به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، وبلاگنیوز طی مطلبی تحت عنوان «نامه آرون سوارتز به ستار بهشتی» آورده است:
ستار عزیز؛
قبل از مرگم، خبرهایی درباره تو از فاکسنیوز و سی.ان.ان شنیده بودم. اینکه یک وبلاگنویس ایرانی در زندان پلیس کشته شده است. این را هم شنیدم که مجلس کشورت پیگیر موضوع مرگت شده است. البته این خبرها برای من تازگی ندارد. چرا که حاکمیت کشور من در خارج و داخل امریکا زندانهایی را اداره میکند که مرگ در آن، یک موضوع خیلی عادی است.
وبلاگت را در «بلاگ اسپات» هم دیدم. من که محتوای پستهای تو را متوجه نمیشوم، اما از تعداد نوشتههایت فهمیدم که شاید خیلی هم «وبلاگنویس» نباشی. البته در خبرها شنیدم که نوشتههایت در مخالفت با حکومت کشورت بوده است.
من و تو با تمام شباهتها، تفاوتهای زیادی با هم داریم. تو یک کارگر ساده بودی و خیلی هم به اینترنت آشنا نبودی، اما من شغلم در اینترنت بود. در خلق فناوری RSS نقش زیادی داشتم و جزو ایجاد کنندگان اولیه شبکه اجتماعی Reddit بودم. شبکه اجتماعی که اخیرا «باراک اوباما» هم استفاده تبلیغاتی خوبی از آن کرد.
اگرچه تنها یک وبلاگنویس بودی، اما من علیه یکی از قوانین وضع شده در کشورم در راستای سانسور دولتی اینترنت (SOPA) تظاهرات علنی کردم و علیه دولت سخنرانی کردم.
من مدتها توسط سیستم قضایی کشورم تحت تعقیب بودم. پروندهام خیلی کشدار شده بود، اما کسی تو را تعقیب نکرده بود و قصد جدی هم برای تعقیب تو وجود نداشت. علاوه بر این، مأمورانی که در جریان مرگ تو ندانمکاری کردهاند الآن در سیستم قضایی کشورت تحت تعقیب هستند. اما مسببان کشته شدن من، حتی از خانواده من یک عذرخواهی هم نکردهاند.
ستار! از همه اینها متوجه میشوم که مرگ تو، یک مرگ غیر عمد، آنهم بهدلیل اشتباه چند مأمور پلیس بود. تو هیچ وقت آنقدر از حکومت کشورت ناامید و هراسان نشده بودی که دست به خودکشی بزنی.
اما احتمال دستوپنجه نرم کردن با 35 سال زندان داشت مرا دیوانه میکرد. حکومت کشور من، راهی برای اصلاح ندارد. خودکشی و اجبار به خودکشی، یکی از راههای معمول جوانان کشور من است.
شاید روزی آزادی به حدی برسد که ماجرای واقعی مرگ من هم در اینترنت منتشر شود.
با بهترین آرزوها