یک نویسنده آمریکایی اعتقاد دارد که دستگاههای امنیتی آمریکا با ایجاد گروه های تروریستی ساختگی و برخورد با آنها اقدام به سودجویی می کنند.
به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، ندای انقلاب نوشت:
جامعهای را تصور کنید که دولتش با پرداخت پول به جنایتکاران حرفه ای شرایطی را فراهم آورد که در میان جوامع کوچک مذهبی، افراد ناراضی، کسانی که از نظر مالی در شرایط سختی قرار دارند یا بیماران روحی برای انجام نقشه های تروریستی ساختگی به تکاپو بیافتند.
حال تصور کنید که دولت همان کشور با هیاهوی زیاد آن افراد گول خورده را در هم بکوبد تا بتواند به این وسیله این گونه اعمال نفوذها و سرمایه گذاری های فزاینده را توجیه کند.
طبق نظر تراور ارنسون در کتاب "کارخانه تولید وحشت"، آنچه گفته شد یکی از نظریه های موجود در رمانهای کافکا (نویسنده شهیر اتریشی) نیست بلکه واقعیت کنونی آمریکای پس از حادثه یازده سپتامبر است.
کتاب "کارخانه تولید وحشت" با کمک گرفتن از تحقیقات گسترده ای که در این زمینه انجام شده و با ریتمی تند به نمایش تاکتیکهای فریبکارانه "اف بی آی" می پردازد که از سال 2001 برای هدف قرار دادن جامعه مسلمان آمریکا به وسیله عملیاتی معروف به "نیش" طراحی شده اند. این کتاب در حقیقت داستان تحسین شده ارنسون تحت عنوان "خبرچین ها" را که در مجله "مادرجونز" در سال 2011 به چاپ رسیده بود به روز رسانی کرده است.
بسیاری از خوانندگان به احتمال زیاد درباره چندین مورد از توطئه های مربوط به حمله به آسمان خراش ها، معابد یهودی ها و ایستگاه های مترو شنیده اند که "اف بی آی" آن ها را به اشخاصی تحت عنوان "گرگهای تنها" یا گروهک های کوچکی نسبت می داد که مطبوعات زود باور به آنها القابی شیطانی داده بودند. بسیاری از این توطئه های ترسناک به طور کامل توسط خود "اف بی آی" و به واسطه ماموران لباس شخصی فاسدی طرح ریزی و مهندسی شده بودند که خود آنها به مراتب از خلاف کاران خرده پا و کودنی که در این گونه تحقیقات زیر نظر گرفته شده بودند خطرناک تر به حساب می آمدند. با در اختیار داشتن سوابق دادگاه ها و بر اساس مصاحبه هایی که با متهمین، وکلای آنها و مامورین "اف بی آی" انجام داده بود ارنسون تصویری از یگانی ارائه میدهد که به نقطه ای در تلاشهای ضد تروریستی خود رسیده است که هرگونه عملی را واجب و مجاز میداند و اهمیتی هم به این موضوع نمیدهد که آیا افرادی که دستگیر شده اند تروریست واقعی هستند یا خیر.
از نظر "اف بی آی" این امر لازم الاجرا، استخدام خبرچینانی با سوابق گسترده جنایی را توجیه می کند، مانند افرادی با سوابق کلاهبرداری و خشونت یا حتی افرادی با سابقه کودک آزاری دارند. علاوه بر این گونه آسان گیری ها، اگر نخواهیم نامش را بخشش بگذاریم، "اف بی آی" به اینگونه خبرچین ها ده ها یا شاید صدها هزار دلار پرداخت می کند تا از آن به عنوان محرکی استفاده کنند برای کشاندن افراد ساده لوح به داخل توطئه های تروریستی.
ارنسون از یک مامور "اف بی آی" که از این روش دفاع می کند اینگونه نقل می کند که: "برای گرفتن شیطان باید به جهنم پا گذاشت."تحقیقات ارنسون آشکار می سازد که عملیات "نیش" اکثرا افرادی که خطر واقعی محسوب نمیشوند را گرفتار می کند. افرادی که سابقه انجام لفاظی های آتشین علیه دولت را در پرونده خود دارند اما تا زمانی که توسط افراد حکومتی تحریک نشده بودند کوچک ترین قدمی در جهت انجام اعمال تروریستی بر نداشته بودند.
ارنسون نمیخواهد تمام افرادی را که در عملیات نیش دستگیر شده اند را از داشتن سوء نیت به طور کامل تبرئه کند اما او در نظر دارد تا این مهم را اثبات کند که اینگونه افراد در سطح جهانی هیچگونه سابقه تروریستی و یا ارتباط با گروه های تروریست واقعی نداشته اند. و مهمتر از آن حتی با وجود ادعای انجام اعمال خشونت بار توسط این افراد آنها به سلاح های مورد نیاز برای این مهم نیز دسترسی نداشته و پشتوانه مالی برای تهیه اینگونه سلاح ها را نیز نداشته اند.
