به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، روزنامه فرامنطقهای «القدس العربی» در مطلبی به قلم «عبد الباری عطوان» به دومین سالگرد انقلاب لیبی میپردازد و مینویسد: امروز یکشنبه 17 فوریه 2013 مصادف با دومین سالگرد انقلاب لیبی است. همچون انقلابهای دیگر منطقه انتظار میرود، این روزها مردم لیبی انقلاب خود که منجر به سرنگونی دیکتاتوری چهار دههای «معمر قذافی» در این کشور شد، را جشن بگیرند.
اما در آستانه دومین سالگرد این انقلاب آنچه بیش از هر چیز در لیبی نمود دارد، اختلافاتی است که بین قبایل مختلف این کشور بروز کرده و موجب شکاف بیش از پیش بین آنها شده است. به همین دلیل انتظار میرود، اگرچه مردمی به خیابانها بیایند، اما خواسته آنها سرنگونی نظام جدید یا برکناری شماری از مسئولانی باشد که ممکن است وابسته به رژیم سابق هم باشند.
بیتردید «هنری لیوی»، فیلسوف فرانسوی یهودی الاصل که بسیاری او را پدر معنوی انقلاب لیبی میدانند، در این مراسم شرکت نخواهد کرد و «نیکولای سارکوزی»، رئیس جمهوری فرانسه و از جمله طرفداران دخالت نظامی ناتو در این کشور و همچنین فرماندهان ارتش ناتو که در سرنگونی رژیم سابق دست داشتند، ترجیح خواهند داد، از دور نظارهگر اوضاع باشند.
به نظر هم نمیرسد، رسانههای عربی که زمانی لحظهای از پوشش انقلاب لیبی غافل نمیشدند و دخالتهای نظامی غرب را با پوششهای خود مورد حمایت قرار میدادند، هم اکنون آمادگی چندانی برای پوشش مراسم دومین سالگرد انقلاب داشته باشند. همان طور که انتظار نمیرود، نویسندگان و اندیشمندان و تحلیلگران و کارشناسانی هم در این مراسم حضور داشته باشند.
آنجه درباره انقلاب لیبی باید گفت آن است که لیبی در دومین سالگرد انقلاب خود به دژ و قلعه نظامی منزوی از جهان عرب و عرصه بین المللی تبدیل شده است. در آستانه دومین سالگرد انقلاب لیبی تمام مرزهای این کشور در شرق با مصر و در غرب با تونس و الجزایر و در جنوب با چاد و نیجر بسته است و تمام استانهای جنوبی آن به منطقه نظامی بسته تبدیل و پروازهای در تمام فرودگاههای آن تقریبا متوقف شده است.
کشورهای غربی تمام اتباع خویش را از شهر بنغازی فراخواندهاند و تمام کنسولگریها بسته است، از بیم آنکه مبادا بار دیگر حادثه سفارت آمریکا و کشتن سفیر این کشور در لیبی تکرار شود.
درست است که چند ماه پیش در این کشور انتخابات آزاد و شفاف برگزار شد و رهاورد آن تشکیل پارلمانی متشکل از یک صد عضو بود که «علی زیدان» را برای اداره کشور برگزید، اما این پارلمان توسط معارضان خشمگین بارها مورد تعرض قرار گرفت.
ترورها در لیبی به امری عادی و روزمره تبدیل شده است. طی سال گذشته بیش از 30 افسر و نیروی امنیتی تنها در شهر بنغازی ترور شدند که رئیس پلیس و رئیس بخش جنایی این شهر از جمله این افراد بودند.
دولت جدید درحالی بودجه خود را بر 70 میلیارد دلار بسته است که بخش قابل توجهی از این بودجه را از درآمدهای حاصل از صدور یک میلیون و 600 هزار بشکه نفت کشور تامین میکند و تاکنون حتی توان ساخت یک بیمارستان یا مدرسه یا دانشگاه را هم نداشته و 60 هزار لیبیایی هم اکنون در اردن و تونس درحالی درمان میشوند که با بیماریهای خطرناک و صعب العلاجی مواجه نیستند.
کسانیکه از طرابلس میآیند، از تپههای زبالهها و نخالههایی سخن میگویند که اطراف این شهر و مقابل منازل شهروندان انبار شده است و «العزیزیه» که زمانی مقر دیکتاتور رژیم سابق به شمار میآمد، هم اکنون به زبالهدانی تبدیل شده که شبها خودروها برای خالی کردن زبالههای خویش از کنار آن میگذرند.
گروههای مسلح و شبه نظامی را میتوان در اکثر شهرها و شهرکها دید که با ایجاد مراکز و پستهای ایست و بازرسی هر رفت و آمدی را کنترل میکنند و همین موجب شده تا مردم ترجیح دهند در خانههای خود بمانند.
مصراته هم اکنون شهر مستقلی مینماید و گردانهای «الزنتان» برای خود دولت مستقلی را در کوههای «نفوسه» در جنوب غربی پایتخت تشکیل دادهاند و از دو شهر «سرت» و «بنی ولید» نیز جز خرابی و ویرانی چیزی برجای نمانده و شهر «تاورغا» بیش از هر زمان دیگری خالی از سکنه مینماید و تنها ساکنان آن را لیبیهای سیاه پوست و بردگانی تشکیل میدهند که متهم به وفاداری به رژیم سابق هستند.
«دیوید کامرون»، نخست وزیر انگلیس درحالی سه هفته پیش از لیبی دیدن کرد که بیش از چند ساعت در طرابلس نماند.
هم اکنون هرچ و مرج و ناامنی سراسر لیبی را فراگرفته است و درحالی شرکتهای غربی نفت این کشور را به تاراج برده و میلیاردها دلار هم از آن بهره میبرند که یحتی ک دلار آن به دست مردم این کشور نرسیده است.
در اینجا ما از سرنگونی رژیم دیکتاتوری معمر قذافی ابراز تاسف نمیکنیم، بلکه از ناکامی دولت انقلابی در تحقق خواستهها و مطالبات شهروندان و غلبه بر فساد که سراسر کشور را فراگرفته است، ابراز تاسف میکنیم.
رژیم سابق درحالی 200 میلیارد دلار را در بانکهای خارجی برای مردم این کشور به ارث گذاشت که برخی از مسوولان جدید به اعتراف وزیر دارایی لیبی دهها میلیارد دلار از آن را غارت کردند.
درست است که برخی میگویند باید به دولت جدید فرصت داد، اما آنچه از ابتدا مشخص است، میتواند بیانگر آخر کار و نتیجه امر هم باشد. آنچه هم اکنون در لیبی عیان شده آن است که این کشور علاوه بر فساد حاکم در خوشبیانهترین وضعیت به سرعت به سمت نظام فدرالی و تقسیم پیش میرود و این قضایایی تامل برانگیز در انقلاب لیبی پس از دو سال تلقی میشود.
منبع: تسنیم