به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، شرایط عمومی کشور دیگر مثل سابق نیست، هر چند شرایط مشابه آنرا مردم ما بسیار تجربه کرده اند. روزهای خیلی دور، قحطیِ شهریور 1320 و ورود متفقین به تهران را پیرهای شهر هنوز به یاد دارند. روزهای دور، کمبودهای اقتصادیِ اول انقلاب و احتکارهای شب عید 1358 را کسی از یاد نبرده است. روزهای نزدیکتر، بچه های دهه شصت صف های طویل جنسِ کوپنی را به خوبی و وضوح در خاطر دارند. و روزهای سازندگی و همینطور روزهای سخت و آسانِ این مردم صبور و با ایمان گذشت تا به امروز.
تحریم هایی که دیگر برایمان آشنا هستند شدت بیشتری گرفته، هر چند بعضی دوست دارند بگویند : این دولت ماست که در عرصه جهانی تحریم اقتصادی شده، اما کدام تحریم اقتصادی است که بارش بر دوش تک تک مردم سنگینی نکند؟
حتی مرفه ترین اقشار جامعه، وقتی با جیب قلمبّه شده از اسکناس های درشت، به فروشگاه می روند ارقام درشت قیمت ها را می بینند، بگذریم ازین که برایشان تفاوتی نمی کند!
اما بقیه مردم چه؟ طبقات متوسط جامعه، که اتفاقا بیشترین جامعه آماری را دارند، این تحریم ها و اثرات آن را بیشتر احساس می کنند.
اقشار پایین جامعه، اصولا از دایره بحث خارجند ! کسی که پولی ندارد برای خرید، چگونه خریدن و چه چیز خریدن برایش بی معنی است!
وضعیتِ اقتصادی پیچیده موجود را با شرایط فرهنگی نسل امروز در هم ضرب کنید تا موضوع بهتر روشن شود، ورود رسانه های بیگانه از طریق انواع فیلم ها، سریال های شبانه، شبکه های ماهواره ای با انواع مد گرایی و مد زدگی های افراطی، شرایط تازه ای را بر جامعه تحمیل کرده است.
خیابان های شلوغ نزدیک ایام نوروز، و مردمی که با عجله به هر سو رفته و با دستان پر به خانه روان می شوند، این سوال را در ذهن خیلی ها ایجا میکند که : " این فشار اقتصادی چرا این مردم را خانه نشین نمی کند؟ "
بخشی از پاسخ، به نظر ما این است :
فرهنگ و اقتصاد دو مقوله ای هستند که اثرات متقابل آنها زندگی روزمره بسیاری از مردم را رقم می زند.
سطح اقتصادی انسان ها بسیاری از مناسبات فرهنگی خاص را برایشان به ارمغان می آورد، و برای انسان های دیگری آموزه های فرهنگی نقش محوری در تعیین سطح اقتصادی آنها دارد.
برای اصلاح وضع موجود که بار سنگین آن بر دوش ها احساس می شود، دو راه کار در کنار هم باید لحاظ گردد
- راه اقتصادی
جامعه مجموعه ای از انسان هاست که هر کدام به نوبه خود مدیر می باشند، از مدیر یک سازمان بزرگ یا وزارتخانه گرفته، تا مدیر یک مرکز مشاوره یا آموزشگاه و یا مدیر یک خانواده همه انسان ها مدیرند، حداقل مدیر تنظیم روابط خود با دیگران.
اگر هر مدیر در سطح مدیریت خود، نیاز محور باشد و سطح هزینه و فایده را تا حد مقدور با یکدیگر بسنجد، قطعا تصمیمات مدیریتی بهتری اتخاذ می نماید.
مشاوه گرفتن از انسان های زیر دست، بهره مندی از خِرد جمعی، احترام متقابل به نظرات دیگران و انتقاد پذیری از جمله عوامل موثر در این مدیریت است.
- راه فرهنگی
عصر ارتباطات، بمباران اطلاعاتی و امپراطوری رسانه ای اموری نیست که به سادگی به توان از کنار آنها گذشت.
امروزی کمتر خانواده ای ( به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی ) با این تغییر و تحولات روز افزون دست به گریبان نیست، همین نهاد خانواده بستر جامعه را می سازد، پس تغییرات فرهنگی سطح اجتماع، برایندی از تغییرات درون خانواده و بالاخره تغییر نگرش های فردی است، اصلاح هر اجتماعی، چه بزرگ و چه کوچک تنها از راه اصلاح افراد تشکیل دهنده میسر است.
اگر خواسته باشیم این بحث های تئوریک را ملموس تر بیان کنیم، خرید شب عید را در نظر بیاورید، با نزدیک شدن به این ایام انواع مدها چشم فریبی می کند، قطعا میان دو لباس که جنس و دوخت و یکسانی دارد، لباس مدِ روز قیمت بالاتری دارد اما چرا؟
جواب آن است که خواهان بیشتر، قیمت را بالا می برد و این خواستن کاذب ره آورد مد گرایی است.
همین موضوع در خرید لوازم خانگی، اتومبیل، مبلمان و امثال این ها دیده میشود، به این مد گرایی مفاهیمی نظیر چشم و هم چشمی را خودتان اضافه نموده و هم هر ضریب تاثیری خواستید به آن بدهید!
خرید اجناس خارجی به جای تولیدات ایرانی هم، بسترِ فرهنگیِ خاص خود را دارد که می تواند به مرور اصلاح شود، خرید اجناس ایرانی زمینه رشد تولید کننده را فراهم نموده و در دراز مدت بالا رفتن سطح کیفی، عرصه بیشتر به بازار و اُفت قیمت را به دنبال دارد، بعید است کسی باشد که این معادله ساده را متوجه نشود، اما ضامن اجرایی آن رشد فرهنگی است.
مردم کشور ما البته هر کدام فرهنگ قومی خاص خود را دارند ولی در بسیاری از آموزه های فرهنگی دارای مشترکاتی می باشند، استقلال ایران و ایرانی از جمله آنهاست، مردم ایران که تاریخ و هویت سترگی در درازای تاریخ دارند، ننگ است که برای حوایج خود محتاج جوامع دیگر باشد، روح ایرانی، روح تلاش و سازندگی، استغنا و بی نیازی است.
همین هویت پاک نهاد در پذیرش دین اسلام رشدی صد چندان یافته، روح آزادگی و پایمردی را در وجود پیشوایان دین، چون حسین بن علی(ع) یافت.
اکنون این تحریم های بیگانه، فرصتی است برای تک تک مردم ما، نمی خواهیم بگوییم دولت نقشی ندارد، چرا که تاثیر بسیار تصمیمات مدیریتی کلان بر عموم مردم روشن است، اما نقش ما در این میان، هم برای آسایش بیشتر خودمان، هم تعامل با یکدیگر جهت رشد و بالندگی، چیست؟
1 - اصلاح الگوهای مصرف ( نخریدن اقلام مصرفی بیش از حد نیاز، صرفه جویی به معنی مصرف درست و ... )
2 – اصلاح الگوهای فرهنگی ( خرید هدفمند با نگاه به رشد تولیدات داخلی، عدم محوریت مُدها و برخورد منفعلانه در انتخاب )
3 – اصلاح الگوهای اقتصادی ( بالا بردن کمّی و کیفی تولیدات با پایین نگاه داشتن هزینه ها )
شب عید نزدیک است و دغدغه ها همان دغدغه های همیشگی، اما بیایید برای یک بار هم که شده کمی با دید باز تر به استقبالش برویم، شاید از این راه کمی هم فرصت کنیم همسایه خود را چون خودمان دوست بداریم، که رسول گرامی فرمود : " هر کس سیر بخوابد در حالیکه همسایه اش گرسنه است، مسلمان نیست ".