به گزارش خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، اعضای «میز انتخابات اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل» چندی پیش با کامران لنکرانی دیدار و ضمن بیان دیدگاه های خود، سوالات خود را با وی در میان گذاشتند.
آنچه در ذیل می آید خلاصه گزارش حضور سخنگوی جبهه ی پایداری انقلاب اسلامی در جمع اعضای میز انتخابات اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل است:
رضایتی، دبیر اتحادیه انجمن اسلامی مستقل: ما معترف و معتقد به این هستیم که آن چه که در درجه اول برای ما اهمیت دارد، در واقع اسلام عزیز و مصالح انقلاب است.
بر اساس این دو پیش فرض ها ما مسائل رو می سنجیم. از این جهت اگر بخواهیم شرایط جامعه را تحلیل کنیم، یک تحلیل منبعث از نگاه مادی گرایانه است. که بالا رفتن دلار، کم شدن ارزش پول سرو کار دارد.یک تحلیل دیگر هم وجود داردکه، منبعث از گفتمان انقلاب اسلامی است.
جریانی که اگر به مثابه یک دایره در نظر بگیریم، مرکزیت آن ولی فقیه هست.
عده ای به جهت مواضع خود درون این جریان قرار دارند. عده ای در لبه این گفتمان هستند که در حال خارج شدن هستند .هر جریانی که مقابل این جریان ها قرار دارند، ما آن ها را در تحلیل های خود جبهه معارض می دانیم.بر اساس نگاه اول که نگاه مادی گرایانه است، 1400سال است که ما اشتباه کردیم و بزرگترین اشتباه را هم نعوذبالله حضرت امام حسین مرتکب شده است.
که ما خواه ناخواه خواص جامعه هستیم. انتظار از خواص جامعه بیشتر است.
به همین دلیل اگر خواص هم اراده صحیح و عزم نداشته باشند، کشور دچارافول خواهد شد.باز تاکید من این است که درباره جبهه انقلاب بیشتر صحبت شود. مهم خواص جامعه هستند.
اگر بخواهیم از اول تاریخ صدر اسلام،تاریخ ائمه،تاریخ امامت ، تاریخ معاصرو حتی هر تجربیاتی که خودمان داریم، بررسی کنیم، چند نقطه مشترک دارند.یکی این که هیچ کدام از این ها با عده و عده همراه نبوده است. از این جهت وسعت پیدا کرده است، که اگر شما دین خدا را یاری کنید خدا هم شما را یاری می کند.
در حال حاضر دچار دل نگرانی هستیم، از این که متاسفانه آن هایی که برچسب و لیبل اصولگرایی دارند حداقل ها هم از ولایت فقیه تولی و پیروی نمی کنند. در سفری که حضرت اقا به خراسان داشتند مسئله امید کاملا در سخنرانی های ایشان موج می زند. اما تنها چیزی که در اخبار و ادعاهای اصولگرایان می بینیم،درسر کله زدن با همدیگر شهرت دارند.
اما این که بخواهند نگاه کلان این مسایل داشته باشند،اینطور نیست. تحلیل اجمالی ما از مسائل کشور مبتنی بر نگاه فلسفی ،نگاه فقهی و عرفانی در یک جمله این است که، این انقلاب تا فرج حضرت انشاءالله پابرجا خواهد ماند. روز به روز بر قدرت آن افزوده خواهد شد. تحلیل ما قدرتمند تر شدن انقلاب است.
برخلاف آن چه که می گویند رو به زوال است. به نظر ما اصلا این گونه نیست. و سوال اینجاست که نگاه جبهه پایداری کدام است و چه لوازمی برای تحقق این نگاه انقلابی دارد ؟
دیانی قائم مقام سیاسی اتحادیه : ما چند نقد عمده به جریان جبهه پایداری داریم که بنده مطرح می کنم .به نظر ما جریان پایداری که معتقد است جریانی است با گفتمان سوم تیر ،این چنین جریانی نیست یا نمی تواند به آن عمل کند .
زمانی که می گوییم ما گفتمان داریم، یعنی یک سری شاخص هایی در نظر می گیریم و بر اساس آ ن ها نظر می دهیم و هر اتفاقی که در جامعه می افتد بلاخره از دل گفتمان جبهه ی پایداری باید موضعی دربیاید. اما در یک سال گذشته که جبهه ی پایداری تقریبا حالت تشکیلاتی به خود گرفته است، جبهه ی پایداری چند موضع داشته است از قبیل اینکه با فتنه گران ،ساکتین فتنه و جریان انحرافی مشکل داریم ،خب اینها همه اش خوب هرچند بقیه هم کم وبیش از این حرف ها می زنند،و این به لحاظ سلبی خوب است ،اما خب بعد ایجابی چطور؟ راستی اگر فتنه و انحراف نبود فلسفه ی وجودی و کارکردی پایداری چه بود ؟این برای نخبگان ملموس نیست بحث دیگر بحث کارآمدی جبهه پایداری است .
اگر جبهه پایداری فردای انتخابات 24 خرداد رای آورد، برای اجرای برنامه های خود چه تیمی دارد . در حال حاضر می بینیم که دو کمیسیون در مجلس از جبهه پایداری وجود دارد که هیچ کارآمدی ندارند.
رئیس کمیسیون فرهنگی دبیر کل جبهه پایداری است و کمیسیون آموزش که افرادی مانند آقای نبویان را دارند ، می بینیم بازدهی که به لحاظ گفتمانی انتظار داریم را ندارند. عموم افرادی که در کمیسیون فرهنگی هستند مواضعی دارند که خارج از متن فرهنگی هستند مثل آقای مطهری ، کنترل و جهت دهی کمیسیون باید بر عهده ی رئیس کمیسیون باشد که در واقع این اتفاق نمی افتد .
فرض کنیم جبهه ی پایداری رای آورد چه تضمینی وجود دارد،مثل دولت احمدی نژاد از افراد تکنو کرات مثل رحیمی استفاده نکنه؟ نکته ی دیگر در مورد حضور برخی از اعضای نزدیک پایداری در دولت است.
آقای لنکرانی قبول کنید یک تشتت و حداقل دو گانگی در پایداری وجود دارد برخی حضور آقای الهام در دولت را بازی پایداری برای استفاده از ظرفیت رای دولت می دانند اگر این گونه باشد پس مبارزه با انحراف کجاست ؟ والبته موارد جزئی تر و البته مصداقی تر در مباحث فرهنگی ،اقتصادی ،سیاسی در باره عملکرد و ایده های جبهه ی پایداری وجود دارد که با توجه به کمبود وقت ان شا ا...در زمان دیگری علاقمندیم مورد بحث و نظر قرار گیرد.
دکتر لنکرانی : بنده تشکر می کنم از دوستان که بنده را دعوت کردند و مباحث با ارزشی که مطرح کردند ،هر چند فرصت کوتاه است.
در ابتدا باید بگویم که بنده به این جا نیامده ام که بگویم جبهه پایداری خوب هست یا نیست یعنی موضوع مورد بحث ما این نیست که بگویم به این جبهه بپیوندید یا از آن دوری کنید.
در قرائت ما پایداری جبهه ای گفتمانی است اما مبنای ما این هم نیست که بگوئیم هر کاری کردیم درست بوده بلکه مبنای ما این است که بر اساس یک احساس تکلیفی ، جمعی فکر می کردند با هم می توانند کار مشترکی داشته باشند و با هدایت روحانیون عظیم الشانی کنار هم قرار گرفتند و فعالیت هایی را شروع کردند که قطعا با توجه به اینکه هم از عمر این جبهه مدت زیادی نمی گذرد و هم این که این طور نبود که ما ازسال ها قبل برنامه ریزی کرده باشیم که بخواهیم کار تشکیلاتی وسیعی انجام دهیم ،چون این مقدمات طی نشده طبیعی ست که برخی از اشکالات این جا خود را نشان می دهد.
آن هم در صحنه ی سختی مانند انتخابات که صحنه ی پرتنشی است و تشکیلات های خیلی با سابقه هم در این صحنه دچار چند گانگی می شوند .
اما مسئله ای که می خواهم عرض کنم این است که اساس شکل گیری جبهه پایداری روی یک احساس نیاز بود ، و آن امروز بیش از گذشته احساس می شود و نسبت به قبل از انتخابات مجلس، نه تنها کم نشده بلکه افزایش پیدا کرده .
