به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، حسن عباسی، رئیس مرکز بررسی دکترینال و امنیت بدون مرز در نشست علوم اقتدارآفرین و امپریالیسم فرهنگی که به همت بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد، با تبیین علوم اقتدارزدا و اقتدارآفرین به بیان دیدگاه های خود پرداخت.
وی با اشاره به تفاوتهای امپراتوری و امپریالیسم، گفت: مفهوم امپریالیسم را چپیها که منظور مارکسیستها هستند، زیاد استفاده می کردند؛ امپراتوری وقتی به آخرین مرحله کامل میرسد، وارد محیط امپریالیستی میشود.
عباسی با بیان اینکه وقتی قله تمدن تبدیل به امپراتوری شد، در عالیترین مرحلهاش، شکل امپریالیسم به خود میگیرد، در واقع میتوان امپراتوری را مرحله جوانی و امپریالیسم را مرحله پیری تمدن بنامیم خاطرنشان کرد: تمایز امپراتوری از امپریالیسم، تمایز قله از دره است. یک محیط امپراتوری به دیگران کمک میکند؛ اما وقتی به امپریالیسم تبدیل شد، اصطلاح جهان خواری به خود میگیرد و آن قله به دره تبدیل میشود.
رئیس مرکز بررسی دکترینال با اشاره به اختیاری نبودن انتخاب این مسیر گفت: اگر به قضیه از بعد جهانی نگاه کنیم، مقاله تان اگر به زبان انگلیسی نباشد، ISI از شما نمیپذیرد. در داخل نیز که وضعیت مشخص است. باید افراد را از کودکی زبان انگلیسی یاد داد.
عباسی با توضیح امپریالیسم زبانی گفت: در واقع چاپ مقاله در ISI نظام امپریالیستی را تقویت میکند. وقتی به زبان انگلیسی مقاله چاپ شود، قبل از آنکه این مقاله به جهانیان کمک برساند، به کشور مادر که همان کشورهای سلطه هستند کمک میکند. امپریالیسم زبانی، سالانه 1 میلیون مقاله را از جوامع میمکد و وارد جامعه آنگلوساکسون میکند.
این محقق دانشگاهی تاکید کرد: این مسیر باعث میشود غرب دارای اقتدار شود. همین روش در امپریالیسم اقتصادی از طریق دلار در حال اجراست. همانطور که دانشمندان ایرانی و چینی و . . . مقاله تولید میکنند و غرب و آمریکاییها از آن استفاده میکنند، در اقتصاد نیز از مرجع قرار دادن دلار در مبادلات، از تجارت جوامع استفاده میکنند.
وی ادامه داد: مرکز سیاست دوحزبی آمریکا، در مناسبات و رفتارش با ایران، طرح دایم پارادایم را مطرح کرد. در این گزارش استراتژی دوربرگردان را در مناسبات مالی انتخاب میکند. قضیه بدین صورت است که ایران در آن زمان تصمیم گرفته بود مبادلات نفتیاش را با پولهای رایج مانند فرانک، یورو و . . . انجام دهد که طرح دایم پارادایم باعث شد پول برگشت برای بهای نفت ایران به دلار تبدیل شود.
عباسی با بیان طرح ایگنوتوس تاکید کرد: در رابطه با امپریالیسم اقتصادی، کسینجر طرح ایگنوتوس را در سال 1978 مطرح کرد، بدین معنی که آمریکا ارتباط دلار را با طلا قطع کند. در این طرح گفته شد، همانطور که هوا در اختیار کسی نیست، نفت نیز برای کسی نیست و مالکیت آن جهانی است. بدین صورت پشتوانه دلار ما (آمریکا) باید نفت و گاز کشورها باشد. ملک خالد و شاه چندی بعد از طرح کسینجر، اعلام کردند تمام معاملات نفتی باید با دلار باشد. بدین صورت پشتوانه دلار تا چند سال اخیر نفت بوده است.
