کد خبر:۲۲۱۱۶۲
وبلاگ «سایرن»

بی بی سی در کنار هاشمی:حمایت مجازی یا واقعی؟

صدای آمریکا و بی بی سی به نیابت از هواداران هاشمی جلسه محاکمه نیک اهنگ کوثر به عنوان افشاء کننده فایل کذایی را برپا کردند.

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، در آخرین به روز رسانی وبلاگ «سایرن» چنین آمده است: در شرایطی که اغلب رسانه‌های ضد انقلاب در کنار روزنامه‌ها و سایت‌های منتسب به خاندان هاشمی رفسنجانی درگیر رفع و رجوع مفاد مکالمات لو رفته مهدی هاشمی از جمله پذیرش آشکار خط دهی به آمریکا برای تشدید تحریم‌ها بر ضد ملت ایران هستند، صدای آمریکا و بی‌بی سی به نیابت از هواداران هاشمی جلسه محاکمه نیک اهنگ کوثر به عنوان افشاء کننده فایل کذایی را برپا کردند.

 تصور اینکه دشمن تا این اندازه احمق است که در شرایط فشار رسانه‌ای داخلی به هاشمی دم خروس صدای رسمی آمریکا و انگلیس را ندیده گرفته و پروژه تطهیر را از خارج کشور کلید بزند، اندکی مضحک است. پس هدف از بی‌اخلاق خواندن کوثر در رسانه‌هایی که بی‌اخلاق جزئی لاینفک از مانیفست کاریشان است چیست؟ از طرفی الصاق اتیکت وابستگی به دستگاه‌های امنیتی کشور به کوثر در حمایت از هاشمی‌ها خود می‌تواند شاهدی حقوقی بر تایید فایل‌های صوتی منتشر شده به وسیله وکلای پرونده پر و پیمان کانادایی مهدی هاشمی باشد. این خود یعنی هاشمی به جهت ضدیت با دستگاه امنیتی ایران به عنوان «هدف» در آمریکا و انگلیس مورد حمایت بوده است. حال سوال این است که هاشمی -بر فرض عدم اطلاع ما از محتویات فایل‌های صوتی- در برابر این حمایت بی‌چون و چرای دستگاه‌های اطلاعاتی غربی چه خدمتی به آن‌ها ارائه می‌داده است؟!

پس اهداف پیگیری چنین پروژه خبری- رسانه‌ای در وضعیت فعلی سیاست ایران می‌تواند بسیار جالب توجه باشد.

فرض اول این است که بی‌بی سی و صدای آمریکا از روی «حماقت فزاینده» دست به حمایت آشکار از هاشمی پدر و پسر و حتی قهرمان خواندن فائزه زده‌اند. با در نظر گرفتن رفتارهای این رسانه‌های منفعت محور در پروژه‌های مشابه مثل عبور از خاتمی، کروبی یا موسوی می‌توان دریافت که عبور از هاشمی‌های گرفتار در باتلاق نفرت عمومی اصولا برای استعمارگران آمریکایی- انگلیسی نباید تا این حد مسئله‌ای احساسی و غیر قابل هضم باشد. انگلیس و امریکا از مبارک و بن علی گذشته‌اند، مهدی هاشمی که رقمی در این بازی اطلاعاتی محسوب نمی‌شود. با این فرض پس میزگرد حمایت از وی قطعا یک خبط رسانه‌ای – سیاسی بوده است.

فرض دوم این است که رسانه‌های نسبتا حرفه‌ای دشمن «آگاهانه» مخاطبانشان را وارد بازی بی‌پایان خبرسازی‌های خاندان هاشمی کرده‌اند تا در آستانه انتخابات اذهان عمومی را از حوادث سیاسی پشت پرده منحرف کنند. قطعا مهدی هاشمی با چنین عملکرد جهان سومی ضایعی دیگر بعد از آزادی نیز یک مهره سوخته و بی‌ارزش خواهد شد. چه بسا با حمایت آشکار بیگانگان موفق شود کل خاندان هاشمی را یک تنه به نیستی کامل بکشاند. مشابه رفتار غیر حرفه‌ای «فائزه» در پادویی فتنه که اولین جرقه آتش را به انبان سکوت پدر زد و پروژه انزوای کامل وی را آغاز کرد. حال سوال اصلی این است که هاشمی‌ها خواسته یا ناخواسته فدایی کدام دستاویز سیاسی بیگانگان قرار گرفته‌اند؟

برای پاسخ دادن به چنین سوالی لازم است به حوادث همزمان در ایام خبرسازی پی در پی هاشمی‌ها توجهی ویژه داشته باشیم:

الف- آیت الله جنتی در سخنانی صریح و بی‌پرده راه ورود فتنه گران به عرصه سیاست کشور را مسدود کرده و به بحث‌های بیهوده و چانه زنی‌های سیاسی دور ماندگان از عرصه قدرت پایان دادند. صحبت‌هایی که به مذاق اربابان فتنه گران قلاده بسته و مشتاقان اجرای پلان B انقلاب مخملی اصلا خوش نیامد. پس ظاهرا تصمیم بر این شد که با بحران سازی سیاسی نابهنگام فضا را برای ورود از مرتبه‌ای بالا‌تر آماده سازند. وقتی بحث آزادی یک متهم درجه یک فتنه با 13 قلم اتهام سنگین اقتصادی- سیاسی به شورای امنیت ملی صعود می‌کند یعنی باب مذاکره با فتنه گران را از مرتبه‌ای بالا‌تر از شورای نگهبان هنوز می‌توان با بحران سازی سیاسی باز نگاه داشت. گیریم یک یا چند هاشمی لای این در له شوند. مهم است؟!

ب-در اوج درگیری‌های ظاهری هاشمی با جبهه عدالت خواهان مردمی، سخنگوی دولت امریکا بی‌پرده صحبت از پیشنهاد آغاز مذاکرات ایران و آمریکا می‌کند. شکی نیست بیشترین تعداد درخواست برای مذاکره از طرف دولت آمریکا در دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد مطرح شده است. هم زمانی انتحار سیاسی رسانه رسمی وزارت خارجه آمریکا برای حمایت از هاشمی در آستانه انتخابات و اعلام علنی پیشنهاد مذاکره، اخبار زیادی را از پشت پرده آشکار می‌کند. بنا بود گفتمان عدالت خواهی و «ما می‌توانیم» از درون منزوی شود که به لطف بروز و ظهور جریان انحرافی در دولت چنین اتفاقی حداقل در نمای بیرونی نظام رخ داد. قرار بود موضع رسمی دولت از «مرگ بر امریکا» تبدیل به شعار «نه جنگ و نه سازش» شود که در دوره اول به قدرت رسیدن دولت «ارزشی» احمدی‌نژاد چنین شد. اکنون صحبت از تابو نبودن «سازش مصلحت آمیز» با استعمار است. یعنی‌‌ همان شعاری که دلالان ایرانی- آمریکایی رابطه با آمریکا به عنوان مرتبطین رسمی شورای عالی ایرانیان به ریاست مشایی بار‌ها مطرح کرده‌اند.

ج- در اوج حرکت چراغ خاموش جریان انحرافی مجددا تلاش می‌شود با مظلوم نمایی داخلی فراوان «جوانفکر» به عنوان تابلوی انحرافی این جریان دقیقا چند روز بعد از آزادی به قید وثیقه پسر هاشمی به مرخصی تن در دهد. مشابه سازی خبری در شرایطی که وی به عنوان یک فرد دست چندم و بی‌رتبه این جریان قطعا نقشی در بازی بزرگان نخواهد داشت قطعا برای خبرسازی صورت گرفته است. یعنی حرکتی موازی با خبرسازی‌های رسانه‌ای صدای آمریکا، بی‌بی سی در حمایت از خانواده هاشمی اما در نقطه مقابل؛ چرا که جوانفکر بعد از آزادی به حرم امام رحمه الله علیه پناه می‌برد و خط مظلوم نمایی و بی‌خطری را در مقابل حرکات رسانه‌ای «خبیثانه» مهدی و پدر به بهترین شکل ممکن پیاده می‌کند.

د- به نظر می‌رسد در چنین شرایطی به جای تن دادن به بازی خاندان منزوی و تمام شده هاشمی لازم است از تمرکز در پوسته خارجی عرصه سیاست اجتناب کرده و با دیدی باز نظاره گر رفتارهای همه بازیگران موثر و خواهان سهم در آینده نه چندان دور باشیم. پیشنهاد ما بازگشت به گفتمان مطرح شده توسط رئیس شورای نگهبان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری است. گفتمانی که اساس فتنه و فتنه گران خزیده در ذیل نحله‌های سیاسی متنوع اما هم هدف را نشانه گرفته است. گرد و خاک کردن اسب‌های رسانه‌ای خاندان هاشمی یا جریان انحرافی و حتی اصلاح طلبان بی‌شک برای پوشاندن پشت پرده حوادثی است که پیش آگهی‌اش اندک اندک در آسمان سیاست و خیانت ظهور می‌یابد.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار