به گزارش خبرنگار علمی «خبرگزاری دانشجو»، در این برنامه زاویه عملکرد نهادهای تاریخ نگاری در تدوین تاریخ انقلاب اسلامی بررسی شد و این که این نهادها چه آثاری را در این زمینه تولید کرده اند و آیا این آثار مطلوب بوده است ؟ وآیا در تولید محتوای تاریخی انقلاب اسلامی و انعکاس واقعیت ها موفقیت داشته ایم یا خیر ؟
مجری در ابتدای برنامه مقدمه ای از بحث های مطرح در حوزه تاریخ نگاری را بیان می کند و با این مقدمات بحث را آغاز می کند که ، برخی معتقدند نهادهای تاریخ نگاری باید برآمده از عالمان علم تاریخی کسانی که در حوزه تاریخ تخصص دارند، باشد و برخی دیگر معتقدند کسانی که در وقایع اجتماعی عظیم و تحولات تاریخی حضور داشته اند؛ چنین افرادی باید تاریخ نگاری کنند و باید بر ابزارها هم تسلط پیدا کنند و با تسلط دیداری و شنیداری که داشتند بتوانند تاریخ را بنویسند.
برخی دیگر معتقدند این فضا، فضای میان رشته ای است هم کسانی که حضور فیزیکی در انقلاب داشته اند و از انقلابیون بوده اند باید تاریخ نگاری کنند و هم عالمان علم تاریخ و هم عالمان علم سیاست باید وارد این فضا شوند. در این زمینه حرف های و جریانات زیادی بعد از انقلاب اسلامی در این زمینه مطرح شده است .
اهمیت تاریخ نگاری می تواند در تربیت نسل های آینده ، انتقال مفاهیم ، انحراف ها، ویژگی هایی که هر نظام می تواند داشته باشد و درس ها عبرت هایی که دارد، باشد.
در حوزه تاریخ نگاری انقلاب اسلامی تاریخ منسجمی برای انقلاب اسلامی کمتر می بینیم و می توان گفت گاهی اوقات کسانی که هیچ قرابتی با تاریخ انقلاب اسلامی ندارند به صرف پرداختن به یک کار علمی و یا مشاهده یک تحول سیاسی به انقلاب اسلامی بیشتر از ما پرداخته اند. این امر دغدغه بسیار جدی است .
کتاب نیکی کدی نمونه یک توضیح سریع و کوتاه در مورد انقلاب اسلامی
کارهای غربی ها در زمینه انقلاب اسلامی ضعف های فراوانی دارد؛ مثلا کتاب نیکی کدی. اما ما در میان کتاب های خودمان نمی توانیم یک کتاب که توضیح سریع وکوتاه در باب انقلاب اسلامی به ما بدهد پیدا کنیم. برای مثال همین کتاب کدی یک گزارش کم ارجاع و بسیارپرسرعت و بسیار پرغلط در باب محکمات تاریخ انقلاب اسلامی است.
اما ما نمی توانیم یک گزارش سریع در باب انقلاب اسلامی برای یک جوان نسل سومی پیدا کنیم . این سبک کار (نیکی کدی ) ارزشمند است هرچند که در برخی جاها ارزش و داوری هایی می بینیم . غربی ها با این سبک کارها و این تولیدات در مورد انقلاب اسلامی استراتژی دارند و تصمیم می گیرند و یک نسلی را تربیت می کنند و در تربیتی که ما انجام می دهیم سهیم می شوند.
تک نگاری هایی شده و برش هایی از انقلاب مطرح شده اما کتاب هایی که تاریخ انقلاب را سریع و فوری در اختیار عموم افراد جامعه بگذارد، وجود ندارد . هرچند که افراد مطلع و متخصص می توانند این اطلاعات را کسب کنند اما چنین کتاب هایی در دسترس عامه مردم وجود ندارد .
آیا تاریخ نگاری انقلاب اسلامی و یا تحولات اجتماعی با ایدئولوژی و سیاست آمیخته است یا نه !
مهمانان این برنامه زاویه دکتر ططری مدیر مرکز اسناد مجلس و مدیر تاریخ اسلام در دانشگاهها و دکتر توکلی بودند .
مجری این سوال را مطرح می کند که آیا مطلوب تاریخ نگاری در ایران یا جوامع این است که فقط در دست عالمان علم تاریخ باشد یا کسانی می توانند تاریخ نگاری کنند که در عرصه های مختلف آن واقعه تاریخی حضور داشته اند اما عالم علم تاریخ به طور آکادمیک نیستند یعنی ممکن است روشها و ابزارهایی که در اختیار عالمان علم تاریخ است در اختیار آنها نباشد.
رویکرد اثبات گرایانه به تاریخ و امکان دسترسی به منابع برای همه
ططری در پاسخ تصریح می کند که در هر رشته ای متخصص آن رشته باید به آن بپردازد . در این موضوع شکی نیست . در تمام دنیا هم این استاندارد شناخته شده است . اما این که در یک حوزه به ویژه در مورد انقلاب اسلامی مثلا من به یکسری اسنادی دسترسی دارم که همه پژوهشگران به آن اسناد دسترسی ندارند .
آیا من می توانم به عنوان یک پژوهشگر در آن حوزه عرض اندام کنم ؟ پاسخ این است که خیر . در زمانی که همه در استفاده از منابع دارای یک جایگاه باشند و متخصص باشند. صرفا مدیریت یک مجموعه باعث تولید علم نمی شود و تا حد زیادی نتیجه کار غیر علمی خواهد بود .
ما تاریخ را به عنوان یک علم می شناسم .تعریف ما از علم این است که علم آزمودنی باشد .یعنی علم از یکسری پارامترها و آزمون ها و سنت ها تبعیت می کند. اگر کسی احاطه به جوانب امر نداشته باشد چگونه کارش یک کار علمی می شود ؟
در واقع باید گفت که ما باید رویکرد اثبات گرایانه به علم به عنوان یک علم آزمودنی داشته باشیم و هم این که دسترسی مساوی به منابع برای همه امکان پذیر باشد. در این صورت است کسی که در یک مقطع زمانی حضور داشته باشد و دو ویژگی بالا را هم داشته باشد تاریخ نگار خوبی می تواند باشد .
الزاما عالمان علم تاریخ نمی توانند تاریخ نگاران خوبی باشند
نجفی می افزاید که بحث این که در چند سال چگونه بوده و این که بعدا باید چگونه باشد دو بحث جداگانه است . هر دهه این سی سال مختصات خودش را داشته است . در اول انقلاب نمی توان انتظار داشت کسانی که تاریخ خوانده اند این انقلاب را تاریخ نگاری کنند. اما آرام آرام این امور جایگاه خود را پیدا کردند.
برای مثال در سال 62 با بازگشایی دانشگاهها ما دو گروه اساتید ، لیبرال و مارکسیستی در دانشگاه ها داشتیم که هر کدام دیدگاه های خاص خود را داشتند . ما در آن زمان منابع تاریخی کمی داشتیم اما اسناد تاریخی زیاد و غنی ای داشتیم .
مجری بیانات نجفی را این گونه خلاصه می کند که الزاما عالمان علم تاریخ صرفا از این جهت که در تحولات تاریخی باشند دلالت نمی کند به این که تاریخ نگاران خوبی هم باشند .
یک فضای میان رشته ای باید به وجود بیاید و اگر کسی می خواهد به عنوان تاریخ نگار وارد حوزه تاریخ شود باید علقه ها و علایق و هویت انقلاب اسلامی را باید به خوبی درک کرده باشد تا مبانی تاریخ و وقایع تاریخ انقلاب اسلامی را در هم آمیخته بکند .
نجفی در ادامه می افزاید که من فضای بین رشته ای را قبول دارم اما تاریخ باید دقیق ، علمی و با سندشناسی همراه باشد . اما کدام مورخی از گزینش ها و جهت گیری ها مستثنی است .
ما باید به دو نکته توجه کنیم :
اولا ما در یک خلا تاریخ نمی نویسیم . شرق شناسان خیلی از فضاهای گذشته ما را با دیدگاه خودشان نقل کرده اند که دارای دو سبقه هستند : مارکسیستی و غربی .
مجری در این جا کلام نجفی را به خاطر ورود توکلی که به دلیل ترافیک تأخیر داشت؛ قطع می کند و متاسفانه سخنان نجفی ناتمام می ماند .
عملکرد ما در تدوین تاریخ انقلاب تا به حال چگونه بوده است ؟
مجری در ادامه و پس از ورود توکلی این سوال را طرح می کند که عملکرد ما در تدوین تاریخ انقلاب تا به حال چگونه بوده است ؟
ما هنوز بعد از سی و چهار سال یک کتاب مدون در حوزه تاریخ انقلاب اسلامی ایران نداریم
ططری در پاسخ می گوید که ما حدودا 18 موسسه داریم که در حوزه انقلاب مشغول به کار هستند .برخی از سال 58 در حوزه تاریخ شفاهی شروع به کار کردند و برخی هم در ده سال اخیر تاسیس شده اند . متاسفانه هرچند ما در اوایل انقلاب مشکلاتی داشتیم اما ما از یک علم صحبت می کنیم و در حوزه علم نمی توانیم بگوییم یک سری افراد این علم را قبول نداشته اند .
