برخی از نظریه پردازان روابط بین الملل معتقدند که دخالت واحدهای خارجی به ویژه بازیگران بزرگ و فرامنطقه ای در کشمکش های منطقه ای، پیچیدگی ها و معضلات بدیهی را موجب می شود.
باشگاه دانشجویان «خبرگزاری دانشجو» -مصطفی نجفی- کارشناسی ارشد روابط بین الملل؛اگر حیات یک اختلاف را به سه مرحله ریشه ها، مسیر(یا جریان) و اختتام آن تقسیم کنیم، پدیده تطویل به بخش دوم، یعنی مسیر یا جریان مرتبط می شود. بنابراین علل یا استمرار یک اختلاف می تواند بالقوه یک ارزیابی مستقل از ریشه ها و علل ظهور آن اختلاف باشد و در کشف علت ها و معلول ها در روابط بین الملل و بین الدول موثر واقع گردد.
عنوان
در یک سر طیف بحران سوریه؛ روسیه ،ایران و چین که از نظام حاکم بر سوریه حمایت می کنند، و در سر دیگر این بحران ایالات متحده، هم پیمانان اروپایی و متحدین عرب آن ها در منطقه قرار دارند که در صدد سرنگونی دولت بشار اسد هستند، که این مسئله بر خلاف مدل لیبی باعث تطویل این بحران شده است.
جیمز روزنا از نظریه پردازن روابط بین الملل می گوید که بحران ها و کشمکش های طولانی آن هایی هستند که تعادل قوا مانع پیروزی نظامی طرفین و اهداف ناهمگون آنان سر راه اختتام سیاسی کشمکش می شود. یک کشمکش تا زمانی که طرفین قابلیت حذف یکدیگر و یا توانایی اعمال فشار برای مذاکره را نداشته باشند ادامه خواهد یافت. این تعادل قوا با حمایت هایی که قدرت های بین المللی و بزرگ در بحران سوریه در جهت حمایت از نظام سوریه و یا مخالفان داشته اند نیز قابل مشاهده است. در یک سر طیف این بحران روسیه ،ایران و چین از نظام حاکم بر سوریه حمایت می کنند، و در سر دیگر این بحران ایالات متحده، هم پیمانان اروپایی و متحدین عرب آن ها در منطقه قرار دارند، که این مسئله بر خلاف مدل لیبی باعث تطویل این بحران شده است. اما سوالی که در اینجا مطرح است اینکه در تطویل بحران سوریه تا چه اندازه نقش نظام بین الملل و بازیگران نافذ در آن برجسته است؟
در پاسخ باید گفت علل تطویل یک بحران را می توان در سطوح مختلف داخلی، منطقه ای و بین المللی جستجو کرد. بدون تردید متغییرهای داخلی و منطقه ای در تکامل و تداوم بحران در سوریه نقش های مهمی ایفا می کنند، اما مراکز ثقل قدرت در نظام بین الملل مانند روسیه و ایالات متحده مهم ترین تاثیرگذاران بر سیر و جریان بحران در سوریه هستند. این مراکز توانایی تغییر جهت بخشیدن به سیر اختلاف، مدیریت بحران، تشدید یا تضعیف موقعیت اختلاف و شاید اختتام بحران را در اختیار دارند. در نتیجه مقصود از ارتباط میان تطویل بحران سوریه با نظام بین الملل، مناسبات متنوعی است که بین دولت های نافذ نظام بین الملل و عوامل یا نیروهای درگیر در بحران سوریه وجود دارد.
همچنین در اثبات رابطه فوق باید گفت که هر قدر در داخل یک واحد سیاسی درگیری ها ادامه پیدا کند، به همان نسبت نیز نیروها و دولت های خارجی در کنار یک جناح و یا جناح دیگر وارد میدان عمل خواهند شد. برخی از نظریه پردازان روابط بین الملل معتقدند که دخالت واحدهای خارجی به ویژه بازیگران بزرگ و فرامنطقه ای در کشمکش های منطقه ای، پیچیدگی ها و معضلات بدیهی را موجب می شود. این مسئله را می توان به وضوح در بحران سوریه از ابتدا که در سال2011 شروع شد ملاحظه کرد. یعنی با ورود بازیگران جدید خارجی نافذ در این بحران و ایجاد توازن قوا در سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی این بحران همچنان ادامه پیدا کرده، چرا که هر بازیگر جدید منافعی را دنبال می کند که باعث می شود روند اختتام این بحران با چالش های جدیدی روبرو شود. در همین رابطه سی. ار. میچل یکی از نظریه پردازن روابط بین الملل می گوید: «ورود عوامل و واحدهای سیاسی جدید به یک بحران یا اختلاف، صورت اولیه آن را تغییر می دهد، واحدهای جدید اهداف خاص خود را در یک اختلاف دنبال می کنند، و دخالت آن ها به تعداد مسائلی که باید برای اختتام حل شود، می افزاید. در نتیجه با ورود واحدهای جدید، موضوعات مطرح شده پیچیده تر می شود، و سپس رفتار هر یک از واحدهای سیاسی اولیه و ثانویه تغییر می یابد، و این رفتار استراتژی های جدیدی را می طلبد تا همه واحدها به اهداف خود دست یابند».