اشاره شد به افول جریان چپ و افول احتمالی جریان راست ،بنده در دورانی که کمی جوان تر بودم و فعالیت های من غالبا در حد ارتباط با دوستان راست سنتی بود همیشه در ذهن داشتم که با توجه به این که رهبر انقلاب هیچ وقت از این اصطلاحات استفاده نمی کردند و می فرمودند این دو با هم فرقی ندارند کمی هضم آن برای من آن وقت قدری مشکل بود .
اما به مرور متوجه شدم که آن چیزی که ناب و مورد نظر رهبری ست و ایشان آن را می پسندند ورای راست بودن است و طبیعتا ورایآن گروهی که عنوان چپ و اصلاحات برای خود انتخاب کرده بودند و در مقاطعی حساب خود را از انقلاب و نظام جدا کردند .
آنچه که ملاک و پسند ایشان هست (که ما پسند ایشان را از باب این که ایشان را مصداق حجت خودمان در عرصه ی اجتماع می دانیم برای ما اهمیت دارد که چه مسیری را برای ما ترویج می کنند ) چیزی ورای راست و چپ است حرف اصلی انقلاب این دو نیستند البته ممکن است بخشی از عملکرد های انقلابی هم آنجا در این دو گروه بروز کند.
اما جبهه پایداری تلاشی بود برای اینکه دوستانی که احساس می کردند این حضور در صحنه ی اجتماعی دارد در غالب تحزب و در باتلاق گروه گرایی و قبیله گرایی از یک طرف فرو می رود از یک طرف هم عده ای این را با تعویض فرع و اصل می خواهند به مسلخ می برند اصل ما در این گفتمان انقلاب اسلامی،رهبری و ارزش هایی است که ایشان و امام(ره) مطرح کرده اند، و مسیری که این بزرگواران به ما نشان داده اند.
بعد از انتخابات سال 84 به مرور اتفاقاتی افتاد که همین جمع دوستانی که هستیم می گوییم گفتمان سوم تیر، خوب که در کنه این داستان می رویم، متوجه می شویم که، گفتمان سوم تیر جدا از گفتمان انقلاب اسلامی نیست.
ولی وقتی گفتمان سوم تیر شد، این گمان برای بعضی ها پیش آمد که نماد این گفتمان آقای احمدی نژاد است واین نماد موضوعیت جدا از اصل پیدا کرد.
این مسیری بود که منجر به ریزش ها یی شد و مشکلاتی پدیدار گردید. در تشکیل جبهه پایداری، بحث فتنه، اصلاح طلب، مرتبط با خارج وسکولار و ... اصلا موضوع بحث ما این ها نبود. بین این دو سر طیف که هر دو آن ها به گمان ما برای تفکر انقلاب اسلامی مذبحی بود احساس نیاز شدبه اینکه عده ای وارد میدان شوند و راه جدیدی را به این معنا که بازیافت راه اصیل باشد را مطرح بکنند بالاخره اتفاقات خیلی بدی داشت در انتخابات گذشته رخ می داد وهمه سکوت می کردند ومی گفتند: شما چرا کاری انجام نمی دهید.
اتفاق بد این بود که، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به نوعی تحت فشار توسط جامعه روحانیت مبارزبود وسیاسیون ازاین دو تشکل روحانی استفاده ابزاری کردند و بعد خود سیاسیون هم به راحتی خود را مورد استفاده ابزاری دیگران قرار دادند.
مثلا وقتی از آن ها پرسیده شده که آقای قالیباف چرا تشریف دارند، صراحتا می گفتند :ایشان امکانات دارند و کسی که امکانات دارد، باید در تعیین کاندیداها نقش داشته باشد.
ویا آقای لاریجانی چرا باید حضور داشته باشد ؟گفتند : ایشان رئیس قوه است و می تواند حمایت قوه را برای ما فراهم بیاورد..
وجود جبهه پایداری یعنی، می توان جور دیگر هم در صحنه اجتما عی حضور داشت وعمل کرد. در عین حال متعهد بود وبه کانون های قدرت وثروت وصل نبود.
اگر الان هم جبهه پایداری منحل شود ،کار مهمی را در مجلس نهم پایه گذاشت. البته این تنها وظیفه ما نبود است .
اصل گفتمان ما انقلاب اسلامی، رهبری و ارزش هایی که ایشان و حضرت امام مطرح نموده اند می باشد. جبهه پایداری یک نشانه ای در انتخابات مجلس به جا گذاشت که جریان اصیل انقلاب اسلامی این مدلی نیست که در حال اتفاق افتادن می باشد.