باید اندیشه را با اندیشه پاسخ داد. بعد از سی و چهار سال از انقلاب در چه جایگاهی هستیم ؟ یعنی چه تفاوت هایی با سی سال قبل داریم ؟ انعکاس و نمود این سوال را می توان در موسساتی که مشغول به کار در حوزه تاریخ هستند مشاهده کرد .
ما در این حوزه علی رغم این که موسسات اسناد کافی، پژوهشگران ، امکانات ، بودجه کافی در اختیارشان بوده اما ما هنوز بعد از سی و چهار سال یک کتاب مدون در حوزه تاریخ انقلاب اسلامی ایران نداریم . پس تفاوت ما با سی سال قبل در چی است ؟
عالمان علم تاریخ نسبت به تاریخ انقلاب اسلامی کم التفاتی هوشمندانه و تعمدی داشته اند
توکلی در پاسخ می گوید که جریان تاریخ انقلاب اسلامی از غیر نیروهای تاریخ نگار قبلی ظهور کرد . عالمان علم تاریخ نسبت به تاریخ انقلاب اسلامی کم التفاتی هوشمندانه و تعمدی داشته اند و در واقع به لحاظ مبانی نظری با انقلاب اسلامی میانه چندانی ندارند. به دلیل این که از بستر و آبشخور فکری تاریخ نگاران عصر پهلوی بهره گرفته اند.
ما کسی را در بین مورخان پیدا نمی کنیم که در مورد تاریخ انقلاب اسلامی نوشته باشد . هنوز مسئله آقایون زندیه ، افشاریه ، قاجاریه ، دعواهای روشنفکری مشروطه است . لذا نسل کسانی که وارد حوزه تاریخ و تاریخ نگاری شده اند کسانی بودند که دیدند این عرصه خالی است و کسی به این عرصه نمی پردازد.
اما مراکز دانشگاهی در بیرون از ایران بسیار به این حوزه پرداخته اند . سال 77 آماری اعلام می کرد که حدود 11 هزار کتاب و رساله و پایان نامه در خارج از ایران منتشر شده است اما درآن زمان موسسات و پژوهشگران داخلی ما چیزی حدود هزار کتاب نوشته بودند. سالهای اخیر یک مقداری این رقم بیشتر شده است .
به علاوه یک مسئله ای وجود دارد . نوع ذهنیتی که در دانشگاههای ما به لحاظ تاریخ نگاری بسته شد . اینها فضای اندیشه ای که به تاریخ گذشته ایران دارند با فضای دوره جدید ایران کاملا متفاوت است . این ها اعتقاد دارند که سالهای طولانی باید از یک حکومت بگذرد و یک حکومت منقرض شود .حکومت بعدی هم منقرض شود تازه دوره تاریخ نگاری آن حکومت شروع می شود .
تحولات سریع و هم زمانی وقوع حوادث بعد از انقلاب
یک مسئله دیگر این است که دوره بعد از انقلاب ما دوره تحولات سریع است . در این دوره سی ساله ما به اندازه سی صد سال تاریخ ایران مسئله داریم . علاوه بر این که سرعت وقوع حوادث زیاد است . هم زمانی وقوع حوادث هم بسیار زیاد است . در این دوره سرعت بیشتر است .
مجری در ادامه می افزاید که صحبت های دکتر ططری دو شق دارد : یکی این که مقررات علم در فضای تاریخ نگاری علم مطرح شود که شما می فرمایید آنهایی که عالم علم تاریخ بودند، انقلاب اسلامی مسئله شان نبود که این به معنای این نیست که تاریخی که نوشته می شود علمی نیست .
یک بحث این است که ما باید به دنبال تعریف علم باشیم که شاید بحث این جلسه ما نباشد .بحث دیگر این است که تکثر مسائل ، ضرب آهنگ سریع اتفاقات جامعه باعث آن شده که ما نتوانستیم تاریخ انقلاب را به ان نحو که باید تدوین کنیم. اما به هر حال برخی موسسات به این امر پرداخته اند .
تاریخ از حوزه انحصار دولت ها خارج شد
توکلی تصریح می کند که ما در این جا بحث وقوع سریع حوادث را داریم به اضافه این که تاریخ از حوزه انحصار دولت ها خارج شد یعنی آن چه در گذشته حول و حوش سیاست مداران و تصمیمات و خواسته های و امیال و مناسبات آنها بود.
در دوره بعد از انقلاب نقش مردم به شدت افزایش پیدا کرد و نقش حداکثری را پیدا کرد . لذا شما در این دوره نمی توانید فقط به حکومت بپردازید .
