به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، اشراف مینویسد: در حال حاضر، کمترین چیزی که میتوان گفت این است که اوباما [فعلاً] بسیار مشغول و گرفتار است. با شروع دور دوم ریاست جمهوری در کاخ سفید، ابعاد تند فهرست جنجالی او برای سیاست خارجی بسیار قابل ملاحظه است. موضوعات مشکلسازتر عبارتند از یک توضیح واضحات قدیمی در دولت واشنگتن: اینکه رئیس جمهوران آمریکا از کرسی سیاسی محدودی برخوردار بوده و پیش از پایان یافتن آن، تلاش میکنند تا نخستین سال از دوران ریاست جمهوری خود را به سالی محوری برای پیشرفتی محسوس مبدل سازند. با نگاه به سال 2013، شاید هیچ موضوعی نتواند بهتر از روابط ایران و آمریکا، توصیف کنندهٔ این احساس اضطرار باشد.
سایت خبری تحلیلی اشراف بدون تایید محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را برای اطلاع نخبگان و تصمیم گیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر میکند.
ایران بدون توجه به تحریمها، برنامهٔ هستهای خود را به طور منظم توسعه میبخشد
توجه امروز [دنیا] برای تحت فشار گذاردن ایران در مورد برنامهٔ هستهای، از سوی آمریکا به عنوان انگیزهای برای اعمال سختترین تحریمها پیرامون این کشور مورد استفاده قرار گرفته است. ایران نیز به سهم خویش، برنامهٔ هستهای خود را به طور منظم توسعه میبخشد: هر چند این کار برای تشدید درگیری کافی است، اما پایینتر از معیارهای آمریکا برای آغاز جنگ [علیه ایران] میباشد. در حقیقت هیچیک از دو طرف خواهان جنگ نیست (اما در این بازی مرغ [2]، هر دو طرف از چراغ سبز نشان دادن امتناع میکنند).
احتمال برگزاری دور جدید مذاکرات ایران و 1+5 در ماه ژانویه امسال
با افزایش تنشها، سال 2013 ممکن است با نشانهای مثبت آغاز گردد. ایران و قدرتهای جهانی (گروه 1+5) پیرامون برگزاری دور جدید مذاکرات در ماه ژانویه به توافق رسیدهاند. به علاوه، هر دو طرف [ایران و آمریکا] اکنون از امتیاز آگاهی از آنچه تا به امروز مؤثر واقع نشده، برخوردار گردیدهاند: گروه 1+5 از ایران خواسته تا اولاً غنیسازی اورانیوم 20% را متوقف سازد، ثانیاً اورانیوم غنیشده را از ایران خارج نماید، و ثالثاً تأسیسات زیرزمینی فردو را تعطیل کند. در مقابل، ایران دریافتکنندهٔ میلههای سوخت برای رآکتورهای تحقیقاتی [3] و قطعات یدکی برای هواپیماهای غیرنظامی خواهد بود؛ ضمن آنکه در دورهای معین هیچ تحریم جدیدی بر این کشور اعمال نخواهد گردید.
آمریکا معتقد است تحریمها به عنوان بخشی از اهرم فشار در مذاکرات مورد نیاز است
در کمال تعجب برخی از صاحبنظران، ایران از پذیرش این پیشنهاد سر باز زد. بعد از آن دورهٔ دیرینهٔ اوجگیری اختلافات واشنگتن و تهران تشدید گردیده و طرفین را در لفاظیهای خود گرفتار نمود. اکنون با فراوانی موضوعات جنجالی و تحریک پذیری که در شرف وقوع است، فرصت شلیک به سمت نزدیکترین گرگ به سورتمه [4]، به سادگی از دست میرود. با وارد شدن درگیری ایران و آمریکا به سال 2013، این گرگ همان رهایی از تحریمهاست.
البته انتظار لغو برخی از تحریمها نیز کاملاً معقول است. هرچند آمریکا خود معتقد است که تحریمها به عنوان بخشی از اهرم فشار در مذاکرات مورد نیاز بوده، اما ظاهراً نکتهای در اینجا وجود دارد: عدم تمایل آمریکا برای استفاده از این اهرم به عنوان برگ برنده، تحریمها را به ابزاری کُند مبدل نموده که تنها توانسته تغییری اندک در محاسبات استراتژیک ایران (و رنجی فراوان برای مردم این کشور) ایجاد نماید.
ایران از پذیرفتن هر نوع بستهٔ پیشنهادی که فاقد لغو تحریمها باشد، سرباز میزند
با نگاه به رویدادهای ماه ژوئن، برخی از علائم هنوز نگران کننده است. یکی از مقامات ارشد آمریکا در پاسخ به پرسش واشنگتن پست در خصوص پیشنهاد آیندهٔ دولت آمریکا به ایران اظهار داشت: «هر چند بستهٔ پیشنهادی جدید ما از همان ساختار بستهٔ قبلی (که مورد پذیرش ایران قرار نگرفت) برخوردار است، اما دارای نوای نسبتاً متفاوتی از شیپور بازگشت [طبل استراحت] است.» گزارشات محرمانهٔ مقامات دولتی حاکی است ایران از پذیرفتن هر نوع بستهٔ پیشنهادی که فاقد لغو تحریمها باشد، سر باز میزند. اخیراً یکی از مقامات ارشد در مصاحبهای با ما اظهار داشت: «هر چند صحبت از روندی گام به گام و مبتنی بر امتیازات متقابل، کاری آسان است اما در عمل برای ما دشوار میباشد که در عوض، امتیازاتی با ارزش مشابه [امتیازات خود] در اختیار ایران قرار دهیم.»
برای چنین نتیجهای، سادهترین جنبهٔ این روند دیپلماتیک (اگر شما از یک امتیاز استراتژیک صرف نظر کنید، ما نیز از یک امتیاز استراتژیک چشم میپوشیم) ممکن است به ریشهٔ سقوط آن مبدل گردد. بنابراین اقدام آیندهٔ ما چیست؟
اگر ایران از پذیرش پیشنهاد بزرگ آمریکا سر باز زند، احتمال وقوع جنگ بیشتر میگردد
عدم پذیرش نخستین حرکت حساب شده [5] ی آمریکا از سوی ایرن و متعاقباً رد پیشنهاد متقابل ایران از سوی آمریکا تاکنون به طرفین نشان داده است که اتخاذ مواضع ماکسیمالیسی افراط گرایی سبب تشدید دورهای خطرناک از گسترش درگیریهای متقابل میگردد. این کمک میکند تا ایدهٔ «قدم بزرگ [6]» یا همان قرار دادن همهٔ گزینهها بر روی میز به منظور جلوگیری از تزویرهای سیاسی، پا به عرصهٔ وجود بگذارد. به لحاظ نظری، این ایده معقول و منطقی است؛ اما در عمل چنین کاری آمیخته با دو خطر اصلی میباشد: اول آنکه معلوم نیست این پیشنهد «» بزرگ به حق ایران برای غنیسازی اورانیوم در خاک خود (کاری نشدنی برای ایران) تن در میدهد یا نه. دوم آنکه اگر ایران از پذیرش نخستن () و تنه پپیشنهاد بزرگ آمریکا سر باز زند، احتمال وقوع جنگ بیشتر میگردد.
یافتن موضع میانه در سال 2013 کلید حل معما خواهد بود
هنگامی که احتمال مؤثر واقع شدن هیچ یک از دو سر این طیف دیپلماتیک وجود ندارد، یافتن موضع میانه در سال 2013 کلید حل معما خواهد بود. برای رسیدن به این نتیجه، دنبال کردن روندی گام به گام که مبتنی بر امتیازات متقابل باشد، میتواند چهارچوبی حاوی کمترین گزینههای نامطلوب فراهم نماید: هر دو طرف توافق مینمایند که سه گام پیش نهند؛ و در صورت نقض توافق از سوی طرفین، هر یک از این گامها قابل برگشت است.
بسته پیشنهادی جدید امریکا به ایران
[طبق این بستهٔ پیشنهادی]، ایران باید غنیسازی اورانیوم 20% را متوقف کرده؛ اورانیوم تولید شده را به کشور ثالثی که مورد توافق طرفین است، منتقل نموده؛ تجهیزات هستهای خود را در فردو تعطیل کرده؛ و ذخیرهٔ اورانیوم غنای پایین خود را کاهش داده و به سطحی پایینتر از میزان مورد نیاز برای تولید تسلیحات برساند. در عوض، آمریکا تحریمهای بانکی مهم را به حالت تعلیق درآورده، تحریم خرید و فروش نفت ایران از سوی اروپا و نیز اِعمال تحریمهای جدید را متوقف میسازد. در سایهٔ این تمهیدات، تعداد امتیازات و حقوقی که طرفین از آن برخوردار میگردند مساوی خواهد بود؛ این امر به نوبهٔ خود سبب ایجاد اعتماد شده، زمان لازم برای ادامهٔ مذاکرات را تأمین نموده و به خلع سلاح هر یک از طرفین ناقض قرارداد در آمریکا، ایران، اسرائیل، بروکسل و ریاض کمک میکند.
به عبارت روشنتر، رسیدن به بیشتر این ویژگیها نه تنها به صورت کامل ممکن نیست، بلکه تداوم آنها نیز چالش برانگیز خواهد بود؛ قابل ذکرترین آنها دشواری توافق در مورد یک چهارچوب زمانی برای ایجاد پیشرفت بیشتر در مذاکرات، و نگرانی طرفین دربارهٔ این نکته است که مبادا تعلیق این فعالیتها، تلاشهای آنان را برای رسیدن به توافق نهایی تضعیف نماید.
اما مشکل موجود از این قرار است: هر چقدر درگیری ایران و آمریکا به سراشیبی جنگ نزدیک میشود که هر دو طرف مستقلاً به دنبال پرهیز از آنند، دو دولت نباید اجازه دهند اصلاح فدای کامل شدن شود [7]. اما مطمئناً هیچ راه دیگری برای تشخیص [عکسالعمل ایران] وجود ندارد مگر آنکه آمریکا گزینهٔ لغو تحریمها را بر روی میز بگذارد.