کد خبر:۲۲۴۸۱۶
وبلاگ «کارگری در روزنامه»

به بهانه آغاز سی و یکمین جشنواره تئا‌تر فجر

جشنواره بین المللی تئا‌تر فجر به عنوان مهم‌ترین رویداد هنرهای نمایشی ایران درحالی به سی و یکمین دوره خودش رسیده که این عرصه نیز امروز با بحران مخاطب و معضل انفصال از متن جامعه مواجه است.

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، در آخرین به روز رسانی وبلاگ «کارگری در روزنامه» چنین آمده است:  کمبود مخاطب، یکی بحران‌هایی است که همواره حوزه‌هایی چون سینما، تئا‌تر، کتاب و... را تهدید می‌کند. چراکه حیات این عرصه‌ها تا حد زیادی به پشتوانه اقتصادی و بازگشت سرمایه بستگی دارد. این واقعیت درباره هنرهای نمایشی نیز صادق و حاکم است. با این حال و در شرایطی که اغلب نمایش‌های اجرا شده در تالارهای نمایشی کشور مخاطب محدودی دارند برخی آثار رکوردهای خیره کننده و شگفت انگیزی را ثبت کرده‌اند. به عنوان مثال اجرای نمایش «شب آفتابی» در ماه مهر و آبان امسال، بیش از 100 هزار نفر تماشاگر داشت. اتفاقی که بار دیگر نشان داد، چنان چه آثار نمایشی بازتاب دهنده آرمان‌ها و آمال توده مردم باشند، می‌توانند سیل مخاطب را در پی داشته باشند.

این درحالی است که از یک طرف شاهد اجرای نمایش‌هایی در تضاد با آداب و رسوم و فرهنگ بومی کشورمان هستیم و از طرف دیگر نمایش‌های مناسب و منطبق با فرهنگ دینی بسیار اندک اجرا می‌شوند. متأسفانه دست اندرکاران امر، درباره تئا‌تر دینی حساسیت و همیت لازم را ندارند و گاهی دیده می‌شود که نویسندگی و کارگردانی این گونه نمایش‌ها را به افرادی می‌سپارند که دغدغه و شناخت کافی نسبت به فرهنگ دینی ندارند. اگر هم اجرای چنین نمایش‌هایی را می‌پذیرند، بیشتر با هدف کسب معیشت است. این درحالی است که هنر دینی، با ساز و کار کارمندی و اداری محقق نمی‌شود و یک کار قلبی و اعتقادی است. نمی‌توان به افرادی که اعتقاد عمیق و محکمی ندارند سفارش تولید تئا‌تر دینی را داد.

در این میان نمایش‌های ناب و به معنای واقعی کلمه فرهیخته بسیار معدود و انگشت شمار هستند. یعنی اندک نمایش‌هایی را می‌توان نام برد که مخاطب با تماشای آن‌ها به کشف و درکی بر‌تر و روشن‌تر از قبل به زندگی و دنیا برسد.

برای تئا‌تر ایران مشکلات فراوانی را می‌توان برشمرد. مشکلاتی مانند کمبود دستمزد‌ها، کمبود تالار نمایش، ضعف‌های صنفی و معیشتی و.... اما بزرگ‌ترین مشکل تئا‌تر، فقر اندیشه و تورم تکرار و تقلید است. کافی است به نمایش‌هایی که در طول سال‌های اخیر اجرا شده‌اند دقت کنید؛ اکثر این آثار بر مبنای نمایشنامه‌هایی از امثال «مکبث»، «چخوف»، «شکسپیر»، «ایبسن» و... اجرا می‌شوند. نمایش‌هایی مانند «هملت» و «در انتظار گودو» ده‌ها بار اجرا شده‌اند و بر اساس وضع موجود پیش بینی می‌شود که باز هم شاهد روی صحنه رفتن آن‌ها خواهیم بود.

معضل بسیار بزرگی که تئا‌تر ما را به خود گرفتار کرده، آمیخته شدن تظاهر به روشنفکری و خردگرایی با لمپنیسم است. نمود چنین مسئله‌ای، بدپوششی، ایجاد روابط نامتعارف زن و مرد و زیر پا گذاشتن حریم‌های اخلاقی در برخی نمایش هاست. تمام این مسائل منجر شده‌اند که تئا‌تر کشورمان نه تنها نسبتی با دین و مفاهیم دینی نداشته باشد که در شأن و تراز نام جمهوری اسلامی نباشد. تئا‌تر در کشور ما نه فقط مترقی نیست که از مردم عادی جامعه نیز عقب‌تر است.

پاسخ‌هایی که معمولاً مسئولان تئا‌تر یا افرادی که مدافع وضع موجود تئا‌تر هستند در مقابل انتقادات می‌دهند بسیار منفعلانه و محافظه کارانه است. آن‌ها می‌گویند مخاطبان تئا‌تر بسیار محدود هستند و مثلاً یک نمایش در طول یک ماه اجرا، حداکثر با پنج هزار تماشاگر مواجه می‌شود. پاسخ دیگر این گروه این است که تئا‌تر نوعی سوپاپ اطمینان است و از این طریق می‌توان روشنفکران اباحه طلب را راضی کرد. این استدلال‌ها از سر ناآگاهی و خام نگری است. زیرا تئا‌تر نیز مانند سایر رشته‌های هنری موظف و مکلف به تحکیم فرهنگ متعالی است و نمی‌توان با چنین بهانه‌هایی از آن سلب مسئولیت کرد.

تن‌ها راه چاره برای تغییر وضع موجود تئا‌تر ایران، عوض شدن نوع نگاه مدیران و سیاستگذاران این بخش از فرهنگ کشور است. آن‌ها باید ایمان بیاورند که تئا‌تر می‌تواند در خدمت ارزش‌های جامعه باشد و لزومی ندارد که آن را تبدیل به پناهگاه و حیات خلوت ویروس‌های فکری و فرهنگی کنیم.

برای بهبود اوضاع تئا‌تر در کوتاه مدت باید عرصه را برای هنرمندان متعهد و اسلام‌شناس بیش از پیش باز کرد. آثار مرتبط با مفاهیم دینی و تاریخ اسلام باید بر عهده افرادی قرار گیرد که نسبت به این مضامین شناخت و اعتقاد دارند. انحصار اجرای تئا‌تر باید شکسته شود. متأسفانه غالب فضا و امکانات تئا‌تر کشورمان در دست عده معدودی است. عده‌ای که اتفاقاً کمترین میزان تعهد را نسبت به فرهنگ دینی قائل هستند. می‌توان با شکستن این فضای انحصاری و فراهم کردن فرصت برای سایرین و به خصوص هنرمندان با استعداد و دین مدار شهرستانی، این شرایط حاکم بر تئا‌تر را متفاوت از وضع کنونی کرد.

در دراز مدت هم باید در فضای آموزشی تئا‌تر کشورمان تحولات اساسی صورت گیرد. منبع اصلی هنرجویان و دانشجویان تئا‌تر در کشورمان هنوز هم متون کهنه غربی و تئوری‌های پوسیده نظریه پردازان نمایش در مغرب زمین است. عجیب این است که با وجودی که این تفکرات و نظریه‌ها در غرب هم به انزوا رفته و محلی از اعراب ندارند، برخی از اساتید محترم تئا‌تر ما همچنان آن‌ها را به خورد هنرجویان جوان می‌دهند. بومی سازی علوم انسانی در نظام دانشگاهی ایران، باید در عرصه هنری و از جمله دانشکده‌های تئا‌تر هم انجام شود. فرهنگ اسلامی و منابع دینی موجود، یکی از چشمه‌های زلالی است که می‌تواند روح نسل جوان تئا‌تر ایران را سیراب کرده و در عین حال عطش جست‌و‌جوی حقیقت را در آن‌ها افزایش دهد.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار