به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، حجت الاسلام والمسلمین مهدی میر باقری رئیس فرهنگستان علوم انسانی با حضور در اولین روز از یازدهمین اردوی آموزشی تشکلاتی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل(جهاد اکبر) در مشهد مقدس در سخنانی به اهمیت زیارات ائمه به خصوص امام رضا (ع) پرداخت و از حرکت در مسیر معنویت به عنوان مهمترین ارکان به سعادت رسیدن سخن گفت.
در ذیل مشروح این سخنرانی آمده است:
در باب آداب زیارت امام رضا(ع)/ تجلیات عرشی الهی در آستان وجود مقدس امام رضا(ع) به او می رسد
بحث کوتاهی در باب آداب زیارت امام رضا(ع) مطرح می کنم؛ یکی از مهمترین عباداتی که در فرهنگ شیعه جود دارد زیارت معصومین (ع) و امامزادگان و اولیای الهی است. در بین مستحبات کمتر عبادتی وجود دارد که به اندازه زیارت، خصوصا زیارت حضرت سید الشهدا به آن تاکید شده است.
روایات بسیاری از معصومین در تاکید بر این عبادت مطرح شده است، که ثوابهای زیادی دارد. تاکید می کنم دوستان به این روایات توجه کنند تا ابوابی از زیارت برای آنها بازشود. در روایات آمده است که کسی که امام حسین (ع) را در روز عرفه زیارت کند گویا خدا را در فوق عرش زیارت کزده است.
یکی از نکات زیارت معصومین (ع) این است که این زیارت با حج و عمره مقایسه شده است. در بعضی روایت برای زیارت معصوم مثل امام حسین(ع) یک حج برابری می کند. اگر کسی سید الشهدا را زیارت کند، ثواب یک حج یا یک عمره دارد؛ گاهی ثواب یک حج یا یک عمره روی هم در نظر گرفته می شود. گاهی ثواب 70 یا 700یا بیشتر در ثواب زیارت معصوم مطرح شده است.
امام کاظم (ع) فرمودند: هرکسی فرزند من را در طوس زیارت کند، ثواب 7 حج عمره مقبوله دارد. کسی که یک شب در حرم بیتوته کند، همانند کسی است که خدا را در عرش زیارت کرده است. یعنی تجلیات عرشی الهی در آستان وجود مقدس امام رضا(ع) به او می رسد.
حج سفری کامل و سیر الی الله است. انسانی از خانه بیرون می آید. از بیت النفس به سوی خداوند متعال هجرت می کند. محرم می شود و دعوت حق را لبیک می گوید. و مراسم بسیار لطیف حج عمره را انجام می دهد. ومقامات بالایی دارد و بسیار عمل پرفضیلتی است. در روایت مکرر آمده است. شخصی موفق به حج نشده بود خدمت پیامبر می رسد و از ایشان می پرسد که امسال موفق به انجام حج نشده ام اما وضع مالی خوبی دارم.
چقدر انفاق کنم تا ثواب یک حج بدست آید؟ حضرت به کوهی اشاره می کنند و می فرماید: اگر به این اندازه طلا و نقره بدهی، جایگزین حج نمی شود. حج با ابن فضیلت ها در زیارت معصومین،ثواب هفتاد هزار حج مطرح می شود.
70 هزار حج مقبول نصیب کسی می شود که به زیارت معصوم(ع) برود. این تفاوتی که در ثواب زیارت ها آمده است، از جهت تفاوت زیارت ها و مقامات زائرین است. هرکسی وارد حرم معصومین می شود، اگر محق باشد، دست خالی بر نمی گردد. نورانی و تطهیر می شود. قلوب انسان ها در حرم معصومین شستشو می شود. همه هم علقه به معصوم پیدا می کند. ورود به آستان ولایت مراتبی دارد؛ و انسان ها متفاوت وارد می شوند.
چه فضیلتی در زیارت معصوم وجود دارد که برایری با ثواب 70 هزار حج مقبوله می کند
جسم حرم امام ملکوت عالم است اما کسانی که وارد حرم می شوند متفاوت هستند. حجاب ها برداشته می شود؛ وارد بیت انور و محیط حقیقی حرم معصومین(ع) می شوند. بیت انور هم مراتبی دارد. لذا زیارت هم مراتبی دارد.
این ثواب ها متناسب با مراتب زیارت انسان ها است. ولی چه فضیلتی در زیارت معصوم وجود دارد که برایری با ثواب 70 هزار حج مقبوله می کند.
در زیارت امام رضا(ع)، در هر قدمی یک حج مقبول بدست بیاید، این عمل عجیبی است. در بعضی روایات آمده است که حجاج به یکی از این 3 مرتبه دست پیدا می کنند:
مرتبه اول این است که مال و فرزندانش را خدا حفظ می کند.
مرتبه دوم، همه گناهان او پاک می شود. همانند کسی که از مادر متولد شده است. اگر انسان تاثیر گناه و ماندگاری آن را متوجه شود که این چه بشارت بزرگی است که می فرماید از نو شروع کنید.
دسته سوم کسانی هستند که به آن ها بشارت داده می شود که آینده آن ها تضمین است، در چنان محیط حفظی قرار می گیرند که از شیطان محفوظ می مانند.
این فضیلت چگونه در زیارت معصوم هفتاد هزار است؟
آیه قران است که: "ففرو الی الله انی لکم نظیر مبین" پیغمبر به امت بگو: فرار به سوی خدا و حج کنند که من از طرف خدا آمده ام و به شما انذار می دهم و تهدید می کنم. اگر از این بت کده ها فرار نکنید، این ها هیزم آتش شما و باعث رنج شما می شود. پس به سوی خدا فرار کنید.
"ولا تجعلو مع الله اله اخر" الهی غیر خدا برای خود نگیرید. خدا اله سما و ارض است. اله یک لفظ نیست . اله کسی است که شایسته تضرع و خضوع و.......است.
چه کسی شاسته خضوع و تضرع است؟ اگر کسی مقام الوهیت نداشته باشد شایسته .......نیست. مقام الوهیت شایسته کسی است که صفات الوهیت را دارد.
الله کسی است که دارای اسما حسنی است. خالق و رازق و سمیع و.حکیم...است.
فاصله ما مخلوقات با این خدای دارای اسما حسنی چگونه است؟
ما نسبت به این خدای مجیب رحمان رحیم چه حسی داریم؟ ما حی ایم او هم حی است؟ ما قادریم او هم قادر است؟ ما عالمیم او هم عالم است؟ ما باقی هستیم او هم باقی است؟ یا نه نسبت ما با خداوند متعال این نسبت نیست، نسبت ما همانی است که در مناجات امیر المومنین آمده است؟
حتما این مناجات را مکرر خوانده اید؛ "مولای یا مولای انت القوی و انا الضعیف" تو قوی هستی و ما ضعیف. اگر کسی به خودش رجوع کند می فهمد ک ما ضعیف هستیم، ضعیف بودیم هستیم خواهیم بود. روزی کودک بودیم نمی توانستیم یک پشه را از خود دفع کنیم، فردا هم ک پیر شدیم باز یک پش را نمی توانیم از خود دفع کنیم.این وسط اگر قدرتی داریم برای ما نیست،چون اگر قدرت برای خود انسان باشد، باید از اول تا آخر باشد. چیزی که برای خود آدم است نمی شود که اول باشد اما آخر نباشد. پس پیداست انت القوی و انا الضعیف و هل یرحم الضعیف الا القوی؟ پس همه قوت ما رحمت اوست.
"انت الحی و انا المیت و هل یرحم المیت الا الحی" او حی است و ما میت. یک موقعی ما میت بودیم، بعد دوباره میت خواهیم شد. در این بین یک حیات هم خواهیم داشت.
در یک کلمه "انت القوی و انالفقیر و هل یرحم الفقیر الا القوی".
ما همه به او مضطریم، فقیریم. و اینجور هم نیست ک ما بتوانیم بگوییم که خدایا تو غنی هستی که باش. حی هستی، باش. ما کاری با تو نداریم. نمی توانیم چون ما مضطریم و حیات، قدرت، علم و بقا را می خواهیم. فطرتا این گونه هستیم. اگر موجودی اینگونه بود می شود اله.
چه بخواهی و چه نخواهی اله توست. ولی اگر موجودی اینگونه نبود و این صفات را نداشت اله نیست. اگر به یک آدم بی سواد بگوییم دانشمند که دانشمند نمی شود. اگر موجودی این اسما حسنی را نداشت، او اله نیست. حقیقت این است که خدای متعال یک انذار و هشدار به ما داده است، فرموده: "یا ایهالناس انتم الفقرا والله هوی الغنی الحمید". تنها او قوی است. او قادر و حی است. بقیه اینهایی که ما صدا می زنیم نه جواب می دهند، نه می شنوند، نه محبتی به ما دارند. قرآن دائما همین مقایسه ها را میکند.
آیا اینهایی که صدا می زنید می شنوند؟ هل یسمعون؟ جوابتان را می دهند؟ خدای متعال خطاب به همه می فرماید: یا ایها الناس ضرب لکم مثلا فستمعوا له. (خوب استماع کنید ک خدای متعال می خواهد مثلی را برایتان بزند) : ان الذین تدعون من دون الله ...اینهایی ک غیر خدا صدا می زنید، برای چه صدا می زنید؟ آیا می خواهید نفعی به شما برسانند؟ همه اینها دست به دست هم دهند پشه را نمی توانند خلق کنند. شما چه از آنها می خواهید؟
کسی که در مقام بسم الله است هم بر روی آب هم بر روی هوا می تواند راه برود چرا که تکیه گاه او خداست
نمرود که سالها ادعای خدایی می کرد در آخر با یک پشه از پا در آمد و خدا یک پشه به او مسلط کرد و جان او را گرفت لذا با آن تفاسیر آن چیز هایی که شما آن ها را الله می دانید و به آنها تکیه می کنید الله نیستند. البته ما در دل خود می گوییم که این حرفها برای ما نیست ما که الحمدالله موحد هستیم اما مساله اصلی اینجاست که اگر ما موحد بودیم کار تمام بود ما دچار شرک خفی هستیم لذا برای درخواست کمک، دوستمان را صدا می زنیم و در این زمان هم نیز خدا اجابت می کند اگر خدا اجابت نکند حتی دوست شما با شما دیگر کاری ندارد؛ حتی وقتی مادر را صدا می زنید و او می گوید بله این خداست که اجابت کرده است اگر خدا این اجابت را بردارد مادر هم با ما کاری ندارد.
در داستان حضرت موسی آمده است که یک روز حضرت موسی مشاهده می کند که مادری طفل خود را در آغوش گرفته به سختی زیاد کوه را بالا می رود موسی از خدا می خواهد: می شود این محبت را برداری ببینم چه اتفاقی می افتد؟
ناگهان موسی دید مادر طفل را رها کرد و گفت بیکاری در این سختی این بچه را هم می خواهی با خودت ببری و رفت و هرچه طفل گریه کرد اعتنا نکرد و موسی دوباره از خدا خواست که محبت را بازگرداند ناگهان دید مادر از بالا سراسیمه دوید و با زاری کودک را در آغوش گرفت و با خود برد.
پس ببینید اله کسی است که همه چیز ما در دست اوست، او صاحب اسما حسنی است او حکیم و قادر و عالم وحی است و نسبت همه کائنات نسبت به او نسبت حی به میت است این که به ما می گویند با بسم الله شروع کنید به این معناست که با تکیه بر این اسما حسنی است که کار دنیا پیش می رود وقتی شما پا روی زمین می گذارید می گویید بسم الله یعنی نباید به سفتی زمین تکیه کرد زمین که کاری ازش برنمی آید زمین از شما سست تر است، خداست که زمین و آسمان را نگه داشته است.
لذا کسی که در مقام بسم الله است هم بر روی آب هم بر روی هوا می تواند راه برود چرا که تکیه گاه او سفتی زمین نیست او متکی به قدرت خداست.
رفتن به حج فرار از شرک به وادی توحید است
خدا می فرماید ففرو الی الله یعنی به سمت خدا فرار کنید و در آیه دیگر می گوید با الله اله دیگری قرار ندهید ما ممکن است بگوییم که ما که شریک قرار ندادیم اما در واقع این گونه نیست ما همگی دچار شرک خفی هستیم و اگر در مقام اخلاص بودیم کار تمام بود خدا می فرماید از بتکده های خود به سمت خدا فرار کنید این بتکده ها تنها کاریکه می کنند آتش جهنم شما را داغتر می کنند.
این آیه را از این جهت خواندم که به این نکته برسم: معصوم (ع) می فرماید که "ففروا الی الحج" اگر می خواهید از شرک خود فرار کنید به حج فرار کنید رفتن به حج فرار از شرک به وادی توحید است حالا شما نگاه کنید که در زیارت معصوم آمده است که هر قدم به منزله یک حج عمره است و این یعنی با هر قدمی شما وارد وادی توحید می شوید البته این روایت ها به این منظور است که اثبات کند زیارت تا این حد می تواند تاثیر داشته باشد تا شما چه حد از این زیارت را در یابید.
حالا به موضوع خودمان یعنی زیارت امام رضا بازگردیم، در زیارت امام رضا چه چیزی نهفته است که ثواب هفتاد هزار حج عمره به انسان می دهند و چطوری باید این اتفاق بیوفتد.
نکته زیارت این است که زیارت سیر الی الله است برخلاف چیزی که برخی ها می گویند که زیارت معصوم شرک است در واقع زیارت معصوم طریق رسیدن به خداست زیارت یعنی انسان مقصدش خداست و این سیر به وادی توحید از مسیر ولایت عبور می کند و امام باب الله است یعنی توحید از دریچه امام شروع می شود.
معارف دینی را با استاد بخوانید اگر استاد پیدا نکردید خودتان تلاوت کنید
بنده توصیه می کنم که وقت بگذارید و معارف دینی را با استاد بخوانید اگر استاد پیدا نکردید خودتان تلاوت کنید هرچند بسیار طول می کشد اما تاثیر دارد.
اگر صراط مستقیم صراط معرفت خداست این صراط امام معصوم است روایتی در کتاب مرحوم صدوق است حضرت فرمود صراط مسقیم وادی معرفت است و ما صراط مستقیم هستیم که از دنیا شروع می شود تا اخرت ادامه پیدا می کند و حضرت فرمود هر کس در دنیا در وادی معرفت بود در آخرت نیز هست اگر در دنیا نبود در اخرت نیز نخواهد بود.
در آیه قران آمده است کسانی که در صراط هستند کسانی هستند که حیران نمی شوند و دچار غضب نمی شوند و در روایت آمده است که "صراط الذین انعمت علیهم" یعنی شهدا و صدیقین و انبیا. اما این نعمت چیست؟ این نعمت ولایت امیرالمومنین است.
امام چیزی در عرض خدا نیست امام باب الله است مسیر رسیدن به خداست امام در اعماق هستی هست و این است که هستی با خدا مرتبط است شما اگر امام را بردارید رشته اتصال را برداشتید و اگر این رشته برداشته شود عالم نابود خواهد شد.
زیارت یعنی انسان از خودش و از تعلقاتش به سمت خدا هجرت می کند
زیارت یعنی انسان از خودش و از تعلقاتش به سمت خدا هجرت می کند و لذا در این سیر چند نکته مهم وجود دارد در زیارت امام رضا که ظاهرا از زبان امام هادی است آمده است که هنوز از خانه به سمت زیارت نیامده غسل کنید و بگویید اللهم طهرنی خدایا من را پاک کن تا بتوانم معرفت را درک کنم و از خدا بخواهید که شرح صدر به ما بدهد چرا که اگر خدا بخواهد کسی را هدایت کند باید شرح صدر داشته باشد.به آن شرح صدر می دهند که بتواند تحمل اسلام بکند، اسلام دین الهی است.
معارف در دین اسلام است . آن وقت این اسلام که دین خداست و همه معارف و توحید در آن است. اگر کسی بخواهد به او برسد باید شرح صدر داشته باشد. در روایات دیده اید که حقیقت اسلام ولایت امام است. ولایت ولی الله است. شریعت مناسک اسلام است. اگر کسی می خواهد وارد وادی ولایت بشود باید شرح صدر داشته باشد. باید خداوند متعال قلبش را آماده کند تا اسرار ولایت را بشنود.
بعد فرمودند زمانی که دم در خانه تان ایستادی و هنوز سفرتان آغاز نشده است، این هشت جمله را بگویید: بسم الله و بالله و الی الله و الی رسول الله حسبی الله توکلت علی الله
اگر می خواهید در وادی توحید قدم بگذارید...
زمانی که می گویید بسم الله همان طور که در هر کاری که می خواهید انجام دهید باید یادتان باشد که بسم الله بگویید یعنی با اتکا به اسماء خدا وارد این وادی بشوید. این چیزی نیست که بدون اعتماد به اسما الله بشود انجامش داد همین طوری که شما پایتان را روی زمین می گذارید بعد بسم الله می گویید و اگر نگفتید مشرک می شوید. بدون اعتماد به خدای متعال قدم از قدم نمی شود برداشت.
سیر در وادی ولایت و توحید سیری نیست که با توان ما انجام شود اگر رو به خدا می خواهید بروید در قدم اول بگویید بسم الله و تکیه به اسماء الهی کنید. و از این بالاتر بالله به خود اسم اعظم به آن اسم جامع الله تبارک تعالی به عبودیت او تکیه کنید اگر می خواهید در وادی توحید قدم بگذارید.
کسی جز خدای متعال نمی تواند خودش و ولی خود را به ما معرفی کند.
سیر در وادی ولایت جز با اتکا به خدا ممکن نیست
بسم الله و بالله این سفری که من قصد کردم با تکیه به خدا آن را آغاز بکنم،الی الله است یعنیمسیرتانالی الله است.وادی شما وادی توحید است و هر قدم باید دری رو به شما باز شودو هر قدم باید بابی از توحید به سوی شما باز شود منتهی باب توحید چون از خانه امام باز می شود، امام باب الله است.
لذا می گویید و الی رسول الله، سیر به سوی خداوند متعال از وادی امام است و انسان سیرش به سمت توحید با امام اتفاق می افتد.
بعضی ها خیال می کنند که پیامبر آمده یک آدرس به ما داده است و ما آدرس را می گیریم و خودمان می رویم ولی این طور نیست. امام، نبی اکرم خودشان وادی توحید و عین راه هستند. همه سیر ما در مراتب ولایت امام و در معیت امام اتفاق می افتد. بی امام که نمی شود به سمت خدا بروید.
قرآن یک رشته بین ما و خداست. درجات ما درجات قرآن است به اندازه ایی که قران در ما محقق می شود ما درجه داریم. لذا در روایات آمده است که درجات بهشت به اندازه آیات قرآن است. روز قیامت می گویند به اندازه ایی که قرآن در تو محقق است درجه داری . امام هم همین طور است. امام این طور نیست که یک آدرس بدهد و ما بگوییم دیگر چه نیاز به امام داریم، آدرس را از امام میگیریم و خودمان می رویم. امام ولی سیر است. سیر با او در وادی توحید اتفاق می افتد.
در این مسیر هم سرمایه، توان و ریاضت ما نیست آنچه که هست حسبی الله است. آن کسی که کفایت ما را می کند در این سیر خداست. توکلت علی الله لذا در این وادی باید توکل بر خدا کنید چون خیلی وادی پر خطری است. این شعر حافظ خیلی لطیف است: فراز و نشیب بیابان عشق دام بلاست.
اگر می خواهید وارد وادی ولایت معصوم شوید اعتماد به خداوند کنید با پای ما این وادی طی کردنی نیست. کسی که زائر است از همه بتکده ها بیرون آمده است و همه مقاصد را پشت سر گذاشته است و مقصدش خداست راحل علی الله است.اگر راحل شدید راهتان به خداوند نزدیک است.
استادی داشتیم راحل را این گونه تعریف می کرد: راحل غیر مسافر است راحل کوچ نشین است اما مسافر وطنش پشت سرش است و می رود که برگردد ولی راحل وطنش پیش رویش است وطنی ندارد، خانه به دوش است. اگر راحل شدید مسیرتان نزدیک است اگر در این زیارت می خواهید موفق باشید همه چیز را پشت سر بگذارید اگر می روید که برگردید چیزی برداشت نمی کنید اگر می روید که بروید دست پر بر می گردید.
دو نکته در آداب زیارت
دو نکته در زیارت است یکی اینکه اگر دیدید خسته شده اید، آنجا نمانید چون جای خستگی و کدورت نیست و زمانی که بر میگردی با امام خداحافظی کن و بگو من برمیگردم ولی خسته نیستم و پشیمان نیستم.
کسی که در این وادی به سوی امام رفته و وادی ولایت به رویش گشاده شده است این آدم نباید خسته باشد. این راحل است و نمی خواهد برگردد. اگر بر میگردد ماموریت به آن می دهند لذا وقتی برمی گردد دیگر با ماموریت برگشته.
این زائر برگشتش با قبلش فرق می کند و دیگر به دنیای خودش بر نمی گردد زمانی که از نفس خودش به سوی امام و به سوی خدا متعال مهاجرت کرد دوباره بر نمی گردد به وادی نفس و باز نمی گردد که سفره نفس خود را باز کند و با یک ماموریت به محیط زندگی و حیات طیبه بر میگردد و لذا این برگشت یک برگشت فوق العاده ای است.
در زیارت رجبیه آمده است زمانی که انسان باز می گردد باید خیر مرجع باشد در این زیارت به طور کامل آمده است بروید و مطالعه کنید خیر مرجع به چه معناست.
زمانی که فردی به زیارت امام باز می گردد نباید یک فرد عادی باشد که برمی گردد باید مهاجر الی الله شود و نباید به نقطه قبلی برگردید چه کسی دوست دارد از بهشت به دنیا بازگردد؟
این که می گویند حرم امام بابی از ابواب بهشت است مجاز نیست
این که می گویند حرم امام بابی از ابواب بهشت است مجاز نیست اگر برای کسی پرده کنار برود از بهشت هم بالاتر است اگر این طوری بودید باید به خدا بگویید خدا من خزائن بی منتهای نزد تو را دیدم که به سمت امام آمدم امام خزائن بی منتهای خداست نقطه مشیت است موسی از خدا سوال کرد که این خزائن چیست؟ خدا فرمود که مشیت مطلقه خزینه خداست و امام آن مشیت خداست.
اگر کسی این کار را کرد باید دوباره غسل کند و خود را آماده کند. بزرگی می فرمود در 27 رجب که روز زیارتی مخصوصه امیر المومنین است به سمت نجف می رفتم و دیر رسیدم و مرحوم ایت الله فکور که از اولیا الله بودند از در بیرون می آمدند به من گفتند که فلانی من سه روز است که یک استکان چای بیشتر نخوردم به بنده برخورد که در مدخل امیرالمونین که جای این حرف ها نیست.
نخوردی که نخوردی رفتم داخل و ساعت ها زیارت کردم و بسیار متحول شدم و بعد از زیارت به منزل رفتم و زمان استراحت در خواب دیدم که مرحوم فکور بین آسمان و زمین است و دارد با چه حال معنویی زیارت می کند، متوجه شدم که ایشان می خواستند که به بنده بگویند که این که کوتاهی کردی و دیر رسیدی به علت این است که مراقبه نکردی من سه روز است که چیزی نخوردم اگر می خواهید آماده باشید باید از چند روز قبل مراقبه کنید.
نقل قولی از آیت الله بهجت درباره قبولی نماز
به قول آیت الله بهجت اگر می خواهی نمازت درست شود باید همه زندگی ات را درست کنی. نمی شود که انسان تا قبل از تکبیره الاحرام در دنیا باشد، یکدفعه برود در عالم آخرت. آنهایی که فی صلاتم دائم هستند یک نماز درست می خوانند. اگر می خواهید بهره مند شوید خودتان را مهیا کنید.
مرحوم علامه مجلسی بزرگ در شرح زیارت حامعه کبیره دارند: ایشان می گویند که من در ایام جوانی در نجف روزها در مقام زمان ریاضتی داشتم برای اینک باب زیارت برویم باز شود. بعد شب ها در حرم امیرالرمونین می آمدم.
بزرگی که خانواده اش نقل میکرده، ایشان یک روز به حرم نمیرفت و مرافبه میکرد. (البته این برای ما نیست، شما از همان شب اول به حرم بروید! اگر شب اول خواب ماندید بدانید که ال حرم نیستید!!) بعد یک دشداشه سفید میپوشید، پای برهنه و با سر بی عمامه از در خانه تا در حرم به سر خود می زد. هم می گفتند که خوب نیست مردم شما را اینگونه ببینند و ایشان میگفت: می خواهم مردم ببینند که یک غلام به در خانه اربابش می رود.
در اذن دخول حرم می گوبند به اما معصوم بگویید عبدک وابن عبدک و ابن عمتک. در بقیع یکی از این عالمان سنی زیارت نامه را نشانم داد که ببینید شما شرک می کنید و می گویید عبدک. به او گفتم قرآن خوانده ای؟ احکام عبید و عباد را در قرآن می دانید؟
کافری ک برده مسلمان ها می شود. اربابش را نمی پرستد اماذ عبد است. عبد بودن به معنای پرستیدن نیست. امام رضا (ع) در اصول کافی آمده است که می فرماید نه من و نه اجدادم نگفتیم ما را بپرستید. اما این را بگوییم ک در طاعت عبد ما هستید. اگر می خواهید به خدا برسید باید هر چ ما می گوییم گوش کنید.
زائر حقیقی کیست؟
این آیه قرآن را ببینید با این معنی: پیغمبر ما، به پروردگارت قسم اینها به کمال ایمان نمی رسند، مگر اینکه مشاجرتاشان تو را حکم قرار دهند. (منظور از مشاجرات، مشاجرات غذایی نیست. در این جا مسائل عقلی مطرح است.) حکمی ک تو میکنی در دلشان هم سخت نباشد و تسلیم تو نباشد.
حضرت وقتی این آیه را می بینند می فرمایند: علیکم ب التسلیم. بروید مقام تسلیم پیدا کنید.
پس زائر یعنی کسی ک از وطن و همه ستی خودش مهاجرت می کند به سوی خدای متعالو در این وادی از وادی ولایت عبور می کند.
حضرت فرمودند بروید و مقام تسلیم پیدا کنید اگر می خواهید برسید به خدا، پس زائر کسی است که از وطن خودش و از تمام هستی خودش سفر می کند به سمت خدا و در این سفر از وادی ولایت عبور می کند و باید خودش را برای این سفر آماده کند.
پس هنگام حرکت به سمت حرم دائم در حال ذکر گفتن باشید، ارکان توحیدی را ذکر کنید "سبحان الله والحمدولله ولا اله الله والله اکبر" در واقع با حرکت به سمت حرم شما به سمت خدا حرکت می کنید، موقع رسیدن به درب حرم اذن دخول بخوانید این باب یکی از بابهای بیوت انبیا است نبوت یک بیت است شما دقت کنید همه اخبار الهی همراه انبیا به این عالم آمده است شما اگر نبوت را از این جهان بردارید هیچ خبری از اخبار عوالم الهی در این عالم نیست، همه بیت نبوت با تمام اخباری که خداوند به آنها داده است گشوده می شود اصلا معنی نبی همین است که از بالا و اخبار غیب برای شما خبر می آورد و این اخبار غیب که همه حقیقت و واقعیت توحیدند در بیوت توحیدی است در خانه انبیا است این خانه گلین نیست خانه ای توحیدی و خدایی است، خانه ای است که سرتاسر آن معارف توحیدی است ما باید با فهم حقایق نبوت وارد خانه نبوت شویم وخانه های اهل بیت هم بیت نبوت است "اهل بیت النبوة" این خانه گلین نیست درب خانه امام رضا(ع) که می ایستید احساس کنید درب بیت نبی ایستاده اید و بگویید من می خواهم از راه بیت نبوت وارد بیت نبوت شوم می خواهم حقایق نبوت و اخلاق توحیدی را که پیامبر آورده است و الان در خانه امام رضا(ع) است را شکار کنم و اینها چیزهایی است که باید ما با ورود به این حرم مبارک درک کنیم و برای خودمان برداریم.
این محیط محیط توحید و نور است شما بارها آیه نور را خوانده اید، همه هدایت الهی در نور خدا خلاصه می شود الله نورالسماوات والعرض امام رضا(ع) فرمودند: نورالسماوات والعرض خداست.
هرکسی در هر عالمی که به سمت خدا و مقامات توحیدی هدایت می شود با نور خداست این نور الهی که سرچشمه هدایت است متمثل درنبی اکرم شده است یعنی مثل این نور خود نبی اکرم است این مثل، مثل چراغدانی است که در آن چراغی برافروخته شده باشد.
امام رضا(ع) در ادامه این روایت می فرمایند: چراغدان، قلب نبی اکرم است این چراغی که در این قلب برافروخته شده و همه عالم از این چراغ روشن است ولذا پیامبر شمس حقیقی عالم است " واشمس وضحاها " پرتو دین رسول خدا که به ما می رسد این چراغ همان نبوت نبی اکرم است این نبوت نبی اکرم می آید و تبدیل به خانه هایی می شود که همان بیوت انبیا است و این نور در این خانه ها است و اینجاست که اجازه ذکر الهی داده می شود و اگر پا را فراتر بگذاریم و ازاین خانه ها عبور نکنیم نه توحید است نه سیر در مقامات معنوی، هر ذکری است و هر حضوری است که از حضرت حق لمس می شود و هر مقامی از مقامات توحیدی در این بیوت است.
کسی که در بیت ولایت، وارد شد هیچ ذکری هیچ تجارتی او را از ذکر خدا غافل نمیکند
کسی که در بیت ولایت، خانه امام رضا(ع) وارد شد هیچ ذکری هیچ تجارتی او را از ذکر خدا غافل نمیکند. عنایت داشته باشید اگر کسی موفق شد وارد خانه امام رضا(ع) و محیط ولایت امام شود این فرد تبدیل به کسی می شود که همه کارهایش می شود خدا بازارش خدا، محل کارش خدا خانه اش خدا. دقت داشته باشید که اگر در این بیوت وارد نشوید نمازتان هم بازی است.
همه انوار توحید همه هدایت درنبی اکرو و در نبوت اوست و این نبوت در خانه هایی است، اگر به این خانه ها راهتان دادند اجازه سیر توحیدی، سیر در مقامات، ذکر و حضور برایتان حاصل می شود و الا بیرون از این خانه ها هیچ خبری از این موارد نیست لذا اگر کسی اینجا بایستد درب حرم امام رضا(ع) هذا انی وقفتُ ابواب بیوت نبیک خدایا درب این خانه را به روی من باز کن و به من اجازه بده وارد بیت النبوة شوم تا حقایق توحیدی که نبی اکرم آورده است به قلب من برسد من که بی خبر هستم از این حقایق با خبر شوم و از این خانه بیرون بروم.
بعضی از ما که به زیارت می رویم گویی چشممان را بسته اند وارد می شویم و بیرون می آییم و اینگونه فایده ای ندارد کسی که امام را در قالب جسم می بیند و برایش حضور و غیاب می بیند که زائر حقیقی نیست البته جسم امام هم از باقی اجسام متفاوت از علیین است ولی امام که جسم نیست ، خدایا این امام برای من حاضر و غایب ندارد در اذن دخول اجازه می گیرید از خدای متعال که به من اجازه ورود به بیت النبوة می دهید و بعد خطاب اجازه عوض می شود از رسول خدا و از خلیفه خدا اجازه می گیرید أ أدخل یا رسول الله أ أدخل یا حجة الله ای ملائکه مقربی که شما مقیمید و ارزاق معنوی به دست شما تقسیم می شود اجازه ورود به بیت النبوة را می دهید و آخر اذن دخول از امام رضا(ع) می خواهیم که بهترین اجازه ای که به اولیا یخدا می دهد برای داخل شدن به ما بدهد مانند اجازه ای که با سلمان داد.
حکایت شاگرد آیت الله بهجت از زیارت حضرت مریم مقدس و عیسی مسیح از حرم امام رضا
شاگر حضرت آیت الله بهجت نقل می کردند روزی ایشان از زیارت می آمدند بسیار خوشحال بودند سوال کردم چه اتفاقی افتاده است ایشان نکاتی را فرمودند که یکی از آنها این بود که امروز حضرت مریم مقدس و عیسی مسیح مشرف شده بودند حرم امام رضا(ع) و زیارت حضرت می کردند و مسائل دیگر.
در کامل الزیارة آمده است پسر ابوحمزه ثمالی نقل می کند زمان بنی امیه نیمه شب مخفیانه به زیارت امام حسین(ع) می رفتم که کسی راهم را گرفت و گفت برگرد و سحر برای زیارت بیا رفتم سحر برگشتم دوباره سر راهم آمد و گفت برگرد فردا بیا گفتم من باید تا شب تاریک است به زیارت بروم که آن شخص گفت موسی کلیم امشب از خدا اجازه گرفته و همراه هفتاد هزارملک در حرم حضور دارند، عنایت داشته باشید که قطعا این زیارت متفاوت است.
یک نیمه شبی مخفیانه در دوره بنی امیه به زیارت امام حسین علیه السلام رفتم. یک نفر جلوی مرا گرفت و گفت برو سحر بیا. رفتم و دوباره برگشتم باز هم گفت برو. من گفتم نمی توانم شب بیایم گفت امشب موسی کلیم با هفتاد هزار ملائکه امشب در حرم امام حسین است و حرم شلوغ است.
این زیارت با زیارتهای دیگر فرق دارد. در روایات مکرر آمده است حرم امام حسین علیه السلام مختلف الملائکه و مختلف الانبیا است.انبیاء که جزء موحدین کامل هستند و به سماوات رفتند از سماوات اجازه می گیرند و دسته دسته به حرم می آیند و می روند.
امام معصوم هم به زیارت می رود؟
این روایت در کامل الزیارت مکرر آمده و از من نشنیده بگیرید: شترداری که به امام صادق شتر کرایه می داد، گاهی با حضرت همسفر میشد که امام صادق به او می گوید می آیی برویم زیارت امام حسین؟ گفتم: اقا مگه امام معصوم هم به زیارت می رود؟ همه ملائکه وقتی در کارهایشان نازل می شوند به زیارت امام می آیند و جبرائیل و میکائیل و روح در شب قدر به زیارت امام می آیند
حضرت یک چیز بسیار عجیب فرمودند: خدای متعال در هر شب جمعه به کربلا حبوط می کند البته این حبوط ، حبوط جسمانی نیست .
به هر معنا رحمت و عنایت خدا در کربلا نازل می شود و خبری در کربلا اتفاق می افتد که همه ملائکه می ایند و 1240000و اوصیائشان در کربلا سرازیر می شود و هر رزقی از سماواتی ها هم می آیند و ما هم به زیارت می رویم، نبی اکرم هم می آیند.
شتردار سوال کرد پس شما هر شب با خدای خود در کربلا ملاقات دارید؟نه لقای جسمانی همان لقایی که امیرالمؤمنین فرمود من خدایی را که نبینم عبادت نمی کنم فرمود بله همین طور است.
حرم امام رضا هم مثل امام حسین است و انبیا به زیارت امام رضا می ایند.
یک استاد عزیزی فرمود: دیدم مجلسی بود و چهارده معصوم در حرم امام رضا جمع شدند
وقتی به حرم امام رضا رسیدید بگویید بسم الله و بالله و فی سبیل الله و داخل حرم شوید و صد تکبیر بگویید و کبریای الهی در دلتان تجلی کند و در سایه کبریای الهی زیارت جامعه را بفهمید،والا ادم تا عظمت الهی را نفهمد زیارت جامعه را نمی فهمد.
وقتی کبریای الهی در دل ادم تجلی کند و همه عالم از چشم او میفتد و فقط عظمت الهی ر می بیند آن وقت در شعاع این عظمت می تواند مقامات اولیای خدا را بشناسد.
این رزق شما باید در زیارت باشد و هر جمله از زیارت جامعه کبیره باید بابی به سوی مقام اماام و انوار امام و حقیقت قدس امام برایتان باز کند واین جملات اسرار است نه یک سری جملات تکراری.
هر جمله از این زیارت مقامی از مقامات امام است که اگر انسان با خضوع و تواضع بخواند در قلب انسان متجلی می شود و با گشوده شدن آن بابی از ولایت برای انسان گشوده می شود .
لذا اگر کسی در حرم رفت باید جانش از ان پر شده باشد. این جمله که در زیارت امین الله امده است خدا انهایی که از تو طعام می خواهند مائده ها برایشان آماده است و سرچشمه ها بریشان می جوشد.
همه مائده های توحیدی بر سر سفره امام رضاست و همه سرچشمه های جوشان حکمت در حرم امام رضا است.