با این حال حکومت برای بدام انداختنشان در مرحله عمل، با خرج هزاران دلار، سخت افزار نظامیی را در اختیارشان گذاشته است که دسترسی به آنها حتی برای گروهای خبره و حرفه ای تروریستی سخت و دشوار است. به عنوان یک مامور سابق "اف بی آی" که در تحقیقات مربوط به تروریسم داخلی پیش از واقعه 11 سپتامبر شرکت داشته ام این قسمت حکایت ارنسون بیشتر مرا آزار میدهد. من بیشتر نگران این مورد هستم که اینگونه تهدیدات قلو شده و ساختگی برای تحت تاثیر قرار دادن قضات، هیات های منصفه و مردم عادی طراحی شده اند، یعنی کسانی که در حالت عادی شاید چنین روش هایی را خلاف قانون بدانند.
در نمونه ای از همین موارد یکی از خبرچینان به شخصی به نام جیمز کرامتی که رقبتی هم به انجام این کار نداشت مبلغی معادل 250,000 دلار پیشنهاد کرد تا در نقشه او شرکت کند که قاضی مربوطه به سختی این عمل را تقبیح نمود و عنوان داشت: " فقط دستگاه حکومتی می توانست از آقای کرامتی که حماقتش مثال زدنی است یک تروریست بسازد." با این حال او به هیات منصفه این اجازه را داد که کرامتی را گناه کار شناخته و به 25 سال زندان محکوم کند. از بین 150 متهم اینگونه پرونده ها ارنسون فقط توانست به دو مورد که از اتهام تبرئه شده بودند اشاره کند. سایرین اکثرا به احکام تخفیفی اما سخت محکوم شدند. دستگاه قضا به هیچ وجه اجازه ندارد که در مورد اهمیت اتهام جنایی متهمی به طور اغراق آمیز قضاوت کند.
از همه ناراحت کننده تر دلایل ناقصی است که برای استفاده از چنین روشهایی آورده می شود. ماموران "اف بی آی" با کوله باری از آموزشهای سختگیرانه که در آنها اعراب و مسلمانان را ذاتا وحشی معرفی میکند روبرو می شوند. همچنین "اف بی آی" در تلاش برای قبولاندن این باور است که اتخاذ تفکری خاص یا عنوان کردن نظراتی بر ضد ایالات متحده، تروریسم را بدنبال خواهد داشت. با وجود چنین نقطه نظر یک سویه و سخت گیرانه علیه جامعه مسلمان آمریکا، "اف بی آی" استراتژی "پیشدستی، جلوگیری و نابودی" رادر دستور کار خود داده است که نتیجه آن تنها به بازجویی، هدف گیری و سوء استفاده از مردم بی گناه که تنها متهم به انجام ابتدایی ترین حقوق خود هستند ختم می شود.
ارنسون در یک قسمت دچار اشتباه شده است و آن این است که این گونه تاکتیک های مورد استفاده توسط "اف بی آی" نه تنها از مدتها قبل کاربرد داشته است بلکه مسلمانان نیز تنها قربانیان آن نیستند. اولین مورد گزارش شده از این دست تحریکات انجام شده توسط "اف بی آی" بر می گردد به تحقیقات کنگره در مورد سیاست مداران افراطی حامی احذاب کارگری، صلح طلبان و سوسیالیست ها در سال 1918 و همینطور تحقیق و تفحص انجمن کلیسا از تحقیقات صورت گرفته توسط "اف بی آی" که سرانجام به برملا شدن یک سری عملیات سری شد که به پایمال شدن حقوق اولیه گروه های زیر نظر گرفته شده از سالهای 1950 تا 1970 انجامیده بود.
در هر دو مورد تجدید نظرهایی اعمال شد که به واسطه آنها فعالیت های اطلاعاتی اف بی آی محدود شد به زمانی که یک سوء ظن عقلانی در مورد احتمال انجام اعمال مجرمانه وجود داشته باشد. در مقابل افزایش سریع عملیات موسوم به تیغ در دوره حکومت اوباما (رئیس جمهوری آمریکا) مستقیما بر میگردد به اصلاحاتی که در سال 2008 در قوانین "اف بی آی" داده شد که بر طبق آنها استفاده از اطلاعات را بدون در نظر گرفتن احتمال رخ دادن هرگونه سوء استفاده ای آزاد می کرد.
"اف بی آی" همچنین از تاکتیک های مشکوک مشابهی علیه کهنه سربازان ضد دولتی و هرج و مرج طلبان استفاده کرده است، در نتیجه علاوه بر مسلمانان افراد دیگری نیز زیر ذره بین قرار می گیرند. به عبارتی هر کس که عقایدی نامتعارف یا بر خلاف خط مشی های دولتی داشته باشد به طرز مشابهی هدف این گونه عملیات قرار خواهد گرفت.