من نمیدانم چرا این تاریخ میلادی در کشورهای اسلامی مطرح است، مسلمان باید تاریخ اسلام را بگوید که ما مسیحی نیستیم.
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛تعیین مبدأ تاریخ ثابت برای هر ملیت و مکتبی هم ضروری است و هم حائز اهمیت فوقالعادهای است و مطالعه تاریخ ملتهای مختلف نشان میدهد که همه آنها تاریخ ویژهای برای خود داشتهاند؛ چراکه تاریخ نشان دهنده هویت یک مکتب است و از مولفههای فرهنگی هر جامعهای به شمار میآید.
هجرت و تاریخ هجری در تمدنسازی اسلامی از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است و برای فرهنگ سازی در زمینه گفتمان اسلامی باید آن را در جامعه بهطور جدی طرح کرد. هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه در روز اول ربیعالاول رخ داده است که این امر مبدأ تاریخ مسلمانان بر اساس بحث هجرت شکل گرفته است.
پس از شکل گیری جامعه و دولت اسلامی در مدینه و نیز اهمیت هجرت در اندیشه قرآنی و نقش آن در ایجاد یک تحول عمده در توسعه و گسترش اسلام سبب شد تا مسلمانان صدر اسلام نیز بنابر پیشنهاد امیرالمؤ منان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام و تصویب خلیفه وقت، هجرت سرنوشت ساز پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم از مکه معظمه به مدینه منوره را مبدا سال قمری و تاریخ اسلام قرار داده اند.
محمدرضا پهلوی برای مقابله با مخالفان خود درصدد برآمد که ریشههای این مکتب را بخشکاند به همین جهت در شهریور سال 1354 ه.ش در مراسم افتتاح مجلس دوره بیست و چهارم عنوان کرد که قصد دارد فرهنگ ایرانی را از عوامل بیگانهای که در این فرهنگ راه یافتهاند، نجات دهد لذا مجلس سنا و مجلس شورای ملی در یک اجلاس مشترک به ریاست جعفر شریف امامی تصویب کردند که مبدأ تاریخ، از هجری شمسی به شاهنشاهی تغییر یابد.
از این اقدام دستگاه پهلوی نیز به خوبی میتوان پی برد که تغییر مبدأ تاریخ مقدمات بیرون کردن افراد از دین اسلام میباشد؛ چراکه پس از آن میتوان مناسبتها و مناسک را از آن دین و مکتب گرفت و افراد هیچ رابطهای با مواقیت برجسته و مطرح در دینشان نخواهند داشت.
قرن 21، تعبیر میلادی است و من نمیدانم چرا این تاریخ میلادی در کشورهای اسلامی مطرح است، مسلمان باید تاریخ اسلام را بگوید و ما مسیحی نیستیم. (1)
ما نه تنها باید تاریخهای خود را حتی در جوامع بینالمللی نیز به تاریخ اسلام و بر مبنای هجرت بیان کنیم بلکه آنچنان که از ادبیات حضرت امام بر میآید که حتی نامیدن قرنها نیز باید بر اساس واژگان و اصطلاحات متون دینی و اسلامی باشد.
امام راحل این قرن را قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران میدانستند و منظورشان قرن هجری قمری بوده است نه قرن میلادی لذا نباید قرن 21 را به کار ببریم.
امام (ره): «این قرن به خواست خداوند قادر قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است»
در بستر تاریخ اسلامی و هجری و نیز ادبیات غلبه مستضعان است که میتوان اسلام را نیز گسترش داد به طوریکه مقام معظم رهبری نیز میفرمایند: «اکنون نخبگان سیاسی و فکری در دنیای اسلام، وظیفه سنگینی بر عهده دارند، اندیشمندان مسلمان، پیام آزادیبخش اسلام را هر چه رساتر و شیواتر به گوش و دل آحاد مردم خود برسانند»
امروز دوست و دشمن اذعان دارند عصر جدید اسلام فرا رسیده است و جهان اسلام بیدار شده است. در یکی دو قرن گذشته این گونه تلقی شده بود که اسلام به پایان کار خود رسیده و آخرین قدرت اسلامی بعد از جنگ جهانی اول (دولت عثمانی) متلاشی و کشورهای اسلامی بین استعمارگران تقسیم شد. به گونه ای که ما هم از هم بیگانه شدیم.
میخواستند کاری بکنند که خبری از اسلام نباشد به طوریکه افتخار دانشجویان مسلمان در تقلید و تشبه به غرب باشد، اما امروز که سی سال از اولین انقلاب اسلامی در این دوره میگذرد تنها رقیب نظام استعماری، مسلمانان هستند و حتی خود نظام سرمایهداری نیز در حال فروپاشی است در حالی که مسلمانان شیعه و سنی امروز یکدیگر را پیدا کردهاند و اسلام در حال مطرح شدن در جامعه جهانی است.
زمانی در سراسر جهان هرگاه که می خواستند مدرن شوند به سراغ اسلام می آمدند، در آن زمان زبان علم، زبان قرآن بود، اما امروزه مسلمین باید انگلیسی، فرانسه و آلمانی بی آموزند تا علم بیاموزند و این ذلت است و مایه عقب ماندگی مسلمین می شود باید به جایی برسیم که هم مبدأ تاریخ و هم زبان جهانی بر مبنای اسلام باشد که دیگران مجبور باشند برای فراگیری علم و تمدن به سراغ اسلام بیایند.
طبق گفتمان امام (ره) دو نوع اسلام میتوان تعریف کرد؛ اسلام ناب و اسلام امریکایی. اسلام امریکایی میگوید که نماز بخوان، روزه بگیر، اما تمدن نساز و برای داشتن تمدن از همان غرب کپی برداری کن و هرچه غرب بگوید همان را بدون قید و شرطی قبول است، اما اسلام ناب در فکر عزت اسلامی و مسلمانان است و ما باید در فکر این اسلام باشیم که به همه مظاهر و نمودهای دینی توجه دارد.
پینوشت: 1- سخنرانی حسن رحیم پور ازغدی در هماندیشی دانشجویان جهان اسلام؛ 87/09/06