موضوعات بسیار نظری است. در برخی موارد مسائلی است که بیش از آنکه جامعۀ ایران با آن مواجه باشد، جوامع دیگر با آن مواجه است. در موارد دیگر ممکن است مسئله در ایران وجود داشته باشد اما جزء موضوعات اولویت­داری نباشد که در حال حاضر ذهن اندیشمندان و سیاستگزاران کشور را به خود مشغول داشته است.
 
انتخاب موضوعات غیر بومی دلایل گوناگونی می­تواند داشته باشد. یکی از این دلایل این است که خود دانشجویان معمولا افراد دغدغه­مندی نیستند. افرادی نیستند که سوالات بسیاری در ذهن داشته باشند و به خاطر آن سوالات علم بیاموزند. افرادی نیستند که وقتی سر کلاس نشسته­اند، محتوای کلاس را با واقعیت عینی جامعۀ خود تطبیق دهند و اگر تناقضی دیدند، برآشوبند. افرادی نیستند که به مسائل و مشکلات فکر کنند و سعی کنند آن مسائل را رفع کنند.
 
مهم ترین مشکل بسیاری از دانشجویان، هنگام تعیین موضوع پایان­نامه این است که موضوعی در ذهن ندارند. و این یعنی فاجعه. یعنی یک ذهن خالی که به هیچ چیز فکر نکرده است و در هنگام قرار گرفتن در مرحله انتخاب موضوع، به دنبال استاد و  دانشجویان دیگر می­گردد شاید به او موضوعی پیشنهاد دهند.
 
حال آنکه موضوع باید از عینیات جامعه و از دریچۀ ذهنیات دانشجو بجوشد. سوالی باشد که سال­ها با آن درگیر بوده است. در برخی موارد از سال­های اولیۀ دبیرستان. اما دانشجویانی که هدف از درس خواندن را نمی­دانند به تبع دغدغه هم ندارند، و پیرو آن سوالی هم ندارند. و البته این مسئله به دلیل نداشتن مسئولیت در قبال خود، خانواده، جامعه، کشور و حتی جهان است. فردی که خود را مسئول نداند، دربارۀ مسائل جهان با بی­تفاوتی می­گذرد و برای خود هیچ بار مسئولیتی قائل نمی­شود. هر دانشجو اگر در زندگی، ماموریتی برای خود قائل باشد، به اطرافش توجه می­کند، دغدغه­هایش را می­شناسد و سوالاتش را در پژوهش پاسخ می­دهد. این پاسخ­ها می­شود قطعه­ای کوچک از پازلی بزرگ از مسائل کشور که یک دانشجو آن را حل کرده است.
 
دومین دلیل برای غیر بومی بودن مسائل، محدودیت­هایی است که رشته­های تخصصی برای دانشجو ایجاد می­کند. گاهی اوقات، مسائل کشور، در قالب یک رشتۀ تخصصی نمی­گنجد و لازم است خارج از رشته­های مرزبندی­شدۀ دانشگاهی به آن پرداخت. یعنی چند تخصص در حل آن مسئله باید درگیر باشد. اما از آنجا که رشتۀ تخصصی دانش­جو را در یک رشتۀ خاص نگه می­دارد و اجازۀ انتخاب موضوعی کلان را نمی­دهد و از آن­جا که پایان­نامه نمی­تواند گروهی باشد و باید به صورت فردی انجام شود؛ دانش­جو باید موضوعی انتخاب کند که در رشتۀ تخصصی خود بگنجد. بنابراین در فضای آکادمیک هیچ مسئلۀ میان رشته­ای حل نمی­شود. در حالیکه بسیاری از مسائل اولویت­دار جامعه، میان رشته­ای است و لازم است یک گروه پژوهشی با تخصص­های مختلف روی آن کار کنند. این می­شود که موضوعات انتخابی معمولا به دور از دغدغۀ دانشجو و فضای جامعه است.
 
دومین محدودیت در طرح مسائل، عدم تخصص اساتید راهنما است. استاد راهنما عامل مهمی در پیشبرد کار پایان­نامه است. به طور معمول دانشجو باید موضوعاتی را انتخاب کند که استاد راهنما در آن تبحر دارد. از این طریق است که دانشجو می­تواند پایان­نامۀ قابل قبولی ارائه دهد. اما به دلیل تعداد محدود اساتید در گروه­های آموزشی در دانشگاه­ها و قوانین غیرقابل انعطاف برای انتخاب استاد راهنما و مشاور از خارج دانشگاه و البته به دلیل برخی منافع مادی و غیرمادی برای گروه و اساتید، دانشجو مجبور می­شود مسائل و مشکلات خود را کنار گذاشته و بر اساس حوزۀ تخصصی استادهای موجود در دانشگاه، موضوعات خود را انتخاب کند.
 
پیشینه : مرحلۀ دوم برای انجام یک پژوهش، تهیۀ پیشینه در بارۀ موضوع مورد نظر است. علم از انباشت تجربه به دست می­آید. با بررسی تجربه­های گذشته در باب یک موضوع می­توان به پاسخی جدید دربارۀ موضوع و مسئله نوظهور رسید. پس این مرحله نیز از اهمیت به سزایی برخوردار است.متاسفانه در حال حاضر در ایران هیچ مرکز مشخصی برای دسترسی به تمامی پژوهش­های انجام شده در یک حوزه وجود ندارد. مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، مسئول اصلی جمع­آوری پژوهش­ها است. اما در این سایت تنها می­توان چکیده­هایی از پایان­نامه­ها آن هم نه همۀ پایان­نامه­ها –از جمله پایان­نامه­های جدید- و در برخی موارد فقط عنوان پایان­نامه را بدست آورد.
 
خوشبختانه برخی سایت­ها به جمع­آوری مقالاتی در حوزه­های مختلف اقدام کرده­اند اما این سایت­ها نیز مشکلاتی از قبیل محدودیت منابع یا نداشتن قابلیت سرچ­های پیشرفته دارند. برای آنکه دانشجو بخواهد پیشینۀ یک پژوهش را بیابد لازم است کیلومترها در دانشگاه­­ها و مراکز مختلف بچرخد تا بتواند پیشینۀ موضوع خود را پیدا کند.
 
مشکل دیگر تهیۀ پیشینۀ پژوهش، دسترسی دشوار است. یکی از این دشواری­ها تمرکز دانشگاه­ها و مراکز پژوهشی در تهران است. بنابراین دانشجویان شهرستانی، دشواری­های زیادی برای دسترسی به این منابع دارند. اگر دانشجو به تهران بیاید نیز دسترسی به این منابع به سادگی ممکن نیست. در برخی دانشگاه­ها امکان استفاده از پایان­نامه­ها برای افراد خارج از دانشگاه میسر نیست و در برخی دانشگاه­ها قوانین سخت و دست و پا گیری وجود دارد.
 
مسئلۀ بعد در تهیۀ پیشینه، این است که مراکز پژوهشی، پژوهش­های خود را در اختیار دانشجویان نمی­گذارند. به نظر می­رسد این پژوهش­ها برای این انجام شده است که کسی از آنها استفاده نکند! اگر پژوهش با ارزشی در پژوهشگاهی انجام شده باشد، در کتابخانه­ها یا کنج قفسه­ها خاک می­خورد و افراد خارج از پژوهشگاه به مثابه دزدانی تلقی می­شوند که قصد دستبرد به این منابع و داده­های ارزشمند را دارند. این مسئله دربارۀ پژوهش­های انجام شده توسط مراکز دولتی قابل توجه­تر است.
 
برای تهیۀ پیشینه نه تنها نباید این موانع وجود داشته باشد بلکه دسترسی باید هرچه بیشتر تسهیل شود. مثلا مرکزی وجود داشته باشد که تمامی مقالات و پژوهش­های علمی دربارۀ موضوعات مختلف و در حوزه­های مختلف را در اختیار داشته باشد. از طریق سرچ اینترنتی بتوان به این منابع دست یافت و متن کامل مقالات و پایان­نامه­ها را دریافت کرد و حتی این متون قابلیت کپی داشته باشد؛ تا زمان دانشجو صرف بازنویسی متونی نشود که یک بار نوشته شده است.
 
اگر ترس از دزدی پایان­نامه و این گونه مسائل نیز وجود دارد، تاسیس چنین مرکزی خود، راه­حل رفع این سرقت­های علمی است. با در اختیار داشتن تمامی منابع می­توان فهمید کسی سرقت علمی داشته است یا نه. ضمن اینکه با طراحی یک نرم­افزار، به راحتی می­توان با تطبیق کلمات یک پایان­نامه، دریافت که کدام قسمت­های متن مورد نظر عینا در دیگر منابع تکرار شده است.
 
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
حسين صدرا
-
۲۸ آذر ۱۳۹۱ - ۲۱:۰۹
لطفا راهکار بدهيد
اين حرفها ديگر کليشه اي شده است
2
0
مريم جامه بزرگي
-
۰۴ دی ۱۳۹۱ - ۱۶:۴۵
سلام. اين متني که شما نوشتيد من رو ياد تمام لحظاتي ميندازه که در دانشگاه علامه طباطبايي در کارشناسي و به خصوص ارشد تحصيل کردم!!!
گذشته از اين حرفها به نظر من يکي ديگر از ناهمواريهاي پژوهش در ايران مسئوليني هستند که اهميت پژوهش بعد از گذشت اين همه سال از انقلاب اسلامي براشون مشخص نشده و در سياست گذاري هاشون جايگاهي چنداني براش قائل نيستند تا بودجه اي مناسب براي پزوهش تصويب کنند و به تبع، اين کوتاهي به ساير قسمت هاي جامعه از جمله آموزش عالي سرايت کرده.
0
0
پربازدیدترین آخرین اخبار