ما 11 جریان تاریخ نگاری در کشور داریم
یک نکته دیگری هم که وجود دارد این است که ما در گذشته یک یا دو نوع روایت تاریخی بیشتر نبوده است . اما در دوره اخیر شاهد این هستیم که ما 11 جریان تاریخ نگاری در کشور داریم . در واقع حوزه روایت ها از یک مسئله هم کاملا متفاوت شده است .
به اضافه این که ،پیش از این مسئله تاریخ نگاری علمی یا دانشگاهی ما اعمال حاکمیت و چگونگی اعمال حاکمیت است . اما در حوزه تاریخ نگاری انقلاب اسلامی مسئله تاریخ نگاری ما باید به چگونگی وقوع شورش و اعمال علیه حاکمیت برود .
ما باید به دنبال مدل تاریخ نگاری اعتراض ها برویم . بنابراین رهبری حاکمیت در این جا رهبری اعتراض است نه رهبری حاکمیت که در گذشته وجود داشت . مسئله این جا کاملا متفاوت شده است .این علل از جمله علل پیچیده تر شدن تاریخ انقلاب اسلامی بودند.
فقدان اندیشه تاریخی و فضای نقد و امنیت و مصونیت در کشور
ططری در این جا می افزاید که مشارکت سیاسی برخی اساتید با تاریخ نگاری انقلاب بسیار کم بوده است . چون جهت فکری آنها با خط و خطوط انقلاب متفاوت بوده است . اما دلایل دیگر را از ذهن خودمان خارج نکنیم .
مثلا فقدان اندیشه تاریخی یعنی نظریات تاریخی هنوز پخته نشده اند و شاید یکی از نکات مهم مصونیت در این حوزه است . خطوط قرمز در این حوزه مشخص نشده است . برخی اساتید در این حوزه احساس امنیت نمی کنند . در همه انقلاب ها نقاط ضعف و قوت بوده است .
ما باید فضای نقد و امنیت و مصونیت را ایجاد کنیم قطعا اساتید بیشتری جلو می آیند . همه چیز در حوزه علوم انسانی بر پایه ی نقد است . نقد استحکام می بخشد .اما برخی دوستان یک سویه نگاه می کنند .این یک سویه نگری لطمه زده است .
آیا در تاریخ نگاری ها ما نقش همه ی مردم و اصناف و توده ها را دیده ایم ؟
یک نکته دیگر این است که نقش مردم در انقلاب بی نظیر بود آیا در تاریخ نگاری ها ما نقش همه ی مردم و اصناف و توده ها را دیده ایم ؟ ما نقش طبقه بازار را دیده ایم ؟ در تاریخ نگاری های انقلاب بیشتر نقش مذهبیون را دیده ایم و نقش تمام طبقات و توده ها را ندیده ایم .
مجری از توکلی می پرسد که آیا با این موافق هستید که ما هنوز یک گزارش تاریخی دقیق برای نسل سوم که همه برآن اجماع داشته باشند نداریم ؟
انتظار تدوین چنین کتابی مثل انتظار دختران برای رسیدن خواستگاری با اسب سفید است.
توکلی در پاسخ بیان می کند که این تصور مثل انتظار دختران برای رسیدن خواستگاری با اسب سفید است. واقعیت مسئله این است که ما موضوعات متنوع و فراوانی داریم که هر کدام موضوعات گسترده ای هستند .
بنابراین این ما تصور کنیم یک کتاب محدود منسجم مثل شاهنامه یا جنگ و صلح تولستوی که بتواند تاریخ انقلاب ایران را بیان کند مثل این است که ما یک دریا را بخواهیم در یک انگشت محدود بکنیم . این توقع منطبق بر علم و واقعیت نیست . اما من معتقد به این نیستم که اساتید احساس امنیت نمی کنند . مثال های متعددی در این زمینه وجود دارد .
ططری در مقابل مثال هایی می زند از کتبی که نتوانسته اند چاپ شوند و یا متوقف شده اند و یا نویسنده متهم به این شده که یا فراماسون است یا با انگلیس و.. ارتباط دارد .
ططری تاکید می کند که آن کتاب هایی که دکتر توکلی بیان کردند یک مشت اسناد است و منبع پژوهشی به حساب نمی آیند .
در نظام جمهوری اسلامی مخالفان بیشترین فرصت اعلام نظرات خود را داشته اند
توکلی ادامه می دهد که وقتی وارد فضای سیاست می شویم باید نقد را بپذیریم. وقتی ما وارد فضای تاریخ نگاری انقلاب می شویم باید قضاوت مردم را در مورد خودمان بشنویم . جدی ترین مخالفان انقلاب اسلامی کتاب هایشان منتشر شد . در نظام جمهوری اسلامی مخالفان بیشترین فرصت اعلام نظرات خود را داشته اند .