حسن عباسی در این نشست با اشاره به لزوم واکاوی کردن امپریالیسم علمی، خاطر نشان کرد: امپریالیسم زبانی، بستری برای امپریالیسم علمی است. حدیث «العلم سلطان» که از حضرت علی (ع) منقول است و رهبری نیز بارها آن را تاکید کردند، نشان میدهد که اگر علم داشتید، سلطه خواهید داشت و برعکس آن، دیگران بر شما سلطه خواهند داشت. در علوم اقتدار آفرین مسئله این است که چه علومی سلطه دیگران را بر ما بوجود میآورد و در مقابل آن این مطلب وجود دارد که چه کار کنیم زیر سلطه دیگران نرویم و خود مقتدر شویم.
وی در ادامه این نشست با بیان رشتههایی که اقتدارزدا هستند، تصریح کرد: الآن غرب، علم دسته صدم خود را نیز در اختیار ایران قرار نمیدهد مانند علوم هوافضا و هستهای. با این وضعیت چه علومی اقتدار آفرین هستند؟ اساسا خیلی از رشتههای علمی، زمینه اقتدار غرب را برای ما بوجود میآورد و تقابل با سازوکارهای جمهوری اسلامی دارد. نکته دیگر این است که بعضی رشتهها دردی از ما دوا نمیکند و چه بسا باید یک دگرگونی در اندیشمان بوجود بیاوریم.
وی در ادامه با اشاره به نقد علم گفت: در ایران کمتر منتقد علم داریم. وقتی میخواهیم وارد این بحث شویم که چه علومی به ما اقتدار میدهد، باید به نقد علم بپردازیم. برای مثال چهار پارادایم اصلی کیهان شناسی، زیست شناسی، بشرشناسی و زبان شناسی است که تمام رشتههای علمی وابسته به این پارادایم است. البته در تمام این 4 پارادایم، فرضیههایی وجود دارد که دانشمندان غربی مطرح کردند. اولین نقدی که بر این علم جهانی وارد است، این است که در این چهار لایه ما هنوز با فرضیه مواجه هستیم و نه نظریه، این را خود غربیها نیز مطرح کردند.
عباسی در ادامه بحث با اشاره به نقشه ارباب علم، تصریح کرد: در نقشه ارباب علم، بطور متوسط 400 نفر طی 400 سال علم مدرن را به اینجا رساندند. الآن نیز استادان ما تلاششان در حقیقت حاشیه زدن بر این علوم است. این نقشه به ما میگوید 2 نوع علم بوجود آمده است، علوم رسمی و علوم طبیعی. اشکال کار اینجاست که با این چارچوب، بنیانهای معرفتی را نمیتوانند بیابند. با این زحمتی که این 400 نفر کشیدند، نتوانستند به ظرفیت دیگری که برای معرفت وجود دارد بپردازند و آنچه که ما (جمهوری اسلامی) انتظار داریم در جامعه اجرا شود را برآورده نمیکند.
وی در ادامه با مثال آوردن درخت زندگی افزود: غرب در طرح درخت زندگی میگوید، ما گیاهان و حیوانات و انسان را در حوزه حیات داریم که شناخت آنها را زیست شناسی مینامیم. وقتی ما حیات میگوییم، آیا محصور به این 3 موجود میشود؟ یعنی ما مفهومی به نام خدا و فرشته را که زنده هستند قبول نداریم؟ یک مسلمان خود به خود وقتی حیات را در این 3 حوزه محدود کند، نسبت این حوزه با خدا را درک نمیکند.
وی ادامه داد: حال اگر صددرصد زیست شناسی غرب را بگیریم، مادامی که آن لایههای حیات را بررسی کند، نمیتواند برای ما اقتدار آفرین باشد. ما باید حرف نو به جهان بزنیم. برای ایمان 7 گزاره وجود دارد؛ خدا، غیب، ملائک، پیامبر، کتاب، آخرت و آیههای الاهی. افراد اگر به یکی از این گزارهها ایمان نداشته باشند، ایمان به بقیه نیز نخواهند داشت. پس باید بدانیم که این زیست شناسی به این 7 گزاره تعلق نمیگیرد و در نتیجه ایمان ما خدشه دار میشود.
عباسی ادامه داد: در این وضعیت حرف نو ما کجاست؟ آیا حاشیه بر سخن آنان نیست که تند تند مقاله در ISI منتشر کنیم؟ این روش باعث میشود که ما مولف نباشیم. این همان امپریالسم علمی است. در زیست شناسی زمانی علم جدید تولید خواهیم کرد که بگوییم یک حیات دیگری به نام حیات خدا و ملائکه و جن نیز وجود دارد. این علم است که اقتدار میآورد.
عباسی در ادامه کلمه روانشناسی را ریشه یابی کرد و بیان داشت که در ترجمه باید رفتار شناسی معنا شود و تصریح کرد: ریشه علم روانشناسی بدین صورت است که فروید در کلیسای مسیحی، اعتراف مسیحیان را دید و آمد این موضوع را علم روانشناسی کرد درحالیکه از نگاه دین اسلام، اعتراف به گناه حرام است. ما اگر علم روانشناسی غربی را بپذیریم، باید از دین خود بکاهیم. آیت الله جوادی آملی چند سال گذشته در دیدار با دانشجویان پیام نور گفتند که اگر بجای طبیعت از خلقت استفاده کنیم، امکان تولید علوم اسلامی در حوزه زیست شناسی بوجود خواهد آمد؛ اما متأسفانه این قضیه تا به حال مسکوت ماند.
رئیس مرکز بررسی دکترینال با نقد دیگر رشته دانشگاهی به نام علوم پزشکی خاطر نشان کرد: رشته دیگر علوم پزشکی است که در اندیشه غرب پرورش یافته است. علوم پزشکی که بخشی از علوم مردن غرب است، نمیتواند قلب سلیم بوجود بیاورد. این علم صرفا جسد انسان را درمان میکند. آیا علوم پزشکی توانسته در این دنیا رفاه و سلامت انسان را تامین کند و در آخرت هم به انسان قلب سلیم دهد؟
عباسی افزود: رشته دیگر، اقتصاد است. علمی که میخواست منابع محدود را به نیازهای نامحدود تقسیم کند در جنبش وال استریت نمایان شد که سقوط کرده است. درحالیکه در قرآن آمده که اگر انفاق کنید، خدا نعمتش را 10 برابر می کند. این درحالی است که بشر به آن معتقد نیست. چه شده که غرب این همه بدهی دارد و با توجه به علمی که خودشان تولید کردند، نمی توانند مشکلات اقتصادی خودشان را خل کنند، حال بعضیها خیال میکنند، ارتباط با آمریکا میتواند وضع ما را بهتر کند؟ غرب بدین دلیل نمیتواند مشکلات اقتصادی خود را حل کند، چون ربا بر اقتصادش حاکم است و ربا خود به خود اقتصاد را متلاشی میکند.
وی ادامه داد: آنچه که ما در قبال علوم اقتدار آفرین میبینیم، این است که اقتصادی که بر کشور حاکم است، نمیتواند اقتدار بوجود بیاورد. خود غربیها میگویند که اقتصاد لیبرالی سقوط کرده است. علم اقتدار زدا، علم اقتصاد غربی است؛ چون براساس ربا پایه گذاری شده است. اگر دلیل مشکلات اقتصادی تحریم است، چرا خود اقتصاد غرب به مشکل برخورد کرده است؟ باید بگوییم خاک مرگ بر دانشکدههای اقتصاد جهان پاشیده شده است. در قرآن ما مفهوم بیع داریم و در فارسی نیز اقتصاد کدآمایی یا همان تدبیر معیشت که باید بجای علم اقتصاد ترویج شود.
وی در پایان این نشست خاطر نشان کرد: وقتی ما میگوییم علوم اقتدار آفرین، سریع ذهنها به علوم هستهای و علوم نظامی و هوافضا میرود. البته تلاش آنان قابل تقدیر است؛ اما این درحالی است که در علوم دیگر ما داریم زیرآب اقتدار را میزنیم. درواقع ما باید در علوم نرم افزاری اقتدار داشته باشیم.