به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»،مهدی یاراحمدی خراسانی در وبلاگ شخصی خود نوشت:
از منظر قرآن مجموع فراز و نشیب زندگی انسان دارای سه مرحله میباشد؛ مرحله ضعف کودکی، دوران قوت جوانی، مرحله ضعف پیری. قرآن کریم و روایات اسلامی به دوره حساس نوجوانی و جوانی عمر انسان اهمیت ویژهای دادهاند. پیامبر اکرم (ص) میفرماید: خداوند متعال به وجود جوان عبادت پیشه و باتقوا بر فرشتگان مینازد و میفرماید: این بنده من را بنگرید به خاطر من از هوای نفس خویش دست کشیده است. با مرور آیات قرآن میتوان موارد زیر را به عنوان مهمترین ویژگیهای یک جوان شایسته عنوان نمود:
داشتن ایمان:
قرآن میفرماید:ای کسانی که ایمان آوردید به خدا و پیامبرش و کتابی که بر او نازل کرده ایمان بیاورید.
عدالت طلبی:
از آنجا که جوان هنوز در نابرابریهای محیط غرق نشده و به آن خو نگرفته و آلوده نشده است صفت عدالت طلبی و حمایت از مظلومان در او بیشتر تجلی دارد.
کوشش و تلاش:
دوره جوانی زمان تلاش، کوشش و نشاط است. قرآن در این باره حضرت موسی را سمبل و الگوی یک جوان فعال معرفی میکند که بدون سرمایه برای حضرت شعیب کار کرد و بعد از انتخاب همسر و تشکیل خانواده با ثروت فراوان به شهر خود بازگشت.
حق پذیری:
جوانان زودتر به حقایق دل میبندد و در عمل نیز بیباک و جسوراند و اگر چیزی را حق ببیند در تثبیت آن مقاومت میکند. قرآن کریم برخی از جوانان اصحاب کهف را چنین میداند: ما داستان آنان را به حق برای تو بازگو میکنیم، آنان جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما برهدایتشان افزودیم.
شهامت و شجاعت:
از دیگر ویژگیهای یک جوان شایسته از نگاه قرآن داشتن شهامت و شجاعت است. این دو از صفات کمال انسان است که بیشتر در جوانان نمود دارد. از جمله این جوانان میتوان به حضرت داوود و حضرت ابراهیم اشاره کرد.
عفت و پاکدامنی:
از دیگر ویژگیهای یک جوان میتوان به عفت و پاکدامنی اشاره کرد. قرآن در جایی در باره حیا و عفت دختران شعیب میفرماید: ناگهان یکی از آن دو زن به سراغ او آمد در حالیکه که با نهایت حیا گام بر میداشت.
پرهیز از افراط و تفریط:
پرهیز از افراط و تفریط و رعایت اعتدال از دیگر ویژگیهای یک جوان شایسته است. امام موسی کاظم (ع) در این باره میفرماید: بهترین کارها معتدلترین و میانهترین آن هاست. جوانان در این مقطع از سن باید احساسات و شور جوانی را در خویش کنترل و هدایت کنند و از افراط و تفریط در امور بپرهیزند.
خوش اخلاقی و تواضع در برابر مردم: لقمان حکیم به فرزند جوانش سفارش میکند: پسرم با بیاعتنایی از مردم روی بر مگردان و مغرورانه بر زمین را نرو که خدادند هیچ متکبر و مغروری را دوست ندارد.
امر به معروف و نهی از منکر:
یک جوان شایسته باید مردم را از منکرات و زشتیها نهی و به خوبیها دعوت کند و در برابر سختیها و مشکلات صبور باشد.
نیکی به پدر و مادر:
از ویژگیهای یک جوان شایسته، نیکی به پدر و مادر است.
یادآوری معاد:
یک جوان شایسته از نظر قرآن هیچگاه یاد مرگ و روز قیامت را فراموش نمیکند. لقمان به فرزند خویش میفرماید «پسرم اگربه اندازه سنگینی دانه خردلی (عمل خوب یا بد) باشد و در دل سنگی یا در گوشهای از آسمانها و زمین قرار گیرد، خداوند آن را در قیامت برای حساب میآورد، خداوند دقیق و آگاه است.»
اهتمام به ازدواج:
ازدواج یکی از محبوبترین نهادها نزد خداوند و از سنتهای پیامبر (ص) است که با آن میتوان خود را تضمین کرد. جوان برای رشد خود نیازمند به آرامش روحی و فکری است و این آرامش میتواند در سایه ازدواج مهیا شود.
دوری از هوای نفس و شهوت:
بزرگترین مانع رشد یک جوان شهوت و هوای نفس اوست. حضرت علی (ع) در این باره میفرماید: هر کس از شهواتش پیروی کند به تحقیق در هلاکت به نفسش کمک کرده است.
طلب شخصیت و عزت شخص:
جوانان در طلب شخصیت و کسب عزت نفس میباشند و مایلند هر چه زودتر شخصیتی ثابت و مستقل برای خود بسازد و موجبات رشد خود را فراهم نماید.
الگو یابی:
یکی از مهمترین ویژگیهای شخصت انسان در دوران جوانی الگو یابی است که در راستای رشد و شکل گیری هویت شکل میگیرد. قرآن پیامبر اسلام را بهترین شایستهترین الگو معرفی مینماید.
برخی از افراد به غلط جوانی را دوران جهالت دانسته و هرگونه اشتباهی را با دلیل جوانی توجیه پذیر میدانند این در حالی است که از نگاه اسلام -که جامعترین مکتب آسمانی است- جوانی دوران تلاش و کوشش و تفکر است. از این رو اسلام فعالیتهای خردمندانه در دوران جوانی را ارزشمندتر میپندارد. و عبادت و پرهیزکاری را بهترین همراه انسان در بهار زندگانی میشمارد: «در جوانی پاک بودن شیوهٔ پیغمبری است». دین مبین اسلام بیشترین توصیهها را در هدایت و تربیت نسل جوان و رسیدگی و ساماندهی امور آنها دارد. فرصت زندگی اولین نعمتی است که خداوند به انسان ارزانی داشته که بهترین دورهٔ آن جوانی است. از این رو باید به گونهای زندگی کرد که مدیون جوانی نشویم و به گونهای جوانی کنیم که شرمندهٔ زندگانی خود نباشیم. به قول شهریار:
از زندگانیام گله دارد جوانیام
شرمندهٔ جوانی از این زندگانیام