ما اگر در ان صحنه هم آماده شدیم با نگاه گفتمانی حضور پیدا کردیم. چون اگر نگاه ما این بود که حتما در انتخابات رای بیاوریم حتما به گونه ای دیگری عمل می کردیم. مثلا همین دوستان گفتند که ما 9 بهمن (90) نظرسنجی می کنیم، هرکسی که بیشترین رای را درنظر سنجی بیاورد، کاندید ما می شود.
ما هم می توانستیم این کار را انجام دهیم، اما این گونه عمل نکردیم. از این به بعد هم حرکت ما از همین منظر قابل ارزیابی و قابل نقد است.
هرکسی در این مسیر حرکت کند، ما از آن ها حمایت می کنیم.در این فضا یکی از کارهای متشکل و دارای بروز از ناحیه گفتمان انقلاب اسلامی جبهه پایداری است.
هرنوع تحزب در حال افول است. گفتمان انقلاب اسلامی فراتر از نگاه اصولگرایی و نگاه فردی به موضوع و در حال بالندگی است.
ما چند هفته ای است برنامه ای را تحت عنوان دولت یازدهم شروع کردیم. در این برنامه از صاحب نظران حوزوی و دانشگاهی که در این عرصه حرف برای گفتن دارند دعوت به همکاری شده است. نظرات آن ها مستقیم و غیر مستقیم استفاده می شود.
تا همین جا به نتایج خوبی رسیده ایم. سعی کردیم به نقاط ضعف برنامه ریزی کشور توجه کنیم. یکی از معضلات ما بحث اقتصادی هست. در کناراین توجه به مقوله فرهنگ کار زیر بنایی لازم است. حفظ کردن این حرکت دو گانه همزمان با هم اهمیت دارد.
ارائه راه حل کوتاه مدت و میان مدت در مورد این مسائل اهمیت دارد.در این برنامه دوستان کار می کنند و خوب پیش می رود.بحث مردمی کردن اقتصاد که رهبر انقلاب هم در شاخصه های اقتصاد مقاومتی وهم در شاخصه های الگوی پیشرفت ایرا نی-اسلامی به مقوله مردمی بودن آن تاکید کرده اند.
2سال پیش در سالگرد ارتحال حضرت امام مقام معظم رهبری فرمودند: ما در هر عرصه ای که مردمی عمل کردیم پیروزی نصیبمان شده است. در عرصه سیاسی به دلیل داشتن پشتوانه مردمی پیروزی داشتیم . اقتصاد هم باید مردمی شود.
همچنین توضیح دادند که مسئولین باید انرژی خود را صرف این کنند که راهی پیدا کنند تا مردم بتوانند در اقتصاد اثر گذار باشند. یکی از محورهای اساسی برنامه ریزی ما مردمی کردن اقتصاد است. جنس بحث ها از این قبیل است و تلاش این است که جدی تر دنبال کنیم.
به نظرم کار آمدی را نمی توان با عملکرد یک کمسیون سنجید . کمسیون اگر یک نفر ناهماهنگ باشد یا دستور کارهایی که هیئت رییسه برای آن ها ارسال می کند. بالاخره دستور کارهای غیر مرتبط و غیر راه گشا را هم باید در کمسیون جواب گو بود.
وقت تلف می شود وجواب هم نمی دهد. این ایراد وجود داره. نمی خواهم حتما دفاع کنم. کمسیون فرهنگی با معضلات پیچیده ای رو به رو بود. تحلیل برخی دوستان این است که از سر خیر خواهی ریاست کمسیون را به آقای آقا تهرانی نداده اند.
جایی را که می دانستند کار به آسانی قابل انجام نیست سپردند. مثلا کمسیون اصلا نود دقت شد که ریاست آن به اقای حسینیان حتما نرسد.رئیس فعلی کمسیون شخص بدی نیست ، اما سوابق ایشان قابل مقایسه با اقای حسینیان که قاضی با سابقه با حکم حضرت امام هستند، نیست.
جبهه پایداری با رویکرد که دارد ، به دور از تحزب است. به همین دلیل با خیلی از کاندیداهای مطرح امروز نمی تواند به تفاهم برسد. ازکاندیدای که شائبه همکاری با گروهی که ما از نظر تفکر، آن ها را انحرافی و از نطر اجرائی، حاشیه ساز دولت می دانیم، امکان حمایت وجود ندارد.