این گفته میچل را می توان تا حدود زیادی به بحران سوریه و نقشی که بازیگران بین المللی در تداوم و تطویل بحران سوریه ایفا می کنند تعمیم داد. در همین راستا ایالات متحده و روسیه با دفاع از منافع وسیع خود در منطقه و حمایت از متحدین خود به نحوی که تعادل قوا حفظ گردد، به تطویل بحران سوریه کمک شایانی کرده اند، و بدین ترتیب منافع واحدهای سیاسی بسیاری با بحران سوریه پیوند خورده است.
جرج مدلسکی یکی از نظریه پردازان عرصه روابط بین الملل سه نوع اثر نظام بین الملل را در بحران ها و کشمکش های داخلی و یا منطقه ای مطرح می کند: «تشویق»، «انزوا» و «ایجاد توافق». در وهله اول واحدهای خارجی و امکانات آن ها نیرویی که تخاصم را ایجاد کرده تشویق می کنند، و سعی در تقویت توانایی های این نیرو دارند تا بتوانند امتیازات و منافع موردنظر خود را کسب کنند. همین مسئله را می توان از آغاز درگیری ها در سوریه و تشویق مخالفان از سوی دول منطقه ای و فرامنطقه ای برای مقابله با نظام سیاسی حاکم بر سوریه مشاهده کرد. در وهله دوم نظام بین الملل و واحدهای آن می کوشد تا از واحد مورد تهاجم واقع شده دفاع کند و نیروهای مهاجم را منزوی و امکانات آن را محدود سازد. در نهایت در وهله سوم نظام بین الملل تلاش می کند تا موارد مورد اختلاف را حل کرده و توافق ایجاد کند، که البته با توجه به تعدد بازیگران خارجی به منافع خاص در بحران سوریه بعید به نظر می رسد اختلافات خیلی سریع حل شود و توافق صورت پذیرد.
به طور کلی باید سه مجموعه از شرایط را به عنوان عوامل محرکه تطویل و تداوم بحران در سوریه تشریح کرد:
1. تعداد کشورها و یا بازیگران غیردولتی(مانند جنبش اخوان المسلمین) در جریان و تداوم بحران سوریه موثرند. هر کشور یا نیروی جدیدی که در یک بحران یا اختلاف قدم می گذارد، اهداف، منافع، دیدگاه ها، تقدم ها و نگرانی های جدیدی به ساختار روندهای اختلاف می افزاید. بنابراین با افزایش کشورها یا نیروهای نافذ چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم در بحران سوریه طی حدود دوسال، زمینه های تطویل بحران فراهم شده است. همچنین باید گفت در شرایطی که درجه تقارن یا همگونی و همسویی اهداف و دیدگاه های کشورها یا نیروهای ذی نفوذ، مستقیم یا غیرمستقیم کاهش یابد، زمینه های تطویل این بحران به وجود خواهد آمد.
عنوان
تا هنگامی که کوشش ها و سیاست های ممالک نافذ خارجی دخیل در بحران سوریه در راستای مدیریت بحران و اختلاف باشد و نه حل آن، زمینه های تطویل بحران همچنان تقویت خواهد شد.
2. یکی دیگر از شرایطی که به تطویل بحران سوریه منجر شده، تلاقی منافع برخی کشورهای منطقه و حتی نظام سیاسی حاکم بر سوریه با قدرت های بین المللی و فرامنطقه ای است. مثل منافع دولت بشار اسد با روسیه، همچنین منافع متقابل ایران و روسیه و ایالات متحده با ترکیه و دیگر متحدان عربی. در این بحران هر یک از قدرت های بین المللی یک طرف از تخاصم منطقه ای را متحد خود قلمداد کرده و حفظ منافع آن را در راستای تحکیم منافع خود می نگرند. بنابراین هنگامی که منافع ملی یک کشور در یک اختلاف منطقه ای به منافع منطقه ای-بین المللی یک کشور نافذ خارجی متجانس شود و در موازات آن قرار گیرد زمینه های تطویل اختلاف به وجود خواهد آمد.
3. یکی از مفاهیمی که در ارزیابی تطویل اختلاف مطرح است مفهوم مدیریت بحران است. منظور از مدیریت بحران استفاده از تاکتیک ها و استراتژی های سیاسی و غیرسیاسی برای محدود کردن یک اختلاف و جلوگیری از بروز بحران است.همچنین هنگامی که مخاطرات یک بحران افزایش می یابد مدیریت اختلاف به صورت روشی مفید جلوه می کند.
در نهایت باید گفت تا هنگامی که کوشش ها و سیاست های ممالک نافذ خارجی دخیل در بحران سوریه در راستای مدیریت بحران و اختلاف باشد و نه حل آن، زمینه های تطویل بحران همچنان تقویت خواهد شد.