یعنی بهترین کاندیدا اگر در آینده با گروهی که ما آن را از نظر تفکر انقلابی منحرف می دانیم همکاری کند باز هم جبهه پایداری نمی تواند این فرد را کاندیدا خودش کند. جبهه پایداری نمی تواند کسانی را که پرچمدار تحزب قبیله گرا و رانت خوار است را به عنوان کاندید خودش معرفی کند. حتی اگر کاندیدا ندهیم، حتما چنین کاندیدی را نخواهیم داشت.
اما برخی از وقایع انتخابات اقتضایی است، مثلآ اصلاح طلبان به یک عده می گویند که بیایید و کاندید شوید یعنی می خواهند یک اقتضایی را به وجود بیاورند که ما در برابر یک موج اصلاح طلب قرار گیریم و از ترس این موج اصلاح طلب به هر وحدتی تن دهیم.البته برداشت ما این است که اصلاح طلبان در این انتخابات حضور جدی نخواهند داشت حضور این ها در حد همین افرادی است که شما معرفی کردید که خودشان هم می دانند که رای نمی آورند بیشتر انرژی خود را بر روی شورای شهر گذاشتند.
اقای هاشمی هم تلاش می کند تا کاندیدای مستقلی داشته باشد و برداشت ما این است که بر کاندیداتوری اقای ناطق نوری خیلی مصر هستند و خیلی فشار میاورند تا ایشان کاندیدا شوندو بقیه گزینه ها، همانند اقای روحانی نمی توانند موج ایجاد کنند. البته برخلاف تصور اقای هاشمی ما معتقدیم که اگر هم اقای ناطق کاندید شود، موج بزرگی را ایجاد نمی کندو اتفاق خاصی در این زمینه رخ نخواهد داد.
ولی آقای هاشمی معتقد است که در پی مشکلات اقتصادی که جدیدآ رخ داده است اگر کسی مثل اقای ناطق انتخاب شود موج بزرگ مردمی در حمایت ایجاد می شود.
اقای قالیباف هم کاندیدا هستند و تلاش می کنند و ما به دلیل تفاوت مبنایی در دیدگاهمان نمی توانیم به وی به عنوان کاندید توجه کنیم. کتابی نوشتند و سخنرانی کردند و مدل توسعه ای که مطرح می کنند نوعآ با تراز یابی از جاهای دیگر است.
مثلآ کتابی که تیم وی تهیه کرده اند و به اسم ایشان چاپ شده تحت عنوان برنامه توسعه در هر دو جلدش تراز یابی از خارج از کشور کردند.
مثلآ در زمینه ورزش گفته شده است که سنگاپور چه کرده است کره چه کرده است انگلستان چه کرده و ما باید چه کینم.
خب این مدل مدل قابل تآییدی برای ما نیست .به دوست مشترکمان عرض کرم به ایشون بفرمائید که به غیر از بسم الله الرحمن الرحیم اول کتاب هیچکدام از مسائل این کتاب با ارمان امام و منویات رهبری سازگاری نداردبالاخره این نکته ظریفی بوده است که رهبری فرموده است، ما باید الگوی بومی خودمان را داشته باشیم و مبنای حرکت کشورمان پیشرفت و عدالت باشد .باید به این عمل کنیم.
نه اینکه فقط بگوئیم پیشرفت وعدالت ولی الگوی اقتصادی مان مدل دست و پا شکسته مالزی باشد یا مدل دست و پا شکسته ترکیه باشدصحبتی که رهبری در نوزده دی فرمودند و بحث سابقه اجرایی را مطرح فرمودند.
شاید عده ای که سابقه اجرایی ندارند به این نتیجه برسند که بهتر است حضور نداشته باشند البته مصاحبه بعضی ها خلاف این موضوع بود ولی اگر من جای این ها بودم به این صحبت توجه می کردم.جبهه پایداری تقریبا به فهرست کوتاه شده و سه نفره ای از کاندیدا رسیده است که این جبهه بین این ها انتخاب می کند. اینکه چه خواهیم کرد بکند بستگی به مقتضیات دارد .
اگر مقتضیات به همین صورت باشد، جبهه پایداری کاندیدای خود را معرفی خواهد کرد.